خلاصه نوشته شده بر داستان نشان ماه
همیشه اولین اشتباه من در جلب توجه مردم اطرافم اونهم کجا صاف تو کلاس های درسیم اتفاق می افتاد. اگه این اشکال بزرگ رو نداشتم هرگز نظر تریستین اوردین رو متوجه خودم نمی کردم . باید می دونستم دقیقه ای که مورد توجه نگاه عمیق و نقره ای این پسر که همیشه در فکر بود ،شدم - زندگیم زیر و رو شد – اما اینم بگم که به این شکل هم اتفاق نیافتاد . بلکه کسیکه نکته ای رو درباره این چشمهای نقره ای مثل یه ماهیگیر گرفت من بودم پس اینبار من به زندگی پیروز شدم .