ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: بیشعور

  1. #1
    تاریخ عضویت
    2019/02/01
    نوشته‌ها
    6
    امتیاز
    748
    شهرت
    0
    5
    کاربر انجمن

    بیشعور

    ...........................................
    ویرایش توسط -Ali- : 2020/04/26 در ساعت 12:27
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2019/02/01
    نوشته‌ها
    6
    امتیاز
    748
    شهرت
    0
    5
    کاربر انجمن
    ....................................
    ویرایش توسط -Ali- : 2020/04/26 در ساعت 12:25
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2019/01/27
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    10
    امتیاز
    649
    شهرت
    0
    7
    کاربر انجمن
    درمورد داستانت باید بگم که خیلی پایان تاثیرگذاری داشت و اضطراب کاراکتر از دیده شدن توسط مسافر نابینا رو خوب منتقل کردی به خواننده.
    اما درمورد نوشته دوم باید بگم دوست عزیز اتفاقا نوشتن برای طبقه فرودست و کارگره و باید باشه! ما با نوشتنمون باید قلم رو توی دست خودمون نگه داریم
    شاید برای ما از دنیا همین قلم وکاغذ مونده همین تنها تریبون ماست که حرفمون رو بزنیم و دیده بشیم پس هرگز نا امید نشو و با نظرات سرد و بی روح بقیه دست از قلم نکش هرچند که خوب میدونم این دست نظرات اون هم از ظرف خانواده و دوستان چقدر روح لطیف هنرمند رو آزار میده.
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2019/02/01
    نوشته‌ها
    6
    امتیاز
    748
    شهرت
    0
    5
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط real نمایش پست ها
    درمورد داستانت باید بگم که خیلی پایان تاثیرگذاری داشت و اضطراب کاراکتر از دیده شدن توسط مسافر نابینا رو خوب منتقل کردی به خواننده.
    اما درمورد نوشته دوم باید بگم دوست عزیز اتفاقا نوشتن برای طبقه فرودست و کارگره و باید باشه! ما با نوشتنمون باید قلم رو توی دست خودمون نگه داریم
    شاید برای ما از دنیا همین قلم وکاغذ مونده همین تنها تریبون ماست که حرفمون رو بزنیم و دیده بشیم پس هرگز نا امید نشو و با نظرات سرد و بی روح بقیه دست از قلم نکش هرچند که خوب میدونم این دست نظرات اون هم از ظرف خانواده و دوستان چقدر روح لطیف هنرمند رو آزار میده.
    یه دنیا ممنون که برا داستانم وقت گذاشتین ⁦
    بله حق با شماست، اصلا قلم درد کشیده‌ها بسی سر تر از قلم ملت بی‌درده!
    ولی به من هم حق بدین، دلم خیلی پره از خیلی‌ها.
    ولی چشم ناامید نمیشم، به لطف دوستانی مثل شما
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2015/03/29
    محل سکونت
    جایی که کانون خورشیده
    نوشته‌ها
    321
    امتیاز
    24,395
    شهرت
    0
    1,123
    نویسنده
    معمولا میگن نباید با لحن عامیانه بنویسیم ولی خب اینم خودش یه کلی اما و اگر داره! اینکه شما تمام متنت رو به این حالت نوشتی، این قانون رو از بین میبره
    بیشترین قسمتی از داستانت رو که ازش لذت بردم، اون جایی بود که میگفت با یه شخصیت خیالی صحبت میکنه یا کلا تو رویا و دنیای تخیلیش زندگی میکنه. خوشم اومد چون دقیقا مثل من بود!
    به نظرم نوع پایان دادن داستانت و یجورایی اون نکات اخلاقی که توی داستان نهفته بودن، خودش یه امتیاز بزرگ برای زیبایی داستان محسوب میشه!

    پ.ن: مشتاقم اون داستانی که گفتید دو بچه ربوده میشن و به یه دنیای دیگه میرن رو بخونم
    پ.ن: درحال ایده پردازی برای داستان جدید
    .
    .
    .
    .
    وقتی منتشرش میکنم که یه قلم نوری درست و حسابی داشته باشم
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2018/07/22
    محل سکونت
    وستروس، هاگوارتز، کمپ دورگه
    نوشته‌ها
    69
    امتیاز
    2,447
    شهرت
    0
    61
    کاربر انجمن
    خسته نباشی.
    واقعا لذت بردم از داستانت. معلومه که واسش زحمت کشیدی.
    اصلا با نوشته دوم موافق نیستم. حــــــــق نداری خودتو تا این حد پایین بیاری که فکر کنی بدلیل طبقه اجتماعیو این چرت و پرتا باید دکتر و مهندس بشی.
    هیچکدوم از افرادی که توی این انجمن، فانتزی لایبرری، نگاه دانلود یا انجمن بوک پیج هستن اونقدرا هم طبقه اجتماعی بالایی ندارن، اما از این گروه، استعداد و ذوق می باره.
    ما گروهی هستیم که تعیینمی کنیم چه آدمایی بشیم نه پدر مادرامون. نه ----- زاده بودنمون.
    انتظار داشتم کسی که خودش دست به قلم و دست به کتابه، این رو بدونه که توی دنیای واقعی هم اگه مردم با هم برابر نباشن، تو دنیای خیال ----- زاده نداریم و هرچیزی ممکنه.
    - دیوانه بودن خوب بودن است. چیپس و کتاب بهترند!
    - به من چه
    - به توچه
    - به درک
    این چهار جمله فلسفه زندگی من است.
    پس اگه جونتو دوست داری ازم فاصله بگیر
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2019/02/01
    نوشته‌ها
    6
    امتیاز
    748
    شهرت
    0
    5
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط Banoo.Shamash نمایش پست ها
    معمولا میگن نباید با لحن عامیانه بنویسیم ولی خب اینم خودش یه کلی اما و اگر داره! اینکه شما تمام متنت رو به این حالت نوشتی، این قانون رو از بین میبره
    بیشترین قسمتی از داستانت رو که ازش لذت بردم، اون جایی بود که میگفت با یه شخصیت خیالی صحبت میکنه یا کلا تو رویا و دنیای تخیلیش زندگی میکنه. خوشم اومد چون دقیقا مثل من بود!
    به نظرم نوع پایان دادن داستانت و یجورایی اون نکات اخلاقی که توی داستان نهفته بودن، خودش یه امتیاز بزرگ برای زیبایی داستان محسوب میشه!

    پ.ن: مشتاقم اون داستانی که گفتید دو بچه ربوده میشن و به یه دنیای دیگه میرن رو بخونم
    خوشحالم که داستانمو پسند کردین.
    من به این دلیل لحن عامیانه رو برای روایت داستانم انتخاب کردم چون فکر میکردم اینطوری حس کاراکتر بهتر به خواننده منتقل میشه، به نظرم متن هر چی ساده تر باشه مخاطب بیشتر احساس راحتی میکنه و بعد حس راحتی همیشه کانکشن رخ میده!
    البته یه دلیل دیگه هم داشتم
    غیر محاوره‌ای اصلا بلد نبودم!!!

    اون داستان دو بچه رو تو یه دفتر کوچیک که جلد سخت خیلی خوشگلی داست نوشته بودم. بعد اینکه بابام داستانمو خوند و باقی قضایا که تعریف کردم، همه صفحه‌هایی رو که روش نوشته بودم رو کندم انداختم دور! دفترو گذاشتم یه گوشه خونه بعدها دیدم مادرم برداشته اونو دفتر قسط‌بندی خرازی محله‌مون کرده!

    خوبه که این یکی رو تو ورد آنلاین نوشتم!

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط helen orsineh prospro نمایش پست ها
    خسته نباشی.
    واقعا لذت بردم از داستانت. معلومه که واسش زحمت کشیدی.
    اصلا با نوشته دوم موافق نیستم. حــــــــق نداری خودتو تا این حد پایین بیاری که فکر کنی بدلیل طبقه اجتماعیو این چرت و پرتا باید دکتر و مهندس بشی.
    هیچکدوم از افرادی که توی این انجمن، فانتزی لایبرری، نگاه دانلود یا انجمن بوک پیج هستن اونقدرا هم طبقه اجتماعی بالایی ندارن، اما از این گروه، استعداد و ذوق می باره.
    ما گروهی هستیم که تعیینمی کنیم چه آدمایی بشیم نه پدر مادرامون. نه ----- زاده بودنمون.
    انتظار داشتم کسی که خودش دست به قلم و دست به کتابه، این رو بدونه که توی دنیای واقعی هم اگه مردم با هم برابر نباشن، تو دنیای خیال ----- زاده نداریم و هرچیزی ممکنه.
    ممنون، لطف دارین
    بله حق با شماست ولی تو نوشته‌ام طرز فکر اونموقع خودمو و خانواده و جامعه رو گفتم و ازش گله کردم نه اینکه الان هم واقعا این نظرو داشته باشم اگه غیر از این بود اینجا چیکار میکردم!
    ولی باز هم ممنون به خاطر حرف های قشنگتون، درسته تو دنیای خیال ما میتونیم هر کسی باشیم یا بشیم! خود واقعیمونو چیزی که شاید تو دنیای واقعی نتونیم!
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2017/07/25
    نوشته‌ها
    122
    امتیاز
    8,460
    شهرت
    0
    107
    تایپیست
    داستان خوبی بود موضوعش هم خوب امیدوارم که بازم بنویسید سبک خوبی هم انتخاب کردید فقط اینکه یکم شخصیت داستان تلخ و منفی باف و نچسب بود در یک کلام منزوی بار مثبتی نداره یکم شخصیت هاتون ملایم تر باشه بهتره

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    انسان های منزوی دو دسته هستند یک دسته کاری به مردم ندارند اصلا و نظر و رفتار مردم براشون اهمیت نداره و یک دسته هم منزوی نما و به قول گفتنی منزوی به سبب بدبینی شدید این دسته نچسب محسوب میشن چون هر عمل و کنشی رو برعلیه خودشون میبینند
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2019/02/01
    نوشته‌ها
    6
    امتیاز
    748
    شهرت
    0
    5
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط سید نمایش پست ها
    داستان خوبی بود موضوعش هم خوب امیدوارم که بازم بنویسید سبک خوبی هم انتخاب کردید فقط اینکه یکم شخصیت داستان تلخ و منفی باف و نچسب بود در یک کلام منزوی بار مثبتی نداره یکم شخصیت هاتون ملایم تر باشه بهتره

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    انسان های منزوی دو دسته هستند یک دسته کاری به مردم ندارند اصلا و نظر و رفتار مردم براشون اهمیت نداره و یک دسته هم منزوی نما و به قول گفتنی منزوی به سبب بدبینی شدید این دسته نچسب محسوب میشن چون هر عمل و کنشی رو برعلیه خودشون میبینند
    ممنون از لطفتون
    من فکر نمیکنم شخصیت داستان من منزویِ از نوع دومی باشه که شما فرمودین ولی اگر هم باشه خب چیزیه که هست و ما هم داریم تو دنیامون!
    پس چرا من تو داستانم نداشته باشم!؟
    به نظرم شخصیت‌های داستانی قرار نیست همیشه دلچسب باشن.
    باز هم یه دنیا ممنون از اینکه وقت گذاشتین هم برای خوندن و هم نقد، بیشتر برای نقد!
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا به عواطف و احساسات خود اهمیت می دهید؟
    توسط _c_l_o_s_e_d در انجمن بایگانی
    پاسخ: 3
    آخرین نوشته: 2014/10/02, 19:39
  2. دعوای تمام شاعران درباره ی ترک شیرازی.
    توسط Warrior در انجمن حکایات و اشعار
    پاسخ: 3
    آخرین نوشته: 2013/09/01, 01:17

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •