ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

    داستان بلند خون و خاکستر

    • نویسنده کتاب: آتوسا و علی
    • ژانر: اجتماعی و فلسفی
    • دنبال کننده: 0
    • ایجاد شده در: 2017/07/28
    • امتیاز:
    • کتاب کامل نیست!
    • دارای خلاصه و کاور
    سلام

    من توی این سایت یک تازه واردم ولی خیلی هاتون مطمئناً علی " بوفچه " رو می شناسین و این اولین اثر گروهی ماست.

    پس از تلاشهای بسیار در طول یکسال به نظرم رسید حال زمان پرده برداری از اولین اثر بومیِ خودمونه.

    با نظرات ارزشمندتون، همراهیمون کنین.

    ممنون

    آتوسا. الف

    علی دهقان


    نام داستان خون و خاکستر
    نویسندگان آتوسا و علی
    خلاصه سال 1450، سازمان زیرزمینی مافیا ی ایران متشکل از خانواده هایی در سراسر کشور، به کارهای غیرقانونی مشغولند. اما چند وقتیست که کارهایشان با خرابکاری مرد نقابداری بهم می خورد. کسی نمی داند کیست، از کجا آمده و چه انگیزه ای دارد ؟ او تنها آتش می خواهد.
    ژانر جنایی
    کاور به زودی ...
    ویراستار
    زبان فارسی
    ویرایش توسط Lady Joker : 2017/07/28 در ساعت 19:31
  1. 5
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2013/11/24
    نوشته‌ها
    121
    امتیاز
    24,625
    شهرت
    12
    746
    مدیر ویرایش
    داستان جالبی بود
    توصیفات خوب و نثر ساده
    یکم تو شخصیت سازی و توصیف شخصیت ها ضعف داشتی من این طور فکر میکنم شاید اشتباه میکنم
    منتظر بقیش هستم
    درخواست ویراستار

    عضو گیری تیم ویراست

    باد می وزد …
    میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
    تصمیم با تو است . . .

  3. #3
    تاریخ عضویت
    2017/06/01
    نوشته‌ها
    42
    امتیاز
    4,382
    شهرت
    0
    88
    کاربر انجمن
    خب چون نمی خوام برای خواننده ها اسپویل بشه باید بگم داستان فوق العاده ای بود.......توصیفات فراتر از حد تصور من بودن و کامل انسان رو داخل داستان غرق می کردن که این یک نقطه ی قوت بسیار عالی هست.
    داستان در سال 1450 رخ می ده و همین می تونه یه نقطه قوت دیگه برای داستان باشه، وجود مافیا و همون پرنده ای که توی داستان می خونیمش { گفتم که نمی خوام اسپویل بشه } همشون یه حس و حال عجیبی رو به همراه توصیفات عالی و نثری روان به داستان می دن.
    من عاشق پرنده هه شدم، شخصیتش بسیار زیبا و حماسی و باشکوه و کاریزماتیک ساخته شده بود. واقعا در همون لحظه ی اول عاشقش شدم........نمی دونم مثل شخصیت جوکر می مونه یا نه ولی خیلی شخصیت توپ و خاص خودش رو داره. کلا داستان منو یاد بازی ایرانی شبگرد انداخت.
    امیدوارم ادامه بدید چون واقعا فوق العاده بود، اگه تونستم ادامش رو می خونم ولی اگه نتونستم بدونید عالی بود.
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2017/02/01
    نوشته‌ها
    6
    امتیاز
    1,318
    شهرت
    0
    12
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط momo jon نمایش پست ها
    داستان جالبی بود
    توصیفات خوب و نثر ساده
    یکم تو شخصیت سازی و توصیف شخصیت ها ضعف داشتی من این طور فکر میکنم شاید اشتباه میکنم
    منتظر بقیش هستم
    ممنونم از لطف و نظرت
    خیلی سعی دارم توی شخصیت پردازی خصوصن پرفکت باشم برای همین اگر نکته ای به ذهنت رسید برام پی ام کن.. بازم تشکر
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2017/06/16
    محل سکونت
    جهنم
    نوشته‌ها
    351
    امتیاز
    9,855
    شهرت
    12
    593
    ویراستار
    امم. بقیه‌اش چی شد؟
    دل‌های رفته را بگذارید در اوج افتخار بمیرند ...
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 87
    آخرین نوشته: 2018/07/29, 18:09
  2. پاسخ: 49
    آخرین نوشته: 2016/06/30, 01:54
  3. عنصر داستان شما چیست ؟ (ویژه داستان نویسان)
    توسط Araa M.C در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 11
    آخرین نوشته: 2015/06/23, 21:10
  4. پاسخ: 12
    آخرین نوشته: 2014/09/09, 14:34

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •