ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 2 از 3 نخست 1 2 3 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 26

کتاب: نور اژدها

    نور اژدها

    • نویسنده کتاب:
    • ژانر: فانتزی
    • دنبال کننده: 0
    • ایجاد شده در: 2017/06/01
    • امتیاز:
    • کتاب کامل نیست!
    • فرستنده،نویسنده کتاب است
    • دارای خلاصه و کاور
    فصل اول نور اژدها:

    ژانر: فانتزی، علمی-تخیلی، ماجراجویی، رازآلود



    تعداد صفحات: 19


    با تشکر



    فصل دوم نور اژدها:

    تعداد صفحات:26


    امیدوارم لذت ببرید. با تشکر



    فصل سوم نور اژدها:

    تعداد صفحات: 59



    امیدوارم لذت ببرید. با تشکر



    فصل چهارم نور اژدها:

    تعداد صفحات:
    الله اعلم



    امیدوارم لذت ببرید. با تشکر

    ویرایش توسط غریبه ی آسمانی : 2023/09/04 در ساعت 17:15
  1. 8
  2. #12
    تاریخ عضویت
    2017/06/01
    نوشته‌ها
    42
    امتیاز
    4,382
    شهرت
    0
    88
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط ghoghnous13 نمایش پست ها
    سلام. بالاخره فصل دوم رو هم خوندم.
    من فقط مشکلم با داستانت اینه که شخصیت اصلی دائما در حال تغییره و این من رو به سردرد میندازه.(منظورم از نظر قیافه و اسم و ایناست). ولی در کل ایدۀ جالبیه که به یک فضا و اسم وابسته نیستی و برام واقعا جالبه که بفهمم قراره چه اتفاقی بیفته. با توجه به اینکه حافظۀ اصلی خراب شده و از این جور حرفا باید ببینیم این شخصیت فراموشکار ما قراره به کجا برسه.
    موفق باشی و ادامه بده به کارت.
    باعث افتخاره، لطف دارید. خیلی ممنون بابت وقتی که برای داستانم گذاشتید.
    بله، عوض شدن شخصیت ها ممکنه کمی گیج کننده باشه ولی همین عوض شدن شخصیت ها بنیان داستان رو تشکیل می ده و رازآلود بودنش رو رقم می زنه.
    فصل بعدی رو بعد از امتحاناتم، تقریبا نیم ماه دیگه شروع می کنم یا قسمت های کوچکیش رو وسط امتحان می نویسم، پس تابستون منتظرش باشید. {شایدم زودتر}
    با تشکر
    موفق و سربلند باشید
  3. #13
    تاریخ عضویت
    2017/06/01
    نوشته‌ها
    42
    امتیاز
    4,382
    شهرت
    0
    88
    کاربر انجمن
    با سلام خدمت خوانندگان عزیز
    تصحیحات نگارشی فصل اول اعمال شد، بیشتر تصحیحات در قسمت 1 و 2 و چند مورد در قسمت 3 بود.
    همچنین تعریف «هاورگلاید» در پی نوشت صفحه ی مربوطه قرار گرفت.
    با تشکر از صبرتون.
    اکنون از خواندن فصل بیشتر لذت ببرید.
    لینک ها نیز عوض شدند، پس می توانید نسخه ی تصحیح شده رو با کلیک روی لینک «Dragon's Light - Season 1» در ارسال اول دریافت کنید.
    موفق و سربلند باشید
    ویرایش توسط غریبه ی آسمانی : 2017/06/11 در ساعت 18:18
  4. #14
    تاریخ عضویت
    2014/07/20
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    250
    امتیاز
    10,102
    شهرت
    4
    507
    نویسنده
    نقل قول نوشته اصلی توسط غریبه ی آسمانی نمایش پست ها
    باعث افتخاره، لطف دارید. خیلی ممنون بابت وقتی که برای داستانم گذاشتید.
    بله، عوض شدن شخصیت ها ممکنه کمی گیج کننده باشه ولی همین عوض شدن شخصیت ها بنیان داستان رو تشکیل می ده و رازآلود بودنش رو رقم می زنه.
    فصل بعدی رو بعد از امتحاناتم، تقریبا نیم ماه دیگه شروع می کنم یا قسمت های کوچکیش رو وسط امتحان می نویسم، پس تابستون منتظرش باشید. {شایدم زودتر}
    با تشکر

    موفق و سربلند باشید

    انشاالله همیشه موفق باشی. بابت لطف و محبتت ممنون.
    مطمئن باش برش نمی گردونم.
    کانال شعر خودم توی تلگرام

    ghoghnous13_1365@
  5. #15
    تاریخ عضویت
    2017/06/01
    نوشته‌ها
    42
    امتیاز
    4,382
    شهرت
    0
    88
    کاربر انجمن
    فصل سوم به اولین ارسال تاپیک اضافه شد:

    فصل سوم نور اژدها:

    تعداد صفحات: 59

    ویرایش توسط غریبه ی آسمانی : 2023/09/04 در ساعت 17:16
  6. #16
    تاریخ عضویت
    2017/06/01
    نوشته‌ها
    42
    امتیاز
    4,382
    شهرت
    0
    88
    کاربر انجمن
    دوستان انقدر می گفتید فصل جدید، فصل جدید، خب بیایید بخونید دیگه. من 60 صفحه آچار همینطوری ننوشتم که باز از نظر محو بشه.
    اگه بخونید و نظر ندید خب من دیگه نمی تونم ادامه بدم و وقت بذارم. اگه نظرات زیاد بود فصل چهارم رو می نویسم ولی اگه همینطوری باشه که هیچ.
    اگر هم آشنایی کامل با این داستان ندارین، این خلاصه رو بخونید، من نمی خواستم ( اسپویل ) کنم ولی دیگه چاره ی دیگه ای ندارم:
    ویرایش توسط غریبه ی آسمانی : 2023/09/04 در ساعت 17:17
  7. #17
    تاریخ عضویت
    2017/06/01
    نوشته‌ها
    42
    امتیاز
    4,382
    شهرت
    0
    88
    کاربر انجمن
    آقا واقعا دلسرد شدم
    ویرایش توسط غریبه ی آسمانی : 2017/10/01 در ساعت 01:45
  8. #18
    تاریخ عضویت
    2013/12/27
    محل سکونت
    شمال شمال، غرب غرب، اورمیه
    نوشته‌ها
    540
    امتیاز
    48,951
    شهرت
    4
    1,673
    سردبیر نشریه
    سلام دوست عزیز
    من تونستم دو قسمت از فصل اول رو بخونم.
    داستان خوبیه، از رمزآلودی کافی برخورداره، اما شتابزدگی که توی توصیفات اعمال شده، داستان رو گنگ کرده.
    حداقل از نظر من، لازمه که بیشتر بهش پرداخته بشه.
    بذار برات مثال بیارم:

    توی قسمت اول گفتی دو تا اژدها هست، بعد گفتی یکی بلبل، یکی عقاب و یکی شیر سنگی. که یکی پشت سر اون یکیه.
    توی قسمت دوم هم یه بار از خواب بیدار شده و با دیدن یه اژدها که پشت سر اون یکیه دوباره از خواب بیدار شده. پاشده رفته توی آشپزخونه و حالا همسایه هم اونجا بوده (وات؟!)
    بعد رضا اژدهای جلویی رو به سمت دیوار پرت میکنه، خب چرا؟
    یه دست نامرئی هم پای رضا رو میگیره. خوناشام داستان میتونه نامرئی بشه؟
    اینجا اژدها وارد میشود و پای مرد (همسایه یا خوناشام) رو گاز میگیره. (ویت عه مینیت، مگه اژدها یه اسباب بازی نبود؟)
    و نهایتا رضا وارد یه سیاهچاله میشه و احمد ازش میاد بیرون. (احمد کیه؟)

    تا حالا که این دو قسمت پر از گنگی و سردرگمی بود. امیدوارم در ادامه، داستان از این حالت دربیاد ولی پیشنهاد می‌کنم حتما کار رو قبل از ارائه به یه ویراستار بسپاری و روی توصیفاتت هم کار کنی
    موفق باشی
    امضا:

    A.Gh

    والا
  9. #19
    تاریخ عضویت
    2017/06/01
    نوشته‌ها
    42
    امتیاز
    4,382
    شهرت
    0
    88
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط mixed-nut نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    من تونستم دو قسمت از فصل اول رو بخونم.
    داستان خوبیه، از رمزآلودی کافی برخورداره، اما شتابزدگی که توی توصیفات اعمال شده، داستان رو گنگ کرده.
    حداقل از نظر من، لازمه که بیشتر بهش پرداخته بشه.
    بذار برات مثال بیارم:

    توی قسمت اول گفتی دو تا اژدها هست، بعد گفتی یکی بلبل، یکی عقاب و یکی شیر سنگی. که یکی پشت سر اون یکیه.
    توی قسمت دوم هم یه بار از خواب بیدار شده و با دیدن یه اژدها که پشت سر اون یکیه دوباره از خواب بیدار شده. پاشده رفته توی آشپزخونه و حالا همسایه هم اونجا بوده (وات؟!)
    بعد رضا اژدهای جلویی رو به سمت دیوار پرت میکنه، خب چرا؟
    یه دست نامرئی هم پای رضا رو میگیره. خوناشام داستان میتونه نامرئی بشه؟
    اینجا اژدها وارد میشود و پای مرد (همسایه یا خوناشام) رو گاز میگیره. (ویت عه مینیت، مگه اژدها یه اسباب بازی نبود؟)
    و نهایتا رضا وارد یه سیاهچاله میشه و احمد ازش میاد بیرون. (احمد کیه؟)

    تا حالا که این دو قسمت پر از گنگی و سردرگمی بود. امیدوارم در ادامه، داستان از این حالت دربیاد ولی پیشنهاد می‌کنم حتما کار رو قبل از ارائه به یه ویراستار بسپاری و روی توصیفاتت هم کار کنی
    موفق باشی
    با سلام و ممنونم از اینکه وقت گذاشتید
    خب باید بگم داستان اصلا گنگ نیست. منظورم فقط قسمت اول نیست، منظورم کل داستانه. درسته که قسمت های اول خیلی گنگ به نظر میاد ولی برای پیدا کردن 90 درصد از جواب سوال هاتون باید قسمت های بعدی رو بخونید
    سوال اول:
    « به بدنش کش و قوسی داد و به عروسک های روی میز کامپیوتر نگاهی انداخت؛ 2 اژدها که یکی از
    آنها پشت سر دیگری قرار داشت، یک بلبل، یک عقاب، یک شیر سنگی »
    من کاملا گفتم که 2 اژدها که یکی پشت سر دیگری قرار داشت. این کاملا واضحه. یعنی یک اژدها هست و اژدهای دیگه پشت سرش قرار داره. و بلبل و شیر و عقاب هم که بقیه ی اسباب بازی هان.
    توی قسمت دوم هم یه بار از خواب بیدار شده و با دیدن یه اژدها که پشت سر اون یکیه دوباره از خواب بیدار شده
    همچین اتفاقی توی داستان نیافتاده، بعد از دیدن اژدهای پشت سر اون یکی رفته صبحانه بخوره.
    یه دست نامرئی هم پای رضا رو میگیره. خوناشام داستان میتونه نامرئی بشه؟
    بله می تونه نامرئی بشه

    و اما:
    پاشده رفته توی آشپزخونه و حالا همسایه هم اونجا بوده (وات؟!)
    بعد رضا اژدهای جلویی رو به سمت دیوار پرت میکنه، خب چرا؟
    اینجا اژدها وارد میشود و پای مرد (همسایه یا خوناشام) رو گاز میگیره. (ویت عه مینیت، مگه اژدها یه اسباب بازی نبود؟)
    و نهایتا رضا وارد یه سیاهچاله میشه و احمد ازش میاد بیرون. (احمد کیه؟)
    جواب تمام سوالاتی که بالا پرسیدید توی فصل سوم هست. توی قسمت های بعدی هم متوجه می شدید.

    ولی دوست دارم جواب ها رو بدم
    پاشده رفته توی آشپزخونه و حالا همسایه هم اونجا بوده (وات؟!)
    بله، همسایه دشمن رضا هست و چون خون آشامه وارد خونه ی رضا شده و در حالت نامرئی بودنش به آشپزخانه رفته
    بعد رضا اژدهای جلویی رو به سمت دیوار پرت میکنه، خب چرا؟
    چون اون اژدها مال دشمنش بوده
    اینجا اژدها وارد میشود و پای مرد (همسایه یا خوناشام) رو گاز میگیره. (ویت عه مینیت، مگه اژدها یه اسباب بازی نبود؟)
    خیر اژدها اسباب بازی نیست با اینکه شکل اسباب بازیه
    و نهایتا رضا وارد یه سیاهچاله میشه و احمد ازش میاد بیرون. (احمد کیه؟)
    احمد همون رضا هست

    باید بگم چیزی که شما بهش می گید گنگ در واقع بهش می گن رازآلود بودن که در ژانرهای داستان هم نوشتم. رازآلود یعنی خواننده همون لحظه نمی فهمه چه اتفاقی داره میافته.
    با تشکر
    موفق و سربلند باشید
  10. #20
    تاریخ عضویت
    2017/06/01
    نوشته‌ها
    42
    امتیاز
    4,382
    شهرت
    0
    88
    کاربر انجمن
    این ارسال رو می ذارم تا یکی بیاد و بخونه و من بعد از این همه تلاش لااقل یک دونه نظر ببینم.
  11. #21
    تاریخ عضویت
    2017/06/01
    نوشته‌ها
    42
    امتیاز
    4,382
    شهرت
    0
    88
    کاربر انجمن
    سلامی دوباره پس از مدتی طولانی
    خب من هنوز فصل چهارم در سلول های مغز و در جای جای روحم هست. اگه نظرها زیاد بشه به احتمال زیاد اون فصل هم می نویسم و می ذارم
    موفق و سربلند باشید
    درضمن، برای اون هایی که شروع می کنن باید بگم شاید اول کمی نثرم ضعیف باشه ولی بعدا بهتر میشه

    ویرایش توسط غریبه ی آسمانی : 2018/02/25 در ساعت 19:21
صفحه 2 از 3 نخست 1 2 3 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 26

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •