شیدایی

هر لحظه دلم در پی اعجاز نفس گیر
افتاده به راهت دلم از قسمت و تقدیر

با نیمه نگاهت دل سردم شرری شد
شیدا شدم از عشق کشیدم دو سه تصویر

م.داشخانه

تماشاگه

به تماشاگه اسرار خدا آمده ایم
پا به سر غرق تمنا به کجا آمده ایم

تو نگفته من و سر راه جدا کرده ز هم
تن و سر در پی دلدار جدا آمده ایم

م.داشخانه

شب

شب و روزم شده هم رنگ مویت
ز پا افتاده ام در جست و جویت

دل دلخون من دلخوش به روزی
که گردد چشم من روشن به رویت

م.داشخانه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

نوشته اصلی توسط mixed-nut

شعرهاتون بسیار دل نشینن
ممنون بابت به اشتراک گذاشتنشون
منتظر باقی شعرهاتون هستیم دوست عزیز

ممنون نظر لطف شماستچشم ایشالا کم کم ...

بی تابی

تو کیستی که من اینگونه بی تو بیتابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم

چه کرد با دل من آن نگاه شیرینت
که بعد تو ز می جام عشق سیرابم

م.داشخانه

نوشته اصلی توسط MIS_REIHANE

خوشم اومد قشنگ بود. اینو میگم!:
بی تابی

تو کیستی که من اینگونه بی تو بیتابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم

چه کرد با دل من آن نگاه شیرینت
که بعد تو ز می جام عشق سیرابم

م.داشخانه

سلام ریحانه جان . ممنون عزیزم لطف داری

سفر

این کهنه سوار عاشق از شهر برفت
از میکده و دیار و کاشانه برفت

در یاد تو خواهم که بمانم عشقم
از دل نرود هر آن که از دیده برفت

م.داشخانه