سلاااام!
با کمی تاخیر(زیر ٢٤ ساعته دیگهه) اومدیم بالاخره!
هر چند پدرمون در اومد...هر چند همه رو کچل کردیم...هر چند دویست بار ضبط گرفتیم و صد مدل فرمتشو عوض کردیمو آخرش بازم ضبط گرفتیم...
ولی بالاخره اومدیم!
با ویژه برنامه‌ی هفت سینمون
سه‌تار

توی این کار جا داره تشکر فراوااااان بکنیم از اعظم و لیلا بابت همکاری فوق العاده اشون در ساعات جغدی
از عماد بابت زحمتش توی آخر سالی برای آهنگ(آهنگمونم تولید پیشتازه یعنی در این حد خودکفا)
از سعید بابت معرفی گرافیستش و از گرافیست محترم بابت کاور

عید همتون مبارک باشه

دانلود در پرتال

سلام سال نو مبارک
دوتا نکته
اول این که کار به نظرم خیلی دخترونه بود و دوم این که به یه کار شخصی شبیه و به عنوان یه غریبه که داره کار رو میبینه هیچ چیز خاص و جالبی برام نداشت و نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و جز درست کردن تعدادی سوال در ذهن ببینده
که شاید یکی از اصلی تریناش این باشه خب که چی؟ یا الان کی به کیه چی شد؟ روند خاص دیگه ای نداشت.
صرفا لحظه از زندگی شخصی یک نفر بود و تفکراتش بدون هیچ مقدمه ای
یادمون باشه موقع تولید کار برای مخاطب عام باید چهارچوب های فضایی رعایت بشه و نکته ای در بر داشته باشه و صرفا برای وقت پر کنی نباشه
امیدوارم ناراحت نشده باشید
ممنون به خاطر تلاشاتون
عماد تبریک میگم بهت
خداحافظ

نوشته اصلی توسط sir m.h.e

سلام سال نو مبارک
دوتا نکته
اول این که کار به نظرم خیلی دخترونه بود و دوم این که به یه کار شخصی شبیه و به عنوان یه غریبه که داره کار رو میبینه هیچ چیز خاص و جالبی برام نداشت و نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و جز درست کردن تعدادی سوال در ذهن ببینده
که شاید یکی از اصلی تریناش این باشه خب که چی؟ یا الان کی به کیه چی شد؟ روند خاص دیگه ای نداشت.
صرفا لحظه از زندگی شخصی یک نفر بود و تفکراتش بدون هیچ مقدمه ای
یادمون باشه موقع تولید کار برای مخاطب عام باید چهارچوب های فضایی رعایت بشه و نکته ای در بر داشته باشه و صرفا برای وقت پر کنی نباشه
امیدوارم ناراحت نشده باشید
ممنون به خاطر تلاشاتون
عماد تبریک میگم بهت
خداحافظ

درحقیقت کار یه منظوری داشت که اگه متوجه میشدی دیگه برات گنگ نبود؛ ولی خب متاسفانه فقط تعداد محدودی درکش میکنن
منم نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و یه سرنخی از ارتباطش با عید پیدا کنم...
فقط در حد یه قطعه پازل بود

نویزنامه هم هست تازه ارزون تر درمیاد حتی، ولی خب دست عوامل دردنکنه زحمت کشیدن یه کار درست کردن بقول دوستان touching باشه، من زیادی سخت پوست بودم تاچشو حس نکردم البته
ولی خب یه چیزایی دست گیرم شد :اموجی آنتاچد!

هشتگ نو بادی/ هشتگ نو بادی

نوشته اصلی توسط sir m.h.e

سلام سال نو مبارک
دوتا نکته
اول این که کار به نظرم خیلی دخترونه بود و دوم این که به یه کار شخصی شبیه و به عنوان یه غریبه که داره کار رو میبینه هیچ چیز خاص و جالبی برام نداشت و نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و جز درست کردن تعدادی سوال در ذهن ببینده
که شاید یکی از اصلی تریناش این باشه خب که چی؟ یا الان کی به کیه چی شد؟ روند خاص دیگه ای نداشت.
صرفا لحظه از زندگی شخصی یک نفر بود و تفکراتش بدون هیچ مقدمه ای
یادمون باشه موقع تولید کار برای مخاطب عام باید چهارچوب های فضایی رعایت بشه و نکته ای در بر داشته باشه و صرفا برای وقت پر کنی نباشه
امیدوارم ناراحت نشده باشید
ممنون به خاطر تلاشاتون
عماد تبریک میگم بهت
خداحافظ

سلام
اين كه دوتا شخصيت اصلي دختر بودن قطعا در دخترونه شدنش خيلي تاثير داشته حق با شماست. و خب چون از زندگي دخترونه است پس طبعا زاويه ديدش هم دخترونه است. از اين لحاظ حق با شماست.
درباره ي سؤالاتي كه به وجود اومده"خب كه چي؟" سؤال خوبيه واقعا! هر ٣٦٥ روز يك بار بهار ميشه خب كه چي؟ چيش اينقدر مهمه كه هر سال براش جشن ميگيريم؟
"الان كي به كيه" اساسا با داشتن سه تا شخصيت اصلي يعني ستاره، ليلي و فرهاد فكر نميكنم اونقدري زياد باشن كه نشه تشخيصشون داد. اگر منظور ديگه اي دارين از اين سؤال پس لطفا بيشتر توضيح بدين.
"چي شد؟" چي شد داستان هم باز به نظرم واضح بود. حالا سؤال مي تونه اين باشه كه چرا اينطوري شد؟ چرا نويسنده اين داستانو با اين خط سير با اين شخصيت ها و با اين پايان نوشته؟ فهم اين شايد به خاطر زاويه ديدهاي دخترونه اش شايد براي دخترا راحت تر باشه.
درباره ي مقدمه هم خوشحال مي شم منظورتون از مقدمه رو توضيح بدين. مقدمه براي اين استفاده ميشه كه شخصيت هاي يك متن و داستانش گنگ نمونه. الان يعني شخصيت ها گنگ بود براتون؟
چهارچوب هاي فضايي براي من يعني شخصيت ها معقول باشن و فضاي داستان متناسب باهم پيش بره. براي همين فكر كنم اينو هم بايد بهم توضيح بديد دقيقا منظورتون چيه.
و "نكته" ي داستان. داستاني كه بي نكته و بي هدف نوشته شه اساسا داستان نيست. حالا مي تونه خيلي واضح شبيه كتاب هاي درسي ادبيات نكته رو بيان كنه و يا اجازه بده مخاطب با نكته درگير بشه و فكر كنه روش. گاهي نويسنده اينقدر اين نكته رو معلق و باز رها ميكنه كه اساسا رسيدن بهش ممكن نيست ولي فكر نمي كنم اين روي سه تار صادق باشه.
به چرايي انتخاب اون آهنگ فكر كنيد. به تقابل دو دختر و به پايان داستان.
حالا ممكنه بگين اقا به نظر من نكته اش نكته ي مهمي نبود خيلي حرفاي ديگه مي شه زد مهم تر از اينا. اين بحث جداييه
مرسي بابت نظرتون
خوشحال ميشم برام جاهاي گنگش رو واضح تر كنيد تا ان شاءالله كار هاي بعدي بي اشكال تر باشه

سلام
در کل خیلی خوب بود
ایده نویی داشت به نظر خودم
داستان خوببم داشت
درسته یه کوچولو ادم گیج میشه که خب اونم به خاطر اینه که دو کاراکتر دخترن
اما اینکه بگیم غیر قابل لمسه نه
حداقل برای من ک نبود
موزیک روش فوق العاده بود
خیلی خوشم اومد ازش
خسته نباشید

من نیز اومدم که احساسات و هیجانات خودم رو بیان کنم
(ناموسا نباید یه ایموجی چشم قلبی درست حسابی داشته باشیم؟)

خیلی قشنگ شده بود، خیلیااااااااا
یعنی یه سورپرایز تمیز و دوست داشتنی از آب دراومده
از سر تا تهش من لبخند زدم، اشک در چشمانم جمع شد

فصل ها متحول میشن، و همینطور دل ها.
لازم نیست برای نشون دادنش یه داستان رومنس نوشت.

و بعله، خیلیم تاچینگ بود

از همه دوستانی که زحمت کشیدن تشکر میکنم، کار پر زحمتیه،
من بودم همه رو بلاک میکردم که یهو وسطش چیز نگن، مخصوصا دوستای دانشگاهیمو
آهنگش هم عالی بود، خیلی دوست داشتنی (عماد من بهت افتخار میکنم)
و کاورش حرف نداشت!

به طور کلی این عیدیاتون خیلی می چسبه

وای احسنت

خسته نباشید
ممنون از زحماتتون