سلام رفیقا!
بگین ببینم چ کتابی رو دارین میخونین؟
ی خلاصه ی کوچیکم بگین.ن در حد اسپویل.
بنده!همین دیشب من پیش از تو رو تموم کردم (: عالی بود دوستان عالی عالی!ینی چقد بگم عالی بود!معرکه!
درمورد ی پسر از چهار قسمت فلج.ب اسم ویل.و ی دختر 26 ساله ب اسم لوئیزا.لوئیزا از کار بی کار میشه.و دنبال کار.بعدشم ک میره به عنوان پرستار خونه ی ویل.و هزار و یک ماجرای عاشقانه و عالی.حتمن بخونین.

من دارم کتاب اتاق خاطرات گمشده از مجموعه شنل های سیاه رو میخونم
البته این کتاب سومشه. داستان درمورد یه چندتا بچه نوجوونن، که با افرادی ملاقات میکنن ک اون افراد دارن تلاش میکنن تا دنیا رو به حالت نظم طبیعی خودش نگه دارن و البته مبارزه با کسی ک مسبب این بی نظمی هاست.
کتابش رو خانم نسرین قشقایی نوشته و هرکی نخوندتش، عمرش بر فناس ببینید کِی گفتم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

اها البته دارم کارآموز رنجر رو هم میخونم. منتها ب مشکل برخوردم چون جلد هفتمش از سایت دانلود نمیشه
رنجر ها ک دیه مشهورن لازم ب توضیح نیس

من دارم کتاب بیشعوری نوشته اقای کرمنت رو میخونم ! داستان نیست ولی خیلی کتاب جذابیه و راجع به بیماری ای به نام بیشعوری و مشکلات که بیشعورها برای خود و بقیه درست میکنن توضیح میده! کتابش یکم بی ادبیه ولی خیلی خوبه حتما بخونید ! اگر یک بیشعور باشید(توهین نباشه، کتاب رو بخونید متوجه میشید منظورم چیه) بهتون کمک میکنه که درمان شید و اگر نباشیذ یاد میده چطور بیشعورها را درمان و باهاشون کنار بیاین! حتما بخونید کمک بسیار بزرگیه برای راحت تر زندگی کردن!

منم الان دارم شیمی 3 رو میخونم!
یه 30 تا تست ازش میزنم میرم سراغ نوسان فیزیک
خلاصه:کتاب میخواد در مورد انواع واکنش های شیمیائی بگه و بعد به علت وقوع اونا میپردازه،اما از من میشنوید سمت این کتاب نرید مگه اینکه مجبور بشید!

و اما....کتاب دیگه ای که دارم میخونم و در حد وقتائیه که میرم دستشوئی...
"سه گانه ی میراثه!"
عالیه این کتاب...هرچی تو وصفش بگم کمه...
داستان یه پسر کشاورزه که طی یه اتفاقی به یکی از بزرگ ترین جنگجویان دنیاش تبدیل میشه
کتابی آمیخته با جادو،جنگ اژدهائیان و الف ها،جولان کوتوله ها و اورگال ها و فرمانروائی گالباتوریکس سروار بر اژدهای سیاهش شرویکان.
من این کتاب رو 3 بار تا الان خوندم،این مجموعه ی 4 جلدی رو درواقع!
یه بار تو 15 سالگی،یه بار 16 و یه بارم 17،و هربار برای من متفاوت بوده،ازش لذت بردم و چیزهای جدیدی برای ارائه بهم داشته.
و حالا هم توی 18 سالگی و درگیری کنکور کنارمه و این وراون ور گاهی یه صفحه ی اتفاقی رو ازش میخونم!
کتاب البته به اصرار و پیشنهاد خودم به شهرزاد و موافقت دوستان به عنوان تنها پروژه ی کتاب صوتی سایت 1 سال پیش مطرح شد،اما به دلایکی آخر سر به ساخت یه تیزر رضایت دادیم،که البته باید بگم من یه سفر اجباری برام پیش اومد و در کمال ناراحتی نتونستم صدامو اضافه کنم به اون تیزر،ولی دوستانی که نشنیدن و میخوان به دنبال این کتاب سراسر ماجرا برن توصیه میکنم اون تاپیک قدیمی رو ببینن:"اون تاپیک قدیمی!"
سه گانه ی میراث رو انتشارات بهنام و لیوسا چاپ کردن اما نسخه های غیرچاپیش رو با عنوان "چهار گانه ی وراثت یا مجموعه ی وراثت" میتونین پیدا کنید.
نویسنده ی مجموعه یه پسر 17 ساله به اسم کریستوفر پائولینی بوده و تو حدود 23 سالگی هم تموم کرده مجموعه رو
واقعا خارق العادست،اگه دنبال یه دنیای فانتزی متفاوت میگردید،اگه میخواهد سوار بر یک اژدها از ورای آلگیژیا به پرواز دربیاین،اگه میخواین فقط به یه پتک به خاطر محافظت از روستاتون 196 مرد جنگی رو به زانو در بیارید...پس آستیناتو بالا بزنید و در دنیای آمیخته با جادو و قدرت ذهن سه گانه ی میراث،با واردن ها متحد بشید و زیر پرچم اتحاد هر 5 نژاد آلگزیا،شاه پیروحیله گر رو از تخت سلطنتش پائین بکشید،اما بدونید:
که هرگاه به سلاحی احتیاج داشتید،باید زیر ریشه های درخت منوآ را جست و جو کنید،و هروقت احساس کردید که همه چیز از دست رفته و قدرتتون کافی نیست،به صخره ی کوتیان برید و نامتون رو به زبون بیارید تا خزانه ی ارواح باز بشه....

درحال حاضر دارم کتابای زیادی میخونم

Graceling

درباره یه دختری به اسم کتسا است که موهبتش جنگیه تو کتاب موهبت دار های دیگه ای هم هستن (ذهن خوان، شناگر و ...) بعضی تیکه هاش خیلی حوصله سر بر و تکراری بوده تا اینجاش (الان وسطشم) ولی قسمتای هیجان انگیزی هم داشته. کسایی که با موهبت جادویی متولد میشن چشماشون دو رنگ میشه و خیلی مردم عادی راحت بین خودشون قبول نمیکنن اینارو مثلا کتسا خواهرزاده ی پادشاهه و پادشاه چون به قدرت کتسا برای دشمناش نیاز داره اونو پیش خودش زنده نگه میداره

سریر شیشه‌ای (Throne of Glass)

درباره یه قاتل حرفه ای 19 ساله است که اسیر شده، یروز شاهزاده بهش یه پیشنهادی میده که به عنوان مبارز من تو یه مسابقه شرکت کن و بعد از دو سال آزادیتو بهت برمیگردونم یا همینجا تو زندان بمون تا بپوسی!
مسابقه ای برای مرگ و زندگی، مسابقه ای بین قاتل ها و دزدها و خلافکاران تمام پادشاهی... و درضمن! با یک هویت مخفی
داستانش وسطاشم بازم و احساس میکنم کمی شبیه به هانگر گیمزه، تا اینجا هیجان خاصی نداشته ولی یه حسی بهم میگه قراره بزودی اتفاقات جالبی بیوفته.

احظارگر (Summoner)

تازه شروعش کردم و فعلا فصل اولم

مه زاد (MistBorn)

مه زادها یسری افرادی هستن که یه جور قدرتای جادویی دارن (توی کتابش یه سبک جدیدی از جادو رو تعریف کرده که با وجود گنگ بودنش خیلی جالب و شیرینه)
تو این سرزمین از آسمون خاکستر میباره و مثه بقیه فانتزیا یه بدمن وجود داره که قهرمان داستان میخواد شکستش بده و ...
درکل بین این چندین کتابی که خوندم مه زاد بلاشک جزو ریکامند هام خواهد بود

سلام دوستان
من کلا تنها تفریحم کتاب خوندنه تا حالا کلی کتاب تو ژانرهای مختلف خوندم ولی چند وقتیه برای اولین بار دارم یه رمان تاریخی ایرانی رو می خونم
اسم کتاب هست " بر جاده های آبی سرخ " نوشته ی نادر ابراهیمی، اگر این نویسنده رو بشناسید می دونید که سبک نوشتاری خاص خودش رو داره که من به شخصه ازش لذت می برم.
حالا بریم سراغ کتاب، توصیفات و فضا سازی و شخصیت ها و روند داستان خیلی جالب و گیراست و هیجان انگیز ترین بخش کتاب از نظر من واقعی بودن شخصیت هایی است که ازتاریخچه ی گم شده ی وطنمون ایران حرف میزنند، هرچند به گفته ی خود نویسنده هیچ داستانی نمی تواندعین حقیقت باشد اما نویسنده تا آنجا که منابع و مستندات تاریخی اجازه داده واقعیت های کمتر بیان شده ی تاریخی رو در داستانش وارد کرده...
داستانی تاریخی و حماسی از قهرمان گم نام سرزمینمون...به تعبیر نویسنده سردار بی پروای دریای جنوب میر مَهنا دوغابی که دراواخر دوره ی افشار و قبل از دوره ی زندیه زمانی که ایران به خاطر بی کفایتی سرانش تکه تکه شده بود و هر قسمت از اون به دست یکی اداره می شد و بیگانگان هلندی و انگلیسی قصد تصرف جنوب سرزمینمون رو داشتند، قیام می کند و دلاورانه در مقابل بیگانگان از ایران و آب های جنوبی دفاع می کند و بعد قدم در راه هدفی بزرگتر یعنی یک پارچه کردن دوباره ی ایران می گذارد...
کتاب سه جلدی و من در حال خوندن جلد اول هستم و این کتاب رو به شما هم پیشنهاد می کنم.
قسمتی از کتاب:
عرق که بر پیشانی مرد می سُرد، جدا می شود، به زمین می رسد، و بر شن های ساحلی فرو می نشیند، در دم به تقلا می افتد، می جوشد، می خروشد، حباب می شود، بخار می شود _ نه انگار که قطره عرقی هم در کار بوده است؛ عرقِ پیشانیِ مردی که بر جبین اراده اش، حکایت ها حک کرده اند همه درد، همه خون، همه آتش، همه بِرِشته شدنی بر شن های سوزان زندگی...

یه کتابه هست...خیلی خفنه
داستانشم حرف نداره ترجمشم از اون بهتر
سرزمین های ویران نوشته ی مورگان رودز و ترجمه ی....خودم
هیچ تبلیغیم نمیکنم فقط گفتم دارم اینو میخونم شماهم برید بخونید تا تک تکتونو مجبور نکردم
همین دیگه داستانشم چون ریحانه میدونه من چطور داستان تعریف میکنم میگم که راجب سه تا سرزمین شمالی و میانه و جنوبیه بقیشو خودتون میخونید...
همین دیگه برید بخونید هاهاها

خب خب! الان دارم کتاب سفر ب انتهای شب رو شروع میکنم.کتاب فوق العاده جنجال برانگیزیه.اممم.یادم نیس اسم نویسندش چی بود ولی ی سلین توش داشت دیه ببخشید لحن عامیانه با اسطلاحات شدیدا خاکی و رون از ویژگی هاشه.
کتاب مرگ قسطی رو هم پیشنهاد میکنم نخوندمش ولی از همین نویسندس .
اینم بگم ک سفر ب انتهای شب تو لیست ۱۰۰۱ کتابیه ک باید قبل از مرگ بخونین.

سلام
الان دارم كتاب قصر از فرانتس كافكا رو ميخونم
اينم يه خلاصه ازش:

آقای ک هنگام شب وارد روستایی می شود و از آنجا به مهمان خانه ای می رود تا شب را استراحت کند اما به او چنین اجازه ای نمی دهند و می گویند در مجاور این دهکده قصر بسیار بزرگی قرار دارد که همه کارها را هدایت می کند و آقای ک برای ماندن در دهکده به اجازه قصر نیاز دارد . او عنوان می کند که مساح است و به درخواست خود قصر روانه این ده شده است . در تماسی تلفنی ، قصر ادعای اقای ک را قبول می کند و او شب را در مهمان خانه می گذراند .از فردا صبح آقای ک قصد دارد تا جوری به قصر برود و با شرح وظایفش آشنا شود . در ابتدا همه به او می خندند و می گویند دست یابی به قصر غیر ممکن است اما ک پشتکار زیادی دارد . او تلاش می کند و تلاش می کند و در این راه با افراد زیادی صحبت می کند و شایعات و افسانه های زیادی در مورد قصر می شنود و در این بین واقعا نمی تواند نه به قصر دست یابد نه به کارکنان عالی رتبه آن ........قصری با دموکراسی و قوانین و پرونده های زیاد ... مسیرهایی که هر آن شما در آن گم شده یا فراموش می شوید و به هیچ چیز نمی توان اعتماد کرد .....

البته بايد بگم كه كتاب تموم نشده، بنده خدا كافكا قبل از اينكه تموم كنه كتاب رو دعوت حق رو لبيك گفت
تا اينجاش كه خوندم خيلي جذاب بوده توصيش ميكنم، البته كلا رمان هاي كافكا يه جاهايي خيلييي به جزييات ميپردازه كه حوصله ادمو سر ميبرهمدل خاص خودشو داره كلا

های
منم ایزدانِ هم رو تموم کردم درحال پیش روی به سمت آخرین جوابم...