خب بحث جالبی رو شروع کردی و در کنارش مدیریتت رو بهت تبریک میگم (پ.ن:مگه تو کنکور نداری!!!!؟)
در وحله ی اول دوست دارم یه نقل قول از آرتور سی کلارک بیارم :
"هر فناوری وقتی به حدی از پیشرفت برسد، دیگر نمیتوان آن را از جادو تفکیک کرد"
به نظر من (و خیلی های دیگه) دنیای ما بر اساس یه سری قوانینی بنا شده که تغیر ناپذیرند ، درواقع توی قرآن هم میگه "پس برای قوانین خداوند تغییری نخواهی یافت"
خب،تا اینجا درست،اما جادو وقتی به میون میاد که اتفاقی میوفته که ما نمیتونیم اون رو با علم توجیح کنیم،حالا یا هنوز به اون سطح نرسیدیم،یا هنوز ابزار لازم برای درکش رو نداریم
حالا این جادوی نام برده میتونه در بعد فیزیکی جهان نمون پیدا کنه،و یا میتونه به دست کاری بعد روحانی یا پشت پرده به پردازه
نتیجه ی کلی اینکه من جادو رو قبول دارم،اما نه به صورت منفعل،بلکه با عنوان علمی که هنوز بهش نرسیدیم یا با میان بر زدن از بین بعضی مسائل به اون دست پیدا کردیم
در واقع تقریبا تمام خرافه های قدیمی مردمم از همین نشعت میگیره که دلیل اتفاقی رو نمیدونن و اون رو به جادو نسبت میدن.
نکته ای که من الان با دیدن نظر ها دیدم متوجه شدم اینکه شما تعریفی از جادو ارائه ندادین و منظورتون نمود اون به عنوان یه قدرت در داستان های فانتزی خودمونه.
نظر من تو این زمینه اینه که جادو با عنوان صرف تکون دادن یه چوپ(مثل هری پاتر) صحبت به یه زبان دیگه و استفاده از قدرت درون ( سه گانه ی میراث) یا بر عکس گفتن یه جمله (سیپتیموس هیپ) وهزاران کتاب و موضوع دیگه مثل نبرد با شیاطین آخرین شاگرد حماسه ی کرپسلی و و و ...!
نه،وجود نداره.
حادو با اون عنوان تقریبا دست مایه 90 درصد داستان های فانتزی نوشته شدست اما نمیشه براش نمود بیرونی پیدا کرد و یا تاییدش کرد.
نتیجه ی نهایی:
-جادو رو با عنوان توانائی انجام کارهای شگفت مثل خیلی از کتاب ها قبول ندارم
-هر تکنولوژی ای نوعی جادوئه
-میتوان کارهائی رو که علم هنوز به دلیل رخدادنش پی نبرده جادو نامید
-علم و جادو در تضاد نیستند بلکه هردو نمودی از یک اتفاق فقط با زمان پیدایش و نحوه ی خطاب شدن متفاوت اند
ممنون بابت تاپیک،نمیخواستم نظر بدم ولی خب...!
مدیریت هم تبریک
(پ.ن:به درستم برس!
)