ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2016/04/15
    محل سکونت
    اهواز
    نوشته‌ها
    66
    امتیاز
    5,275
    شهرت
    0
    236
    تایپیست

    خبر فوری!!! (داستان)

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خبر فوری!!!

    یک ماه پیش متوجه گشتیم، زمین بسیار کم شعور بوده و انگشت خود را تا ته در دماغش کرده. ما ز اینکار او بسیار ناراحت گشته و بدو پند و اندرزی دادیم تا دگر اینکار ناپسند را انجام ندهد. چو زمین انگشت خود به در آورد، ناگهان گردابی پدید آمده و چند کشتی را بلعید و آتش فشانی شهری را ترکاند. پس به ما فهمانده شد که کار پروردگارمان حکمتی دارد.


    اما چشمتان روز بعد نبیند که زمین سرما خورده و عطسه ای کرد، که به دور از انگشتانش که حال، در حال جرم گیریشان هستیم چند شهر به زیر آب رفتند و بعضی در گلوی زمین گیر کرده اند.

    _بله؟

    _چی شده؟

    _اوه...

    متوجه شدیم دکتران به زمین داروی ملین داده اند و ما هرچه سریع تر باید اندیشه ای کنیم تا خانه خراب نشویم. پس شما را تا خبر های بعد به حال خود رها می کنیم.
    ویرایش توسط smhmma : 2016/10/21 در ساعت 02:21
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2016/08/22
    محل سکونت
    کره ی زمین :-q
    نوشته‌ها
    18
    امتیاز
    1,970
    شهرت
    0
    15
    کاربر انجمن
    خخخخخخخخخخ.
    .Keep calm and care free.This is what I always do
    ریلکس باش... .
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2013/12/27
    محل سکونت
    شمال شمال، غرب غرب، اورمیه
    نوشته‌ها
    540
    امتیاز
    48,951
    شهرت
    4
    1,673
    سردبیر نشریه
    امید است خبر ناگواری به زمین رسد بلکه نیم‌سکته‌ای زده و سپس غم او را فرا گیرد و جوششی از چشمش برون تراود و ما را از این بی‌بارانی برهد.
    امضا:

    A.Gh

    والا
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2016/03/30
    محل سکونت
    ابادانجلس
    نوشته‌ها
    315
    امتیاز
    9,283
    شهرت
    0
    760
    تایپیست
    تیم نقد:
    خوب.خسته نباشی.

    داستان طنز بود.خوشکل و گیرا و جذاب بود.فلش قشنگی بود.با گفتن هر خط ی تصویر میومد تو ذهنم.همون چیزی ک باید توی داستان کوتاه کوتاه به خواننده القا بشه.
    شیوه ی داستانی لو نمیداد که قراره در اخر چ چیزی برای مردم و زمین اتفاق بیفته.اینم خوب بود.افرین.
    اشاره ی کنایه امیز.چیزی که تو بهترین فلش های دنیا قطعا پیدا میشه و باید وجود داشته باشه. فکر میکنم این داستان هم دارا بود. همون قسمتی که هیچ کار خدا بی حکمت نیست و دخالت بیجا باعث از بین رفتن نظم میشه.
    خیلی راحت تو کف داستان ما متوجه ی لحن راوی شدیم. که این ی گزارشه و مثل اخبار میمونه.شایدم از گفته ی دانشمند باشه.ی چیز تخیلی .ی چیز جالب.افرین.
    شما فلش فیکشن نویسی.این چند نکته رو داشته باش:
    اتفاق غیر منتظره داشته باش.
    از اشارات کنایه امیز استفاده کن
    حس خوانننده رو تا اخر نگه دار
    تصویر سازی کن
    از وسط داستان شروع کن
    از اول مفهمومو بیان نکن
    جزئی ترین سوژه رو برای کار در نظر بگیر
    موفق باشی.
    اصلا حسین جنس غمش فرق میکند.
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2013/08/30
    محل سکونت
    خونمون ^^
    نوشته‌ها
    97
    امتیاز
    18,047
    شهرت
    5
    854
    کاربر انجمن
    سلام؛
    داستانتون کاملا یه هجو بود! و فاقد ارزش ادبیه!
    البته در جایگاه خودش خوب بود!
    هجو خودش نویسی خودش تخصص داره!
    می تونم از این لحاظ بهتون تبریک بگم!.. چون هجو خوبی بود
    نوع نگارش و استفاده از کلمات و بازی با اون ها کار قشنگی رو تحویل داد.
    موفق باشید
    این مدل قربون صدقه‌ها هست میگن عشق کی بودی تو. اول خاقانی گفته:
    از گُلِ سرخ رسته اى، نرگسِ دسته بسته اى
    نرخِ شکر شکسته اى، پسته دهانِ کیستى؟
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2014/07/11
    محل سکونت
    Shiraz
    نوشته‌ها
    239
    امتیاز
    9,783
    شهرت
    0
    454
    مترجم
    خخخخخ جالب بود
    میتونست بهترم باشه
    [CENTER][B][FONT=times new roman][SIZE=3][COLOR=#40E0D0],Who looses today[/COLOR][COLOR=#008080]
    [/COLOR][COLOR=#000000]won’t find tomorrow[/COLOR][COLOR=#008080]
    [/COLOR][COLOR=#40E0D0].There is nothing important as today[/COLOR][/SIZE][COLOR=#40E0D0]
    [/COLOR][/FONT]
    [/B][SIZE=2][FONT=b nazanin][COLOR=#000000][B]آن كه امروز را از دست مي دهد،
    [/B][/COLOR][COLOR=#40E0D0][B]فردا را نخواهد يافت[/B][/COLOR][COLOR=#000000][B]
    هيچ روزي از امروز مهم تر نيست.[/B][/COLOR][/FONT][/SIZE]
    [/CENTER]
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2015/06/10
    محل سکونت
    داخل کتابام
    نوشته‌ها
    71
    امتیاز
    4,119
    شهرت
    0
    273
    کاربر انجمن
    آفرین طنز فوق العاده ای بود
    ویرایش توسط Moon Jacob : 2016/10/03 در ساعت 22:17
    [FONT=b mitra][SIZE=4][B][SIZE=2][FONT=b koodak][SIZE=5]تمامی آدم ها هم اندازه ما نیستند
    درست اندازه گیری کنیم ....
    [/SIZE][/FONT][/SIZE]
    [/B][/SIZE][/FONT]
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2015/03/29
    محل سکونت
    جایی که کانون خورشیده
    نوشته‌ها
    321
    امتیاز
    24,395
    شهرت
    0
    1,123
    نویسنده
    جالب بود
    بازم بنویــــــــــس!!!!!!
    پ.ن: درحال ایده پردازی برای داستان جدید
    .
    .
    .
    .
    وقتی منتشرش میکنم که یه قلم نوری درست و حسابی داشته باشم
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2014/04/28
    محل سکونت
    قبرستون
    نوشته‌ها
    304
    امتیاز
    172,578
    شهرت
    2
    1,885
    معاون سایت
    قشنگ بود ولی کاش یکم طول و تفصیلش بیشتر میبود!
    میتونست خیلییی ذوق بیشتری داشته باشه چون بامزه بود و پتانسیل کافی برای یه متن طولانی و خنده دارو داره
    فقط برای کشف #nobody ها زنده هستم و نفس میکشم!
  10. #10
    تاریخ عضویت
    2013/09/28
    نوشته‌ها
    20
    امتیاز
    15,175
    شهرت
    0
    111
    کاربر افتخاری
    درود دوست عزیز...
    طبق برداشت من قصد شما از متن ماهیت "طنز" و نمایش آن با هجویات بوده ... اما مسیر انتخاب شده ی شما نوعی کج روی محسوب میشه ...
    البته در جواب دوست عزیزی که عنوان کرده بود هجویات فاقد ارزش ادبی هستند؛ نظر بنده کاملا جبهه ی مخالف شما رو در بر میگیره... هجویات مخاطب خاص خودش رو داره هرچند ناچیز اما هجویات هرگز جزئی از طنز نیست.... دلیل این موضوع رو پایین تر به شکل واضح توضیح میدم...
    اما مِن باب نقد ادبی ؛ بد نیست تعاریفی از طنز رو مرور کنیم قبل از نوشتن متنی که شاید یک ربع زمان میطلبه... و امیدوارم باقی دوستان هم قبل از نوشتن اطلاعاتشون رو قوی تر کنند...
    جمله ی معروف منتقد ها "تابلوی نقاشی" ! در تفسیر این توصیف؛ باید گفت پشت هر تابلوی نقاشی رازی نهفته است...
    طنز تعاریف و مواضع مشخصی داره اما روشن ترین نوع تعریف اون رو میشه در واژه "انتقاد" بیان کرد... هدف از طنز فقط به سخره گرفتن و ریشخند زدن نیست... طنز هدفی به شکل "اصلاح" رو دنبال میکنه... طنز از "انتقاد" برمیاد و بر "اصلاح" میشینه... طنز عمیق مثل ژانر رازآلود یا ژانر های مشابه میتونه چند لایه باشه... نه به شکلی که از نمای لانگ هرچه لایه برداری کنیم شرایط فجیع تر بشه...
    هیچ شکی بر این نیست که طنز به دنبال اینه که کمدی یا خنده ای ایجاد کنه اما طنز هم هدف پیچیده تری رو در نظر داره... بیاید انقد مسائل رو ساده نگیریم ...طنز اسم مشخصی داره و نباید به این اسم خیانت کنیم ! اگر مقصود هجویات هست میتونیم به شکل یک مطلب یا شوخی دور همی برای دوستانمون بنویسیم و تو صفحات اجتماعی به اشتراک بذاریم ... ولی در قابل "داستان"؟ هرگز ...
    طنز سخت ترین ژانر داستان نویسیه ؛ به همین دلیل هم هست که کمتر نویسنده ی طنز نویسی رو تو تاریخ ایران که ادبیات بسیار غنی ای داره پیدا میکنیم.... بعضی مسائل رو باید عمقی نگاه کنیم ... متن شما هم مورد احترامه اما مانند تابلوئیه که نه رنگی داره و نه نقاشی ای ... تنها طرحی که عامدانه کمی خط خطی شده ...
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 87
    آخرین نوشته: 2018/07/29, 18:09
  2. پاسخ: 49
    آخرین نوشته: 2016/06/30, 01:54
  3. عنصر داستان شما چیست ؟ (ویژه داستان نویسان)
    توسط Araa M.C در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 11
    آخرین نوشته: 2015/06/23, 21:10
  4. پاسخ: 12
    آخرین نوشته: 2014/09/09, 14:34

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •