ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 5 از 5 نخست ... 3 4 5
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 50
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2015/04/29
    محل سکونت
    یه جای خوب...
    نوشته‌ها
    220
    امتیاز
    1,587
    شهرت
    0
    1,150
    تیم فنی رادیو

    چی شد چادری شدم؟

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام دوستانامروز میخوام جواب سوالی که ازم میپرسیدید رو بگم.

    خیلییییی وقتا برام پیش اومده و هنوزم میاد که چه از کاربرای این سایت چه از دوستام همکلاسیام آشناها و حتی مردم تو خیابون و سر ایستگاه ... ازم میپرسن که چی شد چادری شدم؟
    خب میخوام امروز اینجا بنویسم براتون!
    ماجرای جالبیه
    بچه که بودم از اون دخترایی بودم که اگر صبح می نشوندنش روی صندلی و می گفتن: مثل یه بچه خوب همینجا بشین!
    شب که می اومدن می دیدن همونطور دسته گلی سرجام نشستم. از همان دخترهای آرام و متین ولی... سر پر هیاهویی داشتم و دنیای خیال انگیز و پر از سوال افکاری که باعث شد از همون کودکی تصمیمات بزرگی بگیرم.
    در ایام پر شور بچگی یه روز که داشتیم میرفتیم مهمونی، همین که دم در رسیدیم، خواهرم سرجاش ایستاد و هرچی مادرم اصرار کرد که بیاد، نیومد!
    مادرم جلو رفت و دستی روی شونش گذاشت و آروم پرسید: چرا؟ چرانمیای؟
    خواهرم به چشمای پر سوال مادرم خیره شد و گفت:چادر میخوام
    مامانم خندید با یه دستش دست من و با دست دیگه اش دست خواهرم رو گرفت و گفت:باشه برات میگیرم
    خواهرم اما از جاش تکون نخورد.
    مادرم بامهربونی بهش روکرد و گفت: الان همه خونه مادربزرگ منتظرن بیا بعد مهمونی برات میگیرم.
    خواهرم سری تکون داد و گفت: الان میخوام
    صدای بوق های مکرر تاکسی همسایه ها رو هم کلافه کرده بود. مادرم نگاهی به در انداخت بعد رفت داخل خونه و یه چادر سفید گلدار آورد و دست خواهرم داد.
    خواهرم چادر را گرفته بود و سرسختانه به مادرم زل زده بود.
    مادرم نفس عمیقی کشید و روبه خواهرم با نگرانی پرسید: خب چرا نمیای دیگه؟
    خواهرم درحالی که به سمت تاب انتهای حیاط می رفت گفت: چادر مشکی میخوام.
    مادرم نگاهی به من انداخت و بعد رفت و کنار خواهرم روی تاب نشست. دستی به صورت قرمز و خیس از اشک خواهرم کشید و پرسید: باور نمیکنی برات میگیرم؟
    خواهرم سرش رو به نشانه تأکید تکون داد و جواب داد: چرا ولی الان میخواااام.
    و بعد از چند لحظه سکوت ادامه داد: تو... خودت حاضری با چادر رنگی بیای بیرون؟
    مادرم ابروهاشو بالا داد و گفت: خب من بزرگم
    خواهرم شونه هاشو بالا انداخت و گفت: خب منم بزرگم
    مادرم لبخندی زد. رفت و کرایه تاکسی رو حساب کرد و ماشین رو پس فرستاد. بعد رفت و به مادربزرگم تلفن زد که ما مهمونی نمیایم.
    شب که بابام اومد خونه مادرم باهاش صحبت کرد.چند روز بعد که بابا و مامانم دیدن خواهرم سر خواسته اش پافشاری میکنه رفتن که براش چادر بگیرن. اینجا بود که من آهسته و شمرده شمرده پشت سرشون رفتم و تنها گفتم: منم میخوام



    یه فکری دوست جونیا در مورد حجاب یکی دوتا جمله بگید تا تبدیل به عکس نوشته بشه لازم نیست حتما جمله ادبی یاشعر باشه(باشه بهتره ) نظرتون فکرتون هرچی دوست میدارید بگید اگرم برا پیدا کردن عکس یا ساختن عکس نوشته میتونین همکاری کنید برام پیغام بفرستید به پروفایلم خب بسم الله !
    ویرایش توسط skghkhm : 2016/06/18 در ساعت 17:42
    قسم به روز در آن هنگام كه آفتاب برآید (و همه جا رافراگیرد)،

    و سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گیرد،

    كه خداوند هرگز تو را وانگذاشته ....


    (سوره ی ضحی_قرآن کریم)
  2. #41
    تاریخ عضویت
    2015/04/29
    محل سکونت
    یه جای خوب...
    نوشته‌ها
    220
    امتیاز
    1,587
    شهرت
    0
    1,150
    تیم فنی رادیو
    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه عشق نمایش پست ها
    سلامممممممممممممم
    بزارید من نظرمو بگم
    من دختری ام که از پنج سالگی روسریسرم کردم و از هشت سالگی تا حالا بدون چادر از در خونه بیرون نرفتم
    خیلی خیلی چادرمو دوست دارم
    من به چادرم احترام می زارم
    هرچند تو بچگی بیشتر چون می خواستم از مامانم تقلید کنم چادر سرم می کردم ولی بعدش که بزرگ شدم فهمیدم امنیتم رو تا حدودی تامین می کنه همچنین من عاشق حصرت زهرا(س) هم هستم و می خواستم طبق آرمان های ایشون عمل کنم

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


    چادر حجاب کامله بهترین حجاب. البته من فکر می کردم تو کردستان حجاب و چادر بیشتره تصورم اینجوری بود.
    من یه دختر خاله دارم که هر چی بهش می گیم حجابتو رعایت کن گوش نمیده می گه من دلایل خودمو دارم قبلا خیلی محجبه بود نمی دونم چیشده؟ داره دیوونه مون می کنه
    اوهوووم حضرت زهرا(س) نمونه ی فاخر و بارز شهامت و پاکی و استقامته یه الگوی کامل برای هر دختری اگه کسی رو دوست داریم سعی میکنیم شبیه اش باشیم دیگه
    قسم به روز در آن هنگام كه آفتاب برآید (و همه جا رافراگیرد)،

    و سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گیرد،

    كه خداوند هرگز تو را وانگذاشته ....


    (سوره ی ضحی_قرآن کریم)
  3. #42
    تاریخ عضویت
    2015/03/27
    محل سکونت
    FarAway
    نوشته‌ها
    126
    امتیاز
    5,943
    شهرت
    0
    724
    f.s
    کاربر انجمن
    خب، قصه چادر پوشیدن من!:

    وقتی ده سالم بود. ی هفته قبل از محرم به مادرم گفتم میخوام این محرمو چادر سر کنم، ولی نمیتونم این چادر معمولیا رو جمع کنم! اون موقع تازه چادر ملی درست (مد، ساخته،...؟!) شده بود! پس مادرم(که خیلی از این که خودم این تصمیمو گرفتم راضی بود) یدونه ازون چادرا برام دوخت که اتفاقا جلوشم کاملا بسته بود. منم روز اول محرم با چادر از خونه اومدم بیرون. تو این تقریبا ده ساله گذشته خیلی فراز و فرود داشتم با چادرم. ولی هیچوقت نتونستم کامل بذارمش کنار. حتی وقتی که بهش شک کردم. وقتی کنار میذاریش انگار ی چیزی کمه!(واقعا نمیدونم چجوری توضیحش بدم!) با تمام این فراز و نشیب ها و مدل چادر عوض کردنا هنوزم چادرم با منه.

    البته باید اینو بگم که من همیشه چادر سرم نیست و فکر میکنم همیشه نیاز نیست. مثلا تو مهمونیا یا وقتایی که دارم ی کاریو انجام میدم و جلوی دست و پامو میگیره. ولی حتی اون موقع هم سعی میکنم که حجاب مناسبی داشته باشم.

    و ی چیز دیگه اینکه درسته که پوشش ما میتونه باعث جذب و دفع مردم بشه ولی پوشش تو حصار رفتار خودشو نشون میده. اول از همه باید به خودت، رفتارت و پوشش ایمان داشته باشی تا مردم بهت جذب بشن. و باید باهاشون خوب رفتار کنی تا رفتار خوبی ببینی!

    پ.ن: تقرببا هممون اون تجربه شنل و پرواز و چادر نماز مامانو داشتیم!! پس نیاز به ذکر نیس! ولی من نه بتمن بودم نه سامورایی. ی شخصیت (قهرمان) تلوزیونی جالب تو کودکی من که اگه درست یادم باشه اسمش هوشترخ بود!!!
    [CENTER][IMG]http://www.8pic.ir/images/33838584135123073412.jpg[/IMG]
    [/CENTER]
    [CENTER];Dear My Problems
    [/CENTER]
    [CENTER].My [SIZE=4][COLOR=#ff0000]GOD[/COLOR][/SIZE] Is [COLOR=#ff8c00][SIZE=4]Bigger[/SIZE][/COLOR] Than [COLOR=#ffd700][SIZE=4]You[/SIZE][/COLOR]
    [/CENTER]
  4. #43
    تاریخ عضویت
    2015/04/29
    محل سکونت
    یه جای خوب...
    نوشته‌ها
    220
    امتیاز
    1,587
    شهرت
    0
    1,150
    تیم فنی رادیو
    نقل قول نوشته اصلی توسط f.s نمایش پست ها
    خب، قصه چادر پوشیدن من!:

    وقتی ده سالم بود. ی هفته قبل از محرم به مادرم گفتم میخوام این محرمو چادر سر کنم، ولی نمیتونم این چادر معمولیا رو جمع کنم! اون موقع تازه چادر ملی درست (مد، ساخته،...؟!) شده بود! پس مادرم(که خیلی از این که خودم این تصمیمو گرفتم راضی بود) یدونه ازون چادرا برام دوخت که اتفاقا جلوشم کاملا بسته بود. منم روز اول محرم با چادر از خونه اومدم بیرون. تو این تقریبا ده ساله گذشته خیلی فراز و فرود داشتم با چادرم. ولی هیچوقت نتونستم کامل بذارمش کنار. حتی وقتی که بهش شک کردم. وقتی کنار میذاریش انگار ی چیزی کمه!(واقعا نمیدونم چجوری توضیحش بدم!) با تمام این فراز و نشیب ها و مدل چادر عوض کردنا هنوزم چادرم با منه.

    البته باید اینو بگم که من همیشه چادر سرم نیست و فکر میکنم همیشه نیاز نیست. مثلا تو مهمونیا یا وقتایی که دارم ی کاریو انجام میدم و جلوی دست و پامو میگیره. ولی حتی اون موقع هم سعی میکنم که حجاب مناسبی داشته باشم.

    و ی چیز دیگه اینکه درسته که پوشش ما میتونه باعث جذب و دفع مردم بشه ولی پوشش تو حصار رفتار خودشو نشون میده. اول از همه باید به خودت، رفتارت و پوشش ایمان داشته باشی تا مردم بهت جذب بشن. و باید باهاشون خوب رفتار کنی تا رفتار خوبی ببینی!

    پ.ن: تقرببا هممون اون تجربه شنل و پرواز و چادر نماز مامانو داشتیم!! پس نیاز به ذکر نیس! ولی من نه بتمن بودم نه سامورایی. ی شخصیت (قهرمان) تلوزیونی جالب تو کودکی من که اگه درست یادم باشه اسمش هوشترخ بود!!!
    هوووم دوست منم محرم چادری شد. می گفت اول مثل هر سال رفته هیئت حدودا 13 ساله بوده امممم و خیلییی بدش می اومده کسی بخواد بره طرفش هدایتش کنه تو اون شرایط و حال وهوا خخخخخ خلاصه چند شب تنها میشینه پای منبر روضه امام حسین و حضرت زینب
    یه جور درخشش یه شفافیت خاصی توی فکرش پیدا میشه باخودش میگه این امام حسین که اینطوری فدای راه حق و سبب آزادی آدمها از شر فساد شد، این حضرت زینب که که اینطور دلیرانه ایستادو برا یدفاع از امامش و بقیه زنها و بچه های اسرا ایستاد و جنگید... کی بودن؟چطوری بودن؟ اصلا واسه چی رفتن؟جنگیدن و من بعد این همه سال که تو امنیت زیر چتر حمایت فداکاری سالها قبل اونا اینجام چیکار کردم درجوابشون؟....
    و خلاصه تصمیم میگیره چادر بپوشه....آقا تا اینکه ده تموم و همه انتظار دارن دربیاره چادرشو...اما درنمیاره
    میره مدرسه دوستش باهاش سرده بچه ها... اما این با رفتار خوبش و محبت و اظهار خوبی های چادر دوستاش رو به سمت خودش برمیگردونه
    این دوستم میگفت یه طوری شد که تا آخر سال یه موج عجیب اومد همه رو چادری کرد....
    قسم به روز در آن هنگام كه آفتاب برآید (و همه جا رافراگیرد)،

    و سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گیرد،

    كه خداوند هرگز تو را وانگذاشته ....


    (سوره ی ضحی_قرآن کریم)
  5. #44
    تاریخ عضویت
    2015/04/06
    محل سکونت
    گیلان - خونمون
    نوشته‌ها
    20
    امتیاز
    988
    شهرت
    0
    111
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط Armania نمایش پست ها
    تاپیک دخترونه س درست
    همه شما چادر میزنین_میپوشین ... قبول
    ولی سوالی دارم از محضر محجبه تون ، پس من چرا میرم بیرون چادری نمیبینم ؟ همه مانتو
    من تا حالا دختر چادری ندیدم
    اول یه سوال: کجا زندگی میکنی؟؟؟؟؟؟؟
    یه شهر بزرگ یا کوچیک؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    بستگی داره
    اگه شهر کوچیک باشه و بیشتر آدما همدیگه رو بشناسن تو رودروایسی ام که شده چادرشونو سر میکنن
    اما تو شهرهای بزرگ این موضوع برعکس میشه معمولا
    البته داریم شهرهایی که کوچیکن و این موضمع توشون برعکسه
    یعنی تو رودروایسی چادر نمیذارن
    معمولا شهر خیلی بستگی داره تو این موضوع
    [IMG]http://3ali3.com/wp-content/uploads/2013/01/jomlat-22.jpg[/IMG]
    [LEFT][FONT=system][FONT=courier new][SIZE=4][I][B][COLOR=#00FFFF][SIZE=6]FATIMASTAR[/SIZE][/COLOR][/B][/I][/SIZE][/FONT]
    [/FONT][/LEFT]
  6. #45
    تاریخ عضویت
    2016/07/02
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    14
    امتیاز
    1,942
    شهرت
    0
    11
    کاربر انجمن
    من از ۶یا۷سالگی گاهی چادر سر میکردم
    ولی بعد از سن تکلیف تا الان همیشه چادر سر میکنم
    اصلا من بدون چادر انگار یه چیزی کم دارم
    حتی با چادر دوچرخه سوار میشدم
    و من عاشق چادرم هستم و باهیچ چیز عوضش نمیکنم
  7. #46
    تاریخ عضویت
    2016/09/11
    محل سکونت
    Neverland
    نوشته‌ها
    7
    امتیاز
    1,222
    شهرت
    0
    22
    ویراستار
    درود بر همگی
    و اینجانب بر آن شدندی تا قضیه چادری بودن خویش را بیانیدندی
    #ضایه طوری حرف زدن
    خب من هم مثل اکثریت در ی خونواده مذهبی ب دنیا اومده و بزرگ شدم
    از بچگی بچگی ک ن ولی از ی‌ سنی ب بعد چادر پوشیدنو شروع کردم‌ و از اون زمان تا ب‌حال چادریم و ایشالا باقی خواهم موند
    پ.ن:و اولین پست بنده در سایت گذاشته شد
  8. #47
    تاریخ عضویت
    2016/07/20
    نوشته‌ها
    69
    امتیاز
    7,264
    شهرت
    0
    210
    تایپیست
    نقل قول نوشته اصلی توسط skghkhm نمایش پست ها
    هوووم دوست منم محرم چادری شد. می گفت اول مثل هر سال رفته هیئت حدودا 13 ساله بوده امممم و خیلییی بدش می اومده کسی بخواد بره طرفش هدایتش کنه تو اون شرایط و حال وهوا خخخخخ خلاصه چند شب تنها میشینه پای منبر روضه امام حسین و حضرت زینب
    یه جور درخشش یه شفافیت خاصی توی فکرش پیدا میشه باخودش میگه این امام حسین که اینطوری فدای راه حق و سبب آزادی آدمها از شر فساد شد، این حضرت زینب که که اینطور دلیرانه ایستادو برا یدفاع از امامش و بقیه زنها و بچه های اسرا ایستاد و جنگید... کی بودن؟چطوری بودن؟ اصلا واسه چی رفتن؟جنگیدن و من بعد این همه سال که تو امنیت زیر چتر حمایت فداکاری سالها قبل اونا اینجام چیکار کردم درجوابشون؟....
    و خلاصه تصمیم میگیره چادر بپوشه....آقا تا اینکه ده تموم و همه انتظار دارن دربیاره چادرشو...اما درنمیاره
    میره مدرسه دوستش باهاش سرده بچه ها... اما این با رفتار خوبش و محبت و اظهار خوبی های چادر دوستاش رو به سمت خودش برمیگردونه
    این دوستم میگفت یه طوری شد که تا آخر سال یه موج عجیب اومد همه رو چادری کرد....
    چادر نشونه حجاب نیست...
    با اطمینان میگم چادر نشونه حجاب نیست.. حضرت زینب و امام حسین رفتن جنگیدن برای این که دینی که محمد سردمدارش بود و واقعیتش رو علی اجرا کرده بود دوباره از نو ساخته شه و پا بر جا بمونه... اما متأسفم که اینو میگم ... اسلام واقعی بعد از حضرت علی مرد... این که میگم مرد یعنی مردا... همه ی ما ها بین یه مشت خرافات گیر کردیم... ی وختی سو تفاهم نشه ها کسایی که چادر میپوشن خرافه هستن نه... من به هیچی توهین نمیکنم حرفم اینه چادرم یه پوشش لنگه ی مانتو روسری... هیچ فرقی ندارن باهم... فقط چادر پوشش و لباس عربا بوده... همون طوری که شلوار جین مال آمریکایی هاست... یا کلاه مکزیکی مال مکزیکی ها. . .
    این که بگیم حضرت زینب یا امام حسین رفت جنگید برای حفظ ی چیزی مثل چادر ی خضعبل به تمام معناست... امام حسین رفت جنگید برای آزاده زندگی کردن... آزاده گی هم اینی نیست که الان خانوم های جامعه ما پشت سرش راه افتادن می گن آزادی می خوایم... متاسفانه به دلیل شرایط و محدودیت های موجود در جامعه مغز مردم جدیدن تحلیل رفته و قدرت تفکیکشون پاشیده از هم... و صد درصد علت هم محدودیت و بذارین بی پرده بگم اونم حجاب اجباری خانوم هاست که جامعه رو به اینجا کشونده ک الان اگه همین الان بگن حجاب آزاده چه بسا فردا صبح تو میدون انقلاب خانوما با بیکینی راه بی افتن... این یعنی تحلیل فرهنگی یعنی حریص شدن به چیزی که ازش منع شدی... اما عایا واقعن ما این بودیم؟؟ شخصیت و اصالت ی ایرانی بیکینیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مایو کنار ساحله؟؟؟؟ نه... میتونید به تاریخ نگاه کنید در بیارید... آزادی این نیست که فردا بگن حجاب اجباری فینیش شد دیگه گشت ارشاد نداریم... آزادی معنیش خیلی خیلی خیلی وسیع تر از این قد و بند های احمقانه ایه که ما برای خودمون ساختیم... و من به صراحط می گم اگه چادر ور به چای حجاب هم اجباری کنن من بازم مشکلی ندارم... چون اونقدر این موضوع پیش پا افتادست و کم ارزش و اهمیته که وقت ندارم براش وقت بذارم و بهش فکر کنم... آزادگی این نیست که حق انتخاب لباس داشته باشی... چرا ی وخت فکر نکینین من حجاب اجباری رو تأیید می کنما نه اصلا همینه که جامعه رو به اینجا کشونده اما دارم میگم اگه آدم اونقدر سطح فکریشو ارتقا بده و به حدی برسه که بتونه کلمه جادویی و عظیم آزادگی رو درک کنه اونوقته که اصلا براش مهم نیست چی میپوشه و دیگران راجع بهش چی فکر می کنن و چه سد هایی جلو دارشه...
    کار به خانواده هایی که سنتشون چادر بود و هست ندارم این ی سنته ولی میخوام بگم بزرگش نکنین ... تفکیکش نکنین از پوشش های دیگه... فرق اونی که مانتو جلو باز می پوشه با تیشرت و شلوار لی و شال با اونی که چادر می پوشه با چهل و هشت قلم آرایش هیچیه اصلا اولی می ارزه به دومی... بازم سو تفاهم نشه منظورم این نبود که شما عزیزان آرایش میکنین کلی گفتم... شلوار لی وشش آمریکاییه چادر عربی... فرق خاصی هم باهم نداررررررررن
    لطفا محرم و مسائل دینی و اینا رو با این لباس قاتی نکنین اصلا درک نمیکنم چرا اینا رو به هم ربط می دیدن دوستان ربطی به هم ندارن آخه...

    راستی اگه شما رو نقل قول کردم روی صحبتم با شما نبودا ی وختی فکر بد نزنه به سرتون سو تفاهم نشه چون این موضوع رو اشاره کرده بودین گفتم
    ایستادی سر چهارراه تردید
    درگیری
    که بمونم و
    مظلوم تر شم بذارم همه از روم رد شن
    یا بشم یه
    نامرد که با طبیعت خودشو وقف داد با مرگ آدمیت

  9. #48
    تاریخ عضویت
    2015/04/29
    محل سکونت
    یه جای خوب...
    نوشته‌ها
    220
    امتیاز
    1,587
    شهرت
    0
    1,150
    تیم فنی رادیو
    سلام این تاپیک صرفا خاطره گویی هست کار درستی نکردی با بحث وافکار خودت قاطیش کردی من صرفا جهت احترام بهت چون صحبتمو نقل قول کردی میگم ولی دیگه در این تاپیک بحث رو ادامه نده،
    ما مسلمونا توی کتاب آسمونی مقدس قرآن از کلام مستقیم خدا می خونیم:


    سوره الأحزاب - جزء ۲۲

    يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۵۹﴾

    اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است (۵۹)
    و در سوره نور می خوانیم:
    سوره ۲۴: النور - جزء ۱۸ -
    وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۱﴾

    و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن] بى ‏نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‏ اند آشكار نكنند و پاهاى خود را [به گونه‏ اى به زمين] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد (۳۱)
    وبسیاری سوره ها وآیه های قرآن حجاب به دلیل اهمیتش مستقیم ذکر شده اینا رو گفتم تا بدونی دلیل اصرار ما بر حجاب اصرار خود خداست اما چادر حجاب عربا نبست اتفاقا از قبل تو ایران بوده بذار یه نقل قول جالب از یه کتاب خیلی جالب برات بیارم:
    مستر هَمفر، جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی، یکی از نقاط قوت مسلمانان را حجاب زنان می‏داند و می‏نویسد: زنانِ آنان دارای حجاب محکم هستند که نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست.

    و در جایی دیگر می‏نویسد: به هر وسیله‏ای که شده باید زن مسلمان را از حجاب اسلام خارج کرد و بی حجابی را در بین مسلمانان رایج نمود و ابتدا برای گول زدن آنها [برای این] که حجاب را کنار بگذارند، باید به آن‏ها تفهیم کرد که حجاب به صورت چادر و یا عبا مربوط به اسلام نیست.

    چادر لباس قدیمی ایرانیان قبل از اسلام بوده و عبا لباسی است که خلفای عباسی برای زنان مسلمان رسم کرده‏اند و این یک لباس اسلامی نیست... خواه ناخواه وقتی زن‏ها از حجاب خارج شوند، مردها و جوانان فریفته می‏شوند و در نتیجه، فساد در کانون خانواده‏ها رخنه می‏کند.

    برای اجرا باید اول سعی کرد زنان غیرمسلمان درکشورهای اسلامی را از حجاب خارج کرد تا زنان مسلمان نیز از آنان پیروی کنند.

    (یادداشت های مستر همفر صفحه 54)
    من فقط خاطره دوستمو نقل کردم و این اعتقادش در مورد آزادی بخشیدن و فداکاری امام حسین برای نجات انسان از ظلم و فساد، و ظیفه شخصی هر انسانی در جواب این فداکاری بزرگ اینه که حداقل خودش رو از فساد حفظ کنه و ظلم نکنه و در درجه بالاتر برای نجات دیگران قدم برداره، تحسین میکنم.
    اما دیدگاهت در مورد دخترهای به ظاهر پوشیده و با آرایش غلیظ خب منم مخالف این رفتارم چون باور دارم حجاب فقط پوشش نیست هم پوششه هم حیا در نگاه و رفتاره هم رعایت حریم و .... و وقتی میگیم دختر محجبه منظورمون اینه که بسیار قابل تحسین و تشویقه ولی این به هیچ وجه قابل مقایسه با دخترایی که با ساپورت و تیشرت و مانتو باز میان تو خیابون نیست اونا هم آرایش غلیظ دارن با این فرق که بی حیایی رو در بد پوششی هم به نمایش میذارند ودر واقع برای آزادی ظاهری خودشون بقیه رو در فشار قرار میدن.
    در مورد حدود حجاب خب مشخصا با مانتو شلوار و شال هم میشه محجبه بود حرف سر بهتر و بهترینه!
    حجاب از قبل اسلام در تیران و بقیه کشورها وتمدن ها بود اما اسلام حجاب رو متعادل کرد. کمی مطالعه تاریخی داشته باشی متوجه میشی چی میگم.
    و یه سوال که همیشه تو سرم میچرخه اینه: بی پوششی زن در جامعه باعث آزادی زن هست یا آزادی مرد؟ یعنی زن باید پوشش خودش رو برداره تا مردها لذت ببرن!؟
    تا قبل از اینکه به چشم یه انسان دیده بشه نگاه جنسیتی بهش بشه؟!
    جدا از تبعات بعدش....
    اینکه هر دقیقه در این اروپایی که اینقدر توی گوشمون خوندن باید الگومون باشه چند زن مورد آزار و اذیت قرار میگیرن و قربانی خشنونت و لذت گرایی مردها میشن...
    البته به آقایون بر نخوره مقصود مردهای بد وهوس رانه که برای تبدیل کردن زن به کالای مصرفی اینقدر آزادی رو تو بوق و کرنا میکنن وگرنه همین کشور خودمون کم مرد پاک نداره که غیرتشون زبان زد خاص و عامه.
    دلم میسوزه این بانوی با حیا و با وقار مشرق زمین و مرد با غیرت که از روی عشق از حیثیتش حمایت وحفاظت میکرد، به خاطر تبلیغات سودجویان دارند به کجا کشیده میشن!
    قسم به روز در آن هنگام كه آفتاب برآید (و همه جا رافراگیرد)،

    و سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گیرد،

    كه خداوند هرگز تو را وانگذاشته ....


    (سوره ی ضحی_قرآن کریم)
  10. #49
    arash2
    مهمان
    سلام
    عالی بود مطلب ....حجاب زینت یک زن هست
  11. #50
    تاریخ عضویت
    2017/06/16
    محل سکونت
    جهنم
    نوشته‌ها
    351
    امتیاز
    9,855
    شهرت
    12
    593
    ویراستار
    چیشد که چادری شدم؟
    شاید بهتره بگم بودم : )
    آره، بودم.
    از همون اول.
    ولی از کی چادری شدم هم درسته،
    از وقتی عاشقش شدم.
    از وقتی گفتن تو دنیا چی؟
    گفتم چادرم : )
    شاید خیلی‌ها نفهمن،
    باید بچشی : )
    امیدوارم همه این حس شیرین رو تجربه کنن.
    شده حتی چند دقیقه ...
    دل‌های رفته را بگذارید در اوج افتخار بمیرند ...
صفحه 5 از 5 نخست ... 3 4 5
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 50

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •