ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 5 از 5 نخست ... 3 4 5
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 41 , از مجموع 41

موضوع: وحشی

  1. #1
    تاریخ عضویت
    2013/09/01
    نوشته‌ها
    775
    امتیاز
    12,072
    شهرت
    0
    4,813
    کاربر انجمن

    وحشی

    با سلام و خسته نباشید
    نیمچه داستانی دیگر از اینجانب!
    خب میدونم احتمالا بعد از خوندنش میگین چرا با این حجمکم فایل پی دی اف گذاشتی!
    به چند دلیل!
    1- اینجوری با اماز دانلود میتونم بفهمم چند نفر خوندن و اینقدر بد بوده که نظر ندادن!
    2- پی دی اف قشنگ تره
    3- پی دی اف دوس دارم
    4- موز خیلی دوس دارم

    http://s7.picofile.com/file/82358321...DB%8C.pdf.html

    گوشه ای از متن: قهقهه اهریمنان و ناله های کودکش بی مفهموم دورش می چرخید
    داستان دو صفحه ای می خواین بیشتر از این خلاصه بزارم؟؟؟؟
    اقا من نقد می خوام یالا!!!
    بخونین و نظر ندیدن حلال نمی کنم!!!
    [CENTER][FONT=B Koodak][SIZE=5]خودتو تغییر بده، عالم برات تغییر می کنه[/SIZE][/FONT]
    [/CENTER]
  2. #41
    تاریخ عضویت
    2016/03/30
    محل سکونت
    ابادانجلس
    نوشته‌ها
    315
    امتیاز
    9,283
    شهرت
    0
    760
    تایپیست
    تیم نقد تقدیم میکند:
    ملکه عشق
    خب اینم نقد نگارشی

    کوه پیکر؟ کوه؟ یه خرس رو دیدی؟ می دونی چه قده بزرگه؟ اسبببببببببب؟ خرسسسسسسسسس؟ کوه؟

    کاسه هایی خون گرفته

    خب: درون کاسه های خون گرفته
    یک دونه ی اضافه داشت

    نمی دونم دویدن برای توصیف گردش مردمک چشم مناسب باشه ولی اگه مناسبه که ما حرفی نداریم فقط فکر کردم یه جوریه(وایییییییی نزن منو)

    وحشت چنگ انداخته بر سینه اش صدای نفس ......

    وحشت بر سینه اش چنگ انداخته و صدای نفس هایش را به .....

    بازم می گم بهتره ساختار فعل خفظ بشه با اینکه جملت درسته و حس بدی در ادم ایجاد نمی کنه ولی بازم ساختار جمله اس دیگه

    چنگالی قلبش را بیرون کشید

    می دونی خرس خرسه قلب سرش نمی شه بیچاره بعدم خرس پنجول می اندازه دست نمی اندازه وسط قفسه سینت قلبتو در بیاره که برادر من مگه خون اشامه بدبخت؟

    سگها وحشیانه می غریدند، جلو دویدند،....... جنگید، درد کشید

    خب چرا فعل اول با بقیه فعل ها نمی خونه؟ هماهنگ نیست؟

    غرق خون

    غرق در خون

    نعره زد و تیر هایی کوچک.......
    نعره زد ربطی به تیر ها نداره پس و نیاز نیست

    افتاد.....زمین افتاد

    خب توقع نداشتم اینجوری باشه اینجور نگارش برای افرایه داستان رو اروم و تیکه تیکه می خونن با صدای بم و گرفته و از این جور چیزا وی برای کسی که داره ساده و بدون احساس و اهنگی تو صداش می خونه ای جمله خیلی یه جوریه

    صداهایی مبهم دورش می شنید

    صداهای اطرافش را به شکل مبهم می شنید

    تولشو بزنید

    خب بزنید فکر نمی کنی با بکشید عوض بشه بهتره؟

    حرفها مبهم تر .....

    بهتر بود می گفتی صداها ها چون تو جمله های قبلی از مبهمی صدا گفته بودی و از تر استفاده کردی.

    امشب حسابی جشن می گیرم

    خب من نفهمیدم می گیرم کی جشن می گیره؟ سلطان؟ افرادش؟ سلطان و افرادش؟

    مرگ بالاخره قلبش را فشرد

    خب فشرد یعنی چی فشرد؟

    و در اخر سینه.....
    و بالاخره می گفتی بهتر بود.

    یه چیز دیگه مئ نفهمیدم بچه خرسه بعد از اینهمه کشمکش جلو روش چرا فرار نکرد وقتی کسی حواسش بهش نبود و چرا خرسه یکم عاطفه یا نگرانی نسبت به بچه خرسه نداشت اصلن به این بخش توجهی نکردی و بهتر بود این چیزا رو هم می گفتی؟ خرسه می جنگید خودش نمیره در صورتی که وقتی بچش اونجا بود از روی غریزه باید می جنگید بچش نمیره ها؟ اینطور نیست؟

    MIS_REIHANE
    سطح داستانی متوسط.زاویه ی دید متفاوت و لی با همون سبک نوشتاری همیشگی.یکم خلاقیت خوبه.تو زمینه های دیگه نوشتن خیلی ذهن نویسندگیتو باز میکنه.بهتره رمنس رو هم امتحان کنی.یا راز الود.پتانسل نویسندگیشو ابدا نداری مخصوصا رمنس چون سبکو سیاقت اینطوری نیست ولی تجربه ی خوبی میشد.
    شروع خوبی بود.فضا سازی ها تقریبا ضعیف.بیشتر باید پرداخته میشد.کشش کافی داشت و جذاب بود.طرح کلیشه ایی و با نتیجه ایی معلوم.پایان دارک دوس دارم! افرین.همیشه شخصیت باید بمیره تا یکم تاثیر گذار باشه.هدف دار بود این داستان؟بله من فکر میکنم هدفی داشت.کار انسانی اینجا شر محسوب میشه و داره شرارت انسانی رو نشون میده.جالب بود.پس نتیجه میگریم درونمایه داره.افرین.

    دیالوگا خشک .باید بیشتر میبود تا جالب تر باشه.توصیفات کم.توی صحنه پردازی و جملات زیبا به کار بردن ضعیفی.سراسر توصیف نباشه ولی خوب یکم احساسات رو شامل بشه.کشمکش احساسی خرس متوسط بود.یکم بیشترش میکردی نثرو سنگین میکرد و دلو میزد.یکم کمترش میکردی نثر خشک و عاری از احساسات میشد.متوسط بودو قابل قبول.بعضی از نویسنده ها به اندازه میگن ولی ی طوری میگن ک دلت بریزه.من چنین چیزی تو این داستان ندیدم و وایه همین هول و لایی نبود برام.اخر می مرد.همین.تمام.
    سیتینگ داستانی ضعیف.صب بود ظهر بود شب بود؟جو حاکم شده چجوری بود؟این فضا ی جای خاص بوده مثلا؟باید یکم اشاره ی بیشتر میکردی!هومم من میتونم بگم بر فرض مثال این اتفاق داشته تو ی می خونه می افتاده ک خیلی تصادفی ی درختم داشته(ک این توله هه بالاش بوده) . نویسنده ی گرامی میتونه بگه نه؟اگه بگه من میگم پس چرا یکم اطلاعات ندادی؟چرا یکم توصیف نکردی تا درک بهتری از فضا داشته باشم؟چرا ی کاری نکردی ک ملموس باشه؟پس صرفا این متن رو برای چی در اختیارم گذاشتی وقتی حتی نمیدونم ک کجا داره اتفاق میفته.؟
    باید یکم باید از مکان اطلاعاتت میدادی.یکم توصیف برای درک بهتر.
    هومممم من میتونم بگ ک نویسنده ی گرامی داشته پایه ی داستان رو تفسیری بنا میکرده.ولی صرفا اومده و ی گریزی به هرکدوم از حالات زده و رد شده.یکم و فقط اندکی باید و باید بیشتر و پر شاخو برگ تر میبود.با این سایز نوشتار و با چنین ایده ایی می طلبید ک نویسنده بیشتر بنویسه.باید بیشتر مینوشتی تا جالب تر در بیاد.ن اینکه جالب نبود.نه!ولی در حد کافی نبود.اضافه گویی و بازنویسی میخواست.اضافه گویی کم ولی بازنویسی زیاد.هرچند خیلی کم باید بهش اضافه میشد.ولی همین خیلی کم هم موثمره ثمره و زیبا تر میکنه داستانو.
    و اینکه.ی سوالی داریم که بعد از خوانش داستان خواننده باید از خودش بپرسه و دیدگاه من گفته میشه:
    ایا شما این داستان را دوباره میخوانید؟چند بار؟
    این داستانو اگه بخوام ی بار دیگه میخونم.و اگه مجبور باشم یک ونیم دور میخونم.چون چیز خاصی نداره ک بخوام بهش فکر کنم .بهران درگیر کننده ایی نداره.
    حالا ی سوال
    چرا از این زاویه دید؟
    اصلا حسین جنس غمش فرق میکند.
صفحه 5 از 5 نخست ... 3 4 5
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 41 , از مجموع 41

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •