ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر

    Post رمان یلدا از م. مودب پور

    نویسنده اش"م.مودب پور"هست.
    این کتاب نسخه چاپیش تو کتاب فروشی ها موجوده
    دوستان عزیزمون (داخل کتاب ها نوشته کدوم دوستانمون) زحمت کشیدن و این آثار رو تایپ کردن!!

    کتابهایی که آقای مودب پور نوشتن فوق العاده باحاله!!!

    هم عاشقانه س،هم کمدی،هم اجتماعی و هم...




    براي حمايت از نويسندگان ايراني لينك دانلود حذف شد.


    ----------------------------------------------------------------------------------
    درباره ی یلدا:


    شخصیت ها:
    سیاوش : پسری سر به زیر و جدی و مقرراتی... مهندس ساختمان... شخصیت اول داستان راوی نیز می باشد
    نیما
    : دوست سیاوش... شوخ و بذله گو... محکم و با اراده... هیچ کس حریف زبونش
    نمیشه... مشکلات رو با منطق غیر عادی خودش دونه دونه حل میکنه...
    سیما : خواهر سیاوش... دکتر... زیبا... منطقی


    خلاصه داستان :


    این
    رمان حکایت عاشق شدن پسری به نام سیاوشه... اولین دیدار اونا به طور
    تصادفی توی بیمارستانه... یلدا که تازه از خارج برگشته توی خیابون با یه
    پیر زن تصادف میکنه و با اضطراب زیاد میارتش بیمارستان...
    سیاوش هم به
    خاطر عمل آپاندیس بابای دوستش ( نیما ) برای عیادتش اومده بوده... یلدا
    همسایه نیما اینا ست... خواهر سیاوش هم توی همون بیمارستان دکتره... اینا
    به یلدا کمک میکنن و بعد از اون هم چند بار یلدا رو میبینه... و رمان ادامه
    پیدا میکنه... در ادامه پای یک زن بنام شیوا به داستان باز میشه...
    شیوا
    هم مثل یه مادر که برای پسرش قصه بگه حکایت زندگی پر فراز و نشیبشو
    میگه... اینکه چطور دختر پاکی مثل اون به علت ندونم کاریهای اطرافیانش به
    خط اعتیاد و فحشا میفته... و چطور ناقل ایدز میشه و تمام سعیشو میکنه که
    مردای فاسد رو بیمار کنه...
    از زبون یلدا که از بچگی توی خارج بزرگ شده
    وضع زندگی آمریکا رو نقل میکنه... اینکه چطور یلدا هم آلوده میشه... بعداز
    اینکه کلی مشکلات رو رد میکنن اسیر خودخواهی اطرافیانشون میشن... عمه یلدا
    که با پیریش هنوز مجرده با ازدواج اونا مخالفت میکنه و ....
    تو این رمان
    هیچ وقت حوصله تون سر نمیره... اتفاقها یکی بعد از اون یکی میاد و با
    قهرمانی شخصیتها حل میشه... اما آخر رمان بعد از تحمل کلی سختی...
    برید تو کتاب بخونید دیگه...
    ویرایش توسط Fateme : 2014/08/14 در ساعت 03:48 دلیل: جایگزینی لینک کتابخانه
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تار و پود
    توسط master در انجمن شعر
    پاسخ: 1
    آخرین نوشته: 2016/08/13, 16:26
  2. ساپورت پوش ها بدانند که...
    توسط Ginny در انجمن مطالب جالب و دانستنی‌ها
    پاسخ: 84
    آخرین نوشته: 2016/06/18, 17:57
  3. الکساندر پوشکین
    توسط شاعر در انجمن بایگانی
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2015/07/11, 18:33
  4. گندم از م.مودب پور
    توسط Mr.Sohrab در انجمن بایگانی
    پاسخ: 3
    آخرین نوشته: 2014/03/02, 15:21
  5. T-34 اسطوره ی پوشالی
    توسط بازی خور در انجمن آموزشگاه
    پاسخ: 3
    آخرین نوشته: 2013/12/08, 00:09

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •