ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 1 از 2 1 2 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2015/01/22
    محل سکونت
    خوزستان
    نوشته‌ها
    192
    امتیاز
    11,239
    شهرت
    0
    647
    نویسنده

    j.k.rowling یک نویسنده؟یا یک خالق ؟یا یک قاتل اندیشه ها؟!

    و یه چیزی تو ذهنم اومد در رابطه با هری پاتر روابط احساسی در کتاب های رولینگ...خوب باید بگم که نظر خوانندگان هم محترمه .این یک بررسی حول روابط احساسی و وقایع رخ افتاده بعد از آشکار شدن بعضی چیز ها بعد از کتاب شش و هفت است.لطفا با جنبه ها بخونن.
    همان طور که می دونید بعد از انتشار کتاب های شش و هفت کشمکش های زیادی پیرامون این قضیه و روابط احساسی در کتاب شکل گرفت..که هنوز که هنوزه آثار و تخریبات آن ها را میتوان بر در و دیوار های سایت های قدیمی مشاهده کرد.مانند سایت دمنتور و چنیدن سایت دیگر...نسل ما که با این کتاب بزرگ شد بیشترین سر و صدا را کرد.و من خواستم توضیح مختصری پیرامون این موضوع بدم.بعضی ها میگویند چرا هری و هرمیون؟بعضی ها میگن چرا رون و هرمیون؟!بعضی ها میگویند چرا جینی و هری؟و بعضی ها میگن چرا به نویسنده اشکال میگیرید همین ایده خوبه.من به عنوان یک نویسنده ی بی طرف(چندان هم نیستم) چندین قضیه را روشن کنم تا انتخاب را به عهده ی شما بزارم..خانم رولینگ که بود؟چی بود؟کی دش؟یا بهتره بگم چی شد؟
    من به عنوان یه نویسنده به خودم می بالم که تونستم درک عمیقی از وقایع و احساسات و ...رو از کتاب های هفتگانه خانم رولینگ داشته باشم.
    چرا کسی به عمق احساسات داستان توجه نمی کنه؟چرا کسی موقعیتی که اون جوانان توش قرار داشتن رو مد نظر قرار نمیده..اینکه روابط احساسی توی فن های متفاوت عوض میشن به خاطر تغییر شخصیت ها نیست.در یک فن قوی وقتی همچین احساساتی عوض میشن بیشتر به خاطر تغییر موقعیت هاست.در یک فن موقعیت ها و حال و هوایی که در کتاب اصلی بوده رو تغییر داده پس چرا نباید چنین روابطی نیز تغییر کنند؟
    و درباره ی شخصیت من به جرئت میتونم بگم که اگه خانم رولینگ شرایط و موقعیت خاصی که مد نظر عده ی زیادی از خوانند ها های سری هفتگانه هست رو وارد داستان کرده بود مسلما این روابط تغییر می کردن.شخصیت ها عوض نشده..شما نگاه نکردید به رفتار های هری و هرمیون..به حسادت ها..رفتار ها..موقعیات..شما میگید بعد از مقاله ی ریتا اسکیتر هری صراحتا اعلام کرد.


    7137132104.jpg10.jpg71.jpg2_2.jpg

    خوب من به شما میگم شما خودتون اگه جاش توی یه همچین موقعیتی بودید این کار رو نمی کردید؟در یه طرف قضیه بهترین دوستتان و آّبریتان در جامعه ی جادوگیر مد نظره و در طرف دیگر یک علاقه که صرفا معلوم نیست تهش به کجا میرسه خصوصا بعد از وقایع جشن یون بال...
    wallpapers 3111-24-harry-potter-goblet-fire.jpg

    چرا ما نباید از شواهد موجود در داستان استفاده کنیم؟من به جرئت میتونم بگم که چیزی از چشمان دقیق و تیزبین ریتا اسکیتر پنهان نمی مونه.این خبرنگار بدنام و در عین حال بسیار پر آوازه که شاید دروغ گوی بزرگی باشد ولی همیشه حرف هایش ریشه در حقیقت دارد.و من به جرئت میتونم بگم که اونو تحسین میکنم.چرا؟چون که حقیقت رو هم میگه..حتی با وجود مقادیر کمی اغراق..وقتی که کتاب دامبلدور رو نوشت شاید اغراق کرد ولی تمام حرف هایش حقیقتی تلخ بودند.در واقع اون حقیقت رو نوشته بود و بستگی به مردم داشت تا چگونه حرف هایش را تفسیر کنند.

    normal_14.jpggofbehindthescenesone.jpguntitled (1).jpg



    خوب برمیگردیم سر بحث خودمون..شما حوادث بعد از جام آتش رو در نظر نگیرید.


    در واقع خودتون رو یک خواننده ی منصف بدونید که از جلد یک تا جلد چهار که جام آتش هست خونده..اون چیزی که واسه آینده پیش بینی می کنید در رابطه با روابط احساس و رمانتیک چیه؟من به جرئت می تونم بگم که بعد از انتشار کتاب هری پاتر و شاهزاده ی دورگه فاجعه رخ داد.شرکت گوگل شخصا اعلام کرد که بیشترین عبارات جست و جو شده در صفحه ی گوگل در سال 2005 که جلد شش منتشر شد و 2007 که جلد هفت منتشر شد در رابطه با روابط احساسی هرمیون و هری بود....ترکوند!رولینگ جامعه ی فانتزی خون رو ترکوند به معنای واقعی.همه جا رو لرزوند.فریاد های اعتراض آمیز نزدیک به رقم یک میلیون بلند شد.و جال اینجا بود که نزدیک به همین رقم هم به حمایت از این نویسنده ی باهوش و مکار دست بلند کردند.فاجعه بود..مردم شوکه شده بودند و وقتی فیلم ها منتشر شدند..6 و 7 مد نظره فاجعه عمیق تر شد.سال 2011 باز همین روند تکرار شد.
    j.k-rowling-02.jpg


    چندین درگیری بزرگ در جاهای مختلف بین هواداران رولینگ و معترضان در خیابان های لندن و نیویروک رخ داد که پلیس فدرال و انگلستان گزارش دادند.رولینگ محبوب ترین و در عین حال منفورترین شخصیت قرن شده بود..کاری که اون کرد دنیای فانتزی بچه ها رو لرزوند.نوجوانان شوکه شده بودند.بسیاری از افراد دیگری که خارج از درگیری ها بودند به خاطر کارهای ناشایست معترضان و هواداران به کمک رولینگ شتافتند و گفتند که نویسنده تعیین می کنه که چی خوبه چی بده..و بدتر از اون رولینگ با پایانی که نوشت جای هر امیدی را بست.مردم که میخواستند امیدوار باشند تا نویسنده ی جوان دیگری به عرشه بیاید و اشتباهات رولینگ را جبران کند ناامید شدند.و در این میان غوقای فن فیکشن ها شکل گرفت..انواع فن ها..ده ها هزار فن فیکشن در سرتاسر دنیا به زبان های مختلف نوشته شد.من از اشتباه یا چیزی حرف نمیزنم دارم از کاری که کرد حرف میزنم.رولینگ دنیا و افکاری جدید به روی دنیای آرمانی کودکان و نوجوانان باز کرد.ادبیاتی شکل گرفت..ادبیاتی که با وجود نویسندگانی مثل سمیه و سینا و بست ویزارد که با نوشتن یا ترجمه کردن فن هایی نظیر بی نام و نشان..فداکاری یک مار..جادوی نوین..کف دریاچه و شمشیر حقیقت فریاد های اعتراض آمیز خاموش خود را بلند کردند...شاید که این هفت گانه هیچ گاه به پایان نیابد و فرزندانمان با نوشته هایی از جنس هری پاتر لذت بیشتری از ما ببرند...جی کی رولینگ یک نویسنده نبود یک خالق بود..یک خالق دنیای آرمانی که هیچ گاه اتفاق نمیوفته با احساساتی آرمانی...

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    نظرا فراموش نشه..با تشکر
    حاصل آخرین درگیری قلب و مغز من،
    یه اشتباه خوب بود.
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2014/11/30
    محل سکونت
    همونجا که همه فیکن :)
    نوشته‌ها
    291
    امتیاز
    11,695
    شهرت
    0
    1,700
    کاربر انجمن
    اهم اهم
    خب ارمان که منممخلص شما....زیادم احساساتی نیسم
    در ادامه....
    این که ما بگیم همه ی اینا به احساسات شخصیتها مربوطه اشتباهه!
    وقتی مردم یه چیزی را خیلی دوس داشته باشن و بهش عشق بورزن تو ناخوداگاهشون بخشی از اونو دارن
    مثل وقتی که یه فیلم میبینیم...به شخصه تعریف از خود نباشه ولی اینقدر بیکار بودم که بشینم و فقط فیلم ببینم و وقتی از یه فیلمی خوشم بیاد خودمو میزارم جای اون و به تصمیماتم فکر میکنم و...
    صرفا نوشتن فن فیکیشن برای ابراز ناخوشایندی نیست
    برای منتقدان بسیاری گمانه زدن که پس از پایان نغمه ای از یخ و اتش شاهد سیل عظیم فن فیکشن ها بشیم که همشون سعی دارن دستکاری هایی انجام بدن
    دوستانی که با رمان اشنایی دارن میدونن که واقعا غیرممکنه که بتونی یه فن فیکشن برای این داستان بنویسی ولی منتقدان باور دارن که این اتفاق میفته چون عده ی زیادی از این داستان خوششون میاد
    صرفا مثال های بالا شاید بی معنی باشه تا حدودی ولی مخلص کللم اینکه بیشتر علاقه باعث نوشتن فن فیکشن میشه و نه ابراز تنفر از پایان داستان
    [CENTER][SIZE=7](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=6](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=5](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=4](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=3]/:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=2]l:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=1]):[/SIZE][/CENTER]
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2015/01/22
    محل سکونت
    خوزستان
    نوشته‌ها
    192
    امتیاز
    11,239
    شهرت
    0
    647
    نویسنده
    نقل قول نوشته اصلی توسط آرمان صبوری نمایش پست ها
    اهم اهم
    خب ارمان که منممخلص شما....زیادم احساساتی نیسم
    در ادامه....
    این که ما بگیم همه ی اینا به احساسات شخصیتها مربوطه اشتباهه!
    وقتی مردم یه چیزی را خیلی دوس داشته باشن و بهش عشق بورزن تو ناخوداگاهشون بخشی از اونو دارن
    مثل وقتی که یه فیلم میبینیم...به شخصه تعریف از خود نباشه ولی اینقدر بیکار بودم که بشینم و فقط فیلم ببینم و وقتی از یه فیلمی خوشم بیاد خودمو میزارم جای اون و به تصمیماتم فکر میکنم و...
    صرفا نوشتن فن فیکیشن برای ابراز ناخوشایندی نیست
    برای منتقدان بسیاری گمانه زدن که پس از پایان نغمه ای از یخ و اتش شاهد سیل عظیم فن فیکشن ها بشیم که همشون سعی دارن دستکاری هایی انجام بدن
    دوستانی که با رمان اشنایی دارن میدونن که واقعا غیرممکنه که بتونی یه فن فیکشن برای این داستان بنویسی ولی منتقدان باور دارن که این اتفاق میفته چون عده ی زیادی از این داستان خوششون میاد
    صرفا مثال های بالا شاید بی معنی باشه تا حدودی ولی مخلص کللم اینکه بیشتر علاقه باعث نوشتن فن فیکشن میشه و نه ابراز تنفر از پایان داستان
    می دونم عزیز.مشکل اینجاست که اشتباه برداشت کردید شما..مردم از پطریقه ی پایانش متنفر نیستن.از پایانش متنفرن..در واقع از این که خانم جولیا رولینگ پایان داستان را طوری تمام کرد که خود نیز نتواند ادامه اش بدهد متنفرن.از اینکه این ادبیات به پایان برسه متنفرن و به خاطر این که پایان نیابه فن های بی شماری نوشته میشه.این رو خواستم بگم تا اشتباه برداشت نکنید حرففام رو و در رابطه با نغمه هم باید بگم دقیقا حق با شماست.هیچکس نمیتونه کارهایی که مارتین کرد رو بکنه.هیچ کس جرئتش رو نداره دست توش ببره.واس همینه که فن نمی سازن ازش.حالا این خط___این نشون* که از نغمه فن فکیشن ساخته نمیشه
    حاصل آخرین درگیری قلب و مغز من،
    یه اشتباه خوب بود.
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2014/11/30
    محل سکونت
    همونجا که همه فیکن :)
    نوشته‌ها
    291
    امتیاز
    11,695
    شهرت
    0
    1,700
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط lordjavad نمایش پست ها
    می دونم عزیز.مشکل اینجاست که اشتباه برداشت کردید شما..مردم از پطریقه ی پایانش متنفر نیستن.از پایانش متنفرن..در واقع از این که خانم جولیا رولینگ پایان داستان را طوری تمام کرد که خود نیز نتواند ادامه اش بدهد متنفرن.از اینکه این ادبیات به پایان برسه متنفرن و به خاطر این که پایان نیابه فن های بی شماری نوشته میشه.این رو خواستم بگم تا اشتباه برداشت نکنید حرففام رو و در رابطه با نغمه هم باید بگم دقیقا حق با شماست.هیچکس نمیتونه کارهایی که مارتین کرد رو بکنه.هیچ کس جرئتش رو نداره دست توش ببره.واس همینه که فن نمی سازن ازش.حالا این خط___این نشون* که از نغمه فن فکیشن ساخته نمیشه
    درسته ولی ادبیات هیچوقت تموم نمیشه
    خانوم رولینگ میتونست چندین پیش درامد واسش بنویسه
    _____
    در رابطه با نغمه هم در اینده متوجه میشیم
    [CENTER][SIZE=7](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=6](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=5](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=4](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=3]/:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=2]l:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=1]):[/SIZE][/CENTER]
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2015/01/22
    محل سکونت
    خوزستان
    نوشته‌ها
    192
    امتیاز
    11,239
    شهرت
    0
    647
    نویسنده
    نقل قول نوشته اصلی توسط آرمان صبوری نمایش پست ها
    درسته ولی ادبیات هیچوقت تموم نمیشه
    خانوم رولینگ میتونست چندین پیش درامد واسش بنویسه
    _____
    در رابطه با نغمه هم در اینده متوجه میشیم
    ____________________________________
    چرا بعضی ادبیات ها به پایان می رسن..ادبیات جنگ بالاخره تموم میشه مثلا
    حاصل آخرین درگیری قلب و مغز من،
    یه اشتباه خوب بود.
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2015/03/29
    محل سکونت
    جایی که کانون خورشیده
    نوشته‌ها
    321
    امتیاز
    24,395
    شهرت
    0
    1,123
    نویسنده
    خب اول اینکه با عرض شرمندگی من هیــــــچی نفهمیدم!(کلا با یه آدم نفهم طرفین!)
    ولی درمورد فن فیکشن،مطمئن نیستم که بتونیم ادامش ندیم.مثلا خود من که دارم هری پاتر رو با دو رمان دیگه(مجموعا شدن سه تا) ترکیب میکنم و مینویسم که اونم درمورد آینده ی رمانه نه فقط قسمت هفتم.
    پس میشه درمورد آیندش هم نوشت.نمیدونم که شما چطور خوندین که نمیشه آیندش رو ادامه داد!

    یا شایدم من اشتباه میکنم؟؟

    پ.ن: درحال ایده پردازی برای داستان جدید
    .
    .
    .
    .
    وقتی منتشرش میکنم که یه قلم نوری درست و حسابی داشته باشم
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2015/01/22
    محل سکونت
    خوزستان
    نوشته‌ها
    192
    امتیاز
    11,239
    شهرت
    0
    647
    نویسنده
    هیچ وقت نمیشه ماجرا هایی که هری و دوستاش رو داشتن دوباره در قالب فرزندانشون ادامه داد.یا حتی بزرگسالیشون.اون دوران یه دوران خاص بود که با پایانش تموم شد.من فقط یک فن دیدم که داشت به خوبی کتاب می شد که اون هم خیلی سریع پیش می رفت.اگه اشتباه نکنم فن نمیه ی شیطانی بود
    حاصل آخرین درگیری قلب و مغز من،
    یه اشتباه خوب بود.
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2014/11/30
    محل سکونت
    همونجا که همه فیکن :)
    نوشته‌ها
    291
    امتیاز
    11,695
    شهرت
    0
    1,700
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط lordjavad نمایش پست ها
    هیچ وقت نمیشه ماجرا هایی که هری و دوستاش رو داشتن دوباره در قالب فرزندانشون ادامه داد.یا حتی بزرگسالیشون.اون دوران یه دوران خاص بود که با پایانش تموم شد.من فقط یک فن دیدم که داشت به خوبی کتاب می شد که اون هم خیلی سریع پیش می رفت.اگه اشتباه نکنم فن نمیه ی شیطانی بود
    نمیدونم فن شوالیه ی ۱۷ ساله و جلد بعدشو خوندی یانه
    توی جلد دومش روایت بزرگسالی و کهنسالیشون بود و جالب هم بود
    راستی وقتی ما داریم از ادبیات حرف میزنیم منظورمون ادبیات فانتزیه و ادبیات جنگ در رده ی تاریخیه و معلومه که احیا نمیشه
    [CENTER][SIZE=7](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=6](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=5](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=4](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=3]/:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=2]l:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=1]):[/SIZE][/CENTER]
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2015/01/22
    محل سکونت
    خوزستان
    نوشته‌ها
    192
    امتیاز
    11,239
    شهرت
    0
    647
    نویسنده
    نقل قول نوشته اصلی توسط آرمان صبوری نمایش پست ها
    نمیدونم فن شوالیه ی ۱۷ ساله و جلد بعدشو خوندی یانه
    توی جلد دومش روایت بزرگسالی و کهنسالیشون بود و جالب هم بود
    راستی وقتی ما داریم از ادبیات حرف میزنیم منظورمون ادبیات فانتزیه و ادبیات جنگ در رده ی تاریخیه و معلومه که احیا نمیشه
    وایی نگو تو رو خدا..اصلا تابلو بود اونیکه نوشته بود داستانو بچه بود.سلام من جانی بلید هستم شاهزاده ی خون آشام!..من یک شوالیه ی رده یک بودم و خیلی قوی بودم و دمار از دهن هکتور و ولدمورت در آوردم و هی خون اژدها نوشیدمو همه رو پکوندم!عیییی!
    حاصل آخرین درگیری قلب و مغز من،
    یه اشتباه خوب بود.
  10. #10
    تاریخ عضویت
    2014/11/30
    محل سکونت
    همونجا که همه فیکن :)
    نوشته‌ها
    291
    امتیاز
    11,695
    شهرت
    0
    1,700
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط lordjavad نمایش پست ها
    وایی نگو تو رو خدا..اصلا تابلو بود اونیکه نوشته بود داستانو بچه بود.سلام من جانی بلید هستم شاهزاده ی خون آشام!..من یک شوالیه ی رده یک بودم و خیلی قوی بودم و دمار از دهن هکتور و ولدمورت در آوردم و هی خون اژدها نوشیدمو همه رو پکوندم!عیییی!
    خب درواقع به همه ی داستانها میشه اینجوری نگاه کرد!
    [CENTER][SIZE=7](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=6](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=5](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=4](:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=3]/:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=2]l:[/SIZE][/CENTER]
    [CENTER][SIZE=1]):[/SIZE][/CENTER]
صفحه 1 از 2 1 2 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 22
    آخرین نوشته: 2015/10/07, 17:12
  2. اطلاعیه: عضو گیری نویسندگان
    توسط Nari در انجمن بایگانی
    پاسخ: 24
    آخرین نوشته: 2015/08/24, 23:27
  3. پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2014/08/01, 20:29
  4. درباره ی نویسندگی
    توسط idrom در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2014/02/19, 11:11
  5. ملاقات با نویسندگان
    توسط Fateme در انجمن پاتوق گپ
    پاسخ: 6
    آخرین نوشته: 2013/09/18, 20:51

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •