نوشته اصلی توسط
ayda
راستش فصل اول دوم رو که دیدم یه جورایی ناامید شدم ازت تکراری نبود اما یه جورایی کلیشه ای بود و نوشته هات هم اون طوری که قبلا دیده بودم روان نبود آدم رو کنجکاو نمی کرد
با خودم گفتم تو دیگه از دست رفتی که ناگهان فصل سوم پدیدار شد!حتی از نوشته های قبلیت هم بهتر بود با وجود تلخیش واقع گرایانه و جذاب بود
به نظر من برای قسمت های دیگه ی داستانت هم از یک همچین حالتی استفاده کن مثلا اولش یه اتفاقی بیافته یه یه حرفی زده بشه بعد در ادامه ی فصل دلیلش مشخص بشه(مثل خون دماغ شدن دراکو)بعد ناگهان با یک جمله ی جالب یا یک اتفاق عجیب فصل رو تمام کن جوری که خواننده کنجکاو بشه که ادامه ی داستان رو هم بخونه
بقیه رو نمی دونم اما من عاشق این سبک نوشتنم طوفانی شروع کن،طوفانی تموم کن
خوب دیگه خیلی طولانی شد
موفق باشی و امیدوارم که ادامه بدی و مثل من نصفه ولش نکنی
واقعا؟یعنی حتی بخش های توماس و آیدن هم کلیشه ای بود ؟ اصلا کنجکاو نشدی ک اونا کین و تو داستان چیکار میکنن؟
میدونی بدبختانه توی هر فنی ک نوشته میشه این موضوعات کلیشه ای باید باشه آخه من چجوری بگم ک هری و مثلا جینی با هم ازدواج میکنن ؟همون طوری نمیشه ک وسط داستان بگم خوب جنگی تموم شد و اینا ازدواج کردن حالا ادامه ماجرا. میفهمی منظورم روآبجی؟خودمم اصلا از نوشتن این موضوعات تکراری بیزارم ولی چیکار کنم؟رولینگ بخوای نخوای این روابط رو وارد کرده و حالا من نمیتونم کلیات رو ندید بگیرم !نمیدونم فن بی نام و نشان رو خوندی یا نه اونم ک فن قویه به ناچار این روابط رو آورده!
برای فصل سوم و کلا فصلهایی ک دراکو توش نقش داره مطمئن باش همیشه همینطور هیجانی و طوفانیه میدونی چرا ؟چون رولینگ نتونسته یا نخواسته دراکو رو وارد بازی های عاشقانه و بچگانه بکنه و این خودش باعث میشه ک دست ماها بسته نباشه و شخصیت دراکو رو هرطور دوست داریم تغییر بدیم اما درمورد هری و دوستاش اینطور نیس روابط عاشقانه اینها تو کل کتاب ها هست و باعث میشه آدم تو آمپاس قرار بگیره و مجبور بشه کلیشه ای بنویسه ک این واقعا افتضاحه ! اینم نمیشه ک من فقط درباره دراکو بنویسم باید هری هم تو ماجرا باشه وگرنه داستان خیلی خنک و مسخره از آب درمیاد!تو یک راهی پیش پای من بزار ک این کلیشه ها و حرف های تکراری رو بتونم بزارم کنار چون واقعا روی اعصاب خودمم هست !
مرسی از اینکه وقت میزاری و داستان رو میخونی !
واقعا ممنونم یکجورایی برای نوشتن ادامه داستان امیدوارم میکنی و با خودمم میگم هنوز چند نفر هستن ک منتظر ادامه اش موندن !
+
چرا داستانت رو نیمه کاره گذاشتی؟
این اصلا خوب نیس آبجی آدم یک کاری ک شروع کرد باید تا آخرش بره ! از من شنیدی ادامه اش بده اونطوری ک من دیدم خواننده هات حتی از من هم بیشتر بودن پس چرا نصفه گذاشتی؟ من چی بگم ک کلا این تاپیک پشه میپرونه ؟