در دهه 20 تا 40 میلادی باوجود جنگ جهانی و سختی هایش عده ای زده بودند به کار خلاقیت و هرروز یک محصول تازه بیرون میفرستادند،اختراعاتی که فقط در دوران خودشان دوام داشتند و بعد از چند سالی دیگر هیچ کسی سراغشان را نگرفت.شاید اگر کسی پی انها را گرفته بود،امروز بزرگ ترین اختراعات قرن هم میشدند.اینجا فهرستی از اختراعات عجیب و غریب و البته کاربردی قرن نوشته شده است که با وجود همه کاربردشان معلوم نیست چرا خیلی زود بساطشان جمع و برای همیشه به فراموشی سپرده شد،ایده هایی که هیچوقت به مرحله تولید انبوه نرسیدند.

یک سواری سه تکه

درسال 1934 یک مهندس مکانیک پاریسی که میخواست برای تعداد زیاد گردشگرهایی که به شهرشان می امدند ژانگولری زده باشد دست به کار ساخت کاروانی زد که قابل گسترش بود و میشد به راحتی سه قسمت ان به هم وصل شودو یک قطار شهری کوچک درست کند.ان زمان فرانسه گردشگر زیاد داشت و حمل و نقل انها معضلی شده بود.این کاروان گردشگر ها را جا به جا میکردو عوض هتل جای خواب خوبی برایشان درست میکرد .بعد ها این وسیله را از خیابان ها جمع کردند برای اینکه فرانسوی ها نمیخواستند شهرزیبایشان با این دراز بی قواره بدریخت شود!!





کالسکه سخنگو

زمانی رادیو تنها وسیله سرگرمی مردم در همه ی دنیا بود.مردم انقدر شیفته رادیو و اخبار ان بودند که در هر لحظه و هرجایی ان را باخودشان میبردندو هرجایی که پا میگذاشتند فقط این رادیو بود که جمعشان را دور هم نگه میداشت.رادیو انقدر بین مردم اروپا رواج پیدا کرده بود که در سال 1921یک مخترع انگلیسی رادیو کالسکه ای را اختراع کرد:یعنی این رادیو روی کالسکه بچه قرار میگرفت.این دستگاه به یک گیرنده مجهز بود که به والدین اجازه میداد در زمان بیرون بردن کودکشان به اخبار گوش کنند.هروقت هم که صدای گریه بچه بلند میشد شبکه موسیقی به دادشان میرسیدو بچه گریان را ارام میکرد.




بزن به دل کویر

مردم دهه 40هم مثل امروزی ها عاشق ماشین های شاسی بلند بودند و آف رود.فقط شیوه رانندگی و ابزاری که در اختیار داشتندکمی باما فرق دارد.این تصویری که میبینید اولین ماشین بیابان گردی بود که سال 1936میلادی ابداع شد.یک شبه کامیون 10 چرخ که هرلاستیک ان در زاویه ای متفاوت قرار داشت.بااین ویژگی میشد توی همه جور زمینی حرکت کردو حتی از تپه هایی با شیب 65درجه هم بالاوپایین رفت.تا چند سالی هم این ماشین عجیب و غریب خواهان زیاد داشت اما کم کم جایش را به وسایل هیجان انگیز دیگری داد.




لمیده کتاب بخوان!

ان زمان که صحبت از تبلت و کتاب های دیجیتال و این حرف ها نبودکه بشود وقت و بی وقت توی اتوبوس و ماشین یا وقت خواب بازش کرد و بی دردسر دوسه برگی خواند.مردم انموقع برای خواندن کتاب درحالت درازکشیده مشکل زیادی داشتند.اینکه باید کتاب را بالای سر میگرفتند و برای خواندن ان سنگینی اش را روی بازوها تحمل میکردند.(این مشکل امروز برای ان هایی که اهل فناوری نیستند هنوز باقی است!)درسال1936میلادی عینک همبلینگ فقط برای استفاده تنبل هایی که میخواستند توی رختخواب کتاب بخوانند ابداع شد.در این عینک تو اینه کار گذاشته شده بود که واژه های کتاب با استفاده از انها پیش چشم خواننده خوابیده قرار میگرفتندو دیگر لازم نبود طرف برای خواندن دوخط نوشته گردن بکشد و مدتی بعد به انواع و اقسام دردهای عجیب مبتلا شود




خاک انداز ادم جمع کن

وقتی ماشین ها به خیابان ها امدند یک مشکل یاد دادن رانندگی درست به مردم بودو یک مشکل هم یاد دادن روبه روشدن عابران پیاده با انها.تا مدت ها عابران پیاده اصلا بلد نبودند که وقتی ماشینی یکدفعه جلویشان سبز میشود چه کار کنند.برای همین هم همیشه توی خیابان ها دوسه نفری دست و پاشکسته افتاده بودند.درسال1920میلادی درست وقتی که ایمنی حمل و نقل دغدغه بزرگی بود درپاریس ماشینی اختراع شد که دیگر به هیج عابری اسیب نمیرساند،یک ماشین سواری مجهز به خاک انداز.این خاک اندازها که به جلوبی خودروها وصل میشدند یک توری بزرگ داشتند که درصورت تصادف با عابر اورا توی ان می انداختند!




رادیو مخصوص پدر خانواده

کالسکه های رادیویی خیلی زودجایشان را بین مردم اروپا بازکردند.امایک جای کار میلنگید،اینکه فقط مادرهای خانواده باکالسکه بچه سروکارداشتندواین وسط مردهایی که مجبور بودند ساعت هایی از روز را بیرون خانه بدون رادیو سر کنندسرشان بی کلاه میماند.برای همین امریکایی ها در سال 1931 استین بالا زدند وبا اختراع کلاه رادیویی این مشکل بزرگ را حل کردند.این کلاه یک کلاه لبه پهن مجهز به یک گیرنده و بلندگوبود که به کاربر اجازه میدادتا اخبار را هرجا که هست گوش کند.البته باشکل و شمایلی عجیب که بعدهابه خاطر همین ظاهرعجیبش کنار گذاشته شد و جایش را به رادیو های جیبی داد.




عشق هات داگ

المانی ها جانشان بسته است به هات داگ وسوسیس وهمبرگرهایشان.مثل امریکایی ها که بدون کوکا و نوشابه یک لحظه هم سر نمیکنند.برای همین امریکایی ها دستگاه خرید کوکاکولا راه می اندازند والمانی ها هم دستگاه پخت هات داگ.درسال 1931 میلادی خوردن هات داگ انقدر درمیان مردم کشور المان باب شده بود که مردم میتوانستند با پرداختن پول خرد هرجا که خواستند از دستگاه های توی خیابان هات داگ بخرند.البته این دستگاه ها خیلی زود جایشان را به کیوسک های خرید دادندو بساطشان جمع شد




دارم گوش میدم...دارم میشنوم

پیش از اینکه تجهیزات مربوط به رادار و شنود صدا های دشمن همه گیر شود،نیاز به وسیله ای که بشودهر حرکت دشمن را زیر نظر گرفت به شدت حس میشد.البته مردم ان دوره برای خودشان وسیله داشتندکه بتوانند دشمن را شنود کنند.در دهه 40 مبلادی یک مخترع فرانسوی یک وسیله عجیب ساخت که میشد از فرسنگ ها صدای ماشین های دشمن را شنید.این دستگاه از بشقاب های بزرگ برای گرفتن وتقویت صداها تشکیل شده بود.این طوری هر کاربر میتوانست با قرارگرفتن در وسط دستگاه و گذاشتن گوش های خود برخروجی های تونل صداهای محیط را بشنود و بفهمد دشمن درچه فاصله ای قرار دارد.





مطالعه باخطر خفگی

شاید برای شما هم پیش امده باشد درست زمان هایی که میخواهید مطالعه کنید یا کاری را انجام دهید چنان سر و صدایی راه می افتد که دیگر هیچ کاری از دستتان بر نمی اید.انگار مشکل اقای هوگوگر نسباک همین بود که در سال 1925 دست به کار ساخت جداساز صدازد.این وسیله عجیب و غریب به کاربرش کمک میکرد تا همه ی صداهای بیرونی را مسدود کندو محیطی ارام داشته باشد.یک کلاهک بزرگ با ظاهری عجیب که بدون ماسک اکسیژن قابلیت کشتن کاربرش راهم داشت.برای همین مخترع گرامی برای پیشگیری از فوت احتمالی کاربران یک ماسک اکسیژن هم به ان وصل کردتا کسی خفه نشود!













کلی اختراع دیگه بود که دیگه توان تایپ کردن ندارم

نوشته اصلی توسط SunShine

لمیده کتاب بخوان!

ان زمان که صحبت از تبلت و کتاب های دیجیتال و این حرف ها نبودکه بشود وقت و بی وقت توی اتوبوس و ماشین یا وقت خواب بازش کرد و بی دردسر دوسه برگی خواند.مردم انموقع برای خواندن کتاب درحالت درازکشیده مشکل زیادی داشتند.اینکه باید کتاب را بالای سر میگرفتند و برای خواندن ان سنگینی اش را روی بازوها تحمل میکردند.(این مشکل امروز برای ان هایی که اهل فناوری نیستند هنوز باقی است!)درسال1936میلادی عینک همبلینگ فقط برای استفاده تنبل هایی که میخواستند توی رختخواب کتاب بخوانند ابداع شد.در این عینک تو اینه کار گذاشته شده بود که واژه های کتاب با استفاده از انها پیش چشم خواننده خوابیده قرار میگرفتندو دیگر لازم نبود طرف برای خواندن دوخط نوشته گردن بکشد و مدتی بعد به انواع و اقسام دردهای عجیب مبتلا شود

می‌خوااااااااااااااااااا� �ااااااام!!!


ممنون خیلی حالب بود!

لمیده کتاب بخوان!

ان زمان که صحبت از تبلت و کتاب های دیجیتال و این حرف ها نبودکه بشود وقت و بی وقت توی اتوبوس و ماشین یا وقت خواب بازش کرد و بی دردسر دوسه برگی خواند.مردم انموقع برای خواندن کتاب درحالت درازکشیده مشکل زیادی داشتند.اینکه باید کتاب را بالای سر میگرفتند و برای خواندن ان سنگینی اش را روی بازوها تحمل میکردند.(این مشکل امروز برای ان هایی که اهل فناوری نیستند هنوز باقی است!)درسال1936میلادی عینک همبلینگ فقط برای استفاده تنبل هایی که میخواستند توی رختخواب کتاب بخوانند ابداع شد.در این عینک تو اینه کار گذاشته شده بود که واژه های کتاب با استفاده از انها پیش چشم خواننده خوابیده قرار میگرفتندو دیگر لازم نبود طرف برای خواندن دوخط نوشته گردن بکشد و مدتی بعد به انواع و اقسام دردهای عجیب مبتلا شود

این یکی عاااااااالی بود
منم می خوااااااااااام

اینا که چیزی نی
برین سری کتابا های علوم ترسناک کتاب اختراعات شیطانیو بخونین
کلی در مورد این جور اختراعا توضیخ داده
یه موردش هم که خیلی مسخره بود سپر مخصوص سگ ها بود
این کتابو خیلی وقت پیش خوندم ولی از بس چیز میزاش باحال بود هنوز اکثرشو یادمه
شرمنده لینک کتابو پیدا نکردم وگرنه حتما میزاشتم

خخخخخخخخخخخخخخ
خیلی باحاله
.
یک سواری سه تکه

درسال 1934 یک مهندس مکانیک پاریسی که میخواست برای تعداد زیاد گردشگرهایی که به شهرشان می امدند ژانگولری زده باشد دست به کار ساخت کاروانی زد که قابل گسترش بود و میشد به راحتی سه قسمت ان به هم وصل شودو یک قطار شهری کوچک درست کند.ان زمان فرانسه گردشگر زیاد داشت و حمل و نقل انها معضلی شده بود.این کاروان گردشگر ها را جا به جا میکردو عوض هتل جای خواب خوبی برایشان درست میکرد .بعد ها این وسیله را از خیابان ها جمع کردند برای اینکه فرانسوی ها نمیخواستند شهرزیبایشان با این دراز بی قواره بدریخت شود!!