ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

    داستانهای باربارا کارتلند

    • نویسنده کتاب: باربارا کارتلند
    • ژانر: رمنس
    • دنبال کننده: 2
    • ایجاد شده در: 2012/11/19
    • امتیاز:
    • کتاب کامل است.
    • دارای خلاصه و کاور
    • ترجمه است
    200px-dame_barbara_cartland_allan_warren.jpg





    دلیسا دختر جوانی است که با پدرش در مزرعه زندگی می کند. مادرش را از دست داده و یگانه خواهرش به لندن مهاجرت کرده است. پدر خانواده به علت افتادن از اسب مجروح شده و حالا وظیفه نگهداری از او به عهده دلیسا است.

    او پس از مدتی برای استراحت به لندن نزد خواهرش فلور می رود، اما در آنجا وضع طبق دلخواه او نیست. متوجه می شود خواهرش عاشق مردی شده که نامزد دارد و امکان ازدواج ندارند.
    و حالا دلیسا درصدد است که خواهرش را از این ازدواج منع کند. اما صبح همان روز که این تصمیم را می گیرد دزدیده می شود و …

    ***





    لرد یلورتن باستانشناس جوان و مشهورانگلیسی عازم آکاپولکو مکزیک میشود تا با کمک باستانشناس بازنشسته مشهور دیگری بنام آودنشاو آثار و گنجی را در آنجا کشف کند ، آودنشاو دخترش تولا را که دارای حس های قوی ازجمله فکرخونی می باشد همراه لرد راهی میکند و تولا موفق میشود لرد را به مکان اصلی راهنمائی کند ولی این دو دروناً با هم در جدال هستند و وقتی به محل موردنظر میرسند تولا اورا از رفتن به غار باز میدارد ولی لرد با تمسخر او را ترک میکند ولی با نیروی مرموزی او درون آبشار سقوط میکند که کسی تابحال جان سالم بدر نبرده.. تولا با کمک کارگرها او را نجات میدهد و با بوسه حیات زندگی را به درون لرد میدمد . دیاتس یکی از نگهبانان شرط به سلامت داخل شدن به غار را ازدواج با یکی از مریدان مذهب کوتسال کوالت میداند و تولا که پیرو این مذهب میباشد با وجود مخالفت مجبور به ازدواج سوری با لرد میشود تا اینکه ....

    ****





    زمانی که گیتای جوان از طرف پدر بزرگش،به عنوان وارث منحصر به فرد او برگزیده شد-فقط به این شرط که با یکی از برادرزاده های او ازدواج کند-وحشت زده شده وبه دنبال راه حلی برای نجات از این مخمصه می گشت.او به طور اتفاقی باخبر می شود،مرحوم پدرش روزگاری که در جبهه علیه ناپلئون بناپارت می جنگیده ،یکی از همسایگان ملک پدربزرگ را از مرگ نجات داده است وبه ناچار تصمیم می گیرد که از این مرد تقاضای کمک نماید.
    در ضمن به خوبی می داند،که لرد لوکه مردی از خود راضی ومتکبر است وبا زن های رابطه ی خوبی دارد.....

    ***






    واندا دختری زیباست و اشرافی.اما به دلیل ولخرجی های پدرش در دوران حیات خودش این عمارت رو به خرابی و ورشکستگی ست.او به زحمت می خواهد که قصر آبا و اجدادیش را سالم و سرپا نگاه دارد.درین بین طی مهمانی که در قصر برگزار می شود ،یکی از همراهان شاهزاده انگلیس قلب او را تصاحب می کندو...


    ***





    " عروسی پسر بزرگترین تاجر ابریشم... " خبری در روزنامه های مهم سراسر انگلیس. یان بلیک ول پسر خشن و خوش تیپ ادوارد با یک ازدواج سوری با سکرتر شرکت پدرش "واریا مینفیلد" برای عقد بزرگترین قرارداد شرکتش که از میان برداشتن رقبای دیرینه ی خود میباشد ، همراه واریا عازم فرانسه میشود.

    واریا در ازای گرفتن مبلغی حاضر به ایفای نقش همسر یان میشود و بعد از کلی تغییر در تیپ و قیافه درحالیکه تبدیل به پرنسس زیبایی شده تمام توجهات محفل اشرافی شهر لیون را متوجه خود میکند درحالیکه یان بسیار خونسرد و گاهی خشن با او برخورد می کند و عملاً او را نادیده میگیرد تا اینکه پییر دون ژوان معروف فرانسوی سر راه واریا قرار می گیرد و سعی در جلب توجه واریا دارد و از طرف دیگر مدل مشهور انگلیسی لارین که بسیار زیبا و خطرناک میباشد و دوست صمیمی یان است سعی در از میدان بدر کردن واریا دارد ، تا اینکه...


    ***

    گتا و دو خواهرش مجبورند بعد از مرگ مادرشان خانه محل زندگیشان را به پسرعموی مادرشان تحویل بدهند. تا اینکه نامه ای از پسر عموی دیگر مادرشان سیلویو که در هندوستان است به دست آنها می رسد. او از مرگ مادرشان بی خبر است و به او خبر می دهد که به مقام لردی رسیده است و از او می خواهد یکی از دخترانش را برای ازدواج با او به هندوستان بفرستد تا بعد از ازدواج بتواند فرمانده یکی از ایالت شود.دو خواهر بزرگتر گتا در آستانه ازدواج با مردان دیگری هستند و گتا که محلی برای زندگی ندارد تمایل خود را به این ازدواج اعلام میکند.خواهرانش به او می گویند حتی اگر در خانه غریبها زندگی کند بهتر از این است که بخواهد با این مرد که ملقب به کوه یخ است ازدواج کند.......






    ***
    حکومت بر قلب ها
    پسورد فایل:www.98ia.com

    دختری به نام تیولا با خانواده دایی اش زندگی می کند. او پدر و مادر خود را از دست داده و مجبور است بدرفتاری های دایی و زن دایی اش را تحمل کند.

    قرار است دختر دایی اش با پادشاه کشوری دیگر ازدواج کند. بنابراین او هم در این سفر آنها را همراهی می کند تا به عنوان ندیمه دختر دایی اش به او خدمت کند.
    اما در آن کشور همه چیز پیش بینی شده نیست. اوضاع وخیم است و گروهی از مردم می خواهند بر علیه پادشاه ظالم کودتا کنند.
    سرکرده کودتا ژنرالی است که آشنایی اش با تیولا موجب تغییرات زیادی در زندگی اش می شود و...

    ***






    دختری به اسم آریا به خاطر مشکلات مالی مجبور به پیدا کردن کار می شود. او دختری از خانواده ای اصیل است که خانه اجدادی اش در معرض خطر است و برادرش برای حفظ این میراث به سختی کار می کند. حالا آریا با تکیه بر دانش خود و تسلط به سه زبان، کار مناسبی پیدا کرده که حقوق خوبی هم دریافت خواهد کرد.
    او برای شخصی به نام دارت هیدرون کار خواهد کرد و صاحب کارش از این می ترسد که زیردستانش به او علاقه مند شوند. اما آریا به او این اطمینان را می دهد که هرگز چنین نمی شود.
    ولی کارلو که بازیگر معروفی است و برای مدتی مهمان خانه آقای هیدرون است، تمام این معادلات را به هم میرزد ...
    ویرایش توسط argotlam : 2015/07/02 در ساعت 11:25
  1. 3
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2012/08/31
    محل سکونت
    استان البرز
    نوشته‌ها
    584
    امتیاز
    9,253
    شهرت
    0
    879
    کاربر انجمن
    این تاپیک رو هم زنده میکنم برا دوستان جدید
    شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2012/06/19
    نوشته‌ها
    207
    امتیاز
    17,424
    شهرت
    0
    210
    کاربر انجمن
    باربارا کارتلند نویسنده ی بدیه. رماناش مثل همین رمانای عاشقانه آبکی که تو بازار پیدا میشن.
    بذارین خیال همتونو راحت کنم اسپویل اخر همه ی کتاباش به خوبی و خوشی تموم میشه.عاشقا با هم ازدواج می کنن و ادم بدا به سزای کارشون می رسن.
    این امضا به دلیل غیر قانونی بودن حذف شد
    منتظر امضای جدید باشید...
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 87
    آخرین نوشته: 2018/07/29, 18:09
  2. پاسخ: 49
    آخرین نوشته: 2016/06/30, 01:54
  3. عنصر داستان شما چیست ؟ (ویژه داستان نویسان)
    توسط Araa M.C در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 11
    آخرین نوشته: 2015/06/23, 21:10
  4. پاسخ: 12
    آخرین نوشته: 2014/09/09, 14:34

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •