ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: خانه من...

  1. #1
    تاریخ عضویت
    2014/09/12
    محل سکونت
    اصفهان شهر زیبای خدا...
    نوشته‌ها
    255
    امتیاز
    5,323
    شهرت
    0
    1,249
    گرافیست

    خانه من...

    اینجا خانه ی من است خانه ی پر صفای من

    خانه ای قرمز خانه ای زرد
    در هر اتاقش مهر و صفا شکوفه کرده است. در کلبه ی من در و دیوار چوبی است همه چیزش چوبی است از قاشق تا سقفی که زیر آن زندگی می کنم.
    نوری ملایم از پنجره ها ی مربع شکل آن داخل می آید ر روی صندلی می نشیند. مرا از غم تاریکی دور می کند.
    آفتاب تابستانی. آفتاب تابستانی هوای گرفته و سرد اتاقک هایم را گرم می کند، امید میدهد.
    به بیرون می روم. هوای تمیز را می بویم. حس تازه ای دارم! از پشت خانه هیزم بر می دارم و داخل شومینه ای می گذارم که بوی نم را از خانه ام گرفته و گرمای مطبوعی به فضا می بخشد.
    کمانم را بر می دارم. پا در جنگل می گذارم. دنبال شکار می گردم. خرگوشی به سمت راست می رود زه کمان را می کشم، نفسی عمیق، ارام و بی صدا. شکار امروز من خر گوش است.
    در راه برگشت پروانه ها را می بینیم. دور هم می چرخند. سبزه های معطر و گل هایی سفسد و صورتی را می چینم و به سمت کلبه چوبیم باز می گردم.
    ...
    در اشپز خانه گل های سفید و صورتی فضا را عطرین می کند. روی میز فنجانی قهوه، هر لحظه را شاد می کند. چه گرم است! به چه طعمی دارد!
    بر روی اجاقی که با هیزم گرم می شود آب می گذارم تا جوش بیاید.
    برای ناهارم غذایی خوش بو در نظر دارم
    ...
    پس از مدتی بوی دلنشین سوپ تازه خانه را سیر می کند.
    ناهارم را میخورم. به سمت اتاقک کوچکم می روم. سرم را روی بالش نرم می گذارم چشمانم را آهسته می بندم...
    تنها ام اما شادم...
    زندگی با من حرف می زند. تا وقتی زندگی هست امید هم هست.
    در همین فکر ها بودم که خوابم می برد.
    اینجا خانه ی من است، خانه ی پر صفای من...
    ویرایش توسط .AvA. : 2015/04/16 در ساعت 13:33
    به احترام آرزو های بر باد رفته ام سکوت می کنم
    بلند تر از فریاد


    زنده باد زندگی پیشتاز
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2014/10/02
    محل سکونت
    !!!Officiousness
    نوشته‌ها
    177
    امتیاز
    7,308
    شهرت
    0
    788
    کاربر انجمن
    آفرین.استعداد داری امکانات نداری
    قشنگ بود خیلی
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2014/09/12
    محل سکونت
    اصفهان شهر زیبای خدا...
    نوشته‌ها
    255
    امتیاز
    5,323
    شهرت
    0
    1,249
    گرافیست
    واسه چی امکانات ندارم؟
    ینی چه؟
    باید چه امکاناتی داشته باشم؟؟؟ @wolf
    به احترام آرزو های بر باد رفته ام سکوت می کنم
    بلند تر از فریاد


    زنده باد زندگی پیشتاز
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2015/02/20
    محل سکونت
    قصر آرالوئن
    نوشته‌ها
    125
    امتیاز
    871
    شهرت
    0
    1,000
    کاربر انجمن
    آورین آوا خیلی خوب نوشتی سعی کن بیشتر بنویسی و این مهارتو در خودت تقویت کنی ما منتظر نوشته ها و متن های هرچه بهتر و بیشترت می مونیم دروووووووووووووووووود
    [CENTER][SIZE=4]
    [/SIZE]
    [SIZE=4][FONT=Arial][COLOR=#000000][B]در این ساعات [COLOR=Red][COLOR=Silver]شلوغ[/COLOR] [/COLOR]زندگی[/B][/COLOR][/FONT][FONT=Arial][COLOR=#000000]
    [B]در این انبوه [COLOR=Silver]رفت و آمد[/COLOR] های پی در پی[/B]
    [B]در این سرعت بی درنگ [COLOR=Silver]ثانیه ها[/COLOR][/B]
    [B][COLOR=Red]تو[/COLOR] یک [COLOR=Silver]مکث[/COLOR] عاشقانه ای...[COLOR=Red]!!!

    [/COLOR][/B][/COLOR][/FONT][/SIZE][IMG]http://up.hammihan.com/img/userupload_2013_19690311271403811598.2912.gif[/IMG]
    [/CENTER]
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2015/01/14
    نوشته‌ها
    24
    امتیاز
    3,768
    شهرت
    0
    58
    کاربر انجمن
    نسبت به نوشته های قبلیت بهتر بود مطالعه کلید پیروزییه یک نویسندست
    [COLOR=#2f4f4f][B][FONT=verdana]لازم نیست خیلی آدم دورتان باشد
    همان چندتایی که هستند آدم باشند کافیست
    (حسین پناهی)[/FONT][/B][/COLOR]
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2015/04/07
    نوشته‌ها
    40
    امتیاز
    4,171
    شهرت
    0
    215
    کاربر انجمن
    سلام
    خب موضوع نوشته خوب بنود. چیزی نبود که بشه احساس زیادی توش ریخت و ظرف بزرگی هم نبود برای نشون دادن قدرت کلمات.
    من پیشنهاد می کنم با یه موضوع دیگه باز قلمتون رو بیازمایید. مثلا چیزی مثل عشق که خیلی وسیعه، یا لحظه ی مرگ و تردیدهاش و این طور چیزهای بزرگ.
    قلمتون جدا بد نیست و می شه خیلی چیزای خوبی بنویسید.
    امیدوارم باز نوشته هاتون رو بخونم
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2014/09/12
    محل سکونت
    اصفهان شهر زیبای خدا...
    نوشته‌ها
    255
    امتیاز
    5,323
    شهرت
    0
    1,249
    گرافیست
    نقل قول نوشته اصلی توسط sandermon نمایش پست ها
    سلام
    خب موضوع نوشته خوب بنود. چیزی نبود که بشه احساس زیادی توش ریخت و ظرف بزرگی هم نبود برای نشون دادن قدرت کلمات.
    من پیشنهاد می کنم با یه موضوع دیگه باز قلمتون رو بیازمایید. مثلا چیزی مثل عشق که خیلی وسیعه، یا لحظه ی مرگ و تردیدهاش و این طور چیزهای بزرگ.
    قلمتون جدا بد نیست و می شه خیلی چیزای خوبی بنویسید.
    امیدوارم باز نوشته هاتون رو بخونم
    خیلی خوش ندارم عاشقانه بنویسم..
    بعد اینکه این انشاس...
    بقیه یه نوشته هام هم ایناس...
    پاسداری از زبان پارسی زبانان...

    اولین لحظه...

    رنگ زندگی...

    آوای یک رویا...

    صدای باران

    شگفتی طبیعت

    به احترام آرزو های بر باد رفته ام سکوت می کنم
    بلند تر از فریاد


    زنده باد زندگی پیشتاز
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •