ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 1 از 4 1 2 3 ... آخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31

    نیمه قدرت

    • نویسنده کتاب:
    • ژانر: فن فیکشن
    • دنبال کننده: 0
    • ایجاد شده در: 2014/08/16
    • امتیاز:
    • کتاب کامل نیست!
    • فرستنده،نویسنده کتاب است
    • دارای خلاصه و کاور
    • تک جلدی


    برای مشاهده تصویر اصلی با سایز 755 و 1056 پیکسل اینجا کلیک نمایید

    خلاصه: طلسم باستانی شکسته شده است و قوم باستانی آزاد شده است. تاریخ تکرار می شود اما بازهم خیر پیروز میـشود؟ زمانی که قطره ای خون میرتواند نژاد هارا قدمی به سمت نابودی بکشاند؟ برای اولین بار چهار نژاد با هم و در یک جبهه بر علیهه نیرویی واحد می جنگند. اما این قدرت عظیم هم نمی توناند پیروزی را قطعی کند. حتی یک نیمه قدرت نیز نمی تواند ...

    مقدمه
    فصل اول
    فصل دوم
    فصل سوم
    فصل چهارم ... در آینده نزدیک ....
    ویرایش توسط JuPiTeR : 2015/03/25 در ساعت 23:14
  1. 14
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2014/03/08
    نوشته‌ها
    336
    امتیاز
    19,797
    شهرت
    0
    2,616
    نویسنده
    سلام بنیامین.

    خوبی؟ خوشی؟

    نویسنده ی جوان که نباید حالش بد باشه!

    خوب چون میدونم سریع میخوای نظرمو بدونی سریع میرم سراغ نظر.

    اولا اینکه داستانت ایرادات ریز و بسیار کوچیکی داشت.

    مثلا یک جا نوشته بودی :

    آنها در غاری بسیار بزرگ بودند با دیوارهایی صاف بودند


    اگه اینجا می نوستی :

    آنها در غاری بسیار بزرگ بودند که این غار دارای دیوارهای صافی بود .

    بعد هم اینکه نقطه گذاشتن رو توی داستانت زیاد رعایت نکردی.

    مثلا توی همین خطی که گفتم، لازم بود بعد از اینکه دیوارهای صاف رو توصیف کردی نقطه بذاری.

    بعد ... امممممممم

    آهان!

    بعد اونجایی که جرج و گالن با هم صحبت میکنن، نویسنده ( یعنی شما! ) باید در مورد اون توضیح میدادی که دورگه یابه. نه گالن.

    چون مطمئنا شاه این رو می دونه( درواقع ... بهتر بود بدونه! ) . فقط خواننده ها نمی دونن. به نظرم اگه اینجا رو هم اصلاح کنی خوب باشه!

    بعد ....

    به نظرم اگه گروه جادوگران اعظم رو براشون یک نام انتخاب می کردی خیلی خوب می شد. مثل .... امممم وایچر ها!

    مخلوطی از ویچ ( به معنای جادوگر ) و وایر.

    خوب حالا می رسیم سراغ دلگرمی ها!!

    داستانت ایده ی جالب و عالی ای داره.

    خواننده در دقایقا به دقایق داستان جذب میشه.

    بعد هم اینکه تکنولوژی و قدرت های جالبی توش وجود داره.

    در کل اگه ادامه بدی اقعا از هری پاتر هم بهتر میشه

    موفق باشی!



    bookbl@
    هوف..
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2014/07/10
    نوشته‌ها
    223
    امتیاز
    11,600
    شهرت
    0
    1,117
    مترجم
    سلام.
    موضوعش که جالبه.
    اما یه کوچولو ایراد ویرایشی داره.

    چیزی اتفاق افتاده را باید ببینید.
    فکر کنم منظورت این جمله باشه.
    چیزی اتفاق افتاده که باید آن را ببینید.


    سخنی حرف من با این حرف پادشاه تاکید شد.
    راستش هرچی این جمله رو خوندم نفهمیدم منظورت چیه.

    از زمانی که یک دورگه برای گرفتن انتقام مرگ خانواده اش با لشکری عظیم که به معنای واقعی از نا کجا آباد ظاهر شده بودند به قصد کشتن شاه به قصر حمله برده بودند.اما ساحرها جلوی او را گرفتند.
    جملت یه جوریه من باشم اون پایینی رو می نویسم.
    از زمانی که یک دورگه برای گرفتن انتقام مرگ خانواده اش با لشکری عظیم، که به معنای واقعی از نا کجا آباد ظاهر شده بود، به قصد کشتن شاه به قصر حمله برده بود؛ اما ساحرها جلوی او را گرفته بودند.


    نحوه یکار این قطب نما بر هیچ کس نهان نیست و نبود جز سازنده های آن و دورگه ها.
    نحوه ی کار این قطب نما بر هیچ کس جز سازنده های آن، نهان نبوده و نیست.

    یقین نه یغین

    حمله ای که قرار بود چند روز بعد به دورف ها بکنند.
    حمله ای که قرار بود چند روز بعد توسط خودشان به دورف ها صورت بگیرد.

    ودر آن زمان این خستگی به نهایت خود رسیده بود و همین باعث جنگ شده بود.
    و در آن زمان این خستگی به نهایت خود رسیده و همین باعث جنگ شده بود.

    ناخوآگاه این فکر به نظرش آمد که ممکن بود این دورگه برگ برنده ی آن ها در جنگ باشد.
    ناخودآگاه این فکر به نظرش آمد که ممکن است این دورگه ها برگ برنده ی آن ها در جنگ باشد.

    استلاح نه اصطلاح

    یکی از آن ها که از قیافه اش می شد فهمید مقامش از بقیه بالاتر بود
    یکی از آن ها که از قیافه اش می شد فهمید مقامش از بقیه بالاتر است.

    بنظر نه به نظر.

    ممنون بابت داستان خوبت حتما دنبال می کنیم.
    Bookbl@
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2014/04/04
    محل سکونت
    قم
    نوشته‌ها
    557
    امتیاز
    10,266
    شهرت
    2
    1,907
    نویسنده
    داستان دست ویراستاره !!!!!
    یاد می کنید با حروف بزرگ باشه.
    اگه خدا بخواد داستان قراره سگانه باشه
    مجموعه نیمه قدرت:

    جلد 1: نیمه قدرت
    جلد 2: زندان الف ها
    جلد 3: نجات گونه ها
    ویرایش توسط BOOKBL : 2014/08/16 در ساعت 16:58
    خودتو اذیت نکن. زندگی کوتاهه. اما عوض بقیه رو اذیت کن. خیلی حال میده.
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2012/10/25
    محل سکونت
    TEHRAN
    نوشته‌ها
    1,008
    امتیاز
    79,128
    شهرت
    6
    6,254
    مدیر بازنشسته
    نقل قول نوشته اصلی توسط BOOKBL نمایش پست ها
    داستان دست ویراستاره !!!!!
    یاد می کنید با حروف بزرگ باشه.
    اگه خدا بخواد داستان قراره سگانه باشه
    مجموعه نیمه قدرت:

    جلد 1: نیمه قدرت
    جلد 2: زندان الف ها
    جلد 3: نجات گونه ها
    خخخ... همه دارن داستان می نویسن.. شکر خدا
    اوووم... بنیامین مطمئنی می تونی حتی جلد یکم تموم کنی؟؟؟
    مثل همیشه..بازم من داستان هیشکی رو نخوندم.. رفت تو نوبت.
    ThundeRam
    Fire and Blood
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2014/04/04
    محل سکونت
    قم
    نوشته‌ها
    557
    امتیاز
    10,266
    شهرت
    2
    1,907
    نویسنده
    نقل قول نوشته اصلی توسط PLUTO نمایش پست ها
    خخخ... همه دارن داستان می نویسن.. شکر خدا
    اوووم... بنیامین مطمئنی می تونی حتی جلد یکم تموم کنی؟؟؟
    مثل همیشه..بازم من داستان هیشکی رو نخوندم.. رفت تو نوبت.
    اگه تموم نکردم یعنی خدا نمی خواد
    خودتو اذیت نکن. زندگی کوتاهه. اما عوض بقیه رو اذیت کن. خیلی حال میده.
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2014/04/04
    محل سکونت
    قم
    نوشته‌ها
    557
    امتیاز
    10,266
    شهرت
    2
    1,907
    نویسنده
    من اعتراض دارم به نقد نیاز دارم
    خودتو اذیت نکن. زندگی کوتاهه. اما عوض بقیه رو اذیت کن. خیلی حال میده.
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2012/07/30
    نوشته‌ها
    43
    امتیاز
    7,451
    شهرت
    0
    110
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط BOOKBL نمایش پست ها
    من اعتراض دارم به نقد نیاز دارم
    خب داداش شما سعی کن برای توصیف وضعیت ها از پرانتز استفاده نکنی
    کمی غلط توضیحی داشتی ولی درکل کارت خوب بود
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2014/04/04
    محل سکونت
    قم
    نوشته‌ها
    557
    امتیاز
    10,266
    شهرت
    2
    1,907
    نویسنده
    سلامی به گرمی هرچی دلتون می خواد. تا یه مدت که فکر کنم حدود به هفته می شه تند تند فصل می دم ( روزی یکی یا دو روز یکی ) تو دهنم پلاک دارم کلی لکنت دارم. فعلا کارم فقط سایت اومدنو نوشتنه !
  10. #10
    تاریخ عضویت
    2014/04/04
    محل سکونت
    قم
    نوشته‌ها
    557
    امتیاز
    10,266
    شهرت
    2
    1,907
    نویسنده
    خودتو اذیت نکن. زندگی کوتاهه. اما عوض بقیه رو اذیت کن. خیلی حال میده.
صفحه 1 از 4 1 2 3 ... آخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نظرسنجی مسابقه ی چرت نویسی!
    توسط MIS_REIHANE در انجمن داستان کوتاه
    پاسخ: 15
    آخرین نوشته: 2017/09/27, 18:27
  2. عدد نویسی
    توسط MAMmad18 در انجمن آموزشگاه
    پاسخ: 3
    آخرین نوشته: 2017/07/13, 17:43
  3. اموزش داستان نویسی "دیالوگ نویسی"
    توسط MIS_REIHANE در انجمن آموزشگاه
    پاسخ: 7
    آخرین نوشته: 2016/08/08, 21:01
  4. پاسخ: 4
    آخرین نوشته: 2015/08/13, 13:22

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •