نوشته اصلی توسط
smhmma
کاملا قبول دارم این سخن رو و تایید می کنم خودمم دقیقا همین مثالی که شما گفتی رو توی پستای قبلی نوشتم
اما یه موردی هست بعضی وقتا یه جملاتی به خودی خود کامل هستن و نمیشه منظور دیگه ای برداشت کرد یا سخنی درشون گفته شده که از دو حالت خارج نیست یا دقیقا همون چیزی که گفته شده منظور بوده یا اینکه نقل قول از کس دیگه ای بوده که در متنی نوشته شده بعد اون نقل قول رو به عنوان سخن همون نویسنده در نظر گرفتن
مثال می زنم(جدای از اینکه ایا واقعا کسی چنین حرفی زده یا نه):
این جمله خودش کامله نمیشه منظور دیگه ای براش متصور شد (البته شایدم من نمی تونم متصور بشم؟؟؟؟)
درنتیجه اگر ثابت بشه گفته همون فردی هست که نوشته شده به نظر من می شه از روش درمورد شخص مورد نظر نظراتی داد
هرچند بهتره باز هم نوشته های قبل و بعدش رو دید اما...
سلام بر پدرجان!
فکر کنم خیلی وقت بود که بحث نکرده بودیم!
دو تا کلمه بکار بردم تو متن قبلیم که خیلی دیده نشد انگار: یکی شاید بود یکی هم اینکه مثل کبک نباشیم!
یک سری مواقع آره، معنی دیگه ای نمیشه برداشت کرد، مثل همین جمله ای که مثال زدی و یا مثل یه جمله دیگه ای که نقل شده: "زن چیزی نیست به جز موجودی تصادفی و ناقص و نوعی مرد ناقص."
ب قول شما از اینا چیز دیگه ای نمیشه برداشت کرد، مگر اینکه زیادی خوشبین باشیم که البته اونم یه نقص خیلی بزرگه و فریب دادن خودمون و ندیدن حقیقته، درست مثل زیادی سیاه دیدن هرچیزی.
ولی قبول نداری بیشتر مشکلات و دلخوری ها و سوء تفاهم ها و سوء برداشت ها از درست نشنیدنه؟ خیلی وقت ها خیلی حرفها ناقص شنیده میشن، به بدترین حالت ممکن برداشت میشن، دوبرابر چیزی که باید دربرابرشون واکنش نشون داده میشه، و به وحشتناک ترین وضع ممکن طرف مقابل محکوم میشه! بدون اینکه بهش فرصت دفاع داده بشه، سریع قضاوت و محکوم میشه. و این اشتباهه محضه...
کلا قضاوت کردن راجع به افراد کار خیلی سخت و پیچیده ایه که متاسفانه ما به خودمون اجازه میدیم به ساده ترین شکل ممکن اینکارو انجام بدیم! به همین سادگی نمیشه گفت طرف چرا فلان کارو کرد یا فلان چیزو گفت، چون ما داریم از دید خودمون به مسائل نگاه میکنیم نه از دید و جایگاه طرف مقابلمون. شاید شرایط اون جوری ایجاب میکنه که اینطوری حرف بزنه یا عمل کنه.
بخاطر همین بهتره خیلی راجع ب مردم قضاوت نکنیم...اگرم قراره تحلیلی صورت بگیره در حالت کلی و روی اون فعل باشه نه شخصیت فرد.
(این تیکه های آخر حرفم خیلی به موضوع بحث مربوط نبود! ولی بنظرم بد نبود که گفته بشه)
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
نوشته اصلی توسط
aftab
پدر و مادر ماری کوری نمیذاشتن درس بخونه و معتقد بودن فیریک و ریاصی دخترا رو دیوونه میکنه
گوستاو لوبون متخصص فرانسوی در سال 1879 گفت:انداره مغر بساری زنان از مغر گوریل کوچیکتره و افزوده بود وجود یک زن باهوش همونقدر غیرممکنه که وجور یک گوریل با دو سر!
منابعم کاملا معتبرن @
smhmma@jina@
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
شوهر اول ماری کوری هم از اون مردت بود که معتقد بودن زنا همه خنگن.والدین ماری اونو به مدرسه ای فرستادن که به جای علوم درس هایی مث صاف ایستادن رو به دخترا یادمیدادن.با مجبور کردنشون به پوشیدن لباسایی از تسمه های فلزی
در اینکه در طی تاریخ، از گذشته های دور تا همین زمان کنونی خودمون، خیلی وقتها خیلی جاها به زنها ظلم میشده و میشه که شکی نیست اصلا و ابدا.
حالا در قدیم وحشتناک تر بوده (مثل مثالی که خودت زدی، و یا کافیه کتاب کلیدر محمود دولت آبادی رو بخونید...بسی غم انگیزه...و میبینی که واقعا جایگاه یک زن، نه در قرون وسطی و تو اروپا، بلکه همین 30-40 سال پیش تو همین ایران چجوری بوده)، ولی امروزه هم هست به وضوح و قابل لمس هم هست کاملا.
مثلا همین جوک هایی که در وصف خنگی دختران سرزمینمون یا طرز رانندگیشون گفته میشه کم چیزی نیست. درسته الان میگید جوکه و برای شوخیه و اینها، ولی تاثیر گذاره. خود القا این موارد ظلم نیست؟
نمونه این ظلمها زیاده...فقط کافیه یکم بهتر به دور و اطرافمون نگاه کنیم. درسته به وحشتناکی قدیم نیست که حق انتخاب نداشته باشن یا مثل اشیاء باهاشون برخورد بشه یا اوج افتخارشون مادر یک
پسر بودن باشه(که این مورد آخر هنوز یه سری جاها موضوعیت داره)، ولی هنوزم این ظلمها هست، هنوزم داریم میبینیم ولی ماهم مثل گذشتگان که اونجور ظلم ها رو میدیدند و سکوت میکردند و فکر میکردند عادیه و باید باشه، سکوت میکنیم و خوشحالیم ک وضع بهتر از سابقه... .
بحث من تو متن قبلی بیشتر چیز دیگه بود، ولی حرفی که زدیو قبول دارم.
شاد باشین