این داستانی از ولیهد آخرین تزار روسیه(الکسی پسر نیکلای دوم و همسرش الکساندارا) است در زمان جنگ با آلمان(جنگ جهانی اول)
.
.
.
روزی یکی از ژنرال های روسی از یکی از راهروهای کاخ سلطنتی عبور می کرد و دید که الکسی ولیعهد روسیه بر زمین نشسته و گریه میکند.به او نزدیک شد و گفت:پسر عزیزم چرا گریه میکنی؟
الکسی گفت:علت گریه کردن من این است که نمیدانم چه موقع باید گریه کنم؟
ژنرال گفت:حرف تو را نمیفهمم و نمیدانم منظورت از این گفته چیست؟
الکسی گفت:وقتی سربازهای روسی شکست میخورند "پاپا" گریه میکند و وقتی سربازان آلمانی شکست میخورند "مامان" به گریه در می آید ولی من نمیدانم چه موقع باید گریه کنم؟

آخیه دلم براش سوخت......
متوجه نشدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
مونده بودش طرف مامانشو بیگره یا باباشو.....................

من فیزیک سیزده گرفتم اون وقت ...
حالا این سر موضوع به این کوچیکی...
بیخیال بابا
خوب شد که سرنگونشون کردن

نوشته اصلی توسط shiny

خو ک چی!؟
الان نتیجه اخلاقی داستان چی بود!؟
من نگرفتم!

بچس دیگه!گریه میکنه!پسرم ک هس!انتظاری غیر ازین میره!؟؟

چه ربطی به پسر یا دختر بودن داره
هر انسانی به گریه نیاز داره
یه نوزاد موقع به دنیا اومدن باید گریه کنه وگرنه خفه میشه ، در غم و شادی این گریه است که باعث میشه دیوانه نشی
پس :
گریه کن گریه قشنگه
گریه سهم دل تنگه

نوشته اصلی توسط smajids

چه ربطی به پسر یا دختر بودن داره
هر انسانی به گریه نیاز داره
یه نوزاد موقع به دنیا اومدن باید گریه کنه وگرنه خفه میشه ، در غم و شادی این گریه است که باعث میشه دیوانه نشی
پس :
گریه کن گریه قشنگه
گریه سهم دل تنگه

بله حرف شما متین!ولی خو سر هرچیزی که نباید گریه کرد!
موقه غم حالا قبول! شما موقه شادی هم گریه میکنی!!!؟؟ جلل الخالق!!

+به دختر پسر هم ربط داره!والا!

من الان دو تا نظریه تو ذهم هست
1- یارو تو ناز و نعما بار اومده خوشیزده زیر دلش این جوری شده!
2- شاید ما به خاطر فرهنگ متفاوتمون درکش نمی کنیم!
( دو گانگی شخصیتو حال می کنین؟)
ولی گریه خوبه، اگه از رو دل باشه نه عقل و شکستای عشقیه مسخره و اینا!
بچه هیئتیا می دونن چی میگم! از رو دلت گریه کتی! اصلا یه چیزیه با تموم دنیا عوضش نمی کنم!( فهمیدین من بچه هیئتم یا نه؟ خخخخ)

نوشته اصلی توسط shiny

بله حرف شما متین!ولی خو سر هرچیزی که نباید گریه کرد!
موقه غم حالا قبول! شما موقه شادی هم گریه میکنی!!!؟؟ جلل الخالق!!

+به دختر پسر هم ربط داره!والا!

خب اشک شوق هم برای شادیه

نوشته اصلی توسط shiny

بله حرف شما متین!ولی خو سر هرچیزی که نباید گریه کرد!
موقه غم حالا قبول! شما موقه شادی هم گریه میکنی!!!؟؟ جلل الخالق!!

والا من که وقتی خوشحالم گریه میکنم...وقتی ناراحتم یا حالم گرفتس میخندم...شاید واس همینه بزور بردنم پیش روانشناس ن؟؟!

نوشته اصلی توسط SunShine

والا من که وقتی خوشحالم گریه میکنم...وقتی ناراحتم یا حالم گرفتس میخندم...شاید واس همینه بزور بردنم پیش روانشناس ن؟؟!

نع مثینکه من باید برم پیش روانشناس!!
این مجیدم که گریه میکنه شما هم گریه میکنی فک کنم فقط منم که وقتی خوشحالم فکم بکار میوفته شروع میکنم چرت و پرت گفتن...
خواهر روانشناست کیه منم ببر پیشش!!

خیلی قشنگ بود...
مال ولیعهد آخرین تزار روسیه بود??? یه سوال! اون وقت خود. پسره هم تزار شد یا نشد? یا بعدش کلا منقرض شدند???

اقا، چطور متوجه نمی شین؟
روس و المان در حال جنگ بودن. هر وقت روس شکست میخورده، بابائه گریه می کرده، هروقت المان شکست می خورده، مامانه گریه می کرده(علت گریه مادره رو کسسی واسه من توضیح بده ممنون می شم)
اونایی که خوشحالین از مرگشون، می دونین اون بدبختا چه جوری مردن؟
ویکی پدیا: در ساعت ۰۲:۳۳ بامداد ۱۷ ژوئیه سال ۱۹۱۸ میلادی نیکلای دوم، همسرش و هر پنج فرزندشان، به همراه پزشک خانوادگی‌شان و سه خدمت‌کار ایشان در زیرزمین آن دژ تیرباران شدند. پیکرهاشان را در اسید گذاشتند و بازمانده لاشه‌شان را به خاک سپردند. هشتاد سال پس از آن در ۱۹۹۸ پیکرهای ایشان شناسایی گردید و در آیینی با حضور بوریس یلتسین با آیین مسیحیان دوباره و این بار در سن‌پترزبورگ به خاک‌سپرده شدند.
تازه این بچه موقع راسپوتین زندگی می کرده و راسپوتین رو حتما می دونین چه جونوری بودش؟