ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 3 از 8 نخست 1 2 3 4 5 ... آخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 72

    افتخارهای مدفون شده#1(ارائه فصل 9)

    • نویسنده کتاب: مجید.ل
    • ژانر: اساطیری و حماسی
    • دنبال کننده: 8
    • ایجاد شده در: 2014/12/26
    • امتیاز:
    • کتاب کامل نیست!
    • فرستنده،نویسنده کتاب است
    درود دوستان خب تصمیم گرفتم هر سه فصلی که می نویسم یک فصل برای خوانندگان بذارم تا هم دستم باز باشه و هم داستان پیش بره. کاور رو هم محمد مهدی عزیز زحمتش رو کشید که از همین جا ازش تشکر می کنم. دستت درد نکنه داداشم! مرسی.


    خلاصه:

    تنها همین را به یاد داشته باش! قلبی که ناقص باشد، به دنبال همتای خود می گردد. همتای تو خفته است؛ انتظار سخت تر از آن است که می پنداری. بـــســیار سخـــت.
    هفت منطقه متفاوت، تشکیل شده در تاریخچه ای نامتقارن اما دارای اعتقادی متقارن. مناطقی که در روزگاران قدیم خوش، اما کنون محصور در ویرانی و خرابی بودند. زمانی که هفت شش شوند، پایداری مقاومت در هم می شکند. در اوج عشق ناب، اتحاد از هم پاشیده و تنها با جایگذاری حسی جدید به مأوا خواهند رسید. در زمان تعیین شده، هر یک از سرنوشت داران، راه خود را پیش گرفته تا به نیروی وجود خود دست یابند. تنها یکی زنده خواهد ماند، منتظر یا جستجوگر! هر یک که باشند، اتحاد را به ارمغان می آورد. از آن استفاده کن؛ تنها راه پیروزی اتحاد است ... اتـــحـــاد
    مجموعه: افتخارهای مدفون شده
    #اول: سایه های تزویر
    در مورد تعداد جلد ها هم نمی دونم فعلاً. دارم می نویسم تا ببینم، شاید تو دوتا تمومش کردم.
    پ،ن: داستان قبلی رو هم گذاشتم تو آب نمک تا یه راه حلی براش پیدا کنم. لینک فصول:

    فصل 1 تا 8
    فصل 9






    ویرایش توسط ThundeR : 2015/01/30 در ساعت 10:13
  1. 22
  2. #22
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته‌ها
    1,534
    امتیاز
    64,504
    شهرت
    0
    7,570
    رئیس پليس سایت
    مجید دیدم سه فصل گذاشتی رفتم فصل اول رو بخونم
    هفت صفحشو خوندم بقیشو ایشالا بعد که برگشتم خونه ولی همینقدر که خوندم عاااااااالی بود
    واقعا دمت گرم خیلی قشنگ نوشتی
    واقعا خوب افرین افرین
    موضوعشم خیلی خوب بود
    والا کاور رو برای من باز نمی کنه
    :Its my family's house,Its my children's house




  3. #23
    تاریخ عضویت
    2013/08/03
    نوشته‌ها
    633
    امتیاز
    27,109
    شهرت
    1
    3,905
    مدیر گرافیک
    اهم ... دوستان اگه بجای اون قبره ، عکس معبد یا چیز مناسبی دیدین بگید لطفا ... فقط لطفا با اون رنگ بندی جنگ پایینش همخونی دلشته باشه یعنی تو مایه های قهوه ای باشه
    [LEFT][INDENT=2].If Plan A didn't work, the alphabet has 25 more letters[/INDENT]
    [/LEFT]
  4. #24
    تاریخ عضویت
    2012/10/25
    محل سکونت
    TEHRAN
    نوشته‌ها
    1,008
    امتیاز
    79,128
    شهرت
    6
    6,254
    مدیر بازنشسته
    واقعا ک!!!
    الان انتظار داشتم کلی نقد و انتقاد ببینم!
    بعد از من انتظار نداشته باشید دفعه بعد سه تا فصل با هم بدمااااااا بد بچه های بدددددددددد


    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    بعد اینکه لطف کنید خوانده ام رو بزنید تا هر وقت فصل جدید اومد با خبر بشید
    ThundeRam
    Fire and Blood
  5. #25
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته‌ها
    1,534
    امتیاز
    64,504
    شهرت
    0
    7,570
    رئیس پليس سایت
    اقا خوندم خیلی عالی بود فقط چنتا نکته کوچولو
    اول اینکه بعضی جاها اینقدر توصیف کم شده بود و یه دفعه ای اتفاق افتاد که ادم نمی فهمید چی شد و چطور شد
    مثلا اونجایی که می زنن توی سر الکساندر تا یه صفحه بعدش
    و چن جای دیگه
    یه جا هم تا به یه حرفی وصل شده بود که مشکل ویرایشی بود
    درضمن می شه فونتش رو عوض کنی؟؟
    مثلا بکنیش آریل نروو یا ب نازنین خوبه
    خدمتو که عرض کنم جز اینا خیییییییلی خوب بود افرین افرین کارت درسته

    :Its my family's house,Its my children's house




  6. #26
    تاریخ عضویت
    2012/10/25
    محل سکونت
    TEHRAN
    نوشته‌ها
    1,008
    امتیاز
    79,128
    شهرت
    6
    6,254
    مدیر بازنشسته
    باشه محمد حسین درستش می کنم..
    اون قسمتا هم که می گی کلا اینطوری می نویسم..دوست دارم بعضی جاها مجهول بمونه...
    اما به وقتش توصیفات مناسب رو می دم...
    ThundeRam
    Fire and Blood
  7. #27
    تاریخ عضویت
    2012/12/02
    نوشته‌ها
    319
    امتیاز
    24,777
    شهرت
    0
    1,781
    تایپیست
    یه عالمه نوشتم همه ش پاک شد!
    عاقا من چن تا سوال دارم! ( البته من مطمئنم به جای جواب یه چن تا جمله میگی و آدمو بیشتر گیج میکنی!)
    اون جایی که ادموند و اون شش تا میرند توی جنگل, اون جنگل جزو قلمرو الدا حساب میشد??
    بقیه به نکته ی خوبی اشاره کردن! موهای ارغوانی??!! ارغوانی اصن چه رنگی هست?!!
    راستی الدا چن تا رییس داره??!! تو مسابقه که ادموند شد رییس هفت تا قبیله, بابابزرگ شون هم که هست, یه ارباب براور هم که اسم بردی! مگه اینا چن تا رییس دارن???!
    هممم فعلا فقط همینا به ذهنم میرسه! بازم با سوالات دیگه خدمت میرسم!

    + و درمورد کاور, محمدمهدی کاورش خیلی خوشگله, ولی فک کنم یکم نامناسب باشه, مثلا یه جاییش آسمون با ابرهای بنفش (البته تا جایی که یادم میاد!) توصیف شده بود! یا رنگ موها و چشم هاشون خیلی متفاوت بود, به نظرت نباید این تفاوت هارو تو چشم بیاری??
    راستی این صلیبه این وسط چیکاره ست??! به چیز خاصی اشاره داره?!!
    راستی خداییش کاورت خیلی عالیییه! @m.mahdi


    اگر خواستی چیزی را پنهان کنی لای یک کتاب بگذار
    این ملت کتاب نمی‌خوانند....

    احمد شاملو


    A.A
  8. #28
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته‌ها
    1,534
    امتیاز
    64,504
    شهرت
    0
    7,570
    رئیس پليس سایت
    نقل قول نوشته اصلی توسط PLUTO نمایش پست ها
    باشه محمد حسین درستش می کنم..
    اون قسمتا هم که می گی کلا اینطوری می نویسم..دوست دارم بعضی جاها مجهول بمونه...
    اما به وقتش توصیفات مناسب رو می دم...
    خب اخه ادم توی تصورش یه دفعه اختلل ایجاد می شه چون انگار یه تیکه ای اون وسط نیستش
    مثلا زدن تو سر الکساندر بعد نفهمیدیم انداختنش تو گونی بردنش یا چجوری بردنش یا...کلا تصورش اصلا ممکن نبود فقط به یه شکل مجولی اینا زدن تو سرش
    بعد با هم حرف زدن
    بعد کنار ادموند بودن
    کلا این وسط تصوری شکل نگرفت
    می دونی چی می گم؟ا
    اقا ممنون زود فصلای بعد رو هم بزاررررررررررررررررر
    زوووووووووووووووود
    :Its my family's house,Its my children's house




  9. #29
    تاریخ عضویت
    2012/10/25
    محل سکونت
    TEHRAN
    نوشته‌ها
    1,008
    امتیاز
    79,128
    شهرت
    6
    6,254
    مدیر بازنشسته
    نقل قول نوشته اصلی توسط smhmma نمایش پست ها
    خب اخه ادم توی تصورش یه دفعه اختلل ایجاد می شه چون انگار یه تیکه ای اون وسط نیستش
    مثلا زدن تو سر الکساندر بعد نفهمیدیم انداختنش تو گونی بردنش یا چجوری بردنش یا...کلا تصورش اصلا ممکن نبود فقط به یه شکل مجولی اینا زدن تو سرش
    بعد با هم حرف زدن
    بعد کنار ادموند بودن
    کلا این وسط تصوری شکل نگرفت
    می دونی چی می گم؟ا
    اقا ممنون زود فصلای بعد رو هم بزاررررررررررررررررر
    زوووووووووووووووود
    محمد حسین؟؟؟
    کجاش گنگ بود؟؟ بابا ویلی عزیز انداخت رو کولش ال رو دیگه! بعد هم از همون جاده قبلی که ادموند و بقیه تو فصل اول ازش برگشتن... رفتن به جنگل! توضیح دادم دیه

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط azam نمایش پست ها
    یه عالمه نوشتم همه ش پاک شد!
    عاقا من چن تا سوال دارم! ( البته من مطمئنم به جای جواب یه چن تا جمله میگی و آدمو بیشتر گیج میکنی!)
    اون جایی که ادموند و اون شش تا میرند توی جنگل, اون جنگل جزو قلمرو الدا حساب میشد??
    بقیه به نکته ی خوبی اشاره کردن! موهای ارغوانی??!! ارغوانی اصن چه رنگی هست?!!
    راستی الدا چن تا رییس داره??!! تو مسابقه که ادموند شد رییس هفت تا قبیله, بابابزرگ شون هم که هست, یه ارباب براور هم که اسم بردی! مگه اینا چن تا رییس دارن???!
    هممم فعلا فقط همینا به ذهنم میرسه! بازم با سوالات دیگه خدمت میرسم!

    + و درمورد کاور, محمدمهدی کاورش خیلی خوشگله, ولی فک کنم یکم نامناسب باشه, مثلا یه جاییش آسمون با ابرهای بنفش (البته تا جایی که یادم میاد!) توصیف شده بود! یا رنگ موها و چشم هاشون خیلی متفاوت بود, به نظرت نباید این تفاوت هارو تو چشم بیاری??
    راستی این صلیبه این وسط چیکاره ست??! به چیز خاصی اشاره داره?!!
    راستی خداییش کاورت خیلی عالیییه! @m.mahdi
    آره کاور محمد مهدی عالی بود...کارش حرف نداره بچه پررو
    اون صلیب نشانه مرگه!
    داستان فانتزی حماسیه، تو داستان فانتزی باید انتظار خرق عادت رو داشته باشی... موجودات عجیب و افسانه ای هستن، وقتی اینا هستن شخصی با موهای ارغوانی نمی تونه باشه؟؟ ارغوانی صورتی پررنگه(مایل به بنفش تیره رو به صورتی )
    الدا قلمرو داستان منه؛ یه چیزی مثل آردا. البته در اون حد بزرگ نیست اما می شه توش به خوبی مانور داد..کوهستان الوت بخشی از الداست.. شمال الدا رو اقیانوس آتش، مرکز سرزمین سرخ، جنوب شرقی کوهستان الوت و جنوب غربی رو جنگل سیاه تشکیل می ده. البته جنگل تا جلوی کوهستان پیشروی کرده
    کاور اصلا هم بی ربط نیست. البته درسته که جنگ انسان با انسان تو داستان نبوده اما من برنامه هایی برای داستان داشتم که به صورت اتفاقی با کاور محمد مهدی یکسان در اومده؛ خدا بده شانس کوهستان متشکل از هفت منطقه و برای هر منطقه یه رئیس هست... هر منطقه به ائین یکی از هفت خدا پایبنده... و دلیل تعدد استفاده از عدد هفت ... اعتقاد شدید و مقدس شمردن این عدد توسط خود این قوم هستش....
    در حقیقت آسمون بنفش نبوده اما اگه منم به سرم همچین ضربه ای بخوره خب معلومه کور رنگی می گیرم
    بعد ببین اعظم... من شخصیت های زیادی رو خلق کردم چون هر کدومشون نقش مهمی دارن..کنترل این همه شخصیت و از همه مهم تر وصیف ظاهر و اخلاقشون خیلی سخته! من تو همین سه فصل اول 14 تا شخصیت آوردم طبیعیه فصلای اولیه رو برای معرفی اونا صرف کنم.
    ThundeRam
    Fire and Blood
  10. #30
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته‌ها
    1,534
    امتیاز
    64,504
    شهرت
    0
    7,570
    رئیس پليس سایت
    نقل قول نوشته اصلی توسط PLUTO نمایش پست ها
    محمد حسین؟؟؟
    کجاش گنگ بود؟؟ بابا ویلی عزیز انداخت رو کولش ال رو دیگه! بعد هم از همون جاده قبلی که ادموند و بقیه تو فصل اول ازش برگشتن... رفتن به جنگل! توضیح دادم دیه

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


    .
    جون تو یکمی گنگ بود
    برو بخونش
    بدون اینکه از تصورات قبلیت استفاده کنی سعی کن با کلمات خودت تصور کنی
    جدی یکمی توصیف بیشتر می خواد
    :Its my family's house,Its my children's house




  11. #31
    تاریخ عضویت
    2012/12/02
    نوشته‌ها
    319
    امتیاز
    24,777
    شهرت
    0
    1,781
    تایپیست
    نقل قول نوشته اصلی توسط PLUTO نمایش پست ها
    محمد حسین؟؟؟
    کجاش گنگ بود؟؟ بابا ویلی عزیز انداخت رو کولش ال رو دیگه! بعد هم از همون جاده قبلی که ادموند و بقیه تو فصل اول ازش برگشتن... رفتن به جنگل! توضیح دادم دیه

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -


    آره کاور محمد مهدی عالی بود...کارش حرف نداره بچه پررو
    اون صلیب نشانه مرگه!
    داستان فانتزی حماسیه، تو داستان فانتزی باید انتظار خرق عادت رو داشته باشی... موجودات عجیب و افسانه ای هستن، وقتی اینا هستن شخصی با موهای ارغوانی نمی تونه باشه؟؟ ارغوانی صورتی پررنگه(مایل به بنفش تیره رو به صورتی )
    الدا قلمرو داستان منه؛ یه چیزی مثل آردا. البته در اون حد بزرگ نیست اما می شه توش به خوبی مانور داد..کوهستان الوت بخشی از الداست.. شمال الدا رو اقیانوس آتش، مرکز سرزمین سرخ، جنوب شرقی کوهستان الوت و جنوب غربی رو جنگل سیاه تشکیل می ده. البته جنگل تا جلوی کوهستان پیشروی کرده
    کاور اصلا هم بی ربط نیست. البته درسته که جنگ انسان با انسان تو داستان نبوده اما من برنامه هایی برای داستان داشتم که به صورت اتفاقی با کاور محمد مهدی یکسان در اومده؛ خدا بده شانس کوهستان متشکل از هفت منطقه و برای هر منطقه یه رئیس هست... هر منطقه به ائین یکی از هفت خدا پایبنده... و دلیل تعدد استفاده از عدد هفت ... اعتقاد شدید و مقدس شمردن این عدد توسط خود این قوم هستش....
    در حقیقت آسمون بنفش نبوده اما اگه منم به سرم همچین ضربه ای بخوره خب معلومه کور رنگی می گیرم
    بعد ببین اعظم... من شخصیت های زیادی رو خلق کردم چون هر کدومشون نقش مهمی دارن..کنترل این همه شخصیت و از همه مهم تر وصیف ظاهر و اخلاقشون خیلی سخته! من تو همین سه فصل اول 14 تا شخصیت آوردم طبیعیه فصلای اولیه رو برای معرفی اونا صرف کنم.
    حدسم درست بود! مرسی از توضیحاتت! الان من بیشتر گیج شدم!!! امممم نمیشه یه نقشه ی درست حسابی از قلمروی داستانت بکشی?! من الان دارم شمال جنوب حساب میکنم ببینم چی کجا قرار میگیره!
    تو فصل سه یعنی الکس کور رنگی گرفته بود و توهم زده بود??!!! خو من از کجا میتونستم بفهمم! نوشتی که چشماشو باز کردو به آسمون تیره با ابرهای بنفش خیره شد! خو یه جوری باید مشخص میکردی که الکس الان تو توهمه! الان من یه مدته دارم تصور میکنم ابر بنفش با آسمون تیره چه شکلی ان!
    من با محمدحسین موافقم! یه کمی مبهم نوشتی! مخصوصا اون قسمتی که. تازه با سنگ زدند تو سر الکس و با هم دارن حرف میزنند ( فک کنم قبلا بهت گفتم!)
    راستی رییس های قبیله رو نگفتی! چرا سه تا رییس دارن??? این سه تا به ترتیب سن مقام شون از هم بیشتره?? اول بابابزرگه بعد اون شخص مسن و بعد هم ادموند???!
    بنفش تیره ی مایل به صورتی??!! مرسی از توضیح! من برم تصور کنم ببینم چه رنگیه!


    اگر خواستی چیزی را پنهان کنی لای یک کتاب بگذار
    این ملت کتاب نمی‌خوانند....

    احمد شاملو


    A.A
صفحه 3 از 8 نخست 1 2 3 4 5 ... آخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 72

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •