ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 1 از 2 1 2 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2014/03/08
    نوشته‌ها
    336
    امتیاز
    19,797
    شهرت
    0
    2,616
    نویسنده

    نامه کودک یتیم به دوستش ( کسایی که ممکنه ناراحت بشن نیان :(

    ﺳﻼﻡ ﻓﺮﺩﺍ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻤﺖ ..
    ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ ﻭﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺣﯿﺎﻁ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻡ
    ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ .. ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺨﻮﻥ ..
    ﺍﻣﺸﺐ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ .. ﻗﺮﺍﺭﻩ ﺑﻌﺪ ﺷﺎﻡ ﻣﻦ
    ﻭﺧﻮﺍﻫﺮﮐﻮﭼﮑﻢ ﺑﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺮﯾﻢ ﭘﯿﺶ
    ﺑﺎﺑﺎ ...
    ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻢ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﻭﺳﺎﻝ ﺭﻓﺘﻪ ﭘﯿﺶ
    ﺧﺪﺍ ..ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﺴﯽ
    ﺭﻭ.ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ...ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻪ ..ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺻﻼ
    ﮐﺴﯽ ﻃﺮﻑ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻧﻤﯿﺎﺩ ... ﻓﻘﻂ ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ
    ﯾﻪ ﺁﻗﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﯿﺎﺩ ﻭﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﺧﻮﺭﺍﮐﯽ
    ﻣﯿﺎﺭﻩ ...
    ﻋﻠﯽ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﮐﻠﯽ ﺧﻮﺭﺍﮐﯽ
    ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﻢ ﻫﺮﭼﯽ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ
    ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ...
    ﺗﺎﺯﻩ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻧﻤﯿﺮﯾﻢ ﻭﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ
    ﮐﻨﯿﻢ ..ﺁﻧﺠﺎ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺎ ﻋﺮﻭﺳﮏ
    ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﻪ .. ﮐﻠﯽ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﺁﻧﺠﺎ
    ﻫﺴﺖ .. ﺁﻧﺠﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ
    ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺷﻪ ﻭﺯﻣﺴﺘﻮﻥ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﻠﺮﺯﯾﻢ ..
    ﻣﺎﻣﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﻮﺍﺵ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺑﻪ ..ﺷﺒﻬﺎ ﺭﺍﺣﺖ
    ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﻢ ﺑﺨﻮﺍﺑﯿﻢ ..
    ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻋﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ
    ﻣﯿﺮﯾﻢ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﻫﺎﻣﻮﻥ ﻏﺬﺍ
    ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ .. ﺁﺧﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﺎ ﺍﮐﺜﺮﺍ ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ ﻭﺗﻮ
    ﻫﻔﺘﻪ
    ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ
    ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﯿﮕﻔﺖ
    ﺍﺷﺘﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻡ .. ﺗﻮ ﻭﺧﻮﺍﻫﺮﺕ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ..ﻣﻦ
    ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ
    ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ ..ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻦ ﻭﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺳﯿﺮ ﺑﺸﯿﻢ
    ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﺩ ..ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ
    ﻫﺮﺟﺎ ﺑﺮﻩ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﺮﯾﻢ ...
    ﻋﻠﯽ ﺷﺒﺎ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺩﺯﺩﮐﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ..ﻣﻦ
    ﻭﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ ﻭﻣﺎﻫﻢ ﺩﺯﺩﮐﯽ ﮔﺮﯾﻪ
    ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ...
    ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺍﺱ ﻋﻠﯽ ..ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﻣﯿﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ
    ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭﺑﻌﺪﺷﻢ ﺳﺒﺰﯼ ﻫﺎﺷﻮﻧﻮ ﻣﯿﺎﺭﻩ
    ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺒﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﯿﮑﻨﻪ ..ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ
    ﻣﯿﺸﻪ ..ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺪﻧﺶ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﮐﺘﺮ
    ﻧﻤﯿﺮﻩ ..
    ﺍﻣﺸﺐ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ .. ﺍﻭﻧﺠﺎ
    ﻣﯿﺒﺮﻣﺶ
    ﺩﮐﺘﺮ ﺧﻮﺏ ﺑﺸﻪ ..
    ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻪ ﻭﻣﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﺨﺸﻪ ..
    ﻋﻠﯽ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﮔﻠﻪ ﺩﺍﺭﻡ ... ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﻪ ﻣﺎ
    ﺳﺮ ﻧﺰﺩ .. ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻦ ﻭﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﻭﻣﺎﻣﺎﻥ ﻫﺮ ﺳﻪ
    ﻧﻔﺮﯼ
    ﺣﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩﯾﻢ ..ﺁﺧﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤﯿﺰ
    ﺑﺎﺷﯿﻢ ..ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺷﺎﻡ ﺭﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭﻟﯽ
    ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﻣﺮﺗﺐ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺣﺮﻑ
    ﻣﯿﺰﻧﻪ .. ﻫﻤﺶ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﺒﺨﺶ ...
    ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﺒﺨﺶ ...ﻣﺎﻣﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﭼﯿﺰﯼ
    ﻣﯿﺮﯾﺰﻡ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ﺍﻭﻟﺶ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﯿﻢ
    ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪﺵ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﻓﺘﯽ
    ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﻭ ﺳﻪ ﺗﺎﯾﯽ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ...
    ﻋﻠﯽ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺻﺪﺍﻡ ﻣﯿﺰﻧﻪ .. ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻦ
    ﺗﻮ ﺑﻬﺸﺖ ﭘﯿﺶ ﺑﺎﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ .. ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ
    ﻏﺬﺍ
    ﺩﺍﺭﯾﻢ .ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺑﯿﺎ ﺳﺮ ﺑﺰﻥ ..
    ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺩﻭﺳﺘﻢ...
    برای همه چیز شکر کنید!

    هوف..
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته‌ها
    1,534
    امتیاز
    64,504
    شهرت
    0
    7,570
    رئیس پليس سایت
    :Its my family's house,Its my children's house




  3. #3
    تاریخ عضویت
    2013/08/04
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته‌ها
    202
    امتیاز
    20,459
    شهرت
    0
    1,459
    ویراستار
    I played solider, you played king
    Struck me down when I kissed that ring
    You lost that right to hold that crown
    I built you up, but you let me down
    So when you fall, I'll take my turn
    And fan the flames as your blazes burn

    Burn It Down
    Linkin Park

  4. #4
    تاریخ عضویت
    2013/08/03
    محل سکونت
    قم
    نوشته‌ها
    492
    امتیاز
    33,625
    شهرت
    21
    2,308
    پليس سایت
    نمیدونم باید چی بگم .......
    تحت تاثیر قرار گرفتم
    یه سرباز وقتی که می‌رسه به ته خط تازه تبدیل به وزیر می‌شه
    _________
    چقدر عقده نگه داشتم تو دل پیرم چقدر دویدم و فهمیدم رو تردمیلم
    __________
    من اعصاب بیست سال دیگمو الان دارم از بدن خودم مساعده می‌گیرم
    یاس
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2013/08/13
    محل سکونت
    شمرون!
    نوشته‌ها
    182
    امتیاز
    10,945
    شهرت
    0
    526
    ویراستار
    بعله.. تضاد طبقاتی! و فکر نکنین اینا فقط تو قصه هاس! متاسفانه هستن از این خانواده ها...
    من یک بار خانواده ای رو دیدم ک ک ماه بود گوشت نخورده بودن، و وقتی غذا دادیم بهشون مادرشون از شدت خوش حالی گریه میکرد! تو این بیمارستانای دولتی پر از عادمایی ک ک کل زندگیشونو فروختن ک بیان برای درمان بچه شون! کنار بیمارستانا تو سرمای زمستون چادر میزنن ک مریضشون چن شب بخوابه!
    واقن برای هر چیزی ک داریم باید شاکر باشیم
    اعتماد به فرد دیگه‌ای آسونه. چون تو اونو کاملاً نمی‌شناسی و نمی‌دونی دقیقاً چی توی فکرش می‌گذره! فکر می‌کنی کارش خیلی درسته! پس خودتو راحت می‌کنی و بهش اعتماد می‌کنی. مشکل اینه که بقیه بهت اعتماد کنن. چون تا به خودت اعتماد نداشته باشی نمی‌تونی مورد اعتماد واقع بشی، و اعتماد داشتن به خودت خیلی سخته! چون تو کاملاً خودتو می‌شناسی و می‌دونی دقیقاً چی توی فکرت می‌گذره!
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2013/09/28
    محل سکونت
    سرزمین پارس
    نوشته‌ها
    804
    امتیاز
    27,013
    شهرت
    0
    7,799
    کاربر انجمن
    [CENTER][SIZE=4][FONT=arial black][B]یادش بخیر[/B][/FONT][/SIZE][/CENTER]
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2012/08/21
    محل سکونت
    ...
    نوشته‌ها
    404
    امتیاز
    7,066
    شهرت
    0
    2,567
    مدیر ارشد
    چه زیاد از این خانواده ها هستن که ما نمیدونیم....نامه ی دخدری به مرکز بهداشت در باطه با خودکشی به علت قطع ماهیانه ی کمیته ی امدا...خودکشی پدر به خانواده...به خاطر سربار نبودن...خدا پس کی بقیه رو میبینیم؟؟؟
    در پس هر تاریکی نوریست ، نوید روشنایی

    آنگاه که سرنوشتم تغییر کند

    من آن را دوباره خواهم ساخت ؛ با قدرتم

    چرا که قدرت از آن من است

    آنگاه که درهای سرنوشت بسته شوند

    تنها من محرم خواهم بود

    ای دست های ناپیدای سرنوشت

    من شمارا به مبارزه میطلبم
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2013/08/31
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    423
    امتیاز
    30,869
    شهرت
    0
    1,777
    کاربر انجمن
    خدایا شکرت میکنیم که انقد نعمت دادی... از ما نعمت هامونو نگیر... خدایا همه این فقرا رو کمک برسون همشونو به راحتی برسون ... هر کی برای براورده شدن این دعا یه صلوات بفرسته تو دلش
    خدایا ممنونیم تا ابد
    [CENTER]viva la vida
    vive la vie
    long live the life
    زنده باد زندگی
    人生を生きます
    [/CENTER]
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2013/08/24
    نوشته‌ها
    462
    امتیاز
    12,747
    شهرت
    8
    1,806
    نویسنده
    چهار چیز بر صاحبان خرد از امت من لازم است :شنیدن دانش, حفظ آن, انتشار آن, و به کار بستن آن.
    حضرت محمد (ص)



    بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او.
    همیلتون

    من تنها یک چیز می‌دانم و آن اینکه هیچ نمی‌دانم.
    سقراط

  10. #10
    تاریخ عضویت
    2014/04/04
    محل سکونت
    قم
    نوشته‌ها
    557
    امتیاز
    10,266
    شهرت
    2
    1,907
    نویسنده
    و دیگر هیچ ......
    خودتو اذیت نکن. زندگی کوتاهه. اما عوض بقیه رو اذیت کن. خیلی حال میده.
صفحه 1 از 2 1 2 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مجموعه ملکه‌ی یتیم
    توسط Violet J Aron در انجمن فانتزی
    پاسخ: 1
    آخرین نوشته: 2019/08/01, 13:09
  2. اطلاعیه: میتینگ رسمی پیشتاز 95
    توسط Leyla در انجمن بایگانی
    پاسخ: 7
    آخرین نوشته: 2016/09/08, 01:01
  3. میتینگ در مشهد
    توسط JuPiTeR در انجمن بایگانی
    پاسخ: 2
    آخرین نوشته: 2015/09/07, 12:10
  4. پاسخ: 38
    آخرین نوشته: 2015/09/07, 01:53
  5. روستایی فقیر
    توسط m_hadi در انجمن حکایات و اشعار
    پاسخ: 1
    آخرین نوشته: 2013/08/11, 17:02

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •