ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2014/07/10
    نوشته‌ها
    223
    امتیاز
    11,600
    شهرت
    0
    1,117
    مترجم

    این یک داستان زیباست.



    یک آمریکایی مسلمان پیر با نوه ی جوانش در مزرعه ای در کنتاکی شرقی زندگی می کرد.
    هر روز صبح زود پدربزرگ روی صندلی آشپزخانه می نشست و قرآن می خواند. نوه اش آرزو داشت که کاملا شبیه او باشد و سعی می کرد تا از هر راهی که می تواند از او نقلید کند.
    یک روز نوه اش پرسید:
    _ پدربزرگ ! من سعی میکنم تا شبیه تو قرآن بخونم ولی اونو نمیفهمم و هرچیزی هم که میفهمم به محض بستن کتاب فراموش میکنم. خوندن قرآن چه فایده ای داره؟

    پدربزرگ که درحال گذاشتن زغال درون بخاری بود به آرامی برگشت و پاسخ داد:
    _ این سبد زغال رو ببر به رودخانه و یک سبد آب برای من بیار.
    پسرک همان طوری که بهش گفته شده بود عمل کرد ولی همه ی آب قبل از این که به خانه برسد بیرون ریخت. پدربزرگ خندید و گفت:
    _ دفعه ی بعد باید یه کم سریع تر حرکت کنی.
    و او را با سبد فرستاد تا دوباره سعی کند.این بار پسرک سریع تر دوید ولی دوباره سبد قبل از این که به خانه برسد خالی شده بود.
    درحالی که نفس نفس میزد به پدربزرگش گفت این غیرممکنه که توی سبد آب بیاورد و رفت تا به جایش یک سطل بردارد.
    پیرمرد گفت:
    _ من سطل پر آب نمیخوام، بلکه سبد پر آب می خوام. تو فقط به اندازه ی کافی تلاش نمیکنی.
    و از در بیرون رفت تا پسرک را ببیند که دوباره سعی می کند.
    با اینکه پسرک میدانست این کار غیرممکن است ولی میخواست به پدربزرگش نشان دهد که حتی اگر تا جایی که میتواند تند بدود بازهم آب تا قبل از اینکه به خانه برسد میریزد.
    پسرک سبد را داخل آب رود کرد و سریع دوید ولی وقتی به پدربزرگش رسید باز هم سبد خالی بود.
    درحالی که نفس نفس میزد گفت:
    _ میبینی پدربزرگ؟ این کار فایده ای نداره.
    پیرمرد گفت:
    _ پس تو فکر میکنی بی فایده است؟ داخل سبد رو نگاه کن.
    پسر داخل سبد را نگاه کرد و برای اولین بار متوجه شد که سبد فرق کرده است. اون از یک سبد زغال کثیف تغییر پیدا کرده و الان ازدرون و بیرون تمیز بود.
    _ پسر، این چیزیه که برای تو اتفاق میفته وقتی قرآن میخونی. تو ممکنه همه چیزو نفهمی یا به یاد بیاری ولی وقتی میخونیش از درون و بیرون عوض میشی. این کاریه که خدا در زندگی ماها میکنه.

  2. #2
    تاریخ عضویت
    2014/05/19
    محل سکونت
    Battlenet
    نوشته‌ها
    87
    امتیاز
    6,664
    شهرت
    0
    573
    کاربر انجمن
    داستان قشنگی بود.
    اگر همینطوری بود ، الان دنیا گلستون بود.
    [CENTER]
    [/CENTER]
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2013/08/24
    نوشته‌ها
    462
    امتیاز
    12,747
    شهرت
    8
    1,806
    نویسنده
    ممنون خیلی قشنگ بود
    چهار چیز بر صاحبان خرد از امت من لازم است :شنیدن دانش, حفظ آن, انتشار آن, و به کار بستن آن.
    حضرت محمد (ص)



    بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او.
    همیلتون

    من تنها یک چیز می‌دانم و آن اینکه هیچ نمی‌دانم.
    سقراط

  4. #4
    تاریخ عضویت
    2013/08/04
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته‌ها
    202
    امتیاز
    20,459
    شهرت
    0
    1,459
    ویراستار
    چه باحال!
    مرسی!
    I played solider, you played king
    Struck me down when I kissed that ring
    You lost that right to hold that crown
    I built you up, but you let me down
    So when you fall, I'll take my turn
    And fan the flames as your blazes burn

    Burn It Down
    Linkin Park

  5. #5
    تاریخ عضویت
    2013/11/16
    نوشته‌ها
    309
    امتیاز
    31,079
    شهرت
    0
    2,649
    کاربر انجمن
    عه چ باحال من ی ورژن دیگشو شنیده بودم!
    ولی تو اون ی پیرزن مسیحی بود که همیشه میرف کلیسا ولی وقتی برمیگشت همچی یادش میرف.بعد نوه اش میپرسید چرا میره و اینا!
    خخخ داستان تعریف کردنم تو حلقم!

    مرسی پری خشنگ بود!
    [CENTER][COLOR=#800080][SIZE=4]یه همچین حالی دارم!!!
    : ( :[/SIZE][/COLOR][/CENTER]
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست زیرنویس فیلم
    توسط sigyn در انجمن فیلم و سریال و انیمه
    پاسخ: 21
    آخرین نوشته: 2015/06/13, 18:03
  2. او زیباست...
    توسط He$tiA در انجمن دل‌نوشته
    پاسخ: 3
    آخرین نوشته: 2014/12/14, 01:35
  3. داستانی زیبا از بخشندگی کوروش کبیر!
    توسط Dark-Lord در انجمن مطالب جالب و دانستنی‌ها
    پاسخ: 14
    آخرین نوشته: 2014/11/23, 12:38
  4. حتما بخونید زیباست.
    توسط mr.red در انجمن حکایات و اشعار
    پاسخ: 2
    آخرین نوشته: 2014/11/07, 19:11
  5. داستان زیبای مرد و مرگ
    توسط Prince-of-Persia در انجمن حکایات و اشعار
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2014/02/15, 16:16

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •