خوب امممم اول از همه بذارید من چیزی نگم ....... یه توضیحی درباره این چالش :

در روزهای اخیر اما یک چالش تازه در سطح بین‌الملل و در بستر شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت که مضمونی فرهنگی دارد. «چالش ده کتاب / 10 Books Challenge» با هشتگ #‎10bookschallenge‬ به سرعت در سطح بین‌الملل گسترش می‌یابد و حال در شبکه‌های اجتماعی میان فارسی‌زبانان نیز شاهد ظهور و بروز این کمپین هستیم و برخی نویسندگان و گروهی از مردم در شبکه‌های اجتماعی به این حرکت پیوسته‌اند.
بنا بر ‌قواعد «چالش ده کتاب / 10 Books Challenge» که احتمالاً در روزهای آینده پررنگ‌تر و فراگیر‌تر خواهد شد، هر شخص ۱۰ عنوان کتاب که بر او تأثیرگذار بوده معرفی می‌کند و سپس یک، دو و یا سه تن را به چالش می‌کشد تا لیست ۱۰ عنوان کتابشان را معرفی کنند و بدین شکل این چالش گسترش می‌یابد؛ هرچند احتمالاً با توجه به اینکه چالش تازه به اندازه «چالش سطل یخ» هیجان انگیز، بدون نیاز به تفکر و ساده نیست، استقبال کمتری را در پی خواهد داشت

خوب ..... اممم بعد از خوندن خبر هایی از این چالش به ذهنم رسید که سایت ماهم در حوضه ی کتابه ، پس چرا چنین چالشی تو سایت ما ایجاد نشه ؟؟ به خاطر همین تصمیم گرفتم این چالشو اینجا شروع کنم .

منتها با یه تغییر ...... اونم اینکه ما بجای 10 کتاب ، 5 کتاب رو معرفی میکنیم ، ولی بجاش توضحیاتی درباره کتاب میدیم ( نام نویسنده یادتون نره ^-^ )! فک کنم اینجوری خیلی بهتره باشه چون معرفی 10 کتاب تاثیر گذار فوق العاده سخته ... در واقع کلا کار معرفی کتاب تاثیر گذار خیلی سخته چون هر کتابی تاثیر عمیق نمیذاره !

اول از همه از همه خواهش دارم ، بجز اونایی که دعوت شدن و میخوان کتاباشونو معرفی کنن ، کسی دیگه ای پست نده ، چون دیدن معرفی کتابا بین اسپم کار سختیه

یه خواهش دیگه اونم اینکه این تاپیک اینجوری نشه لطفا :

در این میان، در شرایطی که این کمپین سر نگرفت‌، برخی نویسندگان و روزنامه نگاران به استهزای این حرکت پرداخته‌اند و حتی از نام «چالش سطل کتاب» استفاده کرده‌اند و از این منظر، حرکت تازه را نیز عوامانه خوانده‌اند و این اتفاق را نیز فرصتی برای شو آف عده‌ای تلقی کرده‌اند که در سال، یک برگ رمان ورق نمی‌زنند؛ اما شاخص‌ترین آثار ادبی را در این لیست‌ها به عنوان کتاب‌هایی که بر زندگی‌شان تأثیرگذار بوده، معرفی می‌کنند.

خوب ....... اما کتابای من ( خوب میدونید انتخاب کتاب تاثیر گذار خیلی سخته ، حتی ممکنه با کتاب مورد علاقه قاطی بشه ! ولی من تمام تلاشمو میکنم انتخاب هام صحیح باشه )

اینام بدون هیچ ترتیبیه !

1- سرود کریسمس

گرچه خیلی معروفه ولی قانون قانونه دیگه کتابی از چارلز دیکنز ، نویسنده بزرگ انگلیسی ....... داستان درباره پیرمرد پولدار و در عین حال خسیسیه که همه رو از خودش میرنجونه و از کریسمس هم متنفره ..... بعد یه شب یه روح میاد سراغش و ....


2- ارباب حلقه ها

خوب حرفی که در شاهکار بودن این کتاب نیست ...... کتابی که نویسنده براش یه دنیای عظیم خلق کنه ، برای زبون الف های دنیاش قواعد و گرامر بنویسه ، نیروی شر رو اونقدر قوی کنه که گندالف درباره نابود کردن نیروی شر بگه امید احمقانه ایه! و تازه همه اینها کفایت نکنه و نویسنده و پسرش بیش از پانزده جلد کتاب درباره تاریخ سرزمین داستان بنویسن ؛ معلومه چیز شاهکاری از آب درمیاد .... و مخصوصا پای نبرد خیر و شر که در میون میاد چیز تاثیر گذاری میشه
و نیز پیام امید رو به خوبی منتقل میکنه کتاب .... حتی اگر دیگران بگن احمقانه باشه !

3- مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد

این کتابو دو سه هقتس که خوندم . نویسندش یوناس یوناسن هست ...... کتاب خیلی قشنگی بود .... مخصوصا اگه اطلاعات تاریخی زیادی داشته باشید .... اگرم نداشتید ( مثل من ) اصلا مهم نیست ... چون بعد از کتاب کلی اطلاعات دارید !
داستان درباره مرد صد ساله ای هست که روز تولد صد سالگیش دیگه خسته میشه و از پنجره آسایشگاه سالمندان بیرون میپره و فرار میکنه ..... یه نقدی از این کتاب توی گودر ریدز نوشتم ، میتونید اینجا بخونیدش :

فکر کنم شاهکار کلمه ی مناسبی باشه برای این کتاب !

عالی بود ! همونطوری که همه جا نوشته بود ، کتابی مفرح و لذت بخش بود واقعا

! به قول خود نویسنده این کتاب به طرز هوشمندانه ای ابلهانه است !

همون طور که از اسم کتاب معلومه ، کتاب درباره پیرمرد صد ساله ایه که یه قرن زندگی کرده ، از سال 1905 تا سال 2005 .

کتاب اول از سال 2005 شروع میشه ، جایی که پیرمرد در روز تولد صد سالگیش ، از پنجره ی آسایشگاه سالمندان فرار میکنه و الله بختکی پیش میره .... بعد از فرارش ماجراهای زیاد براش پیش میاد ، ابتدا پلیس کل شهرو دنبالش میگرده و همچنین توی رسانه ها موضوع داغی میشع ....... اما پیرمرد ناخواسته ( شایدم خواسته دی: ) به یه گروه تبهکاری بر میخوره و ماجرا پیچیده میشه !

در همین حین ، کتاب یه فلش بک هایی به گذشته پیرمرد میزنه ! این پیرمرد گویی در اکثر اتفاق های مهم تاریخی این یه قرن حضور داشته !
اول از همه در انقلاب اسپانیا حضور موثری داشت !
بعد اتفاقات اونو به آمریکا کشوند و معمای ساخت بمب اتم رو به طرز ابلهانه ای برای آمریکا حل کرد و آمریکا صاحب بمب شد !

بعد از اینکه اونقدر با رییس جمهور آمریکا صمیمی شد که حتی به اسم کوچیک صداش میکرد ، به چین فرستاده شده تا به جبهه ضد کمونیسم کمک کنه ........ از قضا پیرمرد قصه ما مستقیم کاری میکنه که جبهه ی کمونیسم پیروز بشه و تاثیر زیادی در تبدیل چین ، به جمهوری خلق چین داشت !

بعد از این ، پیرمرد به ایران اومد که بذارید دیگه بقیشو توضیح ندم چون اتفاقای زیادی بعدش افتاد !



اگر میخواید بدونید چجوری یک پیرمرد صد ساله با دوستای مسنش دو نفر رو کشت !

اگر میخواید بدونید چجوری اون پیرمرد در ایام جوانیش کاری کرد که اداره مخفی ساواک ایران ، تنها با یه سیگار منفجر بشه !

اگر میخواید بدونید چجوری اون پیرمرد در گذشته جان چرچیل رو نجات داد

اگر میخواید بدونید چجوری اون پیرمرد در گذشته کاری کرد که شهر ولادی وستک روسیه ، تنها با یک منور - به معنای واقعی کلمه - با خاک یکسان بشه !

اگر میخواید بدونید چجوری در گذشته اون پیرمرد با تعداد زیاد ی از رهبرای بزرگ تاریخ شام خورد !

اگر میخواید همه اینا رو بدونید که تازه نصف اتفاقایی هستن که اتفاق میفته توی کتاب ، توصیه میکنم این کتابو بخونید !



من کتاب نشر نیلوفر رو خوندم
ترجیا از این نشر بخونید ..... نمیدونم مال اون یکی انتشارات چطوریه !

تاثیر گذاری کتاب تو یه جمله خلاصه میشه که صفحه اول کتاب هم نوشته : چیزیست که شده و بعد از آن هرچه بخواهد پیش بیاید پیش میاید !


4- دکتر جکیل و آقای هاید

کتابی از رابرت لویی استیونسون ...... توی این کتاب مفاهیم خیلی قشنگ و جالبی بود

داستان درباره یه دکتره که معجون درست میکنه که انسان رو به کمال میرسونه ، بدین صورت که ناخالصی ها و قسمت شر رو از انسان جدا میکنه ..... معجون رو روی خودش تست میکنه .... معجون کار میکنه ولی نه اونطوری که فکر میکرد .... دیگه بیشتر میگفتم اسپویل میشد شرمنده ! .... ولی حتما بخونیدش !


5- ماجراهای جدید شرلوک هلمز

خوب این یکی استثنائا فرق نمیکنه ....... تمام ماجراهای شرلوک هلمز شاهکار هستن .... همشون ! ولی خوب من چون اینو بیشتر یادمه اینو میگم

این کتاب مال پسر سر آرتور کانن دویل هست ..... ینی آدریانن کانن دویل ، که ظاهرا با این کتاب کلی هم مشهور شد ....... آدریانن توی این کتاب تصمیم گرفت معمای هایی رو که پدرش توی کتابای قبلی حل نشده نامیده بوده ، توی این کتاب تشریح بده ..... و البته میفهمید چرا این معماها حل نشده

اصولا شرلوک هلمز ، این کاراگاه کج خلق و نسبتا معروف تاثیر زیادی روی شخص خودم داشت ....... نمیدونم میتونید هم بهش بگید جو گیری کلا این کاراکتر باعث شد من دقت بیشتر به محیط و آدمای اطرافم نگاه کنم .... توی این تاثیر فیلم هاشم بی تاثیر نبوده البته


خوب و اما سه نفری که اینوایت میکنم ! :

1- نگار ( در این باره خیلی کنجکاوم بدونم چیا رو انتخاب میکنه ! ) @Lady.of.Shades


2- اعظم ( تقصیر خودش بود هی تو یاهو میگفت دارم لواشک میخورم دهنم آب افتاد دیگه ! ) @azam

2- فسیل ..... چیزه ..... ینی ببخشد محمد حسین ..... نمیدونم چرا ولی به ذهنم رسید محمد حسین چون علاقه ی خاصی به فلسفه و اینا داره شاید چیزای جالبی معرفی کنه @smhmma

اونایی که دعوت شدن میتونن پست بدن فقط میدونم قانون بدیه ولی شرمنده دیگه

عاقا اونایی رو که دعوت میکنید یاد کنید
همچنین اول پستتون بنویسید کی دعوتتون کرده ...... اولش راحته ولی بعدا که شلوغ بشه سخت میشه !

منم شرکت میکنم جالبه
اینم 5 تا کتابه من
جنگ و صلح از تولستوی:
یه کتابه در مورد جنگ ناپلعون بناپارت با روسه و نحوه دفاع از اون یه داستانه کلاسیک بسیار زیبا که شخصیتای مختلفی داره و داستان یجوری فلسفی هست هست
لولیتا : داستان یه پیر مردی میشه گفت هست که پروفسوره و ناپدریه یه دختری هستش که عاشق دختر کم سن و سالش میشه داستان زوایای مختلفی رو دنبال میکنه غم عشق زیبایی شکست نفرت مبارزه داستانی که جزو بهترین کتابای قرن شناخته شده
کوری : از سارماگو داستان مردمی رو نشون میده که مثل خودمونن ادمای معمولی بعدش یه دفعه همه کور میشن به جز زن پزشک برای دیگران همه جی یه هاله ی سفید میشه نمیشه کله داستانو گفت ولی نشون میده ادما بعد از پدید اومدن یه حادثه دردناک یه مریضی چه تغییراتی درشون رخ ادمایی که انسان بودن ولی بعضیاشون انسان بودنه خودشونو فراموش میکنن واقا زیباست ولی یکم متناش سنگینه خخخ
ابله: از داستایوفسکی یکی از زیباترین و سنگین ترین کتابایی که تا به حال خوندن واقا قشنگ داستان یه ادمی رو میگه که یه بیماری داره و تا اخر داستانم داره و بیشتر مدت بین بجه ها بود با بجه ها بودن باعث شدن عین بجه ها بشه ینی کسایی که قبل و احساس و روح پاکی دارن دروغ نمیگن کسیه که ادما وقتی میبیننش عاشقش میشن و همه اولش فکر میکنن یه ابله یا دیوونه بیشتر نیست و بقیه ماجرا که نمیخوام همه رو لو بدم
و اخرین کتابم زورف بالسامو و غرش شیطان از الکاسندر دومای پدر هستش که داستان انقلاب فرانسه رو به زیبایی هر جه تمام تر تعریف میکنه انقلاب فرانسه برا من همیشه جالب ترین و جذاب ترین انقلاب بوده با تمام داستانای فرعیش و بهترین کتاب تاریخی عشقی و رمانی در این زمینه همین کتاب هستش
سه نفری که دعوت میکنم
حانیه که همیشه انتخاب اولمه @Hermion
فاطمه یه معاون میخوام بدونم با روحیه لطیفش خخخخخخخخ چجور کتابایی براش مهم بودند تا الان @Fateme
و اخرین نفر که لیلا رو دعوات میکنم ببینم با اینهمه درس خوندن 5 تا کتاب مهم تو زندگیش بوده خونده باشه خخخخخخخخ @Leyla

بنده به وسیله ی محمدمهدی دعوت شدم!

عجب چیز خفنیه!
خخخخخخخ محمدمهدی لواشکش خیلی خوشمزه ست!
هممم حالا من 5 تا کتاب تاثیر گذار از کجاااا پیدا کنم....
آهان، فعلا همینا به ذهنم میرسه: (این کتابا هیچ گونه ترتیبی نداره!)
1. کلبه ی عمو تم: نویسنده ش خانم هریت بیچر استوه. این یکی از شاهکارترین کتابایی بود که تا به عمرم خوندم.
درمورد زمان برده داری در قاره ی آمریکاست و چگونگی زندگی بردگان سیاهپوست میپردازه.شخصیت اصلی کتاب برده ای سیاه به اسم تم ـه. این شخص با اینکه از همسر و خونواده ش جدا میشه و به دلیل بدهکاری صاحبان قبلی خودش به فروش میرسه، تا آخر عمر به اربابان جدید خودش وفادار میمونه و در این مدت با وفاداری و خلوص نیت زجرای زیادی میکشه و در آخر هم بر اثر کار زیاد و ظلم آخرین ارباب خودش در یک بیماری میمیره.

2. ابلیس: نوشته ی استفن کینگ.
و خلاصه: ویروسی در سطح زمین پخش میشه که حدود 99 درصد میمیرند و به چگونگی زندگی اون یه درصد باقی مونده میپردازه. افراد باقی مونده به دو دسته تقسیم میشند، و به درگیری های بین شون پرداخته میشه. این مثل یه جنگ میمونه بین خیر و شر. داستان خیلی قشنگی بود، خیلی خوب ضعف ها و قوت های انسان هارو توصیف کرده بود. و پایان قشنگی هم داشت.

3. ندیمه
یک کتاب تاریخی درمورد سه همسر شاه اسماعیل صفویه. زنان شاه اسماعیل در موقع جنگ شاه و در جنگ همراهی میکردند که در یکی از جنگ ها یکی از همسران شاه اسماعیل کشته شده. و در جنگ چالدران دو همسر شاه اسماعیل به همراه چند تن زن جنگجوی ایرانی به اسارت گرفته میشند. یکی از همسران شاه، میتونه بعد از اسارت موفق میشه که به ایران باز گردد و اون یکی همسر شاه هم تا مدت طولانی ای در دربار عثمانی اسیر بوده و اون خانم هم موفق میشه بعد شورشی که برعلیه شاه عثمانی به راه میندازه به ایران برگرده.

4. استاد عشق: زندگی دکتر حسابی پدر علم فیزیک و مهندسی نوین در ایران به زبان پسرشون ایرج حسابیه.

کتاب ارزشمند "استاد عشق " را فرزند ایشان ایرج حسابی در شرح حال پدر به رشته تحریر درآورده اند.کتابی که خواننده متحیر از اینهمه شدائد و سختی هایی که حضرت استاد حسابی (اعلی الله مقامه) با صبری ایوب وار و تحملی شگرف و با پشتکاری وصف ناشدنی پشت سر گذاشته و در اکثر علوم زمان استاد مسلم شناخته شد. ایشان تنها شاگرد اینیشتین اعجوبه علم فیزیک جهان به شمار می رود و تئوری " بینهایت بودن ذرات" را به راهنمایی اینشتین به نام خود به ثبت می رساند. آنچه که از این کتاب مهم است که هر خواننده ای به دان توجه کند . درسهای فراوانی است که استاد در لحظه لحظه خود برای جوان ایرانی دارد و چقدر این درسها برای جوانان امروز ما حیاتیست.

(خدا پدر و مادر و خواهر و عمه ی گوگل و بیامرزه! نور به قبرشون بباره! حال نداشتم خودم بشینم واسه این خلاصه بنویسم!)

ای خدااا، من مغزم دیگه یاری نمیکنه! محمدمهدی هم داره غر میزنه که زودباش من خوابم میاد!
آهان، به خاطر آوردم! (البته با تقلب! )

5. دا : خاطرات خانم سیده زهرا حسینی به اهتمام سیده اعظم حسینی

با آغاز جنگ، زهرا حسینی که در آن هنگام دختری هفده ساله بود،‌ خود را در وسط ماجرا یافت. همین که اعلام کردند جسد شهدا در گورستان روی زمین مانده است، به یاری غسالان شتافت و با شهامت و مقاومت روحی کم‌نظیری در کار غسل و کفن و دفن شرکت کرد. به کارکنان گورستان غذا رساند، مردم را برای این کار بسیج کرد، امدادگری آموخت و در هر کاری که پیش می‌آمد، از امدادگری، زخم‌بندی، حمل مجروحان، تعمیر و آماده‌سازی اسلحه، پخت و پز و توزیع امکانات فعالیت داشت. تنها هدفش این بود که مفید باشد و به مردم خدمتی بکند. پدر و برادرش در جنگ خرمشهر شهید شدند و او با دست خود آنان را در گور نهاد. خواهر کوچک‌ترش را در کارها شرکت داد. در جریان دفاع از خرمشهر مجروح شد و ترکشی در نخاع او جای گرفت که پس از آن همیشه با اوست و ناگزیر از تحمل عوارض آن است. با این حال، او از پای ننشست و پیوسته کوشید تا در خدمت جبهه و جنگ یا مردم جنگ‌زده باشد.

گزارش حسینی از جنگ بی‌نظیر است، و به هیچ یک از کتاب‌های متعددی که ایرانیان و خارجیان درباره جنگ نوشته‌اند، شباهتی ندارد. خواننده ممکن است با اعتقادات حسینی مخالف باشد و حتی او را دختری عامی بداند که طوطی‌وار چیزهایی را باور کرده است و تکرار می‌کند. ولی باید ابله یا مغرض باشد که درباره گزارش او از وقایع تردید کند. این گزارش حقیقی و دست اول از سبعیت از یک طرف و مظلومیت و بی‌پناهی از طرف دیگر است. در آن، چنان صحنه‌هایی از ایثار و شور ایمان به چشم می‌خورد که قلب را می‌لرزاند.انسان از خواندن این کتاب و اندیشیدن به کسانی که گزارش کارهایشان در آن آمده است ـ انسان‌های معمولی، کم‌سواد یا بی‌سواد، دارا یا ندار اما بی‌ادعا، با‌ایمان و پاکباز ـ به راز ماندگاری ایران پی می‌برد.

(با تشکر از گوگل )


و سه نفری که دعوت میکنم:
1. شاعر عزیز. خیلی کنجکاوم که بدونم چه کتابایی و انتخاب میکنه @شاعر @
2. لیلی (یه نفر این پشت هی بهم میگفت که تورو دعوت کنم!) @Nightsky @
3. میخواستم پیام و دعوت کنم که انگار خودش خودشو دعوت کرد! خب برادر من همینایی که نوشتی کافیه نمیخواد دوباره قرارش بدی! @pmirzad @

خو تا محمدمهدی منو نکشته من این پست و ارسالش کنم!

با سپاس از عظم و محمد مهدی عزیز

بریم سر کتاب ها

1: صدسال تنهایی مارکز خیلی خیلی دوستش دارم دوبار خوندمش

در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شده‌است که نسل اول آن‌ها در دهکده‌ای به نام ماکوندو ساکن می‌شود.

ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیت‌های داستان به جادویی شدن روایت‌ها می‌افزاید.صعود رمدیوس به آسمان درست مقابل چشم دیگران کشته شدن همه پسران سرهنگ آئورلیانو بوئندیا که از زنان در جبهه جنگ به وجود آمده‌اند توسط افراد ناشناس از طربق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علامت صلیب داشته و طعمه مورچه‌ها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسولا از این موارد است.

2: پاییز پدرسالار این یکی هم مال مارکز اولش زیاد برام گیرایی نداشت ولی بعدش عالی شد

داستان کتاب به وقایع تاریخی دوران دیکتاتوری فرانسیسکو فرانکو در اسپانیا، آناستازیو سوموزا، و رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن بسیار نزدیک است.

3: دیوان فروغ فرخزاد این دیگه تعریف نداره عالیه بخدا

که مجموعه اشعار فروغ فرخزاده

4: همه آثار صادق هدایت اما یکیشون رو اسم میبرم سک ولگرد

سگ ولگرد نام داستان کوتاهی از صادق هدایت است. این داستان تراژدی از زندگی مشقت بار یک سگ ولگرد در ورامین است.

نویسنده در این داستان اعتقادات جاری جامعه را در قالب داستانی تأثرانگیز و دردناک به تصویر کشیده و مورد نقد قرار می‌دهد.

5 : شازده کوچولو نوشته آنتوان دو سنت اگزوپری البته نوار قصه اش رو شنیدم با صدای گرم شاملو این هم خلی عالیه

سال ۱۹۳۵، هواپیمای سنت اگزوپری، که برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش می‌کرد، در صحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شد و به ناچار در همان جا فرودآمد. همین سانحه دستمایه الهام شازده کوچولو شد که در آن شخصیت قهرمان داستان، خلبانی بی‌نام، پس از فرود در بیابان با پسر کوچکی آشنا می‌شود. پسرک به خلبان می‌گوید که از اخترکی دوردست می‌آید و آنقدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم می‌گیرد برای اکتشاف اخترک‌های دیگر خانه را ترک کند. او هم‌چنین برای خلبان از گل سرخ محبوبش می‌گوید که دل در گرو عشق او دارد، از دیگر اخترک‌ها تعریف می‌کند و از روباهی که او را این جا، روی زمین، ملاقات کرده است. خلبان و شازده چاهی را می‌یابند که آنها را از تشنگی نجات می‌دهد اما در نهایت شازده کوچولو خلبان را در جریان تصمیم خود قرار می‌دهد و می‌گوید تصمیم گرفته به اخترک خانه‌اش بازگردد.

بازهم سپاس

منم میخوام از

1: @shery @

2: @feel @

3: @master @

بیان بگن چه کتاب هایی روشون تاثیر گذاشته

آرزویه بهترین ها برای همه

ممنون پسرم خیلی تاپیک خوبیه
درمورد دعوتت هم واقعا ممنون

راستش من بیشتر کتاب هایی که می خونم بعد یه مدت یادم می ره و تنها اگر دوباره بهش اشاره کنن یادم میاد
اما چندتا کتاب می گم ایشالا که مفید باشه

1-آیا بطلمیوس تاس می ریخت؟!

نویسنده ی این کتاب مهدی حسینی هست و یه داستان دانشجویی هست
فک کنم 12 ساله که بودم خوندمش
درواقع اون زمان روی زندگی من تاثیر بسازیی داشت و باعث شد تفکرم یه جهش بزرگ داشته باشه(حداقل از دید خودم)
این کتاب رو برای داده بودن به دانشجو ها که بخونن(از خواهرم که اون موقع اول های دوره دانشجویش بود گرفتمش)
در هرصورت من به جای خواهرم این کتاب رو شروع کردم به خوندن و به سرعت جذبش شدم
کتاب که چه عرض کنم کتابچه هست خیلی کوچیک با صفحات کم اما خیلی جالب
هرچند کتاب کوچیکی بود ولی وقت زیادی گرفت خوندنش چون خیلی جاهاش تامل می کردم و می نشستم فکر می کردم
کلا یه داستانی هست درمورد سه تا دانشجوی خوابگاهی که یکیشون کلا وجود خدا رو نفی می کنه
یه دانشجو که خیلی خشکه مذهب هست و به هم خوابگاهیش دست نمی زنه که نجس نشه(براساس این حکم که کافر نجسه)
یکی از اونا هم به شک افتاده و وجودش پر از شکه
بین اون سه نفر اونی که شک کرده می ره دنبال اینکه ببنه خدایی هست یا نیست
اون دو نفر دیگه هم روی اعتقاد خودشون پافشاری می کنن
خلاصه در حین همین که می ره دنبال اینکه ببینه خدایی هست یا نه وقتی داشته با حاج اقای مسجدشون (نماد یه ادم متعصب و کوته فکره در داستان)صحبت می کرده با یه دانشجوی دیگه به نام مرتضی اشنا می شه
و از اینجا هست که داستان تغییر می کنه و مرتضی می شه مشکل گشای این سه هم خوابگاهی

این کتاب بسیاری مفهومات عمیق و در عین حال بسیار ساده ی فلسفی و عرفانی داره
خیلی از اصول فلسفه رو می تونید توی همین رمان کوچیک یاد بگیرید اونم در قالب داستان
اگر با دقت بخونیدش دیدتون به دنیا عوض می شه خیلی عمیق تر می تونید به مشائل زندگی نگاه کنید
اما اگر و فقط اگر درست این کتاب ساده رو بخونید


2-ارباب حلقه ها

دیگه توضیح نمی خواد ولی کتاب خیلی جالبی بود
کتابی بود که کاملا یک دنیای دیگه درش خلق شده و مثل دیگر کتاب ها فقط دنیای کوچیک و محدود به ماجرای داستان نیست
هرچند این کتاب فقط از نظر اینکه خیلی عالی یک دنیا درش خلق شده و یک داستان عالیه و یک دنیای منظم و فوق العاده هست برای من شاهکاره وگرنه مفهومات عمیق خیلی زیادی نداره و اینا(یا حداقل من نفهمیدم)
اما درکل یه کتاب عالیه

3-شمشیر حقیقت

جدای از ماجرای خیلی جالب و زیبا چنتا فاکتور برای این انتخاب داشتم
یکی حجم بسیار زیاد این مجموعه چه از نظر تعداد جلد ها(12 تا) چه از نظر صفحات هر جلد.کلا کتاب بالای 500 صفحه خیلی خوبه
دوم قوانین جادوگری که در کتاب مطرح می شن خیلی جالبن و مفهومات بسیار زیادی در خودشون دارن که واقعا ادم لذت می بره.خیلی هوشمندانه هستن و در طول داستان هم می شه خواننده از کتاب تجربیات زیاید کسب کنه
هرچند خیلی قسمت های داستان تفکر نویسنده در تضاد با تفکر من بود اما خیلی نکات جالب هم داشت که ادمو به فکر وا می داشت و می تونست خیلی مفید باشه


والا در مورد اون دوتا کتاب باقی مونده فعلا نظری ندارم چون هرچی فک می کنم یادم نمیاد چه کتاب هایی خوندم و کدوماش قشنگ بودن
هرچند چنتا کتاب خیلی خوب وجود دارن که واقعا تحسین برانگیزن
مثلا کتاب بینوایان که دو به شک هستم درموردش یا کتاب کلبه ی عمو تم که قسمتیشو خوندم برای همین معرفیش نمی کنم وگرنه مطمئنم حتما جاش توی لیستم بود
اینقدر درمرودش می دونم و ازش خوندم که بدونم کلبه ی عمو تم چیزیه که نباید از دست داد ولی خودم کامل نخوندمش
کتاب استاد عشق هم که اعظم گفت توی نظرم بود ولی چون می دونم ایرج حسابی خیلی در مورد پدرش اغراق هم کرده و درواقع پدرش رو یه قدیسه جلوه داده معرفی نمی کنم هرچند به نظرم هنوز هم خیلی کتاب قشنگی هست و دکتر حسابی هم واقعا انسان معرکه ای بوده
یه کتاب دیگه هم که پیام گفت و بازم بهش فکر کردم کتاب کوری بود که واقعا قشنگه اما یه سری مشکلات هم داره و یه جوریه که افراد مختلف می تونن مفومات مختلفی رو ازش استنباط کنن که اون مفهومات و اون پیام های داستان می تونن خیلی متفاوت باشن و بعضا حتی اشتباه.داستان هم جوری نیست که یکی بشه گفت کدوم یکی از این مفهومات منظور نویسنده بود و بر دیگران برتری داره
کلا یکم ادما رو می تونه سردرگم بکنه هرچند واقعا کتاب عالی هست.
این کتاب هایی که این اخر کار گفتم و جز 5 تا کتابم نبودن همشون از اون کتاب هایی هستن که به این فکر کردم که بزارمشون توی این لیست 5 کتابی و هرکدوم به دلیلی نمی تونستن اونجا قرار بگیرن
محمد مهدی بازم ممنون و بعدا ایشالا اون دوتا کتاب دیگه باقی مونده رو هم معرفی می کنم

اونایی هم که دعوت می کنم @JuPiTeR @ @Hermion @ @Fateme @

توسط شاعر عزیز دعوت شده ام.

1.عقاید یک دلقک
از بین کتاب های "هایریش بل"، این نویسنده ی آلمانی میشه گفت معروفترین کتابش هست. کل زمان داستان یک صبح تا غروب شخصیت اصلی که یک دلقکه هست. حال و فضای کتاب همچون دیگر کتابهای بل، جامعه و سیاست آلمان در حین و بعد جنگ جهانی دوم می باشد. توصیفات فوق العاده و حس نزدیکی و همدلی با شخصیت اصلی می تونه از بارزترین خصوصیات این کتاب باشه.

2.بیلیارد در ساعت نه و نیم.
کتابی دیگر از هایریش بل. هر چند این نویسنده کتابهای بسیاری (فکر کنم بالغ بر 15) نوشته اما این کتاب در کنار عقاید یک دلقک به نظر شخصی بنده از بهترین کارهاشه. استفاده از سبکهای بدیع و ماهرانه ی روایت که باز در بقیه کارهای این نویسنده مشهود هست، به نظر من به حد اعلای خودش می رسه.

3.داستان
به قلم "رابرت مک کی". مختوای کتاب درباره ی داستان نویسی و فیلم نامه نویسی است. اما ویژگی کتاب به این است که به داستان نه به عنوان یه فرمول یا ساختار اسکلتی، بلکه به عنوان یه روح و استعاره ای از زندگی نگاه کرده. علاوه بر آن، گاهی نکاتی در آن ذکر و توضیح داده شده که عملا به زندگی و بحث حقیقت بر می گرده. ((مگر نه این که داستانها حقیقی اند)) شاید ارزشمندترین چیزی بود که در این کتاب فهمیدم.

4.انجمن شاعران مرده
نوشته ی کلاین بام. که البته فیلم آن هم با بازیگری رابین ویلیامز ساخته شده. با این که این کتاب رو در سن نوجوانی خوندم، اما از کتاب های تاثیر گذار بود. داستان معلمی ایه که وارد یکی از سخت گیرانه ترین مدارس شبانه روزی آمریکا میشه، و قواعد و اصول آن را بر هم می زند.

5.نظم اشیا
یک کتاب کاملا فلسفی از میشل فوکو که درباره ی زبان، و ارتباط آن با حقیقت است. می گویند فوکو "تبارشناس" است. در طول کتاب فوکو افکار و باورهایی را که در طی زمان توسط اشخاص سرشناس دوران خود مطرح شده اند را مطرح و نقد می کند.
@the ship @ @shayan23 @ @آرمیتا37 @

ممنون شاعرعزیز ......



خوب کتاب هایی کخ رو من خیلی اثر گزاشتن بیشترشون مال دوران راهنمایی یا اوایل دبیرستانم بودن ولی قشنگ یادمه کدوماشو بیشتر از همه دوست دارم
کتاب هایی رو من خیلی تاثیر میزارن که طولانی و مجموعه ای باشن اولین مجموعه ای هم که خوندم





مجموعه ی ان شرلی بود عاشقشم مخصوصا سه جلد اخر که وارد داستان بچه هاشون میشه مخصوصا
کوچیک ترین دخترش ینی واقعا بهترین مجموعه ی زندگیم بوده و خواهد بود ....

نويسنده: لوسي مادمونت گومري
مترجم: سارا قدياني
ناشر: قدياني

خلاصه و تشریح : قرمز دردسر ساز آني شرلي دختركي كك مكي است كه موهاي سرخي دارد و در يتيم‌خانه بزرگ شده است، او باهوش است، قوه تخيل بي‌حد و مرزي دارد و با اميد و پشتكار و مهرباني‌هاي ساده‌اش، سعي مي‌كند زندگي جديدي را آغاز كند. هر چند براي ورود به اين دنياي تازه بايد سختي‌هاي بسياري را پشت سر بگذارد، ولي آينده در نظرش آن قدر زيبا و اميد بخش است كه براي رسيدن به آن، با هر مشكلي كنار مي‌آيد و با هر شرايطي سازگار مي‌شود. شايد به نظر خيلي از اداما رنگ قرمز قشنگ باشه اما به نظر ان شرلي يا همون اني شرلي رنگ قرمز اصلا هم قشنگ نبود بلكه بيشتر دردسر ساز بود. ان شرلي كتابيه كه بوسيله ي خانم مونتگمري نوشته شده ودر انتشارات قدياني در هشت جلد به چاپ سيده است. اين كتاب داستان دختري يتيم به نام ان شرلي رو كه به سرپرستي دو فرد به نام ماريلا و متيو در مياد و ماجرا هايي كه به اين دختر مربوط ميشه رو بازگو ميكنه. دره رنگين كمان نام محل مورد علاقه" فرزندان آني براي بازي است. به همين سبب، داستان‌ها هم در مورد فرزندان آني است. كشيش جديدي به گلن سنت مري ميايد. او چهار فرزند دارد و همسرش را از دست داده. او دو پسر به نام كارل و جرالد و همين طور دو دختر به نام فيت و اونا دارد. اين چهار نفر با فرزندان آني دوست مي‌شوند و اتفاقات جالبي را شكل مي‌دهند....



فهرست
آني شرلي در گرين گيبلز
آني شرلي در اونلي
آني شرلي در جزيره
آني شرلي در ويندي پاپلرز
آني شرلي ريلا در اينگل سايد
آني شرلي در خانه روياها
آني شرلي ريلا در اينگل سايد ( بهترین مجموعه است وبهترین جلداش ایناست )
آني شرلي دره رنگين كمان

....................................


مجموعه بعدی کاملا ایرانی و فرهنگی هست
مجموعه فرهنگ افسانه های مردم ایران یادمه موقعی که اومده بود بالای ۳۰ جلد قطور بود که همشون جلد های رنگی داشتن و تو کتاب فروشی ها مثل مداد رنگی چیده بودنشون از ابی روشن تا پر رنگ یا نارنجی بگیر تا فرمز فوق العاهد بود
اوایل رنگشون جزبم که یادمه رنگ صورتیشو بر داشتم ولی بعدش واقعا جالب بود مجموعه ای بی نظری که پر از داستان های کوتاه خنده دار و جزابن .......
که الان این مجموعه ی رنگی جزوی از کتاب خونه خوشگلمن خخخخخ

توضیحات :

این مجموعه کتاب که شامل افسانه های ایرانی از سراسر کشور است، در طی ده سال فعالیت ما در کتابخانه های روستایی، پرخواننده ترین مجموعه بوده است. تقریباً تمام کتابداران یک جلد یا داستانی از این کتاب ها را ارزیابی کرده اند و همه می گویند که اعضای کتابخانه از هر گروه سنی کتاب های این مجموعه را به امانت می گیرند و در بسیاری از موارد خود کودکان بعضی از داستان های این مجموعه را برای خواندن در جمع پیشنهاد کرده اند.
در زیر تجربۀ دو کتابدار، خانم برزگر و خانم برهانی، را از جمع خوانی این کتاب ها می خوانید:• یک روز بچه های کلاس چهارم به کتابخانه آمدند و به من گفتند:«خانم معلممان به ما گفته داستان تخیلی بنویسید.» و من به آن ها کتاب فرهنگ افسانه ها را معرفی کردم و یکی از داستان های آن کتاب را برایشان خواندم و آن ها خیلی خوششان آمد و هرکدامشان یک جلد را به امانت گرفت.


..................
کتاب صمد بهرنگ اخ که چه قد خوندن این کتاب با هندونه خوردن مزه میده هنوز که هنوزه روزی که شروع کردم این کتابو خوندن یادم هست .........
تو نوشتاری و نویسندگی بسیار کمکم کرد البته اضافه کنم همون مجموعه ی ان شرلی منو تشویق به نوشتن کرد .....

که فک نکنم صمد بهرنگ نیازی به معرفی داشته باشه

............
یادمه برا کنکورم مامانم کتب غیر ممکن ممکن است و بهم معرفی یه جلد خیلی قدیمی داره که نمیدونم چاپ جدید هم داره یا نه ولی واقعا نثر زیبایی داره و تاثیر عمیقی ر وادم میزاره طوری که واقعا به فکر فرو میری



.................
واما اخری میدونم سال اول دبیرستان اینو خوندم کتابی هست به اسم ارواح قدیم که واقعا کتاب معروفیه و اجازه ی چاپ دیگه نداره و مثل کتاب مجمد پیغمبری که باید از نو شناخت کتاب ممنونعی هستش و پیدا کردنش
پیگرد بد جوری قانونی داره .....

در باره ی سفر روح و ابعاد مختلف زدنگی پس از مرگ حرف میزنه یه جورایی سوال های ذهنی اشخاص با خوندن این کتاب بر طرف میشه ...





واماااا کی رو تگ کنیم ؟
من سینا رو @snap
تهمورث @Angel of Death
وووووووووووووووو ووووووووووووو
خدایا نریمان وبه چالش میکشممممم اونم فقط به خاطر اون فیلمی که فرستادی ..................خخخخخخخخ
@NaRiMaN

مهدی خودت تگشون کن به من چه ....(بیخال جان من )

خیلی ممنون محمد مهدی برای دعوتت
@

m.mahdi

گفتم واقعاً سخته انتخاب کردن... ولی خب، بدون هیچ ترتیب خاصی (:D ) شروع می نمایم :D

1- آتش بدون دود، نادر ابراهیمی.

یه مجموعه ی هفت جلدی از یه نویسنده ی ایرانی ئه. در مورد دو تا قبیله ی ترکمن ئه و داستان هاشون رو روایت می کنه. سه جلد اول قبل از انقلاب چاپ شده، ولی چهار جلد بعدی که بعد از انقلاب منتشر شدن در مورد یه شخصیت به نام آلنی آق اویلر ترکمن، همسرش و تلاش هاشونه. فوق العاده ست این کتاب. حرف های آلنی و مارال و حرکت های تقریباً تمام شخصیت های کتاب خیلی روی من تاثیر گذاشت.
به شخصه نثر ابراهیمی رو هم خیلی دوست دارم و از خوندن همه ی کتاب ها لذت بردم

2- فرنی و زویی، جی دی سیلینجر.

نمی دونم چی باید توضیح بدم در مورد این کتاب، برای همین فقط یه توضیح کپی می کنم براتون

کتاب شامل دو داستان مرتبط با هم از خانواده گلاس است. خانواده ای خاص شامل پدر (لس , که هیچگاه با هیچ مشکلی خود را درگیر نمی کند) مادر (بسی , برعکس پدر) و هفت فرزند آنها : سیمور , بادی , بوبو (دختر) , والت و بیکر , زویی , و کوچکترین دختر فرنی. همه این فرزندان به نوعی , سطح هوشی بالایی دارند و همه آنها در کودکی به دلیل اطلاعات عمومی بالا و سرعت انتقال خوب , پای ثابت برنامه رادیویی "کودک حاضر جواب" بوده اند. انبانی از دانستنی ها را با خود حمل می کنند اما احساس خوشبختی ندارند. در زمان وقوع این دو داستان (سال 1955) هفت سال از خودکشی سیمور و ده سال از شهادت والت در جنگ جهانی دوم گذشته است. سیمور به عنوان فرزند ارشد و به نوعی مرجع همه فرزندان ,حضورش همچنان حس می شود.

موضوع اینه که فرنی تقریباً حس می کنه از همه چیز متنفره... حالش بد می شه و بر می گرده خونه. قسمت اول کتاب در مورد واکنش فرنی به همه چیزه، قسمت دوم حرف های بردار کوچیک ترش، زویی با مادرشونه در حالی که مادره داره با زویی حرف می زنه تا راضیش کنه با فرمی حرف بزنه و حالش رو بهتر کنه، و قسمت آخر حرف های این خواهر و برادره.
من آخرای این کتاب واقعاً کمی داشتم می لرزیدم. کتاب فوق العاده ایه.

3- The Fault in Our Stars از John Green.

کتابش به خودی خود شاید خیلی خیلی تاثیر گذار نباشه، ولی باعث شد من یه مدت به خیلی چیزها فکر کنم. اول از همه خب مرگ...
داستان در مورد یه دختر سرطانی به نام هیزله. هیزل خودش هم می دونه که بیشتر از چند سال زنده نمی مونه و مادرش بعداز یه مدت تصمیم می گیره که هیزل افسرده شده. از دخترش می خواد بره توی یه گروه بچه های سرطانی شرکت کنه و اونجا هیزل با آگوستوس آشنا می شه...
یه کتابی هست، یه کتاب نانوشته و تخیلی که آقای گرین در موردش توی این کتاب صحبت می کنه. An Imperial Affliction - که فقط امیدوارم درست تایپش کرده باشم - که کتاب مورد علاقه ی هیزله و در مورد یه دخر سرطانی دیگه ست، به نام آنا. یه تیکه که خیلی دوست داشتم این بود که اون کتاب، وسط یه جمله تموم می شده و خیلی باعث شده بوده هیزل بره توی فکر. یه جمله ی خیلی قشنگ بود که هیزل می گفت، اونم این بود:
“That’s part of what I like about the book in some ways. It portrays death truthfully. You die in the middle of your life, in the middle of a sentence”
بیش از حد حرف زدم فکر کنم

4- The House of Silk از آنتونی هوروویتس.

من آخر این کتاب خیلی شیک کتاب رو بستم و یه مدت فقط زل زده بودم به سقف. بعد از یکی دو روز به خاطرش گریه م گرفت. داستان اصلاً گریه دار نیست. به هیچ وجه. ولی در مورد یه موضوعی صحبت می کنه که اگه در موردش فکر کنین خیلی خیلی عمیقه و واقعاً فکر کردن بهش آدم رو تکون می ده. ( همین اتفاق، بعد از دیدن فیلم The Last Enemy به من دست داد. البته فکر کنم مینی سری بود )
خلاصه:

مقدمه ای که در ابتدا به قلم جان واتسون می خوانیم ، غم پنهانی درون خودش دارد . واتسون این داستان را که در دوران سالخوردگیش می نویسد ، به خزانه ی کاکس و شرکا سپرده است تا 100 سال پس از مرگش ، صندوق حاوی متن مورد نظر گشوده شده و این داستان منتشر شود . دلیل این کار ، به قول خودش ، تاثیرات و رسوایی هاییست که ممکن است در جامعه ی آن روز به وجود بیاورد .
در انتهای مقدمه پاراگرافی وجود دارد که تصمیم گرفتم اینجا به آن اشاره ای بکنم :

" به گمانم ، انرژی ام را صرف دلمشغولی های شخصی ام کرده ام . باید هرچه زودتر در پلاک 221 ب. واقع در خیابان بیکر را باز کنم و وارد اتاقی شوم که ماجراهای زیادی از آن جا شروع شد . می توانم اتاق را در ذهنم ببینم ، روشنایی لامپ پشت شیشه و هفده پله که مرا به طبقه ی بالا می رساند . این اتاق چقدر دور به نظر می رسد و چقدر از آخرین باری که آن جا بودم ، می گذرد . بله ، او آن جاست و پیپش را در دست دارد . به طرف من بر می گردد . لبخند می زند . بازی شروع می شود ... "

ماجرای داستان واتسون ، دقیقا پس از داستان " کارآگاه محتضر" 1 اتفاق می افتد ... در روز های پایانی ماه نوامبر سال 1890 . با داستان " مرد کلاه پشمی " شروع می شود اما رفته رفته چنان داستان به مسیر پر پیچ و خم و هیجان انگیزی می رود که هیچ گاه پیش از مطالعه ی کتاب ، نمی توانید آن را تصور کنید .
در انتهای فصل هشتم شور و شوق عجیبی برای ادامه ی داستان احساس می شود و در انتهای فصل دهم به جایی می رسید که کتاب را به سرعت می خوانید و ورق می زنید تا از ماجرا سر در بیاورید ! انتهای فصل پانزدهم هم تقریبا چنین حس و حالی دارد .

5- سه گانه ی سه پایه ها، جان کریستوفر.

این کتاب هم شاید آنچنان به خودی خود تاثیر گذار نباشه. ولی من وقتی بچه بودم به عنوان فکر کنم دومین مجموعه ی داستانی ای که خوندم برش داشتم و اینقدر روم تاثیر گذاشت که هنوز هم به بعضی قسمت هاش فکر می کنم. آخرش... هنوز وقتی به آخرش فکر می کنم به سرنوشت خودمون و جامعه ی بشریت فکر می کنم و اینکه در آخر با این رفتارمون چه پایانی خواهیم داشت...

خلاصه :

سه‌پایه‌ها نام سه‌گانه‌ای علمی تخیلی برای نوجوانان از ساموئل یود (جان کریستوفر) است که در سال ۱۹۶۷ به چاپ رسیده است. این کتاب در زیر سبکپسارستاخیزی داستان جامعه‌ای را روایت می‌کند که توسط ماشین‌هایی غول پیکر به نام سه پایه‌ها استثمار شده است و به شکلی شبیه به قرون وسطی اداره می‌شود.

سه پایه‌ها، برای کنترل مردم، مغز آن‌ها را در سن شانزده سالگی به کلاهک‌هایی مجهز می‌کنند که بر ساختار ذهن انسان‌ها تاثیر می‌گذارد و اغلب آنان را شیفتهٔ خدمت و بردگی برای سه پایه‌ها می‌کند. در آغاز داستان ماهیت سه پایه‌ها مجهول است. عده‌ای آن‌ها را ماشین‌هایی هوشمند می دانند که علیه اربابان سابق خود قیام کرده‌اند. اما گروهی دیگر، اعتقاد دارند که سه پایه‌ها در اصل، وسایل حمل و نقل موجودات فضایی متجاوز هستند.
شخصیت‌های اصلی داستان، ویل، هنری و بینپل که هر سه نوجوانانی بدون کلاهک هستند به علت احساس شک و دوگانگی که در میان همسالانشان فراوان است، تصمیم می‌گیرند از کلاهک گذاری فرار کرده و راهی برای شناخت و مبارزه با سه پایه‌ها پیدا کنند.

الان که بهش فکر می کنم، اگه نخوایم خود داستان رو در نظر بگیریم، خیلی کتاب ها بودن که به خاطر طرز فکر من بهشون روم تاثیر گذاشتن...
نمی دونم واقعاً کیا رو دعوت کنم

@Ginny@ مگه می تونم دعوتش نکنم آخه؟

@Cyrus-The-Great

@DaReN

ممنونم محمد مهدی جان
بله منم به نوبه خودم کتاب معرفی می کنم
1-ملاقات با مرگ(آگاتاکریستی):در اردوگاهی تحقیقاتی در اورشلیم، خانواده‌ای به نام بوینتون اقامت دارند که همسر رئیس خانواده، آقای بوینتون که رئیس این پروژه تحقیقاتی باستان‌شناسی است. رئیس خانواده لیدی بوینتون، زنی مستبد و شکنجه‌گر است که فرزندانش قصد دارند وی را بکشند. اما پیش از آنکه آنان اقدامی کنند، وی به قتل می‌رسد. پوآرو که در زمان قتل در همان‌جا بوده، این ماجرا را پی‌گیری کرده و قاتل را می‌یابد...

هرکول پوآرو برای گذراندن تعطیلات به اورشلیم می‌رود و در هتل سلیمان اقامت می‌کند و در شب اول اقامتش از پنجره‌ی مجاور چیزی می‌شنود که توجه‌اش را جلب می‌کند. یک نفر با صدایی یواش و مرموز می‌گوید: "ولی باید او را بکشیم. می‌فهمی؟" پوآرو اول گمان می‌کند این جمله بخشی از اجرای نمایشنامه یا داستانی است. ولی بعد متوجه می‌شود که گوینده این جمله را با غیظ و هیجان عجیبی ادا کرد.
از دیگر میهمانان هتل، دکتر تئودور ژرار است که یک روان‌شناس معروف فرانسوی است و سارا کینگ که دانشجوی پزشکی انگلیسی است و تعطیلاتش را در ارض موعود می‌گذرانده و مهمتر از همه طایفه بوینتون که بزرگ خانواده آنها خانم بوینتون است، زنی خودخواه و سلطه‌جو که دکتر ژرار او را کابوس زنانگی می‌داند. خانم بوینتون که زنی است چاق و خیکی، یک گوشه نشسته و از حرکت عاجز است - و بی‌شباهت به مجسمه کج و کوله بودا نیست - و مثل عنکبوت گنده‌ای است با یک تار بزرگ. قربانیان او فرزندان و بستگان سببی‌اش هستند که همه اسیر بیرحمی و سلطه‌جویی و شرارت اویند. تاثیر ناگوار اخلاق او را در رفتار فرزندانش بخوبی می‌توان دید که همه آشکارا یا نهان از او متنفرند.
اعضای خانواده به قصد دیدار از شهر باستانی پترا از اورشلیم خارج می‌شوند. خانم بوینتون بر خلاف انتظار به فرزندانش اجازه می‌دهد بدون او بروند و همه از این لحاظ تعجب می‌کنند. ولی وقتی برمی‌گردند، خبر وحشتناکی می‌شنوند ...

2-کتاب گورستان(نیل گیمن):

افراد خانواده پسری 18 ماهه به قتل می رسند و او تاتی کنان سر از قبری متروک در می آورد. پسرک در میان ارواح گورستان بزرگ می شود و مهارت های عجیبی کسب می کند. اما حالا خطر واقعی نه در دنیای مردگان، که در میان زنده ها در کمین اوست...(از این خیلی حوشم اومد)

3-مردی که می خندد(ویکتور هوگو):مردی که می‌خندد (به فرانسوی : L’Homme qui rit) نام رمانی از ویکتور هوگو نویسنده و شاعر فرانسوی است. ویکتور هوگو این رمان را در بروکسل نوشت و آن را در سال ۱۸۶۹ منتشر کرد. داستان کتاب در اوائل قرن هجدهم و در انگلستان روی می دهد.
کتاب روایت کودکی است که توسط کومپراچیکوها یا همان خریداران بچه معلول شده است و با زخمی که بر صورت دارد گویی همیشه می‌خندد. دوره‌گردی کودک را می یابد و با وی یک گروه نمایش خیابانی راه‌اندازی می‌کند.
از این اثر ترجمه‌های متعددی به فارسی موجود است.

4-جیمز و هلوی غول پیکر(رولد دال)(جیمز هنری تروتر، پسری چهارساله و معمولی، زندگی خیلی خوبی دارد، اما ناگهان یتیم می‌شود، برای این که یک کرگدن که از باغ وحشلندن فرار کرده (و با اینکه کرگدنها گیاهخوار هستند، ناگهان پدر و مادرش را می‌خورد.) برای همین مجبور می‌شود با دو عمه اش سپایکر و سپونژ زندگی کند که همیشه او را آزار و شکنجه می‌دهند. سه سال بعد، موقعی که دارد در جنگل هیزم می شکند، با مرد غریبه‌ای ملاقات می‌کند که از بدبختی‌های جیمز خبر دارد و به او کیسه کوچکی از عناصر مورد نیاز برای ساختن یک معجون جادویی می‌دهد که با خوردن آن‌ها جیمز به ثروت و خوشبختی و ماجراهای جالب می‌رسد. اما کیسه از دست جیمز می افتد و بلورهای سبز درون آن در زمین محو می‌شوند. اما بعد یک درخت هلو در آنجا سبز می‌شود و هلوی عظیمی از آن در می‌آید. عمه‌ها قصد دارند با نمایش دادن هلو پولی به جیب بزنند، اما یک شب جیمز از سوراخی در هلو به داخل می‌رود و با چندتایی جک و جانورهایی مثل هزارپا و ملخ و کفشدوزک و کرم ابریشم ملاقات می‌کند که هم قد او هستند. بعد هلو با کمک هزارپا از درخت جدا می‌شود و در اقیانوس اطلس می افتد. این یاران سوار بر هلو عازم نیویورک می‌شوند تا زندگی تازه‌ای را شروع کنند و ماجراهای شگفت انگیزی را از سر می‌گذرانند.)

5-جن(آلن رب گریه)

مایهٔ رمان از هر مقولهای که باشد به نظر میرسد با تمامی انسانیت سر و کار دارد: با عشق و ترس، مکان و زمان، سکوت و مرگ،و غیره.اینها عنصرهای هر شکل از زندگی است. آگاهی از این عناصر به آگاهی از خود مربوط است و این عمل محدود به رمان نویسان نمیشود. تکنیکهای رمان، چیزی نیست مگر شکلی که رماننویس ابداع میکند.تا به آنچه نخست به نظر میرسید با تجزیه و تحلیل سر ناسازگاری دارد، تجسم و ثبات و نظم میدهد.

اینم بگم که هر پتج کتاب رو خوندم و فوق العادن از همتون هم تقاضا دارم این کتاب هارو مطالعه کنید

و منم این کسا رو دعوت می کنم
مجید(#pluto )
علیرضا(#cyrus-The-Great)
بنیامین(#BOOKBL)

نوشته اصلی توسط tars15

ممنونم محمد مهدی جان
بله منم به نوبه خودم کتاب معرفی می کنم
1-ملاقات با مرگ(آگاتاکریستی):در اردوگاهی تحقیقاتی در اورشلیم، خانواده‌ای به نام بوینتون اقامت دارند که همسر رئیس خانواده، آقای بوینتون که رئیس این پروژه تحقیقاتی باستان‌شناسی است. رئیس خانواده لیدی بوینتون، زنی مستبد و شکنجه‌گر است که فرزندانش قصد دارند وی را بکشند. اما پیش از آنکه آنان اقدامی کنند، وی به قتل می‌رسد. پوآرو که در زمان قتل در همان‌جا بوده، این ماجرا را پی‌گیری کرده و قاتل را می‌یابد...

هرکول پوآرو برای گذراندن تعطیلات به اورشلیم می‌رود و در هتل سلیمان اقامت می‌کند و در شب اول اقامتش از پنجره‌ی مجاور چیزی می‌شنود که توجه‌اش را جلب می‌کند. یک نفر با صدایی یواش و مرموز می‌گوید: "ولی باید او را بکشیم. می‌فهمی؟" پوآرو اول گمان می‌کند این جمله بخشی از اجرای نمایشنامه یا داستانی است. ولی بعد متوجه می‌شود که گوینده این جمله را با غیظ و هیجان عجیبی ادا کرد.
از دیگر میهمانان هتل، دکتر تئودور ژرار است که یک روان‌شناس معروف فرانسوی است و سارا کینگ که دانشجوی پزشکی انگلیسی است و تعطیلاتش را در ارض موعود می‌گذرانده و مهمتر از همه طایفه بوینتون که بزرگ خانواده آنها خانم بوینتون است، زنی خودخواه و سلطه‌جو که دکتر ژرار او را کابوس زنانگی می‌داند. خانم بوینتون که زنی است چاق و خیکی، یک گوشه نشسته و از حرکت عاجز است - و بی‌شباهت به مجسمه کج و کوله بودا نیست - و مثل عنکبوت گنده‌ای است با یک تار بزرگ. قربانیان او فرزندان و بستگان سببی‌اش هستند که همه اسیر بیرحمی و سلطه‌جویی و شرارت اویند. تاثیر ناگوار اخلاق او را در رفتار فرزندانش بخوبی می‌توان دید که همه آشکارا یا نهان از او متنفرند.
اعضای خانواده به قصد دیدار از شهر باستانی پترا از اورشلیم خارج می‌شوند. خانم بوینتون بر خلاف انتظار به فرزندانش اجازه می‌دهد بدون او بروند و همه از این لحاظ تعجب می‌کنند. ولی وقتی برمی‌گردند، خبر وحشتناکی می‌شنوند ...

2-کتاب گورستان(نیل گیمن):

افراد خانواده پسری 18 ماهه به قتل می رسند و او تاتی کنان سر از قبری متروک در می آورد. پسرک در میان ارواح گورستان بزرگ می شود و مهارت های عجیبی کسب می کند. اما حالا خطر واقعی نه در دنیای مردگان، که در میان زنده ها در کمین اوست...(از این خیلی حوشم اومد)

3-مردی که می خندد(ویکتور هوگو):مردی که می‌خندد (به فرانسوی : L’Homme qui rit) نام رمانی از ویکتور هوگو نویسنده و شاعر فرانسوی است. ویکتور هوگو این رمان را در بروکسل نوشت و آن را در سال ۱۸۶۹ منتشر کرد. داستان کتاب در اوائل قرن هجدهم و در انگلستان روی می دهد.
کتاب روایت کودکی است که توسط کومپراچیکوها یا همان خریداران بچه معلول شده است و با زخمی که بر صورت دارد گویی همیشه می‌خندد. دوره‌گردی کودک را می یابد و با وی یک گروه نمایش خیابانی راه‌اندازی می‌کند.
از این اثر ترجمه‌های متعددی به فارسی موجود است.

4-جیمز و هلوی غول پیکر(رولد دال)(جیمز هنری تروتر، پسری چهارساله و معمولی، زندگی خیلی خوبی دارد، اما ناگهان یتیم می‌شود، برای این که یک کرگدن که از باغ وحشلندن فرار کرده (و با اینکه کرگدنها گیاهخوار هستند، ناگهان پدر و مادرش را می‌خورد.) برای همین مجبور می‌شود با دو عمه اش سپایکر و سپونژ زندگی کند که همیشه او را آزار و شکنجه می‌دهند. سه سال بعد، موقعی که دارد در جنگل هیزم می شکند، با مرد غریبه‌ای ملاقات می‌کند که از بدبختی‌های جیمز خبر دارد و به او کیسه کوچکی از عناصر مورد نیاز برای ساختن یک معجون جادویی می‌دهد که با خوردن آن‌ها جیمز به ثروت و خوشبختی و ماجراهای جالب می‌رسد. اما کیسه از دست جیمز می افتد و بلورهای سبز درون آن در زمین محو می‌شوند. اما بعد یک درخت هلو در آنجا سبز می‌شود و هلوی عظیمی از آن در می‌آید. عمه‌ها قصد دارند با نمایش دادن هلو پولی به جیب بزنند، اما یک شب جیمز از سوراخی در هلو به داخل می‌رود و با چندتایی جک و جانورهایی مثل هزارپا و ملخ و کفشدوزک و کرم ابریشم ملاقات می‌کند که هم قد او هستند. بعد هلو با کمک هزارپا از درخت جدا می‌شود و در اقیانوس اطلس می افتد. این یاران سوار بر هلو عازم نیویورک می‌شوند تا زندگی تازه‌ای را شروع کنند و ماجراهای شگفت انگیزی را از سر می‌گذرانند.)

5-جن(آلن رب گریه)

مایهٔ رمان از هر مقولهای که باشد به نظر میرسد با تمامی انسانیت سر و کار دارد: با عشق و ترس، مکان و زمان، سکوت و مرگ،و غیره.اینها عنصرهای هر شکل از زندگی است. آگاهی از این عناصر به آگاهی از خود مربوط است و این عمل محدود به رمان نویسان نمیشود. تکنیکهای رمان، چیزی نیست مگر شکلی که رماننویس ابداع میکند.تا به آنچه نخست به نظر میرسید با تجزیه و تحلیل سر ناسازگاری دارد، تجسم و ثبات و نظم میدهد.

اینم بگم که هر پتج کتاب رو خوندم و فوق العادن از همتون هم تقاضا دارم این کتاب هارو مطالعه کنید

و منم این کسا رو دعوت می کنم
مجید(#pluto )
علیرضا(#cyrus-The-Great)
بنیامین(#BOOKBL)

ترس عزیز تا کسی دعوت نشه نمیتونه چیزی بنویسه

شرمنده