براساس نظرسنجي*ها، همچنان رمان*هاي كلاسيك در ميان ادبيات داستاني عاشقانه، انتخاب اول خوانندگان هستند. در نظرسنجي كه اواخر سال 2008 از سوي مركز مطالعات انگليسي انجام شد، مشخص شد 40 درصد زنان ...



اگر از رمان*هاي كلاسيك به علت قطور بودنشان فرار مي*كنيد، بدانيد كه آنها همچنان از قرن*ها پيش به دنبالتان مي*آيند و از هر راهي خواندن خود را به شما يادآوري مي*كنند. پس از كلاسيك*ها نترسيد چون خواندن بعضي*هايشان مثل خوردن نان شب واجب است.
براساس نظرسنجي*ها، همچنان رمان*هاي كلاسيك در ميان ادبيات داستاني عاشقانه، انتخاب اول خوانندگان هستند.

در نظرسنجي كه اواخر سال 2008 از سوي مركز مطالعات انگليسي انجام شد، مشخص شد 40 درصد زنان ترجيح مي*دهند داستان*هاي رمانتيك بخوانند، 15 درصد داستان*هاي نوستالژيك را انتخاب مي*كنند، 10 درصد نيز اعتراف كرده*اند كه كتاب*هاي رمانتيكي كه مي*خوانند در زندگي خصوصيت*شان تاثير مي*گذارد. همچنين 16 درصد زنان اعلام كرده*اند به هيچ وجه رمان*هاي رمانتيك را براي مطالعه انتخاب نمي*كنند. در اين راي*گيري كه از 40 هزار بريتانيايي صورت گرفته بود، مشخص شد كه فقط 16 درصد از زنان راي*دهنده تاكنون رمان عاشقانه*اي نخوانده*اند، حال آن كه اين آمار درباره مردان راي*دهنده دوسوم آنها را تشكيل مي*داد.

نمايشگاه كتاب تهران هنوز برقرار است و مي*توانند بهترين* رمان*هاي كلاسيك جهان را با 20 درصد تخفيف از نمايشگاه بخريد. به قول معروف اگر اين كتاب*ها را نخوانيد، نصف عمرتان بر فناست.

عاشقانه*ترين

غرور و تعصب: غرور و تعصب، سال 1813 براي اولين بار بي*نام نويسنده، منتشر شد؛ اما حالا جين آستين، خالق عاشقانه*ترين رمان تاريخ ادبيات شده است. غرور و تعصب براي دهمين بار در نظرسنجي سال گذشته مركز مطالعات انگليس، لقب عاشقانه*ترين رمان تاريخ را به خود اختصاص داد. بيشتر منتقدان، غرور و تعصب را بهترين اثر جين آستن مي**دانند و خود او آن را «فرزند دلبندم» خطاب مي*كرد. با اين حال، اين كتاب كه اوايل «تاثرات اوليه» نام داشت، تا مدت*ها توسط ناشران رد مي**شد؛ ولي هنگامي كه پس از 18 سال به چاپ رسيد، جامعه ادبي انگليس را شگفت*زده كرد.

خانم و آقاي بنت، 5 دختر دارند كه هيچ*كدام ازدواج نكرده*اند و وقتي مردي جوان و ثروتمند در همسايگي*شان مستقر مي*شود، آرزو مي*كنند با بزرگ*ترين دخترشان كه بسيار هم زيباست، ازدواج كند. رابطه دختر و پسر شكل مي*گيرد؛ اما مرد جوان دوستي دارد كه همه چيز را به هم مي*ريزد و رابطه آنها را خراب مي*كند. همين دوست متكبر، بعدها عاشق دختر دوم خانواده مي*شود و تقاضايش براي ازدواج با تمسخر و بي*اعتنايي رد مي*شود. با وجود موانع و سوءتفاهمات بسيار كه سبب جدايي قهرمان*ها مي*شود، شخصيت*ها دوباره به يكديگر نزديك شده و غرور و تعصب را كنار مي*گذارند.

ازدواج موفق و ناموفق

ميدل مارچ: دوروتي، جواني*اش را پاي دانشمند پير و غريبي مي*ريزد. ليدگيت با رزاموند زيبا و خودپسند ازدواج مي*كند. شخصيت*هاي جورج اليوت، مرتكب خطاهاي وحشتناكي مي*شوند؛ اما هرگز حس همدردي*مان را با آنها از دست نمي*دهيم.

ميدل مارچ اولين بار در سال 1871 به چاپ رسيد و سپس بارها از سوي ناشران مختلف از جمله پنگوئن منتشر شد. اين رمان چندين بار به فيلم برگردانده شده است. ميدل مارچ كه ويرجينيا وولف، آن را يكي از نادرترين رمان*ها خوانده بود، در سال 2007 به عنوان يكي از 10 رمان برتر تمام اعصار شناخته شد. قهرمان اصلي داستان، دختر جوان و خيال*پردازي است كه جلوه*اي از خصوصيات اخلاقي نويسنده را در خود دارد. اليوت در اين كتاب 6 ازدواج موفق و ناموفق را مورد بررسي قرار مي*دهد. در سال 1871 زماني كه انتشار رمان ميدل مارچ در مجله بلك وود آغاز شد، خوانندگان بسياري را به خود جذب كرد كه بي*صبرانه در انتظار چاپ قسمت بعدي داستان بودند؛ اما هيچ*يك از آنها نمي*دانستند نويسنده*اي كه اين چنين آنها را شيفته خود كرده است، خانمي است به نام مري آن اوانز كه از نام مستعار مردانه جورج اليوت استفاده كرده است.


عاشق تاريخي

آنا كارنينا: از جمع چهره*هاي گوناگون در يكي از مشهورترين رمان*هاي لئو تولستوي، چهره آنا كارنينا است؛ زني كه تمام قهرمان*هاي ديگر اين رمان را زير سايه خود مي*گيرد و تولستوي عنوان داستانش را از او وام مي*گيرد.

او زن جواني از طبقه اشراف است كه بدون عشق و علاقه، با يكي از بلندپايگان ****ي ازدواج كرده و گرفتار عشق ورونسكي، جوان جذاب اما كم*تجربه شده است. آنا كارنينا حول محور عشق مي*چرخد؛ اما در سوي ديگر مبارزه آنا براي آن كه تسليم عواطف خود نشود، خيانت او به شوهرش؛ ترك گفتن فرزندش و رفتن در پي معشوقش به خارج از كشور و سرانجام پريشان*دلي و عذاب وجدان او، چهره*اي دوگانه از شوق و شيدايي تصوير مي*كند. آنا كارنينا بر خطاي خود آگاه است و همين امر سرانجام در او و در ورونسكي عدم تفاهمي خشم*آگين ايجاد مي*كند كه رفته*رفته، عشق ميان اين دو تيره و كدر مي*شود. داستان اين عشق پرشور با گزارش خودكشي آنا كارنينا بسته مي*شود؛ اما تصويري كه در ذهن خواننده باقي مي*ماند، تنها آنا كارنيناي عاشق است.


خواهران 150 ساله

بلندي*هاي بادگير: ويرجينيا وولف مي*گويد: «ما به *عرصه دنياي آزادي گام مي*گذاريم كه خواهران برونته به*آفرينش آن قد برافراشتند.« »بلندي*هاي بادگير» نوشته اميلي برونته با گذشت نزديك به 150 سال از زمان انتشار آن، همچنان پرطرفدارترين كتاب در ميان انگليسي*هاست. در نظرسنجي كه اوايل سال 2007 از 40 هزار زن مقيم اروپا انجام شد، 60 درصد آنها، بلندي*هاي بادگير را خوانده بودند.

طعم تلخ روايت

گتسبي بزرگ: رمان «گتسبي بزرگ» نوشته اسكات فيتزجرالد سال 1925 منتشر شد؛ هرچند گتسبي بزرگ بيشتر به عنوان درامي تلخ در دوران ركود اقتصادي آمريكا مي*شناسند، گتسبي بزرگ در زمان انتشار چندان مورد توجه قرار نگرفت؛ اما بعد از مرگ فيتزجرالد، اهميت ادبي آن كشف شد و اينك به عنوان يك نمونه درخشان از ادبيات مدرن آمريكا در مدارس و دانشگاه*ها تدريس مي*شود. اين رمان بعد از رمان «اوليس» جيمز جويس در فهرست 100 رمان برگزيده انتشارات «مادرن لايبرري» قرار گرفت. گتسبي كه جنگ 1918 1917 را با درجه افسري به پايان برده است، به يك قاچاقچي ماهر مشروبات الكلي با شخصتي مرموز تبديل مي*شود (دختر جواني زير لب مي*گويد: فكر مي*كنم مردي را كشته است...)، گتسبي از همه اشراف نيويورك كه جز دلار به چيزي اهميت نمي*دهند، در ملك پرشكوهش در لانگ آيلند پذيرايي مي*كند. جشن*هاي خيره*كننده*اي را كه اين ماجراجوي افسانه*اي براي ميهمانانش برپا مي*دارد، شرح مي*دهد؛ جشن*هايي كه بيشترشان به شكلي چاره*ناپذير نابكارانه است. با اين حال*، گتسبي در اوج سرنوشت باز هم پسري است در درون اندوهگين و متاثر. خوشبختي گتسبي به كوتاهي شهاب است و او به دست تام بوكنن، ميلياردري متفرعن كه گتسبي با همسر او، ديزي رابطه داشت، كشته مي*شود و كسي در مرگ او نمي*گريد.

نقاشي تاريخ

برباد رفته: در سال 1936 رمان «برباد رفته» اثر مارگارت ميچل منتشر شد. انتشار اين كتاب، منتقدان بسياري را به تعريف و تمجيد از آن واداشت. نشريه معتبر «پابليشرز ويكلي» درباره آن نوشت: «برباد رفته» احتمالا بزرگ*ترين رمان آمريكايي است و «باشگاه كتاب ماه» آن را براي مطالعه به اعضاي خود پيشنهاد كرد. تبليغات آنچنان گسترده و همه*جانبه بود كه تقريبا همه مطمئن بودند كتاب، فروش خوبي خواهد داشت. برباد رفته سرگذشت غم*انگيز مردم جنوب آمريكا در جريان جنگ داخلي و پس از آن است. سختي و صلابت كوه*هاي سرخ جورجياي شمالي در روح بسياري از اشخاص داستان منعكس مي*شود و در عين حال سرنوشت اسكارلت، دختر زيباي داستان در خلال پرده نقاشي رنگيني از تاريخ آمريكا جريان مي*يابد و در خلال خوشبختي*ها و تيره*روزي*هاي حوادث تاريخي، عشق شديد او به رت رنگي عاشقانه و رومانتيك به داستان مي*بخشد. در داستان برباد رفته همه عناصر لازم و خاص يك اثر عاشقانه ماندگار وجود دارد.

عجيب اما داستاني

عاشق خانم چترلي: اين كتاب مشهورترين اثر ديويد هربرت لارنس، نويسنده بزرگ انگليسي است كه در سال 1928 منتشر شد و بلافاصله نسخه سانسور نشده آن در انگلستان و آمريكا توقيف شد. شوهر خانم چترلي براي هميشه فلج مي*شود. او هر روز بيش از روز قبل زندگي را براي خانم چترلي سخت مي*كند. زندگي زناشويي آنها در آستانه فروپاشي است. عشق، خانم چترلي را يكي از عجيب*ترين و مهيج*ترين عشق*هاي ادبيات داستاني معرفي كرده*اند.


روياي كلمات

عشق در سال*هاي وبا: ماجراي عشق عجيبي كه در كلمه به كلمه اين اثر بزرگ گنجانده شده و براي رسيدن به نتيجه آن، 53 سال و 7 ماه و 11 روز و شب وقت لازم است. گابريل گارسيا ماركز يكي از عجيب*ترين و رويايي*ترين*ها را درباره عشقي پايدار در اين رمان به تصوير كشيده است.


تحليل احساسات

عشق: عشق ناكام استاندال به ماتيلده الهام*بخش او در خلق اثري به نام «درباره عشق» در سال 1822 شد. درواقع «درباره عشق» تجزيه و تحليل مشروح و دقيق درباره مجموعه احساس*هايي است كه عشق را تشكيل مي*دهد. در قسمت اول، تولد عشق و مشخصات طبيعي مثبت و منفي آن مورد مطالعه قرار گرفته است و در قسمت دوم، ارتباط عشق با زندگي اجتماعي كه استاندال فرضيه مشهور خود تبلور را در آن مطرح كرده بود و آن تكاملي است كه ذهن بر حسب ميل شخصي به شيء مورد علاقه خود مي*دهد. استاندال شاخه خشكي را مثال مي*زند كه در معدن نمك انداخته شود. پس از مدت*ها، وقتي آن را بيرون بياوريم، مي*بينيم كه با ذرات متبلور آغشته شده و چنان تغيير شكل داده كه به زحمت شناخته مي*شود. عشق هم چنين حالتي دارد، از بدو تولد با مزاج*هاي مختلف انسان و برحسب وضع آداب و رسوم اجتماعي و سياسي، تغييرات گوناگون و اشكال متنوع مي*شود.

روايت سريلانكايي عشق

بيمار انگليسي: به احتمال زياد فيلمش را ديده*ايد. روايت مايكل اونداتيه سريلانكايي از عشق، يكي از جديدترين آثاري است كه به مجموعه عاشقانه*ها اضافه شده است.

در جنگ جهاني دوم خلباني (ريف فاينز) دچار حادثه مي*شود و در شمال آفريقا سقوط مي*كند و به علت جراحت*هاي عميقش به نيروهاي متفقين در ايتاليا تحويل داده مي*شود. در آنجا پرستاري (ژوليت بينوش) او را در صومعه*اي در ايالت توسكاني بستري و از او مراقبت مي*كند تا... تهيه كننده:ليلا بهبودي


منبع:
http://www.hamseda.ir