ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

    رمان مرده زاد

    • نویسنده کتاب: مامیچکا کاربر انجمن نودهشت
    • ژانر: علمی-تخیلی
    • دنبال کننده: 3
    • ایجاد شده در: 2014/06/01
    • امتیاز:
    • کتاب کامل است.
    • دارای خلاصه و کاور
    • تک جلدی
    من خوندم این رمانو . رمان قشنگی بود . تخیلی بود و با بقیه ی رمانا فرق میکرد . به نسبت کمتر عاشقانه بود وزیبا بود . در مورد یه دختری هس که یه نیروی عجیب داره ! و خاطرات کودکیش آزارش میده ! دزدیده میشه و کلی اتفاقای دیگه ...

    mordezad.jpg
    خلاصه :
    همه از حیات برخاستند
    من از نیستی آمده ام
    آغاز من خیلی بعدتر از پایان بود
    ماه بود و آتش
    ضجه های زنی خاموش بود وقتی من آمدم
    ماه بود و آتش
    سرد سرد بود وقتی من آمدم
    با پایانش آغازی نو برایم رقم زد
    ماه بود و آتش
    از آغوش مرگ آمدم
    از درون مرگ

    منبع :
    wWw.98ia.Com



    ویرایش توسط sir.mohamadali : 2016/08/12 در ساعت 12:12
  1. 3
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2013/08/14
    محل سکونت
    خونمون
    نوشته‌ها
    72
    امتیاز
    9,927
    شهرت
    0
    119
    کاربر انجمن
    تا حالا 2بار این کتابو دانلود کردم بخونم، ولی اصلا نمیشه!
    همیشه تو همون صفحه ی اول گیر کردم!
    یکی بیاد یه توضیحی درموردش بده ببینم بالاخره بخونم یا نخونم
    [FONT=Tahoma][SIZE=4][COLOR="#0000CD"][I]قدر آن شیشه بدانید که هست،نه در آن لحظه که افتاد و شکست....[/I][/COLOR][/SIZE][/FONT]
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2013/08/30
    محل سکونت
    خونمون ^^
    نوشته‌ها
    97
    امتیاز
    18,047
    شهرت
    5
    854
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط sama1 نمایش پست ها
    تا حالا 2بار این کتابو دانلود کردم بخونم، ولی اصلا نمیشه!
    همیشه تو همون صفحه ی اول گیر کردم!
    یکی بیاد یه توضیحی درموردش بده ببینم بالاخره بخونم یا نخونم
    خو من اگه بگم مزش میپره خو !
    ببین این دختره یه نیرویی داره که مثلا تو خون ادما نگاه کنه میبینه چجوری میردن یا چجوری دعوا کردن و ...
    بعد این دختره که اسمش شهرزاده خوابای مشکوک میبینه
    وقتی بچه بوده رو پیشونیش یه ماه گرفتگی داشته که بعد از چند سال خود به خود از بین میره اما وقتی خوابای ناجور میبینه مثه همون خوابی که تو صفحه ی اول رمان دید که توش به دختره می گفتن مرده زا ! ! احساس میکنه این ماه گرفتی رو پیشونیش میاد و پر نور میشه !
    بچه ی واقعی پدر مادرش نیست و شبی به دنیا اومده که ماه کامل بود ! با یه پسری به اسم امیررضا تو یه مهمونی آشنا میشه که بر حسب اتفاق وقتی میخوان برن خونه امیر رضا رو تو راه میبینه و سوار ماشینش میکنه ! تو راه تصادف میکنه و یه دختر به قتل میرسه ! شهرزاد دستشو رو خون دختره میذاره و به خونش نگاه میکنه و تو خونش یه چیزایی میبینه که قاتل یکی دیگه اس ! و از شوک زیاد بیهوش میشه !
    خیلی جالبه.... رمان تخیلیه ولی از قوه ی تخیل خوب بهره گرفته... من که خوشم اومد ولی به قول دوستان ارزش یع بار خوندنو داره
    این مدل قربون صدقه‌ها هست میگن عشق کی بودی تو. اول خاقانی گفته:
    از گُلِ سرخ رسته اى، نرگسِ دسته بسته اى
    نرخِ شکر شکسته اى، پسته دهانِ کیستى؟
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2013/08/14
    محل سکونت
    خونمون
    نوشته‌ها
    72
    امتیاز
    9,927
    شهرت
    0
    119
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره ی کور نمایش پست ها
    خو من اگه بگم مزش میپره خو !
    ببین این دختره یه نیرویی داره که مثلا تو خون ادما نگاه کنه میبینه چجوری میردن یا چجوری دعوا کردن و ...
    بعد این دختره که اسمش شهرزاده خوابای مشکوک میبینه
    وقتی بچه بوده رو پیشونیش یه ماه گرفتگی داشته که بعد از چند سال خود به خود از بین میره اما وقتی خوابای ناجور میبینه مثه همون خوابی که تو صفحه ی اول رمان دید که توش به دختره می گفتن مرده زا ! ! احساس میکنه این ماه گرفتی رو پیشونیش میاد و پر نور میشه !
    بچه ی واقعی پدر مادرش نیست و شبی به دنیا اومده که ماه کامل بود ! با یه پسری به اسم امیررضا تو یه مهمونی آشنا میشه که بر حسب اتفاق وقتی میخوان برن خونه امیر رضا رو تو راه میبینه و سوار ماشینش میکنه ! تو راه تصادف میکنه و یه دختر به قتل میرسه ! شهرزاد دستشو رو خون دختره میذاره و به خونش نگاه میکنه و تو خونش یه چیزایی میبینه که قاتل یکی دیگه اس ! و از شوک زیاد بیهوش میشه !
    خیلی جالبه.... رمان تخیلیه ولی از قوه ی تخیل خوب بهره گرفته... من که خوشم اومد ولی به قول دوستان ارزش یع بار خوندنو داره
    پس اینطور که معلومه رمان جالبیه!
    ممنون
    [FONT=Tahoma][SIZE=4][COLOR="#0000CD"][I]قدر آن شیشه بدانید که هست،نه در آن لحظه که افتاد و شکست....[/I][/COLOR][/SIZE][/FONT]
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2013/08/30
    محل سکونت
    خونمون ^^
    نوشته‌ها
    97
    امتیاز
    18,047
    شهرت
    5
    854
    کاربر انجمن
    خواهش می کنم
    این مدل قربون صدقه‌ها هست میگن عشق کی بودی تو. اول خاقانی گفته:
    از گُلِ سرخ رسته اى، نرگسِ دسته بسته اى
    نرخِ شکر شکسته اى، پسته دهانِ کیستى؟
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •