ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 4 از 4 نخست ... 2 3 4
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 40
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2013/09/28
    محل سکونت
    سرزمین پارس
    نوشته‌ها
    804
    امتیاز
    27,013
    شهرت
    0
    7,799
    کاربر انجمن

    Wink قانون های فوتبال در دوران کودکی

    قوانین گــــل کــوچــیــــک

    .

    ..
    ..
    .
    ۱٫ اونیکه از همه چاقتتر بود، همیشه دروازبان بود
    ۲٫ همیشه اونی که صاحب توپ بود ، میگفت کی بازی میکنه کی نه
    ۳٫ زیاد قسم میخوردی پنالتی بود ، قسم نمیخوردی پنالــــــتی نبود
    ۴٫ بــــازی زمــــانی تموم میشــــد ، وقـــتی همه خســـته میــــشدن
    ۵٫ مهم نبود بازی چند چنده ، هرکی گلِ آخــر بازی رو میزد ، برنده بود
    ۶٫ داور؟؟؟؟ کیه؟؟؟؟؟
    ۷٫ اگه یه موقع توپ گیر نمیومد ، یه جورابی دبِ پلاستیکی چیزی
    ۸٫ اگه یارکِشی آخر انتخاب میکـردی، دیگه امیدی واسه زندگی نبود

    ۹٫ لحـظه ای که توپ مـیرفت زیر ماشینی که در حال حـرکته، پر استرسترین لحظه زندگی بود
    ۱۰٫ وقـــــتی صــــاحب توپ عصــــبانی میشد، بازی تمــــوم میشد
    ۱۱٫ دختر همســـایه از کوچه رد میشد، همه رونالدینیو میشدن
    ۱۲٫ شلــــوارت، کفشـــت، پیرهـــنت پاره میشد، کـتک شـب رو
    ۱۳٫ مسابقه با تیم کوچه بغلی مثل لشکر کـشی هیتلر به لهستان بود

    .
    .
    .
    این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟
    [CENTER][SIZE=4][FONT=arial black][B]یادش بخیر[/B][/FONT][/SIZE][/CENTER]
  2. #31
    تاریخ عضویت
    2013/09/28
    محل سکونت
    سرزمین پارس
    نوشته‌ها
    804
    امتیاز
    27,013
    شهرت
    0
    7,799
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط AVENJER نمایش پست ها


    اگه چیزی بهتون نگفت خوش به حالتون
    ما اگر توپ میزدیم بهشون میفتادن دنبالمون



    خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
    دخترای محله شما چقدر خشننخخخخخخخخخخ
    [CENTER][SIZE=4][FONT=arial black][B]یادش بخیر[/B][/FONT][/SIZE][/CENTER]
  3. #32
    تاریخ عضویت
    2013/08/24
    نوشته‌ها
    462
    امتیاز
    12,747
    شهرت
    8
    1,806
    نویسنده
    خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخخخخ
    چون ما خعلی بیشعور بودیم و همش توپمونو شوت میکردیم سمتشون اونا هم موضع گرفتن در برا برمون
    چهار چیز بر صاحبان خرد از امت من لازم است :شنیدن دانش, حفظ آن, انتشار آن, و به کار بستن آن.
    حضرت محمد (ص)



    بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او.
    همیلتون

    من تنها یک چیز می‌دانم و آن اینکه هیچ نمی‌دانم.
    سقراط

  4. #33
    تاریخ عضویت
    2013/08/10
    محل سکونت
    در هر لحظه در همه جا!
    نوشته‌ها
    613
    امتیاز
    16,585
    شهرت
    0
    2,986
    مدیر بازنشسته
    آخه ما محلمون دخترم نداشت از شانس....
    [SIZE=4][COLOR=#800000][B]
    [LEFT].I don't know where I'm going, But I'm on my way [/LEFT]
    [RIGHT]Carl Sagan-[/RIGHT]
    [/B][/COLOR][/SIZE][CENTER]
    [SA][IMG]http://up.vbiran.ir/uploads/18141143526292613078_photo_2015-06-26_00-26-59.jpg[/IMG][/SA][/CENTER]
  5. #34
    تاریخ عضویت
    2013/11/16
    نوشته‌ها
    309
    امتیاز
    31,079
    شهرت
    0
    2,649
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط HORUS نمایش پست ها
    آره من که می دونم راس می گی . احتمالا طعم خوش شوت توپ در صورت رو نچشیدی. چشیدی ؟
    نخیر نچشیدم...
    نقل قول نوشته اصلی توسط m.mahdi نمایش پست ها
    بعله واقعا اصن لذتی که توی چای ریختن تو فنجون تو خاله بازی هست اصن با شوت کردن و گل زدن قابل مقایسه نیست !
    اون که صد درصد ...
    البته من خودم خاله بازی اخرین چیزی بود که دوس داشتم اخه همیشه عروسکامو دو سه روزه کور و کچل میکردم بعد دلم نمیومد بهشون بگم بچه ام ... اما در هر صورت از فوتبال بهتر بود...
    اخ من عاشق دوچرخه بازی بودم... اینقد کیف میداد از وسط فوتبال پسرا با دوچرخه بگذری...
    ...............
    بعله کسایی که به تهدید بنده خندیدن هم هنو منو نشناختین ...برین خوش باشین
    [CENTER][COLOR=#800080][SIZE=4]یه همچین حالی دارم!!!
    : ( :[/SIZE][/COLOR][/CENTER]
  6. #35
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته‌ها
    1,534
    امتیاز
    64,504
    شهرت
    0
    7,570
    رئیس پليس سایت
    خدمتون که عارض باشم من کلا تو عمرم چن بار بیشتر گل کوچیک بازی نکردم
    چون اول زیاد توی کوچه نمی رفتم
    دوم ادمای بیشعور تو کوچمون زیاد بودن
    (اتفاقا یه بار یکی از قلدرا با توپ زد توی دماغم بعد من که خیلی خیلی کوچیک بودم رفتم به بابام گفتم.بچه گفت که من داشتم شوخی می کردم و اینا بای تلافی بیا بزن توی گوشم.همه فک می کردن من حداقل به خاطر ترسم از قلدر محله اروم می زنم.من نه گذاشتم نه برداشتم با چنان قدرتی زدم توی گوشش که تلو تلو خورد.دهن همه باز مونده بود.خخخخخخخخخخ ولی پسره بعد کلی تهدید ول کرد و رفت خخخخخخخخخ اما از ان پس هیشکس دیگه به من زور نگفت توی کوچه)
    سوم وقتی سنی بودم که درس هام زیاد نبود کوچیک بودم و خیلی راهم می دادن
    وقتی حدودا پنجم دبستان بودم انقدر درس داشتیم که نمی شد برم
    و در اخر
    بنده یه سری تفرح های دیگه رو ترجیح می دادم
    اما خواهرم فوتبالش خیلی خوب بود
    البته دعوا کردنشم خیلی خوب بود
    یادش بخیر بعضی وقتا که داداشمو کتک می زدن می رفت خواهرمو میاورد
    بچه های محل تا می دیدن خواهرم اومد در می رفتن
    یعنی در عرض چند ثانیه دیگه توی کوچه چرنده پر نمی زد
    خیلی ازش می ترسیدن
    خخخخخخخخخخخخخخخخخ
    بازیشم عالی بود
    خخخخخخخخخخخ
    خیلی پر حرفم نه؟؟؟؟
    :Its my family's house,Its my children's house




  7. #36
    تاریخ عضویت
    2013/09/19
    محل سکونت
    یه جای دیگه):
    نوشته‌ها
    217
    امتیاز
    5,417
    شهرت
    0
    1,235
    پليس سایت
    نقل قول نوشته اصلی توسط smhmma نمایش پست ها
    خدمتون که عارض باشم من کلا تو عمرم چن بار بیشتر گل کوچیک بازی نکردم
    چون اول زیاد توی کوچه نمی رفتم
    دوم ادمای بیشعور تو کوچمون زیاد بودن
    (اتفاقا یه بار یکی از قلدرا با توپ زد توی دماغم بعد من که خیلی خیلی کوچیک بودم رفتم به بابام گفتم.بچه گفت که من داشتم شوخی می کردم و اینا بای تلافی بیا بزن توی گوشم.همه فک می کردن من حداقل به خاطر ترسم از قلدر محله اروم می زنم.من نه گذاشتم نه برداشتم با چنان قدرتی زدم توی گوشش که تلو تلو خورد.دهن همه باز مونده بود.خخخخخخخخخخ ولی پسره بعد کلی تهدید ول کرد و رفت خخخخخخخخخ اما از ان پس هیشکس دیگه به من زور نگفت توی کوچه)
    سوم وقتی سنی بودم که درس هام زیاد نبود کوچیک بودم و خیلی راهم می دادن
    وقتی حدودا پنجم دبستان بودم انقدر درس داشتیم که نمی شد برم
    و در اخر
    بنده یه سری تفرح های دیگه رو ترجیح می دادم
    اما خواهرم فوتبالش خیلی خوب بود
    البته دعوا کردنشم خیلی خوب بود
    یادش بخیر بعضی وقتا که داداشمو کتک می زدن می رفت خواهرمو میاورد
    بچه های محل تا می دیدن خواهرم اومد در می رفتن
    یعنی در عرض چند ثانیه دیگه توی کوچه چرنده پر نمی زد
    خیلی ازش می ترسیدن
    خخخخخخخخخخخخخخخخخ
    بازیشم عالی بود
    خخخخخخخخخخخ
    خیلی پر حرفم نه؟؟؟؟
    خواهر فولاد زره داشتیا
    سالهاست که توی "اینتررنت" توی فروم های مختلف عضو میشم و هنوز که هنوزه نفهمیدم فلسفه ی امضا چیه!
    آیا میخواهند جمله ای که سرلوحه ی زندگی ـمان است برای دیگران بنویسیم؟
    آیا همین را میخواهید؟
    باشه!
    ولی جمله ای سرلوحه زندگی منه بی ادبیه و بابام بهم گفته عفت کلامم رو هرجـــــــایی حفظ کنم.
  8. #37
    تاریخ عضویت
    2013/08/03
    محل سکونت
    ایران
    نوشته‌ها
    1
    امتیاز
    7,561
    شهرت
    0
    45
    کاربر انجمن
    من از اون دخترهایی بودم که عاشق فوتبال و دوچرخه بازی هستن همیشه بین پسرها فوتبال بازی میکردم و باهاشون مسابقه دوچرخه سواری میدادم یه دایی دارم که فقط یک سال تفاوت سنی داریم بازیش هم خیلی خوب بود حریف تمرینی اش هم من بودم همیشه اتاق پذیرایی مادربزرگم زمین بازیمون بود البته هر وقت که مادر بزرگ و مامانم میرفتن بیرون خرید
    هر وقت داییم هم توی کوچه بود چون بازیش عالی بود میشد کاپیتان و من هم جلو بازی میکردم اما اگر نبود دروازه بان بودم.
    بعد از کلاس سوم مادرم اجازه نداد دیگه توی کوچه بازی کنم بازی من هم محدود شد به اتاق پذیرایی خونه مادربزرگ و پنالتی بازی توی اتاق
    الان هر وقت از کنار یه عده پسر بچه که دارن فوتبال بازی میکنن رد میشم همش خدا خدا میکنم توپشون بیاد طرف من که منم یکی دو تا شوت بکنم
  9. #38
    تاریخ عضویت
    2014/04/12
    محل سکونت
    MYSTIC FALLS-Salvatore’s House
    نوشته‌ها
    54
    امتیاز
    5,590
    شهرت
    0
    514
    نویسنده
    چه خوب شما قانون داشتید ما که یه چیزی تو مایه های فوتبال آمریکایی بازی میکردیم تازه خشن تر
    یه دفعه که من انقدر گرم بازی بودم گفتن بدین این یه گل بزنه وگرنه سالم نمیریم خونه
    Don't feel sorry for losing something
    .you didn't have and will never have
    feel sorry for someone who didn't
    .see your worth and never will
  10. #39
    تاریخ عضویت
    2013/08/03
    محل سکونت
    Isfahan
    نوشته‌ها
    113
    امتیاز
    10,434
    شهرت
    0
    857
    ویراستار
    همه قوانین بجز اولی درست بود چون من خودم همیشه دروازه بان بودم هنوزم هستم و همچنان لاغر هستم. تازه یادش بخیر توی مسابقات دروازه بان تیم داداشم اینا بودم که همشون حداقل 5 یا 6 سال از من بزرگتر بودن.
    Just free mind
  11. #40
    تاریخ عضویت
    2012/12/02
    نوشته‌ها
    319
    امتیاز
    24,777
    شهرت
    0
    1,781
    تایپیست
    خخخخخخخخ من تو محلمون هیچ بچه ای نبود واسه همینم همیشه تنها بازی میکردم، بیشتر مواقع هم تو باغچه بودم چاله چوله میکندم
    تو فامیل هم همسن نداشتم واسه همین با پسرداییام یا فوتبال بازی میکردم یا با یکیشون کشتی میگرفتم خخخخخ یادش بخیر


    اگر خواستی چیزی را پنهان کنی لای یک کتاب بگذار
    این ملت کتاب نمی‌خوانند....

    احمد شاملو


    A.A
صفحه 4 از 4 نخست ... 2 3 4
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 40

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. 40 جمله کوتاه و خواندنی
    توسط abramz در انجمن مطالب جالب و دانستنی‌ها
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2014/10/21, 19:53
  2. جملات کوتاه طنز
    توسط Prince-of-Persia در انجمن بایگانی
    پاسخ: 5
    آخرین نوشته: 2014/09/08, 23:11
  3. کوتاهترین تلگراف تاریخ
    توسط DaReN در انجمن مطالب جالب و دانستنی‌ها
    پاسخ: 2
    آخرین نوشته: 2013/11/19, 16:06
  4. اشک های بیاد ماندنی فوتبال
    توسط Paneer در انجمن مطالب جالب و دانستنی‌ها
    پاسخ: 1
    آخرین نوشته: 2013/10/23, 18:36
  5. کوتاه و خواندی
    توسط آرمیتا37 در انجمن حکایات و اشعار
    پاسخ: 1
    آخرین نوشته: 2013/04/04, 00:40

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •