قوانین گــــل کــوچــیــــک

.

..
..

.
۱٫ اونیکه از همه چاقتتر بود، همیشه دروازبان بود
۲٫ همیشه اونی که صاحب توپ بود ، میگفت کی بازی میکنه کی نه
۳٫ زیاد قسم میخوردی پنالتی بود ، قسم نمیخوردی پنالــــــتی نبود
۴٫ بــــازی زمــــانی تموم میشــــد ، وقـــتی همه خســـته میــــشدن
۵٫ مهم نبود بازی چند چنده ، هرکی گلِ آخــر بازی رو میزد ، برنده بود
۶٫ داور؟؟؟؟ کیه؟؟؟؟؟
۷٫ اگه یه موقع توپ گیر نمیومد ، یه جورابی دبِ پلاستیکی چیزی
۸٫ اگه یارکِشی آخر انتخاب میکـردی، دیگه امیدی واسه زندگی نبود

۹٫ لحـظه ای که توپ مـیرفت زیر ماشینی که در حال حـرکته، پر استرسترین لحظه زندگی بود
۱۰٫ وقـــــتی صــــاحب توپ عصــــبانی میشد، بازی تمــــوم میشد
۱۱٫ دختر همســـایه از کوچه رد میشد، همه رونالدینیو میشدن
۱۲٫ شلــــوارت، کفشـــت، پیرهـــنت پاره میشد، کـتک شـب رو
۱۳٫ مسابقه با تیم کوچه بغلی مثل لشکر کـشی هیتلر به لهستان بود
.
.
.
این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟

عاقا من بچه که بودم چون تنها بودم خاله بازی برام مزه نداشت... به جاش می رفتم پشت پنجره فوتبال پسرای محل رو نگاه می کردم...
فوتبال که چه عرض کنم... خل بازی بود بیشتر...
همش غصه می خوردم که چرا مامانم نمی ذاره من برم بازی...
ولی الآن خدا رو شکر می کنم
چیه این فوتبال!
تازه یادمه یه بار لنگ ظهر تابستون پسرا داشتن جیغ جیغ می کردن، یکی از همسایه ها عصبانی شد توپشون رو نصف کرد.
فکر کنم اونقدری که من تو دلم به اون بدبخت فحش دادم پسرا فحش ندادن...
(اون موقع فحشای زیادی بلد نبودم بیشترشون اسم حیوون بودن... مثل بز خر... گاو سه گوش...)
هی... یاد بچگش به خیر...




آهان یه چیز دیگه ام یادم اومد...
شنبه که داشتم از سر امتحان بر می گشتم دیدم پسرا درست جلو در خونمون دارن بازی می کنن.
اگه بدونین چه لحظات پر اضطرابی بر من گذشت...
اون موقعی که داشتم از کنارشون رد می شدم صدای قلبم تو تمام کوچه می پیچید...
دو قدم بیشتر به در آپارتمان نمونده بود که یهو...
توپه ویژژژژژژ از کنار گوشم رد شد خورد به دماغ یکیشون...
هیچی دیگه... منم چندثانیه با بهت به پشت سرم خیره شدم بعد با سرعت جت رفتم تو خونه.
بعدش قشنگ پخش زمین شدم... (اینطوری: )

نوشته اصلی توسط mt4030

دختر همســـایه از کوچه رد میشد، همه رونالدینیو میشدن

با این مورد شدید موافقم... چه گلای قشنگی می شدن

البته خو بعضی اوقات هم رونالدینیوی قصه ی ما به جا دروازه سر سرکار(خانوم) رو هدف گرفته و توپی را شلیک می کرد

نوشته اصلی توسط PLUTO

با این مورد شدید موافقم... چه گلای قشنگی می شدن

البته خو بعضی اوقات هم رونالدینیوی قصه ی ما به جا دروازه سر سرکار(خانوم) رو هدف گرفته و توپی را شلیک می کرد

البته باید به این نکته توجه داشت که در اکثر موارد هدف گیری بانوان رونالینوی ما به رونالدو هم تبدیل می شد.

یه چیز می گم باورتون نمی شه...
ما بچه که بودیم فقط تو مدرسه فوتبال بازی می کردیم بقیه ی وقتا کارمون کش رفتن میوه از باغای کنار رودخونه بود یا هم شنا توی رودخونه!!
یادش بخیر از وقتی اومدیم شهر تقریبا 8 ساله فقط تابستونا و عیدا رفتیم حمله به باغ های مردم!!!

نوشته اصلی توسط percy jackson

اگه بزرگتر بود خوب کردی!!!!!!!!
اگه همسن بود میدونم کاااااااملا اتفاقی بوده!!!!!!!!
اگه کوچیک تر بود تو خجالت نمی کشی دختر مردمو با توپ هدف میگیری؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

یه کیشون بزرگ تر یه کیشون هم سن

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

نوشته اصلی توسط Hermion

واقعا که!!!!!
نگاه کن تو رو خدا می خنده!!!!!!!
الان باید از کارهای دوران بچگیت شرمنده باشی!!!!!!!!

خدایی اگه الان هم همین اتفاق بیوفته بازم می خندم
شرمندگی تو کار ما نیس

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

نوشته اصلی توسط shiny

رو آب بخندین با بچه ها !!
اون دختر خانوماا یکمی ببو تشریف داشتن... من استرسشو دارم ولی تا حالا توپ نخورده تو سرم
ولی اگه یه زمانی زبونش لال توپی بخوره تو سرم بازی فوتبالشونو تبدیل به صحرای قیامت میکنم که خنده که هیچی به معذرت خوای بیوفتن... دهه

خخخخخخخخخخخخخخخ چه جوک خنده داری

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

نوشته اصلی توسط HORUS

ایول بابا خوب کاری کردی ... اگ دوباره از موقعیت ها نصبت شد، یکم محکم بزن بخاطر من ( البته کاملا اتفاقی محکمتر بزن )

انشاالله نصیب همه پسرا شه

نوشته اصلی توسط shiny

رو آب بخندین با بچه ها !!
اون دختر خانوماا یکمی ببو تشریف داشتن... من استرسشو دارم ولی تا حالا توپ نخورده تو سرم
ولی اگه یه زمانی زبونش لال توپی بخوره تو سرم بازی فوتبالشونو تبدیل به صحرای قیامت میکنم که خنده که هیچی به معذرت خوای بیوفتن... دهه

تهدید نامت رو یه کم بزرگتر بنویس.. نمی بینم

نوشته اصلی توسط shiny

بععععله عججججب قوانینی!!!
اصن چ کاریه ... آدم دو دقه میخاد میخوابه یه مشت پسر کوچول موچول میریزن تو کوچه و به حساب بازی می کنن...
در واقعیت که فقط سر و صدا میکنن... عاقا اینا تشویق میکنن من خوابم که مبپره هیچ اصن هیجان اضافی هم میگیرم...
یکی میخونه : نون و پنیر و بامیه ممد بزن تو زاویه...
باز اونیکیا می خونن: توپ تانک فشفشه توپ نباید گل بشه... (همین دوتا یادم مونده)
اصن من تو کف بازی اینام...
بازم قربون همون خاله بازی خودمون!!!
چیه همش کوچه رو اشغال میکنین آدم نمیتونه رد شه !


پوووووف زیاد خوشال نباشین من به عنوان یه دختر به شخصه تا میبینم پسرا دارن فوتبال بازی میکنن
دچار استرس میشم که از کجا رد شم که یه وخ توپ تو کله ام نخوره...
کی حوصله داره به حرکات نمایشی نگاه کنه ...والا!

والله بستگی به دخترشم داره یهو دیدی شما رو با دروازه اشتباه بگیریم منظورم از لحاظ چاقی نیستا اصلا منظورم این نیست بعضی دخترا رد میشدن همه سعی میکردن با توپ بزنشون خیلی حال میداد من معمولا یه جا میشستم با تو پ جلو پام تشویق میکردم دختر رد میشد با توپ 40 تیکه میمد پایین شبیه میدون جنگ بود

بازم قربون همون خاله بازی خودمون!!!

بعله واقعا اصن لذتی که توی چای ریختن تو فنجون تو خاله بازی هست اصن با شوت کردن و گل زدن قابل مقایسه نیست !


راستی یه قانون کم داره ! : کاپیتان همیشه نوک حمله ست !

نوشته اصلی توسط Cyrus-The-Great

والا ما که مثل رضا زمین چمن نداشتیم و تو کوچه و بلوار جلو خونمون بازی میکردیم..

ما هم زمین چمن نداشتیم ولی کلا محوطه چمن زیاد داشتیم تا 11 شب میرفتیم فوتبال بعدش به زور مامانامون برمیگشتیم خونه
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خ

نوشته اصلی توسط mt4030

خخخخخخخخخخ یادش بخیر یه دختره هم عین تو استرس داشت.
هیچی دیگه یه شوت زدم خورد تو کلش خخخخخخخخخخخ کلی با بچه ها خندیدیم
یه بارم دختره تو دستشیه کیسه لباس دستش بود چنان شوتم اتفاقی دقت کن کاملا اتفاقی .خورد به کیسه ش که کیسه ش 2 متره افقی طی کرد..خخخخخخخ هیچی دیگه کلی با بچه ها خندیدیم

اگه چیزی بهتون نگفت خوش به حالتون
ما اگر توپ میزدیم بهشون میفتادن دنبالمون

نوشته اصلی توسط m.mahdi

راستی یه قانون کم داره ! : کاپیتان همیشه نوک حمله ست !

بعله و همیشه سر اینکه کی بره تو گل دعواهه(هیشکی دوست نداشت بره تو گل)
----------------------------
اقا یه وضعی بود برا ما دخترا به جای اینکه خاله بازی کنن اسکیت بازی می کردن یا رابط بازی می کردن ما هم اولویتامون فوتبال بود بعدش دوچرخه سواری بعدش ایران-عراق بعدش تفنگ بازی با تفنگ ساچمه ای
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ