ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2013/08/22
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    56
    امتیاز
    9,707
    شهرت
    0
    414
    کاربر انجمن

    ارد دوم و سورنا

    می گویند زمانی که سورنا سردار شجاع سپاه امپراتور ایران (( ارد دوم )) از جنگ بر می گشت به پیرزنی برخورد .
    پیرزن به او گفت وقتی به جنگ می رفتی به چه دلبسته بودی ؟
    گفت به هیچ ! تنها اندیشه ام نجات کشورم بود .
    پیرزن گفت و اکنون به چه چیز ؟
    سورنا پاسخ داد به ادامه نگاهبانی از ایران زمین .
    پیرزن با نگاهی مهربانانه از او پرسید : آیا کسی هست که بخواهی بخاطرش جان دهی ؟
    سورنا گفت : برای شاهنشاه ایران حاضرم هر کاری بکنم .
    پیرزن گفت : آنانی را که شکست دادی برای آیندگان خواهند نوشت کسی که جانت را برایش میدهی تو را کشته است و فرزندان سرزمینت از تو به بزرگی یاد می کنند و از او به بدی !
    سورنا پاسخ داد : ما فدایی این آب و خاکیم . مهم این است که همه قلبمان برای ایران می تپد . من سربازی بیش نیستم و رشادت سرباز را به شجاعت فرمانده سپاه می شناسند و آن من نیستم .
    پیرزن گفت : وقتی پادشاه نیک ایران زمین از اینجا می گذشت همین سخن را به او گفتم و او گفت پیروزی سپاه در دست سربازان شجاع ایران زمین است نه فرمان من .
    اشک در دیدگان سورنا گرد آمد .
    بر اسب نشست .
    سپاهش به سوی کاخ فرمانروایی ایران روان شد و آن شد که نباید میشد.
    امیدوارم براتون جالب بوده باشه .
    نتیجه اخلاقی میگیریم گه مهم نیست بینمون چی میگذره ما همه ایرانیم و هم وطن مهم اینه که نگذاریم به خاکمون رخنه ای وارد بشه و کسی در کار سرزمینمون دخالت بکنه
    پ ن: برای اونایی که تاریخشون ضعیفه یه پست چند تا پایین تر دادم بلکه دو هزاریشون بیافته
    ویرایش توسط mr.red : 2014/04/27 در ساعت 16:26
    [COLOR="#FF0000"]Mr.Red[/COLOR]
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2012/06/06
    محل سکونت
    somewhere out there
    نوشته‌ها
    215
    امتیاز
    10,624
    شهرت
    0
    1,005
    کاربر انجمن
    راستش من خوب نفهمیدم.
    [LEFT]time is passing by anyway...[/LEFT]
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2012/10/25
    محل سکونت
    TEHRAN
    نوشته‌ها
    1,008
    امتیاز
    79,128
    شهرت
    6
    6,254
    مدیر بازنشسته
    بر سرم اگه منم فهمیده باشم... این الان داستان کوتاه بود؟؟؟ حکایت ؟؟؟
    ولی بازم مرسی.
    ThundeRam
    Fire and Blood
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2013/08/07
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته‌ها
    227
    امتیاز
    27,856
    شهرت
    0
    1,487
    کاربر انجمن
    الان پادشاهه خوب بوده؟
    ببخشید ولی چی شد آخرش که نباید می شد؟
    ممنون
    ویرایش توسط argotlam : 2014/04/27 در ساعت 15:20
    [FONT=andale mono, times][SIZE=5]سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست
    به سوی نور که باشی؛
    سایه ها در پس تواند...[/SIZE][/FONT]
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2013/11/16
    نوشته‌ها
    309
    امتیاز
    31,079
    شهرت
    0
    2,649
    کاربر انجمن
    دوستان براچی خنگ بازی درمیارین؟؟
    مشخصه دیگه...
    [CENTER][COLOR=#800080][SIZE=4]یه همچین حالی دارم!!!
    : ( :[/SIZE][/COLOR][/CENTER]
  6. #6
    تاریخ عضویت
    2013/08/22
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    56
    امتیاز
    9,707
    شهرت
    0
    414
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط argotlam نمایش پست ها
    الان پادشاهه خوب بوده؟
    ببخشید ولی چی شد آخرش که نباید می شد؟
    یعنی من موندم تو مدرسه شما تاریخ رو چجوری نمره قبولی کسب کردی!!!
    در در ۶ می (۱۶ اردیبهشت) سال ۵۳ پیش از میلاد، سپاه کراسوس سردار رومی، با سپاه سورنا سردار اشکانی (پارتی)که از اهالی سیستان و فرمانروای آن بود آماده نبرد با یکدیگر شدند و سرانجام در ۱۹ خرداد (۹ ژوئن) چنین سالی پس از یک نبرد خونین، کراسوس سردار رومی کشته شد. از آن زمان تا هفت ‌صد سال بین دو ابرقدرت باستان یعنی روم و ایران اشکانی و ساسانی حالت جنگ و گاهی صلح برقرار بود.
    این جنگ در حالی به وقوع پیوست که پادشاه ارمنستان با کراسوس متحد شده بود و ارد دوم برای جلو گیری از فرستادن نیروی کمکی ارمنستان به اونجا رفته بود و سورنا در این زمان در منطقه‌ای در شمال میان‌رودان (بین‌النهرین) بین اورفه و راس‌العین با دلاوری های بسیار و نبوغ جنگی مانع از رسیدن ارتش روم به ایران شد واونها رو شکست سختی داد. جالبه بدونید که بعد از قطعی شدن جنگ (نه اینکه جنگ شروع شده باشه ها منظورم اینه که قبل از اینکه کشت وکشتار بشه) ارد نزد کراسوس سفیری فرستاد و این پیام را رساند:

    اگر مردم روم میخواستند با من جنگ کنند من جنگ میکردم و از بدترین عواقب آن بیمی نداشتم، اما فهمیده ام شما برای منافع شخصی به خاک ایران حمله میکنید، پس رحم میکنم و حاضرم اسرای رومی را پس بدهم!
    کراسوس به سفیر گفت: جواب پادشاه شما را در سلوکیه خواهم داد. سفیر خندید و گفت: اگر ممکن است از کف دست من مویی بروید شما هم سلوکیه را خواهید دید.(یعنی حاضر جوابی از این بیشتر خخخخخخ)
    بگذریم مورخان رومی نوشته‌اند که بعد از جنگ به دلیل محبوبیت سورنا بین ایرانیان ارد از روی بدگمانی، ترس از تاج و تختش و حسد چنین قهرمانی را کشت و ایران را از خدمت چنین سرداری محروم ساخت.حالا خودت قضاوت کن که کی خوب بوده و کی بد اما جالبیش این بوده که حتی اگه اختلاف هم داشتن کنار هم دیگه جلوی دشمن ایستادن (رنگ نوشتم رو قرمز نمیکنم که چشم درد نگیری)
    ویرایش توسط mr.red : 2014/04/27 در ساعت 15:37
    [COLOR="#FF0000"]Mr.Red[/COLOR]
  7. #7
    تاریخ عضویت
    2013/08/07
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته‌ها
    227
    امتیاز
    27,856
    شهرت
    0
    1,487
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط mr.red نمایش پست ها
    یعنی من موندم تو مدرسه شما تاریخ رو چجوری نمره قبولی کسب کردی!!!
    در در ۶ می (۱۶ اردیبهشت) سال ۵۳ پیش از میلاد، سپاه کراسوس سردار رومی، با سپاه سورنا سردار اشکانی (پارتی)که از اهالی سیستان و فرمانروای آن بود آماده نبرد با یکدیگر شدند و سرانجام در ۱۹ خرداد (۹ ژوئن) چنین سالی پس از یک نبرد خونین، کراسوس سردار رومی کشته شد. از آن زمان تا هفت ‌صد سال بین دو ابرقدرت باستان یعنی روم و ایران اشکانی و ساسانی حالت جنگ و گاهی صلح برقرار بود.
    این جنگ در حالی به وقوع پیوست که پادشاه ارمنستان با کراسوس متحد شده بود و ارد دوم برای جلو گیری از فرستادن نیروی کمکی ارمنستان به اونجا رفته بود و سورنا در این زمان در منطقه‌ای در شمال میان‌رودان (بین‌النهرین) بین اورفه و راس‌العین با دلاوری های بسیار و نبوغ جنگی مانع از رسیدن ارتش روم به ایران شد واونها رو شکست سختی داد. جالبه بدونید که بعد از قطعی شدن جنگ (نه اینکه جنگ شروع شده باشه ها منظورم اینه که قبل از اینکه کشت وکشتار بشه) ارد نزد کراسوس سفیری فرستاد و این پیام را رساند:

    اگر مردم روم میخواستند با من جنگ کنند من جنگ میکردم و از بدترین عواقب آن بیمی نداشتم، اما فهمیده ام شما برای منافع شخصی به خاک ایران حمله میکنید، پس رحم میکنم و حاضرم اسرای رومی را پس بدهم!
    کراسوس به سفیر گفت: جواب پادشاه شما را در سلوکیه خواهم داد. سفیر خندید و گفت: اگر ممکن است از کف دست من مویی بروید شما هم سلوکیه را خواهید دید.(یعنی حاضر جوابی از این بیشتر خخخخخخ)
    بگذریم مورخان رومی نوشته‌اند که بعد از جنگ به دلیل محبوبیت سورنا بین ایرانیان ارد از روی بدگمانی، ترس از تاج و تختش و حسد چنین قهرمانی را کشت و ایران را از خدمت چنین سرداری محروم ساخت.حالا خودت قضاوت کن که کی خوب بوده و کی بد اما جالبیش این بوده که حتی اگه اختلاف هم داشتن کنار هم دیگه جلوی دشمن ایستادن (رنگ نوشتم رو قرمز نمیکنم که چشم درد نگیری)
    تو تاریخی که من تا حالا خوندم اصن همچین چیزایی نداشت( من هنو اول دبیرستانم )
    آهان ممنون خب شفاف سازی لازم داشت
    خخخخخخخخخخ
    خوبه ممنون کور می شدم اون طوری
    [FONT=andale mono, times][SIZE=5]سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست
    به سوی نور که باشی؛
    سایه ها در پس تواند...[/SIZE][/FONT]
  8. #8
    تاریخ عضویت
    2013/08/04
    نوشته‌ها
    476
    امتیاز
    7,603
    شهرت
    0
    1,043
    کاربر انجمن
    من یه چیزایی یادم بود
    ولی قضیه مرگش توسط ارد رو نشنیده بودم!
    از این کارا تو تاریخ جهان و ایران کم نبوده...
    بسوزه پدر جاه طلبی که این اتفاقا دوباره تکرار نشه...
    [B][CENTER][SIZE=4][FONT=B Mitra]یادش بخیر اولین امضام...[/FONT][/SIZE][/CENTER][/B]
    [CENTER]
    [IMG]http://s6.uplod.ir/i/00646/1kolwdycsavn.gif[/IMG]

    [IMG]http://s6.uplod.ir/i/00506/xqd6g29tu6wp.gif[/IMG][/CENTER]
  9. #9
    تاریخ عضویت
    2013/09/28
    محل سکونت
    سرزمین پارس
    نوشته‌ها
    804
    امتیاز
    27,013
    شهرت
    0
    7,799
    کاربر انجمن
    کم نبودند پادشاه هایی که این کارها را کردند
    .
    .
    [CENTER][SIZE=4][FONT=arial black][B]یادش بخیر[/B][/FONT][/SIZE][/CENTER]
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوداگران کیک، بشتابید!
    توسط Leyla در انجمن مناسبت‌ها
    پاسخ: 8
    آخرین نوشته: 2017/09/24, 23:10
  2. سوالات ادبیات هشتم
    توسط .AvA. در انجمن آموزشگاه
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2015/06/16, 20:28
  3. تفلد سورن :)
    توسط M.Mahdi در انجمن مناسبت‌ها
    پاسخ: 10
    آخرین نوشته: 2015/05/27, 16:55
  4. منطق سوررئال یا منطق رئال
    توسط vsp در انجمن آموزشگاه
    پاسخ: 3
    آخرین نوشته: 2014/06/02, 17:01
  5. سوال و جواب های ثبت نام یارانه !(طنز)
    توسط Prince-of-Persia در انجمن بایگانی
    پاسخ: 12
    آخرین نوشته: 2014/04/20, 20:28

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •