ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

    رمان زیتون

    • نویسنده کتاب: baste کاربر نودوهشتیا
    • ژانر: رمنس
    • دنبال کننده: 4
    • ایجاد شده در: 2014/04/13
    • امتیاز:
    • کتاب کامل است.
    • دارای خلاصه و کاور
    • تک جلدی
    zeytoon.jpg
    نام کتاب: زیتون
    نویسنده: baste کاربر نودوهشتیا
    خلاصه:
    داستان باده من از شروع در نقطه پایانی آغاز میشه از همون جایی که باده برای زن بودن ، نفس کشیدن، بودن اون جا رو ترک کرده
    باده تلخ و شیرین …آرام و طوفانی …مستقل و وابسته است پر از تناقض و پر از زیبایی …
    برای باده همه چیز در شهر آبی رنگ شکل میگیره و در شهری خاکستری به نقطه اوج میرسه ….
    میتوان زیبا زیست…
    نه چندان سخت که از عاطفه دلگیر شویم،
    نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب!
    لحظه ها میگذرند،
    گرم باشیم پر از فکر و امید…
    عشق باشیم سراسر خورشید…

    2/3 اولش خیلی عالیه ولی بقیش یکم کیفیتش میاد پایین...
    زیتون PDF
  1. 6
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2013/08/07
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته‌ها
    227
    امتیاز
    27,856
    شهرت
    0
    1,487
    کاربر انجمن
    رمان قشنگیه من خوندمش
    توصیه می کنم بخونینش
    [FONT=andale mono, times][SIZE=5]سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست
    به سوی نور که باشی؛
    سایه ها در پس تواند...[/SIZE][/FONT]
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2012/10/25
    محل سکونت
    TEHRAN
    نوشته‌ها
    1,008
    امتیاز
    79,128
    شهرت
    6
    6,254
    مدیر بازنشسته
    قصد توهین ندارم آبجیا... ولی من اصلاً با رمان ایرانی دخترونه حال نمی کنم.... نه این که کلاً از کتابایی که دخترا قهرمانن خوشم نیاد، اما با مدل ایرانیش حال نمی کنم.

    با این حال... بازم تشکر.
    ThundeRam
    Fire and Blood
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    نوشته‌ها
    524
    امتیاز
    14,029
    شهرت
    8
    3,225
    مدیریت کل سایت
    جالب بود اما جا برای پیشرفت خیییییییییییلی داشت! زیادی رمانیتک و رویایی تموم شد....کلا میتونم بگم جالب بود اما پتانسیل بهتر شدن رو داشت...میتونست به جای اینکه کتاب خوبی باشه کتاب عالی باشه! با اینحال اولین تجربه نویسنده بود و به این نسبت خیلی هم خوب نوشته و حداقل اگه یه مقدار زیادی رویایی هستش مثل خیلی کتابای دیگه نیست که کوچکترین حرفی برای گفتن نداشته باشه....
    لايمكن الفرار از عشق
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2013/08/14
    محل سکونت
    خونمون
    نوشته‌ها
    72
    امتیاز
    9,927
    شهرت
    0
    119
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط Fateme نمایش پست ها
    جالب بود اما جا برای پیشرفت خیییییییییییلی داشت! زیادی رمانیتک و رویایی تموم شد....کلا میتونم بگم جالب بود اما پتانسیل بهتر شدن رو داشت...میتونست به جای اینکه کتاب خوبی باشه کتاب عالی باشه! با اینحال اولین تجربه نویسنده بود و به این نسبت خیلی هم خوب نوشته و حداقل اگه یه مقدار زیادی رویایی هستش مثل خیلی کتابای دیگه نیست که کوچکترین حرفی برای گفتن نداشته باشه....
    کاملا موافقم فاطمه جان!
    این رمان هم نمیشه گفت خیلی حرف برای زدن داره ولی از اون حالت تکراری که الان خیلی مد شده خارج شده.
    [FONT=Tahoma][SIZE=4][COLOR="#0000CD"][I]قدر آن شیشه بدانید که هست،نه در آن لحظه که افتاد و شکست....[/I][/COLOR][/SIZE][/FONT]
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •