ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 2 از 2 نخست 1 2
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

    رمان گناهکار

    • نویسنده کتاب: fereshteh27 کاربر نودهشتیا
    • ژانر: رمنس
    • دنبال کننده: 5
    • ایجاد شده در: 2014/04/11
    • امتیاز:
    • کتاب کامل است.
    • دارای خلاصه و کاور
    • تک جلدی
    gonahkar.jpg
    نام کتاب: گناهکار
    نویسنده:fereshteh27 کاربر نودوهشتیا
    خلاصه:
    زندگیمو پر از سیاهی کردم. پر از نفرت و تاریکی..فقط به خاطر همون عذابی که همیشه ازش دَم می زد. انقدر که برای خودم این واژه ی گناهکار رو تکرار کردم تا تونستم کاری کنم بشه ملکه ی ذهن و روح و قلبم.اون شعارش دوری از گناه بود ولی عملش… یک گناهکار ِ حرفه ای بود..یه ادم از جنس تاریکی ولی با ظاهری شیشه ای ، شکست..بالاخره تونست ظاهر شیشه ای وشکننده ش رو هزار تیکه کنه. و اونوقت بود که ظاهر زشت و پلید گناهانش نمایان شد. و من دیدم ، به چشم دیدم. بزرگترین گناهان اون افراد گناهکار رو دیدم و نفرت رو تو وجودم پرورش دادم. نفرت همون چیزی که بر قلب سنگی من حکومت می کرد.. من…
    آرشام… اسمم گناهکار ، رسمم تباهکار…

    فک کنم نام نویسنده گویا باشه دیگه...این رمان یکی از پرطرفدارترین رمانای نودوهشتیاست و با وجود این که خیلی طولانیه ازش خسته نمی شین
    قصه هم از زبان شخصیت اصلی دختر( دل آرام) و هم از زبان شخصیت اصلی پسر( آرشام) و هم از زبان سوم شخص روایت می شه
    گناهکار pdf
  1. 10
  2. #12
    _c_l_o_s_e_d
    مهمان
    مهم رمانشه که عاااااااالیه
  3. #13
    تاریخ عضویت
    2014/02/03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    132
    امتیاز
    20,189
    شهرت
    0
    1,377
    کاربر انجمن
    ملت میان اینهمه نقد میکنن این رمانوبد آرام جان تازه میگه مهم رمانشه که عالیه!آخه عزیز من وقتی یه رمان اینهمه جای کار داره که دیه عالی نمیشه گلم.
  4. #14
    تاریخ عضویت
    2012/06/19
    نوشته‌ها
    207
    امتیاز
    17,424
    شهرت
    0
    210
    کاربر انجمن
    مزخرف بود.
    این رمان منو یاد این فیلمهای ترکی انداخت که برای اعصاب و روان من اثر مخربی دارن و شخصا وقتی کانالو میارن نگاشون کنم پا میشم میرم.
    این امضا به دلیل غیر قانونی بودن حذف شد
    منتظر امضای جدید باشید...
  5. #15
    تاریخ عضویت
    2012/08/21
    محل سکونت
    ...
    نوشته‌ها
    404
    امتیاز
    7,066
    شهرت
    0
    2,567
    مدیر ارشد
    این رمانو نخوندم ولی اگه نویسندش همون آرشام خودمونه که یه داستان سبک ریکی گزاشته بود..همون بهتر نخونم
    در پس هر تاریکی نوریست ، نوید روشنایی

    آنگاه که سرنوشتم تغییر کند

    من آن را دوباره خواهم ساخت ؛ با قدرتم

    چرا که قدرت از آن من است

    آنگاه که درهای سرنوشت بسته شوند

    تنها من محرم خواهم بود

    ای دست های ناپیدای سرنوشت

    من شمارا به مبارزه میطلبم
  6. #16
    تاریخ عضویت
    2012/06/19
    نوشته‌ها
    207
    امتیاز
    17,424
    شهرت
    0
    210
    کاربر انجمن
    نقل قول نوشته اصلی توسط vahidkia نمایش پست ها
    این رمانو نخوندم ولی اگه نویسندش همون آرشام خودمونه که یه داستان سبک ریکی گزاشته بود..همون بهتر نخونم
    چیزی از دست نمی دی
    یعنی من الان لباس سیاه می پوشم به عزای اون وقتی که برای خوندنش تلف کردم
    این امضا به دلیل غیر قانونی بودن حذف شد
    منتظر امضای جدید باشید...
  7. #17
    تاریخ عضویت
    2013/08/30
    محل سکونت
    خونمون ^^
    نوشته‌ها
    97
    امتیاز
    18,047
    شهرت
    5
    854
    کاربر انجمن
    منم این رمانو خوندم رمان قشنگیه و البته طولانی
    به نظرمن طولانی بودنش قشنگش کرده چون اون همه اتفاقو نمیشد تو 100 صفحه یا حتی 400 صفحه گفت
    ولی به نظر من هیچی به پای رمان های پگاه نمیرسه الانم داره اسطوره رو مینویسه و واقعا قلم زیبایی دار
    این مدل قربون صدقه‌ها هست میگن عشق کی بودی تو. اول خاقانی گفته:
    از گُلِ سرخ رسته اى، نرگسِ دسته بسته اى
    نرخِ شکر شکسته اى، پسته دهانِ کیستى؟
  8. #18
    تاریخ عضویت
    2012/12/05
    نوشته‌ها
    155
    امتیاز
    16,613
    شهرت
    0
    506
    نویسنده
    نسبت به سن نویسنده خوبه؟ جدی می گید؟ من تا حالا فکر می کردم رمانای خودم نسبت به سنم خیلی عالی نیست و عادیه ولی وقتی کار این نویسنده رو خوندم خیلی به خودم امیدوار شدم! صد رحمت به رمان من.
    من اوایل که این رمان رو شروع کردم... گفتم که قلمش خوبه. اما فضاش یه جوری بود که خیلی شبیه به فیلم های کلیشه ای ایران بود. یکی اون قسمت که خدمتکارا صف کشیده بودن و اون یکی اون قسمتی که تیراندازی می کردن در اوایل رمان.
    اما همینطور که پیش می رفت رمان همین شکلی سطحش پایین می رفت. وای خدا ویلا! من موندم ما کوریم دور و اطرافمون انقدر ویلا نریخته یا این که اون نویسنده زیاد از حد خیالاتی بوده و یا چی! اصلا انگار نویسنده ایران رو با خارج اشتباه گرفته.
    برای سن من با وجود این که چهارده سالمه زیاد از حد غیرمنطقی بود. رفته به رفته قلمشم بدتر شد. به طوری که بعضی جاهاش فکر می کردم که رسما داره آب می بنده به رمانش! آخه کدوم مادربزرگی با دیدن اون صحنه ها می گه منم موقع جوونیم اینجوری بودم؟ خدا مردم ما رو به خیر بگذرونه!!!
    خصوصا اون قسمت دوسالش رو شدیدا انتقاد می کنم. برای یه نویسنده ای که دست کم نه تا رمان نوشته این دیگه زیاد از حد سطحش پایین بود. من خودم اگه جای فرشته بودم این شکلی گذر زمان رو توصیف نمی کردم.
    اصلا خیلی کلیشه ای بود... نمی دونم اونقدر انتقام رو سطح بالا در نظر گرفتن... من خودم هر وقت یه رمانی رو می بینم که شخصیت اولش به خاطر انتقام دست به کارای عجیب می زنه رسما ولش می کنم. به نظر من بهترین روش برای توصیف انتقام توی رمان عروس مرده بود. خیلی قشنگ اومده بود هم منظور رو رسونده بود و هم از زیبایی رمانش کم نکرده بود. بیاین اون رمان رو از خانوم مژگان زارع بخونید اصلا عقیده تون عوض می شه!
    درکل خوشم نیومد. به شما هم پیشنهاد نمی کنم. خصوصا اگه نوجوونید!!!
    خیلی از قسمت هاشم از توآیلایت تقلید کرده بود... به خدا استفنی میر هم انقدر صحنه تو رمانش نمی ذاره! مثل یه ورژن جدیدی از توآیلایت بود با فضای ایران که صد برابر بدتر نوشته شده!
    ویرایش توسط haniyeh : 2014/06/28 در ساعت 15:37
    کس ندانست که من می سوزم
    سوختن هیچ نگفتن هنر است
  9. #19
    تاریخ عضویت
    2012/12/02
    نوشته‌ها
    319
    امتیاز
    24,777
    شهرت
    0
    1,781
    تایپیست
    اممم من تازه تمومش کردم. بد نبود، یعنی خوب نبود ولی خیلی بدهم نبووود.


    اگر خواستی چیزی را پنهان کنی لای یک کتاب بگذار
    این ملت کتاب نمی‌خوانند....

    احمد شاملو


    A.A
  10. #20
    تاریخ عضویت
    2015/07/23
    نوشته‌ها
    49
    امتیاز
    6,746
    شهرت
    0
    78
    کاربر انجمن
    باید بگم داستان به نظرم یک عاشقانه کاملا تخیلی بود و هیچ منظق فکری در روند داستان دیده نمیشد . در بعضی جاها هم که من واقعا کاملا هنگ کردم مثلا اینکه آرشام قبلا انسان های زیادی رو کشته ولی بعدا انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و با خوبی و خوشی یک زندگی کاملا راحت رو درست میکنه !!!!!!!!! و خیلی هم آدم خوبی میشه و از این حرفا ! اگه اهل خوندن رمنس هستین و وقت تون براتون ارزش داره ، توصیه میکنم این داستان رو نخونید ! عاشقانه های ایرانی زیباتری برای خوندن وجود داره !
    [CENTER][COLOR=#800000][SIZE=2][B]روزهای سخت دوام نمی آورند ،

    اما انسان های سخت چرا.[/B][/SIZE][/COLOR][/CENTER]
صفحه 2 از 2 نخست 1 2
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •