ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2012/07/17
    محل سکونت
    اهل سرزمین اوهام
    نوشته‌ها
    360
    امتیاز
    17,136
    شهرت
    0
    309
    کاربر انجمن

    معرفی و دانلود کتابهای پائولو کوئیلو

    خب توی این تاپیک کتابای پائولو کوئلیو(Paulo Coelho) (زاده24 اوت 1947)نویسنده معاصر برزیلی رو میذاریم.

    اول یه معرفی نامه به لطف ویکی پدیا:
    او در24 اوت سال 1947 در ریودوژانیروبرزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این نتیجه رسید که یک نویسنده "همیشه عینک می زند و هرگر موی خود را شانه نمی کند " و وظیفه ای دارد و هرگز توسط نسل خودش درک نخواهد شد". درونگرایی و سرپیچی کوئیلو از سنتها در ۱۶ سالگی، منجرشد تا پدر و مادرش او را به یک موسسه روانی بفرستند که از آنجا سه بار قبل از اینکه به سن ۲۰ سالگی برسد فرار کرد. کوئلیو بعدا اشاره کرد که " آنها نمی خواستند به من صدمه بزنند ، اما آنها نمی دانستند چه کار باید بکنند ، آنها این کار را انجام ندادند تا مرا نابود کنند ، آنها این کار را کردند تا مرا نجات دهند. "به خاطر آرزوهای پدرو مادرش ، کوئلیو در مدرسه حقوق ثبت نام کرده و رویای خود را برای نویسنده شدن رها کرد . یک سال بعد، مدرسه را ترک کرد و مدتی مثل یک هیپی زندگی کرد، مسافرت می کرد از جنوب امریکا، شمال آفریقا، مکزیک،و اروپا و در سال ۱۹۶۰ به مواد مخدر روی آورد. وقتی به برزیل بازگشت، و به عنوان یک ترانه سرا شروع به کار کرد. در سال ۱۹۷۴، کوئلیو به جرم فعالیت های "خرابکارانه" توسط دولت نظامی حاکم دستگیر شد، دولتی که حدود ده سالی بود که قدرت را به دست گرفته بود و اشعار کوئیلو رابه عنوان جناح چپ برای خود تهدید آمیز تلقی میکرد. کوئلیو همچنین به عنوان بازیگر ، روزنامه نگار، و کارگردان تئاتر قبل از ترغیب شدن به فعالیت نویسندگی کار کرده است .در سال ۱۹۸۶، کوئلیو بیش از۵۰۰ مایل در جاده سانتیاگو د کامپوستلا در شمال غربی اسپانیا راه رفت که نقطه عطفی در زندگی اش شد .در راه، کوئلیو یک بیداری معنوی را تجربه کرد، که او در اتوبيوگرافي خود در زیارت آن را شرح داده است.او در یک مصاحبه اظهار داشت: "در سال ۱۹۸۶، من از کارهایی که می کردم احساس خوبی داشتم. با کاری که داشتم آب وغذای من در حدی فراهم میشد که بتوانم روی تمثیل کیمیاگر کار کنم . کسی را داشتم که او را دوست میداشتم. اما آنها رویای من نبود . نویسنده شدن رویای من بود و هنوز هست. " پس از آن کوئلیو شغل پر در آمد خود به عنوان ترانه سرا را ترک کرد و به دنبال نوشتن تمام وقت رفت.

    کتاب "خاطرات یک مغ"

    خاطرات یک مغ نخستین رمان پائولو کوئلیو نویسنده برزیلی در سال ۱۹۸۷ نوشته شد. نام اصلی کتاب O diario de Um Mage، میتواند به «خاطرات یک جادوگر» برگردانده شود. ولی در ترجمه فارسی به نام «خاطرات یک مغ» برگردانده شده است.

    خلاصه داستان


    این کتاب به بیان تجربه عرفانی پائولو کوئلیو در جاده سانتیاگو میپردازد، یکی از سه جاده مقدس مسیحیان که اعتقاد دارند با گذر از هر کدام از این جاده ها نیرویی جادویی، فردی را که این جاده را پیموده در بر می گیرد، که این جاده ها دارای آزمون هایی برای امتحان کردن فرد در طول جاده هستند. جاده سانتیاگو هم یکی از این سه جاده است که پائولو به دنبال سفری می رود که استادش به او دستور می دهد و به دنبال شمشیری گم شده می گردد که تجربیاتی عمیق چه از لحاظ عرفانی و چه از لحاظ فلسفی را به خواننده منتقل می کند. در پایان هر فصل کتاب پائولو روش های عرفانی را به خواننده آموزش می دهد و در قسمت قبل آن رمان را به پیش می برد. این کتاب به اتفاقات خارق العادهٔ زیادی اشاره می کند که در زندگی انسانهای عادی رخ میدهد. یک ناشر کوچک برزیلی این کتاب راچاپ کرد و فروش نسبتا خوبی داشت، اما با اقبال کمی ازسوی منتقدان روبه رو شد.
    ویکی پدیا
    لینک: خاطرات یک مغ
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2012/07/17
    محل سکونت
    اهل سرزمین اوهام
    نوشته‌ها
    360
    امتیاز
    17,136
    شهرت
    0
    309
    کاربر انجمن
    "کیمیاگر"


    رمان کیمیاگر، اثر پائولو کوئلیو نویسنده مشهور برزیلی، از رمانهای بسیار پرفروش دههٔ پایانی قرن بیستم جهان است. این کتاب در بیش از ۱۵۰ کشور منتشر شده و به بیش از ۵۲ زبان ترجمه شده است.

    خلاصهٔ داستان


    این رمان دربارهٔ چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را در اندلس ترک می کند و به شمال آفریقا می رود تا گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر پیدا کند. در این راه، با زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه می داند، و یک کیمیاگر آشنا می شود و عاشق فاطمه، دختر صحرا می شود. همهٔ این افراد، سانتیاگو را در مسیر جست و جویش هدایت می کنند. هیچ کس نمی داند این گنج چیست و آیا سانتیاگو می تواند بر موانع راهش در صحرا غلبه کند؟ اما چیزی که در آغاز ماجراجویی کودکانی به نظر می رسید، سرانجام به جست و جوی گنجی مبدل می شود که فقط در درون می توان آن را یافت.
    ویکی پدیا
    لینک کتاب :کیمیاگر
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    کیمیاگر را خوندم . حیف خیلی خوش بینانه برخورد کرده با بحثش.

    من زیاد خوش بین نیستم نسبت به این قضایا
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •