ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

    کتاب های صادق هدایت

    • نویسنده کتاب: صادق هدایت
    • ژانر: اجتماعی و فلسفی
    • دنبال کننده: 0
    • ایجاد شده در: 2013/12/21
    • امتیاز:
    • کتاب کامل است.
    • دارای خلاصه و کاور
    • نسخه چاپی وجود دارد
    • کتاب اسکن است
    250px-hedayat113.jpg
    گجسته دژ


    نویسنده: صادق هدایت
    از کتاب سه قطره خون

    «ماکان کاکویه با پیشانی بلند و سینه فراخ در ایوان قصر و یا در باروی چپ آن کشیک میکشید تا دختری که در رودخانه خودش را میشست ببیند و بالاخره همان دختر سبب جوانمرگی ماکان گردید..»

    صورتکها

    نویسنده: صادق هدایت
    از کتاب سه قطره خون

    «هیچ حقیقتی خارج از وجود خودمان نیست. در عشق این مطلب بهتر معلوم میشود، چون هر کسی با قوه تصور خودش کس دیگر را دوست دارد و این از قوه تصور خودش است که کیف میبرد نه از زنی که جلو اوست و گمان میکند که او را دوست دارد. آن زن توهم نهانی خودمان است.»..

    مردی که نفسش را کشت

    نویسنده: صادق هدایت
    از کتاب سه قطره خون

    میرزا حسینعلی می دانست که یک سر و رمزی در دنیا وجود دارد که صوفیا بزرگ به آن پی برده اند و این مطلب برای او آشکار بودکه برای شروع محتاج مرشد است یا کسی که او را راهنمایی بکند.همانطور که شیخ عبدالله گفته بود که:"چون سالک در بدایت حال خاطر در تفرقه است،باید صورت پیر را در نظر بگیرد که جمعیت خاطر به هم رسد." این شد که پس از جست و جوی زیاد شیخ ابوالفضل را پیدا کرد.اگر چه موافق سلیقه او نبود و بجز حکم دادن چیز دیگر نمیدانست و به هر مشکلی که برخورد میکرد مثل اینکه با بچه رفتار بکند می گفت:هنوز زود است بعدا شرح خواهیم داد و بالاخره شیخ ابوالفضل تنها چیزی که به او توصیه کرد کشتن نفس بود این کار را مقدم بر همه می دانست

    سگ ولگرد

    نویسنده: صادق هدایتاز زندگی مشقت بار یک سگ ولگرد د[
    «گنجشکهایی که لای درز آجرهای ریخته لانه کرده بودند نیز از شدت گرما خاموش بودند و چرت میزدند؛ فقط صدای ناله سگی فاصله به فاصله سکوت را میشکست..»


    سه قطره خون

    نویسنده: صادق هدایت
    از کتابی با همین عنوان

    «حالا که دقت میکنم مابین خطهای درهم و برهمی که روی کاغذ کشیده ام تنها چیزی که خوانده میشود اینست: سه قطره خون»

    داش آکل

    صادق هدایت
    از کتاب سه قطره خون

    "داش آکل" لوطی مشهور[شیرازیLاست که خصلت*های جوانمردانه*اش او را محبوب مردم ضعیف و بی*پناه شهر کرده است. اما کاکارستم که گردن*کلفتی ناجوانمرد است و به همین سبب، بارها ضرب شست داش آکل را چشیده، به شدت از او نفرت دارد و در پی فرصتی است تا زهرش را به داش آکل بریزد و از او انتقام بگیرد.
    در همین حین، حاجی صمد -از مالکان شیراز- می میرد، و داش آکل را وصی خود قرار می دهد. داش آکل، با اینکه آزادی خود را از همه چیز بیشتر دوست دارد، به ناچار این وظیفه دشوار را به گردن می*گیرد. او با دیدن مرجان، دختر چهارده ساله*ی حاجی صمد، به وی دل می*بازد. اما اظهار عشق به مرجان را خلاف رویه*ی جوانمردی و عمل به وظیفه*ی خود می*داند. در نتیجه، این راز را در دل نگه می*دارد. در عوض، [طوطی*ای می*خرد، و درد* دلش را به او می*گوید.
    از آن پس، داش آکل، قرق کردن سرِ گذر و درگیری با سایر لوطی*ها و اوباش را ترک می*کند و اوقات خود را صرف رسیدگی به اموال حاجی و خانواده*ی او می*کند.
    بر این منوال، هفت سال می گذرد تا این*که برای مرجان، خواستگاری پیدا می شود. داش آکل به عنوان آخرین وظیفه*ی خود، وسایل ازدواج مرجان را فراهم می*کند و او را به خانه*ی بخت می*فرستد.
    همان شب، در حال نشستن داش آکل در میدان*گاهی محله -در حالی که مست است- کاکارستم سر می رسد. با داش آکل یکی به دو می*کند و در نهایت با او گلاویز می*شود؛ و سرانجام، با قمه، زخمی*اش می*کند.
    فردای آن روز، وقتی پسر بزرگ حاجی صمد بر بالین داش آکل می*آید، او طوطی*اش را به وی می سپارد و کمی بعد، می*میرد.
    عصر همان روز، مرجان قفس طوطی را جلوش گذاشته است و به آن نگاه می*کند، که ناگهان طوطی با لحن داشی "خراشیده*ای" می*گوید: «مرجان... تو مرا کشتی... به کی بگویم... مرجان... عشق تو... مرا کشت.»



    بوف کور

    مشهورترین اثر صادق هدایت با مطلع:
    «در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد.
    این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند.»




    درباره کتاب:
    بوف کور مشهورترین اثر صادق هدایت نویسنده معاصر ایرانی، رمانی کوتاه و از شاهکارهای ادبیات سدهٔ ۲۰ است. این رمان به سبک فراواقع نوشته شده و تک*گویی یک راوی است که دچار توهم و پندارهای روانی است. تمامی رمان از زاویه دید اول شخص روایت می*شود و از دو بخش نسبتاً مستقل تشکیل شده*است. این کتاب تاکنون از فارسی به چندین زبان از جمله انگلیسی و فرانسه ترجمه شده*است.

    درباره نویسنده:
    صادق هدایت در سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران متولد شد. پدرش هدایت قلی*خان (اعتضاد الملک، فرزند نیرالملک وزیر علوم، در دوره ناصرالدین شاه) و نام مادرش زیور الملک (دختر عموی هدایت‏قلی‏خان، دختر حسین*قلی مخبرالدوله) می*باشد. جدّ اعلای صادق رضاقلی*خان هدایت از رجال معروف عصر ناصری و صاحب کتاب*هایی چون مجمع الفصحا و اجمل التواریخ بود. صادق کوچک*ترین فرزند خانواده بود و سه برادر و سه خواهر بزرگ*تر از خود داشت. (از برادرانش محمود خان، قاضی دیوان عالی کشور بود که در زمان نخست وزیری سپهبد رزم آرا، سمت معاون نخست وزیری را داشت. عیسی خان، سرلشگر و از رؤسای سابق دانشکده افسری بود. هر دو برادر در هنر و ادبیات دستی داشتند).
    صادق هدایت در سال ۱۲۸۷ تحصیلات ابتدایی را در سن ۶ سالگی در مدرسهٔ علمیهٔ تهران آغاز نمود. در سال ۱۲۹۳ روزنامه دیواری ندای اموات را در مدرسه انتشار داد و دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز نمود. ولی در سال ۱۲۹۵ به خاطر بیماری چشم*درد مدرسه را ترک کرد و در سال ۱۲۹۶ در مدرسهٔ سن*لویی که مدرسهٔ فرانسوی*ها بود، به تحصیل پرداخت. به گفتهٔ خود هدایت اولین آشنایی*اش با ادبیّات جهانی در این مدرسه بود و به کشیش آن مدرسه درس فارسی می*داد و کشیش هم او را با ادبیّات جهانی آشنا می*کرد. در همین مدرسه صادق به علوم خفیه و متافیزیک علاقه پیدا کرد. این علاقه بعدها هم ادامه پیدا کرد و هدایت نوشتارهایی در این مورد انتشار داد. در همین سال صادق اولین مقالهٔ خود را در روزنامهٔ هفتگی (به مدیریت نصراله فلسفی) به چاپ رساند و بعنوان جایزه سه ماه اشتراک مجانی دریافت نمود. همچنین همکاری*هایی با مجله ترقی داشت. صادق در همین دوران گیاه*خوار شده بود و به اصرار و پند بستگانش مبنی بر ترک آن وقعی نمی*نهاد. در سال ۱۳۰۳، در حالی که هنوز مشغول تحصیل در مقطع متوسطه بود دو کتاب کوچک انتشار داد: «انسان و حیوان» که راجع به مهربانی با حیوانات و فواید گیاه*خواری است و تصحیحی از رباعیات خیام با نام «رباعیات خیام» (با کتاب «ترانه*های خیام» اشتباه نشود) به همراه مقدمه*ای مفصّل. در همین سال بود که صادق داستان «شرح حال یک الاغ هنگام مرگ» را در مجلهٔ وفا، سال دوم، شماره ۶-۵ منتشر کرد.






    [DL][/DL]











    ویرایش توسط Prince-of-Persia : 2015/06/29 در ساعت 15:42
  1. 7
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2013/08/03
    نوشته‌ها
    106
    امتیاز
    8,811
    شهرت
    0
    788
    کاربر انجمن
    عاقا من یه سوال داشتم:

    شنیدم که میگن بوف کور باعث افسردگی میشه
    کسی تا حالا خوندتش؟
    عادت ندارم درد دلم را به هر کسی بگویم
    پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم
    تا همه فکر کنند ،
    نه دردی دارم و نه دلی . . .
    (چارلی چاپلین)[CENTER][/CENTER]
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2013/09/07
    محل سکونت
    در میان ابرها...
    نوشته‌ها
    163
    امتیاز
    9,318
    شهرت
    0
    680
    مترجم
    نقل قول نوشته اصلی توسط Galexy نمایش پست ها
    عاقا من یه سوال داشتم:

    شنیدم که میگن بوف کور باعث افسردگی میشه
    کسی تا حالا خوندتش؟
    من خودم...

    خدایی خیلی قشنگه...
    [SIZE=2]با هم بخندیم
    نه
    به هم[/SIZE]
  4. #4
    تاریخ عضویت
    2013/08/03
    محل سکونت
    هنوز مشخص نشده دقیقا
    نوشته‌ها
    107
    امتیاز
    10,990
    شهرت
    0
    508
    ویراستار
    نقل قول نوشته اصلی توسط Galexy نمایش پست ها
    عاقا من یه سوال داشتم:

    شنیدم که میگن بوف کور باعث افسردگی میشه
    کسی تا حالا خوندتش؟
    کتاب بوفکور نقطه عطفی در ادبیات ایران بوده و میشه گفت به سبک فانتزی عاشقانه نوشته شده
    بیشتر کسایی که توانایی درک صادق هدایت رو ندارن میگن همه آثارش افسرده کننده است
    من همه آثار هدایت رو که تا بحال خوندم دوست داشتم بوفکور، علویه خانم و حاجی آقا و توپ مرواری هم خیلی قشنگ هستن
    گاهی فقط یک خط کافیه گاهی فقط یک کلمه
    تو
  5. #5
    تاریخ عضویت
    2014/09/12
    محل سکونت
    اصفهان شهر زیبای خدا...
    نوشته‌ها
    255
    امتیاز
    5,323
    شهرت
    0
    1,249
    گرافیست
    به اندازه کافی من افسرده می نمایم لازم به ریسک نیس!
    به احترام آرزو های بر باد رفته ام سکوت می کنم
    بلند تر از فریاد


    زنده باد زندگی پیشتاز
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سئو سایت و سرعت لود شدن سایت
    توسط asgharji در انجمن فیلم و سریال و انیمه
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2016/08/30, 11:52
  2. پاسخ: 10
    آخرین نوشته: 2016/06/23, 14:09
  3. ارزیابی تیم مدیریت اصلی سایت
    توسط Mr.Sohrab در انجمن بایگانی
    پاسخ: 18
    آخرین نوشته: 2015/09/15, 21:27
  4. تغییر و تحولات مدیریت های سایت
    توسط Mr.Sohrab در انجمن بایگانی
    پاسخ: 30
    آخرین نوشته: 2013/09/21, 09:00
  5. پاسخ: 1
    آخرین نوشته: 2013/08/03, 17:09

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •