ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 2 از 4 نخست 1 2 3 4 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 32
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر

    Post همه چیز در مورد نوروز

    تاریخچه نوروز

    طبق عقايد زرتشت، ماه فروردين ( اولين ماه تقويم شمسي ايرانيان) به فراوشي (سرزندگي) اشاره دارد كه دنياي مادي را در آخرين روزهاي سال دچار تحول می کند. بنابراين، زرتشتيان، ده روز را براي اينكه روح نياکان خود را شاد كنند، گرامي می دارند ممكن است اين سنت كه، بعضي‏ها قبل از نوروز به گورستانها مي‏روند، ريشه در اين باور داشته باشد. قصه‏هاي ديگري در مورد مبدا نوروز نقل شده است. يك روايت اين است كه كياخسرو، پسر پرويز بردينا، به تخت سلطنت نشست و ايرانشهر را به اوج شكوفايي خود رساند

    روايت ديگر آنكه در اين روز خاص (اول فروردين) ، جمشيد، پادشاه پيشدادي، بر روي تخت طلايي نشسته بود در حالي‏كه مردم او را روي شانه‏هاي خود حمل مي‏كردند. آنها پرتوهاي خورشيد را بر روي پادشاه ديدند و آن روز را جشن گرفتند.

    روايتی ديگر به سليمان بر‏مي‏گردد كه حلقه خود را گم كرد و در نتيجه حكومت خود را از دست داد. بعد از اينكه چهل روز به دنبال آن گشت، حلقه خود را يافت و دوباره به حكومت رسيد. از اين رو، مردم در آن روز فرياد برآوردند كه، نوروز (روز نو) آمده است

    در زمانهاي قديم، جشن نوروز در اولين روز فروردين (۲۱ ژانويه) شروع مي‏شد، ولي مشخص نيست كه چند روز طول مي‏كشيده ‏است. در بعضي از دربارهاي سلطنتي جشن‏ها يك ماه ادامه داشت. مطابق برخي از اسناد، جشن عمومي نوروز تا پنجمين روز فروردين برپا مي‏شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شايد بتوان گفت، در طي پنج روز اول فروردين جشن نوروز جنبه ملي و عمومي بود، در حاليكه طي باقيمانده ماه، هنگامي‏كه پادشاهان مردم عادي را به دربار سلطنتي مي‏پذيرفتند جنبه خصوصي و سلطنتي داشت
    .
    ویرایش توسط Mr.Sohrab : 2012/08/22 در ساعت 01:05
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  2. #11
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    پیدایش نوروز و برخی از رویدادهایی که در طول تاریخ در این روز و یا به این مناسبت روی داده است

    نوروز و آیینهای باشكوه آن، مسیری سه هزار ساله و پرپیچ و خم را پیموده تا به ما رسیده است. «نوروز» كهنسالترین آیین ملی در جهان است كه جاودانه مانده و یکی از عوامل تداوم فرهنگ ایرانیان (آرینهای جنوبی) است. آیینهای برگزاری این جشن بزرگ در عصر حاضر با سه هزار سال پیش تفاوت چشمگیر نكرده و به همین دلیل عامل وحدت فرهنگی ساكنان ایران زمین به شمار می*رود كه آن را در هر گوشه از جهان كه باشند، یكسان برگزار می*كنند و بزرگ می*دارند و به همین جهت است كه اندیشمندان «نوروز» را مظهر پایدار هویت و ناسیونالیسم ایرانی خوانده*اند كه مورخان در قوه محركه*اش تردید ندارند؛ زیرا كه در طول تاریخ نیروی عظیم و كارآییهای فراوان آن را درك كرده*اند.

    «نوروز» روز ملی و جشن همه كسانی است كه در فلات ایران (ایران زمین) خود یا نیاكانشان به دنیا آمده*اند و تاریخ و فرهنگ مشترك دارند، از جمله تاجیكها، افغانها، كردها و ساكنان سرزمینهایی كه در طول قرون و اعصار، امپراتوری ایران را تشكیل داده بودند.
    دو قرن است كه امپراتوری ایران براثر توطئه*های استعمارگران اروپایی از میان رفته است، اما فرهنگ مشترك و مدنیت غنی قوم ایرانی باقی مانده و نوروز همچنان روز ملی همه مردمی *است كه از كوههای پامیر و بدخشان تا انتهای كوههای كردستان سوریه و از قفقاز تا رود سند و منطقه خلیج فارس سكونت دارند.
    نوروز، هدفهای آن و وقایعی كه در طول قرون و اعصار در این روز روی داده است در خور توجه فراوان است.

    در بسیاری از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاریخ طبری، شاهنامه فردوسی و آثار بیرونی؛ نوروز به جمشید، شاه افسانهای و درپاره ای دیگر به کیومرث نسبت داده شده و آن را به دلیل آغاز بهار، برابر شدن روز و شب و از سر گرفته شدن درخشش خورشید و اعتدال طبیعت، بهترین روز در سال دانسته*اند.


    به نوشته برخی از مورخین بر پایه افسانه*ها، سه هزار سال پیش در چنین روزی، جمشید از كاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه (منطقه باستانی حسنلو) بیرون آمد و عمیقاً تحت تأثیر آفتاب درخشان، و خرمی *و طراوت محیط قرار گرفت و آن روز را «نوروز»، روز صفا، پاك شدن زمین از بدی*ها و روز سپاسگزاری از خداوند بزرگ نامید و خواست كه از آن پس، بدون وقفه، هر سال در این روز آیین ویژه*ای برگزار شود- آیینی كه هنوز ادامه دارد و از گزند زمانه و هرگونه تحول سیاسی و اجتماعی مصون مانده است.

    لازم است بدانیم كه مهاجرت آرین*ها به صورت سه دسته مادها، پارس*ها، پارت*ها به سرزمین ایران در قرن هشتم پیش از میلاد تكمیل شد. این گروه از آرین*ها از گروهی كه به اروپا رفتند، جدا شده بودند که مورخان آنان را آرین*های جنوبی می*خوانند. مادها در منطقه غرب ری (تهران امروز) تا مرز ایلام از جمله آترپاتكان (آذربایجان) و كردستان مستقر شدند و بعدا حكومتی به پایتختی همدان در تأسیس كردند كه به احتمال زیاد جمشید از میان آنان برخاسته بود. زیرا، پارس*ها در جنوب و جنوب شرقی «ری» تا سواحل خلیج*فارس وبیشتر افغانستان و بلوچستان امروز اسكان گرفته بودند و پارت*ها در شرق دریای مازندران از جمله خراسان بزرگ، دامغان، خوارزم و گرگان - تپورستان (مازندران) و نواحی اطراف استقرار یافته بودند.

    ترویج آموزش*های زرتشت- تنها پیامبری كه از میان آرین*ها برخاسته- به نوروز جنبه معنوی*تری بخشید، زیرا زرتشت بر كردار، گفتار و پندار نیك تأكید داشت و هر عمل خلاف عدالت را نفی می*كرد و تحولات تاریخ را نتیجه كشمكش بدی و خوبی می*دانست كه سرانجام با شكست قطعی بدی؛ آرامش، صفا، شادی، صمیمیت و عدالت جهانیان تأمین خواهد شد. نوروز فرصت خوبی برای زدودن افكار بد از روح، پایان دادن به دشمنی*ها از طریق تجدید دیدارها و نیز شاد كردن دوستان و بستگان، مخصوصاً سالخوردگان با دستبوسی آنان و مبادله هدیه بوده است.
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  3. #12
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    كوروش بزرگ نوروز را یك آیین رسمی *اعلام كرد
    كوروش بزرگ مؤسس امپراتوری ایران كه از مادر، ماد و از پدر، پارس بود نخستین حكمران ایرانی بود كه به نوروز جنبه رسمی *داد و در سال 534 پیش از میلاد دستورالعملی برای آن تدوین كرد كه شامل ترفیع نظامیان، ابلاغ انتصابات تازه، سان دیدن از سربازان، عفو مجرمین پشیمان، ایجاد فضای سبز و پاكسازی محیط زیست- از منازل شخصی گرفته تا اماكن عمومی*ـ بود. چهارسال پیش از آن،كوروش پس از تصرف بابل، نوروز را در آنجا جشن گرفته بود و به این سبب برخی از مورخان، زمان اعلام رسمی*و عمومی *شدن نوروز به عنوان عید ملی را سال 538 قبل از میلاد نوشته اند. بابل در 29 اکتبر سال 539 پیش از میلاد به تصرف ایران درآمده بود.


    در دوران هخامنشیان، یازده روز اول فروردین (فرورتیشن/ Farvartishn) ویژه انجام مراسم نوروز بود. شاه در نخستین روز سال نو روحانیون، بزرگان، مقامات دولتی و فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان و نمایندگان سرزمین*های دیگر را می*پذیرفت و ضمن سپاسگزاری از عنایات خداوند، گزارش كارهای سال كهنه و برنامه*های دولت برای سال نو و نظر خویش را بیان می*كرد كه نصب*العین قرار گیرد. این آیین تا همین اواخر با جزیی تفاوت رعایت می*شد. شاه سپس پیشكش*ها را دریافت می*كرد كه نمونه آن در كنده*كاری*های تخت جمشید دیده می*شود. آنگاه مراسم سان و رژه برگزار می*شد و افسرانی كه قهرمان دفاع از وطن شده بودند، ترفیع و پاداش می*گرفتند و مقامات تازه و قضات نو معرفی می*شدند.

    در نوروز، مردم نخست به دیدن سالخوردگان خانواده، بیماران و از كارافتادگان می*رفتند و ادای احترام میكردند (احترام و رعایت احوال سالخوردگان و نسل بازنشسته، در میان ایرانیان همواره نهایت اهمیت را داشته است). سپس عید دیدنی آغاز می*شد. پیش از دید و بازدیدها، در لحظه تحویل سال هر فرد از خدا میخواست كه در سال نو روان او را پاك و آرام نگهدارد. این مراسم پس از 25 قرن به همین صورت ادامه دارد و باعث اعجاب ملل دیگر شده است.

    سران دولت هخامنشی در آداب و رسوم و قوانین سرزمین*های غیرآریایی*نشین كمتر مداخله می*كردند ولی در مصر كه بیش از یك قرن یكی از ایالات ایران به شمار می*رفت، آیین*های نوروز را رواج داده بودند و با اعزام سفیر به حبشه (اتیوپی) از شاه انتخابی این كشور خواسته بودند كه نوروز را برسمیت بشناسد و برگزار كند، آلودن محیط *زیست (آب و هوا و زمین) را منع و برای دروغ*گفتن و سوء نیت مجازات در نظر بگیرد.
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  4. #13
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    داریوش بزرگ نوروز را آیین عمومی *سراسر قلمرو ایران قرارداد
    داریوش بزرگ كه در گسترش آیین*های نوروزی در میان متصرفات غیرآرین امپراتوری ایران سعی بلیغ داشت در مراسم نوروز 515 پیش از میلاد (هفت*سال پس از آغاز فرامانروایی اش) تصمیم خود را در زمینه ایجاد سنگ نبشته بیستون- حاوی آرزوها، اندرزها و شرح قلمرو ایران- اعلام كرد كه مورخان با توجه به این سنگ نبشته گفته*اند كه ایران تنها كشور جهان است كه سند مالكیت دارد. بزرگترین آرزوی داریوش كه در این كتیبه آمده، این است كه خداوند ایران را از آفت دروغ و خشكسالی مصون سازد.



    پس از تكمیل ساختمان عظیم و زیبای تخت جمشید در پارس و گشایش آن، آیین*های رسمی* نوروز، باشكوه بی*مانندی در آنجا برگزارمی*شد. مراسم نخستین نوروز در تخت جمشید دو هفته طول كشید. مردم عادی در تالار صدستون و سران ایالات و مقامات ترازاول در تالارهای دیگر این كاخ حضور می*یافتند. كار ساختن تخت جمشید (یونانی*ها پرس*پولیس = شهر پارس خوانده*اند) 51 سال طول كشید. داریوش اول تصمیم به ساختن آن، در محلی نه چندان دور از پاسارگاد گرفت، ولی پادشاه سوم بعد از او آن را گشود و به این ترتیب ایران دارای دو پایتخت شد: شوش پایتخت اداری و تخت جمشید پایتخت سیاسی. عنوان «تخت جمشید» را قرن*ها بعد، عوام*الناس به آن دادند، حال آن كه این كاخ با جمشید افسانه*ای ارتباطی نداشته است. از این كاخ كه گویای تمدن و پیشرفت ایرانیان باستان است بر قلمروی میان سند، دانوب، مدیترانه و نیل فرمانروایی می*شد. حسادت اسكندر مقدونی نسبت به این شكوه و عظمت، عامل عمده ویرانی این كاخ به دست او شد. افراد خاندان سلطنت و درباریان در هر کجای کشور که بودند پیش از فرا رسیدن نوروز خود را به تخت جمشید می*رسانیدند و بهار را در آنجا بسر می*بردند.
    پس از ساختن تخت جمشید مراسم رسمی* نوروز در این تالار برگزار می*شد

    داریوش دوم به مناسبت نوروز، در سال 416 پیش از میلاد سكه زرین ویژه*ای ضرب كرد كه یك طرف آن شكل سربازی را در حال تیراندازی با كمان نشان می*دهد. ضرب سكه زر و سیم یک قرن پیش از آن توسط داریوش اول آغاز شده بود. سكه*های داریوش اول به «داریك» یا «دریك» موسومند. باید توجه داشت که رسم دادن سکه به عنوان عیدی از زمان هرمز دوم - شاه ساسانی در سال 304 میلادی آغاز شده است
    مِهستان (مه/ Meh: بزرگ)، پارلمان ایران در عهد اشكانیان نخستین جلسه خود را در نوروز سال 173 پیش از میلاد با حضور مِهرداد اول- شاه وقت ـ برگزار كرد و اولین مصوبه آن انتخابی كردن شاه بود. عزل شاه نیز در اختیار همین مجلس قرار گرفت، البته طی شرایطی از جمله خیانت به كشور، ابراز ضعف و نیز جنون، بیماری سخت و از كار افتادگی. ایران در آن زمان دارای دو مجلس بود. مجلس شاهزادگان و مجلس بزرگان كه جلسه مشترك آنها را «مِهستان» می*خواندند.


    در سال 52 میلادی، مِهستان كه از نحوست 13 فروردین می*ترسید، چند روز ایران را بدون شاه گذارد و روز 15 فروردین «بلاش» را از میان شاهزادگان اشكانی به شاهی برگزید كه از همه آنان كوچكتر بود و استدلال كرد كه «مصلحت» انتخاب بلاش را ایجاب می*كرد. شاه قبلی در ایام نوروز مرده بود. نحوست رقم 13 از یونانیان است که با اسکندر وارد ایران شده است.

    نوروز ایرانی بر حسب سال مصادف است با یكی از این سه روز در تقویم میلادی: 20، 21 و یا 22 مارس (مارچ). در مارس 44 پیش از میلاد، ایران خود را برای دفاع در برابر حمله احتمالی «سزار» آماده می*كرد كه خبر رسید سزار 15 مارس (هفت روز پیش از نوروز) در سنای روم ترور شده است و شاه جریان را به اطلاع رجال كشور رسانید که ایام عید را در دلواپسی بسر برده بودند. سپهبد سورنا فرمانده كل ارتش ایران 9 سال پیش از آن (سال 53 پیش از میلاد) در «حران» ارتش روم را در هم شكسته بود. در این جنگ، كراسوس كنسول روم و فرمانده این ارتش كشته شده بود و سزار تصمیم به انتقام*گیری داشت.

    اردشیر بابكان- كه در سال 226 میلادی سلسله ساسانیان را تأسیس كرده بود چهار سال بعد از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود، خواست كه نوروز ایرانی را به رسمیت بشناسد و سنای روم نیز آن را پذیرفت و از آن پس نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.

    در دوران اشكانیان ایام نوروز به پنج روز كاهش یافته بود اما اردشیر به تقاضای «تنسر/ Tansar» موبدِ موبدان (روحانی ارشد زرتشتیان) روز ششم فروردین- زادروز زرتشت- را بر آن اضافه كرد و چون ایرانیان روز هفتم فروردین را خوش*یمن می*دانستند و بیشتر ازدواج*ها را به این روز موكول می*كردند، از آن زمان ایام نوروز كه روزهای روح ابدی، شادی*ها و پاكی*ها بشمار می*آمدند، به هفت روز افزایش یافت و ایرانیان در این هفت*روز دست از كار می*كشیدند.

    در طول حكومت ساسانیان اهمیت نوروز افزایش یافت. نه تنها یك عید ملی بود بلكه ایام تمیز كردن محیط *زیست، پوشیدن لباس نو، تمیز كردن بدن، استغفار از گناهان، دلجویی از پیران، تجدید دوستی*ها، استحكام خانواده، و بیرون كردن افكار بد و پلیدی*ها از روح و روان به شمار می*آمد. در این عهد، تشریفات نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روی بام*ها در شب نوروز به منظور سوزاندن پلیدی*ها كه اینك این رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت*سین تبدیل شده است. ساسانیان معتقد بودند كه هدف کوروش بزرگ از اعلام نوروز به عنوان یك روز ملی، برقراری عدالت، نظم، برادری، انسان*دوستی و پاكدامنی بوده و باید تحقق یابد.


    در مارس 326 میلادی میان ارتش ایران به فرماندهی شاپور دوم و ارتش روم به فرماندهی كنستانتینوس دوم امپراتور این كشور جنگی خونین و پرتلفات در گرفته بود. با اینكه پیروزی با ارتش ایران بود، شاپور دوم 20 مارس (شب عید نوروز) علی*رغم مخالفت افسرانش كه در شرف بُردن جنگ بودند، آتش*بسی دو هفته*ای اعلام كرد تا سربازان بتوانند آئیین*های نوروزی را برگزار كنند. كنستانتینوس دوم كه نیروهایش تلفات شدید داده بودند، پس از این آتش بس موقت حاضر به ادامه جنگ نشد و روز دهم آوریل میان دو امپراتور پیمان صلح به امضاء رسید.

    در مراسم نوروز سال 399 میلادی، چند مسیحی ایرانی كه موفق به ورود به كاخ یزدگرد شاه وقت (ساسانی) شده بودند، فی*البداهه از او تقاضای آزادی مذهبی برای خود كردند. این آزادی كه مورد درخواست دولت روم هم بود به همه مسیحیان قلمرو ایران داده شد.

    در نوروز سال 501 میلادی (1349 سال پیش از انتشار مانیفیست كمونیست به قلم كارل ماركس) مزدك- روحانی زرتشتی- جنبش سوسیالیستی خود را بر پایه مالكیت عمومی*دارایی*ها، استفاده از تولیدات و ثروت بر حسب نیاز فرد و برابری اجتماعی- اقتصادی همه مردم علنی ساخت كه مورد توجه مردم كه گرفتار جامعه*ای طبقاتی و وجود شكاف عظیم میان فقیر و غنی بودند، قرار گرفت و حتی شاه وقت ایران ـ قباد ـ متمایل به افكار او شد .

    پیمان «صلح پایدار» ایران و روم كه به امضای خسرو انوشیروان ساسانی و «ژوستی نی اَن» امپراتور روم رسیده بود، در سال 532 میلادی در مراسم نوروزی كه در تالار كاخ تیسفون (ایوان مدائن - طاق كسری، نزدیك بغداد) با حضور شاه ایران برپا شده بود، مبادله شد.
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  5. #14
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    خسرو انوشیروان به هر كس كه در طول سال به وطن خدمت چشمگیر كرده بود در مراسم نوروز یكی از این سكه*های با تصویر خود را می*داد.

    در زمان حكومت طولانی نوشیروان ساسانی (یا خسرو انوشروان)، تماس مستقیم مردم با شاه افزایش یافته بود و شاه شخصاً به برخی شكایات رسیدگی می*كرد و در مراسم نوروزی كاخ سلطنتی عده بیشتری از مردم عادی شركت می*كردند و به همین سبب خسرو انوشیروان در سال 549 میلادی، پس از برگزاری مراسم نوروز دستور ساختن تالار بزرگی را به ضمیمه کاخ سلطنتی تیسفون که از دجله فاصله زیاد نداشت صادر کرد و این تالار و ساختمان ضمیمه آن نهم مارس سال 551 میلادی آماده بهره برداری شد و آیین*های نوروزی آن سال در آنجا برگزار شد. این تالار که با فرش معروف بهارستان مفروش بود پس از حمله اعراب آسیب دید و بعدا منصور خلیفه عباسی دستور داد که با تخریب کاخ سلطنتی و عمارات بزرگ تیسفون ، مصالح لازم برای تکمیل عمارات شهر نوساز بغداد واقع در همان نزدیکی تامین شود و باقیمانده سکنه تیسفون به بغداد منتقل شوند. با وجود این، بقایای تالار خسرو انوشیروان که به طاق کسرا و ایوان مدائن معروف شده همچنان باقی و پایدار مانده و از آثار تاریخی مهم جهان بشمار می*آید. دانشگاه جندی شاپور (خوزستان) هم که به دستور خسرو انوشیروان برای تدریس و تحقیق طب و فلسفه ساخته شده بود در نوروز (سال 550 میلادی) گشایش یافت .
    دهها سال مراسم نوروزی در این تالار( طاق كسری ) در شهر تیسفون بر گزار می*شد.

    بعد از اسلام، تا مدتی مراسم نوروز در ایران به صورت خصوص و خانوادگی برگزار می*شد. با وجود این، نوروز ایرانی از طریق مسلمانان تا اندلس (اسپانیا) گسترش یافت. از زمان عباسیان به دلیل بسط نفوذ ایرانیان در دستگاه خلفای این دودمان، مراسم نوروز به این دستگاه راه یافت ولی عیدی رسمی *نبود. در روایت است كه *هارون الرشید، خلیفه معروف عباسی، هزاران سكه نقره كه یك طرف آنها را رنگ زده بود (علامت*گذاری كرده بود) در مراسم نوروز (سال 211 هجری) در شهر بغداد به بزرگانی كه به دیدن او رفته بودند، هدیه داد و به آنان تأكید كرد كه سال آینده، كسی سكه دریافت خواهد كرد كه سكه*های امسال را با خود بیاورد و به او نشان بدهد. هدف *هارون این بود كه سكه*های عیدی را که داده بود خرج نكنند.
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  6. #15
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    نقل است در نوروز، جامی پر از حلوا برای پیغمبر هدیه آوردند. آن حضرت پرسید: این چیست؟ گفتند: امروز، روز نوروز است. پرسیدند: نوروز چیست؟ گفتند: عید بزرگ ایرانیان است. فرمود: آری. در این روز بود كه خداوند عسكره را زنده كرد.
    پرسیدند: عسكره چیست؟ فرمود: عسكره هزاران مردمی بودند كه از ترس مرگ، ترك دیار كرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند و سپس آنان را زنده كرد و ابرها را امر فرمود كه به آنان ببارد.
    ازاین*روست كه پاشیدن آب در این روز رسم شد. پس از آن حلوا تناول و بقیه را میان یاران خود قسمت كرد و گفت: كاش هر روزی برای ما نوروز بود. سال در فرس باستان از كلمه «سرد» مشتق شده و به همین دلیل سال را با فصل سرد شروع می*كردند.
    نوروز، بزرگ*ترین جشن ملی مردم ایران به شمار می*رود. این روز در واقع آغاز نوزایی طبیعت و بشارت زنده شدن دوباره مردگان است. برگزاری جشن*های آغاز سال نو بسیار قدیمی و كهن بوده و در هر دوره، اندكی از شاخ و برگ آن زده شده و درخت كهنسال نوروز بار دیگر منعطف با زمانه، رشد و نمو دیگری یافته است و امروزه نه تنها رسمی كهن كه رسمی دینی نیز به شمار می*رود كه به نوزایی و بازگشت اشاره دارد.
    در گذشته، سال در میان ایرانیان به ۲ بخش تابستان و زمستان تقسیم می*شد كه به تابستان «همه» و به زمستان «زینه» می*گفتند. تابستان از آغاز بهار و فروردین آغاز و تا پایان مهرماه ادامه داشت كه در واقع ۷ ماه به اضافه فروردین بود. ۶ ماه بعد نیز كه از آغاز آبان شروع می*شد، تا پایان اسفند و پنجه بزرگ ادامه پیدا می*كرد.
    زرتشتیان آغاز سال را با قرار گرفتن برج حمل در آفتاب و اعتدال بهاری شروع می*كردند و مهرگان را به عنوان جشنی برای ۶ ماه پایان سال برپا می*داشتند.
    سلمان فارسی می*گوید: «ما در عهد زرتشتی بودن می*گفتیم خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو بر ایام دیگر، مانند برتری یاقوت و زبرجد است به جواهر دیگر.»
    ایرانیان باستان سال نو را با انجام مراسم دینی آغاز می*كردند و نوروز برای آنها مقدس بود و به این دلیل جشن*ها و رسوم بازمانده از جشن نوروز را نباید تنها برای شادی و جشن ظاهری دانست و ریشه آن را باید در رسوم و عقاید دینی آنها بازجست.
    جشن*های نوروزی در ایران پس از ورود اسلام نیز با آیین*های دین شریف درهم آمیخت و ضمن حفظ ریشه*ها، شاخ و برگ*های تازه یافت.
    شاید به دلیل روحانی بودن جشن*های نوروزی بود كه پیامبر اكرم*ص و امامان معصوم*ع همگی به بزرگی از نوروز ایرانیان یاد كرده و بر تداوم آن پای می*فشارند.
    معلی بن خنیس به نقل از امام جعفر صادق*ع می*گوید: «گفتم ای سید من! فدای تو شوم. نمی*آموزی به من نام روزها را به زبان فارسی؟»
    جواب فرمود: «آنها روزی چند قدیم از ماه*های قدیمند كه هر ماهی ۳۰ روز است و زیاد و كم ندارد.
    آنگاه افزود: اول هر ماه هرمزد نام دارد كه نامی است از نام*های خدای تعالی. در این روز آدم علیه*السلام آفریده شد. فارسیان می*گویند این روز جهت آشامیدن مفرحات و خوشحالی كردن خوب است و ما می*گوییم روزی است مبارك و روز سرور و خرمی است...»
    جشن*های باستانی نوروزی مانند سبزه به آب دادن یا نذر و نیاز برای مردگان نیز نشانی از نوزایی است كه همچنان برگزار می*شود و نوروز را دوچندان ارزشمند و ماندگار می*كند.
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  7. #16
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    حكومت زنان در نوروز
    در روستای بی*مرغ نزدیك گناباد (از توابع خراسان شمالی) از روز نهم فروردین تا سیزده*بدر، اختیار روستا به دست زنان می*افتد و هیچ مردی حق ندارد از خانه خارج شود و اگر خارج شود، زنان او را تنبیه می*كنند. اداره این روستا در این روزها به اختیار زنان است. زنان اغلب روز را در خارج از خانه می*گذرانند. اسب سوار می*شوند. می*تازند و از روز سیزده*بدر دوباره به خانه برمی*گردند و باز همان زن تسلیم و سر به زیر می*شوند.
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  8. #17
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    نوروزی*خوان (نوروز سلطان)

    یكی دیگر از مراسمی كه در مناطق مختلف گیلان و مازندران و الموت و طالقان در روزهای پیش از نوروز مشاهده می*شد، حضور نوروزی*خوان*ها بود. نوروزی*خوان*ها ۲ گونه شعری می*خواندند؛ عده*ای شعری مذهبی می*خواندند و در واقع امام*خوانی می*كردند و برخی نیز شعری نوروزی و ملی برای مردم می*خواندند. به نظر می*رسد این آیین پیش از اسلام، جدا از بشارت رسیدن نوروز، مدح امیران و مردمان گشاده*دست نیز بوده است.
    نوروزی*خوان*ها می*خواندند:
    مژده دهید ای دوستان
    گل در گلستان آمده*
    فصل بهاران آمده
    نوروز سلطان آمده*
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  9. #18
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    آب*پاشی در اول نوروز
    مهدی محی*الدین بناب، استاد بازنشسته دانشگاه برایمان می*گوید: مسجد بزرگی به نام مهرآباد در بناب هست. این مسجد سنگ*نوشته*ای دارد كه رویش نوشته شده: بُنی هذه المسجد الشریف فی زمن السلطان العادل المرشد الكامل الشاه الطهماسب الصفوی الحسینی و بناها عالیه خانم بنت منصور بگ فی سنه احدی و خمسین و تسع مائه.
    روز عید نوروز مردم در مسجد مهرآباد جمع می*شدند. پدرم و عمویم كه هر دو روحانی بودند، با آب زعفران دعا می*نوشتند و این دعاها را به مردم می*دادند. یك دعای دیگری هم می*نوشتند و به تشت خیلی بزرگی می*زدند كه ده پانزده نفری می*شد آن را بلند كرد. این تشت را هر سال پر از آب می*كردند و به مجرد این كه سال تحویل می*شد، مردم می*آمدند و هر كدام كاسه یا گلابدانی پر می*كردند و به عنوان تبرك می*بردند.
    آب را تا در خانه*شان می*بردند و به همه جا می*پاشیدند تا ارواح خبیثه و جن و شیاطین وارد خانه نشوند.
    هفت یا هشت سال بیشتر نداشتم كه یك بار دیدم عمویم دارد دعایی می*نویسد كه شبیه دعاهای عربی نیست. دعا این بود: «به نام* نامی ایرج و به نام* بینوا فریدون.» برایم عجیب بود كه این چه دعایی است! پدرم كه روحانی متعصبی بود، به عمویم گفت: «اینها چیه می*نویسی؟» او جواب داد: «از قدیم، اینها را می*نوشتیم.» پدرم گفت: «بنویسید بسم*الله.»
    احتمالا آنچه عمویم می*نوشت، از دوران زرتشت در آذربایجان باقی مانده بود. عمویم با این كه آخوند بود، این را می*نوشت و به همان آب می*زد یا به مردم می*داد كه ببرند.
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  10. #19
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    مرغانه جنگ (بازی با تخم*مرغ) در گیلان*

    مرغانه جنگ دو طرف داشت و ممكن بود به دو گونه: تكی (تك به تك) و رجی (چندتایی) بازی شود. در این بازی، نوك تیز تخم*مرغ (سر) و انتهای پهن آن (ته) نامیده می*شد. مرغانه جنگ به صورت سر به سر، ته به ته و گاه با توافق طرفین سر به ته و ته به سر انجام می*پذیرد. در شروع بازی، یكی از طرفین تخم*مرغ خود را در حلقه تنگ بین شست و انگشت به گونه*ای كه نوك تیز آن به طرف بالا باشد، قرار داده و طرف مقابل سر تیز تخم*مرغ خود را بر آن ضربه وارد می*كند. هر تخم*مرغ كه می*شكست، صاحبش بازنده محسوب شده و باید ته تخم*مرغ خود را برای ضربه*پذیری در اختیار حریف قرار دهد. تخم*مرغ*بازهای حرفه*ای بعضا ترفندهایی برای برنده شدن به كار می*برند. از جمله یك تخم*مرغ را با سوزن سوراخ و مایع داخل آن را خالی می*كنند و با پر كردن مواد شیمیایی چسبنده یا سقز، استحكام بدنه تخم*مرغ را افزایش می*دهند.

    برخی نیز از تخم*مرغ*های دوزرده كه از ضخامت و استحكام بیشتری برخوردار است و در مرغانه جنگ كاربرد بیشتری دارد، استفاده می*كنند تا شانس برنده شدن خود را افزایش دهند. گاه هنگام بازی بومی مرغانه جنگ، طرفین بازی تخم*مرغ یكدیگر را محك می*زنند كه اصطلاحا در زبان گیلكی شرق گیلان به آن «چیشتن» (چشیدن) می*گویند. روش چشیدن كه برای تشخیص مقاومت تخم*مرغ حریف انجام می*شود، به وسیله ضربه زدن دو سر آن تخم*مرغ به دندان*های پیشین انجام می*شود. بدین ترتیب حریف مرغانه جنگ از صدای زیر و بم تخم*مرغ، متوجه استحكام آن می*شود و سپس بنا به تشخیص صورت*های مختلف بازی سر به سر، سر به ته و... را انتخاب می*كند.
    گفتنی است تخم*مرغ در باورهای بومی گیلك*زبانان، نشانه بركت و فراوانی و تداوم نسل و زندگی است وبر همین اساس معتقدند كه تخم*مرغ شكسته شده توسط نوعروس یا زن باردار مصرف شود.
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
  11. #20
    تاریخ عضویت
    2012/02/07
    محل سکونت
    Holy Hell
    نوشته‌ها
    510
    امتیاز
    15,923
    شهرت
    0
    739
    وبمستر
    تكم؛ بشارت*دهنده نوروز در اردبیل*

    كریم عظیمی ججین درباره این رسم برای ما نوشته است، تكمچی در كوچه*ها به راه می*افتاد و بچه*ها نیز پشت سر تكمچی با او همنوا می*شدند:
    سیزون بو تازه بایراموز موبارك*
    آیوز، ایلوز، گونوز، هفته وز موبارك...
    ترجمه: این عید تازه*تان مبارك*
    ماه و سال و روز و هفته*تان مبارك...
    تكم و تكم*گردانی، ریشه*ای بس عمیق در فرهنگ كهن منطقه اردبیل دارد. خاستگاه تاریخی و جغرافیایی آن به یقین معلوم نیست؛ اما آنچه امروزه از مراسم تكم*گردانی در دست داریم، حاصل سابقه و غنای فرهنگ شفاهی مردم منطقه است كه سینه به سینه از نسل گذشته تا به امروز به یادگار مانده.
    واژه «تكم» در زبان تركی تركیب یافته از ۲ بخش «تكه» (به فتح تا و كاف) به معنی بز نر و ضمیر ملكی «م» می*باشد كه معنی «بز نر من» را می*دهد. به كسی هم كه تكم*گردانی می*كند «تكمچی» گفته می*شود. از این واژه برای نامگذاری مناطق و روستاها نیز استفاده شده است؛ مثل «تكه*چی» علیا و سفلی از توابع پارس*آباد مغان.

    «تكم» عروسك چوبی كوچكی است به شكل بز كه با پارچه*های رنگی، زنگوله، سكه و آینه زینت می*یابد. چوبی باریك به زیر شكم عروسك متصل است كه انتهای این چوب هم از سوراخ وسط صفحه*ای چوبی می*گذرد. تكمچی به وسیله این چوب، تكم را به رقص درآورده و ریتم و ضربی هماهنگ از برخورد تكم بر صفحه چوبی ایجاد می*كند. تكمچی با خواندن اشعاری، فرارسیدن بهار را به مردم بشارت داده و مردم نیز در قبال این شادمانی، هدیه*ای به تكمچی می*دهند.
    نكته جالب توجه در این آیین، استفاده از عروسك بز است كه رابطه تنگاتنگی با مفهوم شروع فصل بهار دارد. بز در فرهنگ باستانی ایران نماد باروری، زایش و پیشاهنگی است. در اشعار تكمچی، به موضوعات و مناسبت*های مختلف دینی و اجتماعی اشاره می*شود.
    طفلی به نام شادی دیریست گم شده است .
    با چشم های روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو .
    هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر .
    این هم نشان ما :
    یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر .
صفحه 2 از 4 نخست 1 2 3 4 آخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 32

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سِت لباس با چیز میز(به همراه آموزش استتار!)
    توسط F@teme در انجمن مطالب جالب و دانستنی‌ها
    پاسخ: 8
    آخرین نوشته: 2016/02/02, 18:20
  2. پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2014/12/10, 17:22
  3. پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2013/12/26, 18:17
  4. ۶۵مین جوایز امی داده شد (جوایز امی سال 2013)
    توسط ShErViN در انجمن فیلم و سریال و انیمه
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2013/09/23, 20:41
  5. توطئه روز رستاخیز(سیدنی شلدون)
    توسط youra در انجمن تریلر(جنایی، وحشت و رازآلود)
    پاسخ: 0
    آخرین نوشته: 2012/11/06, 21:45

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •