یک)من احساس می کنم که ایده ش خیلی جذاب و گیرا باشه
دو)جذذاب گیرا تعریفش نکردی.
یه کتاب خوب، مخصوصا کتاب فانتزی، آدمو مجبور می کنه که به بقیهشو بخونه یا درگیر یه ماجزاییش میکنه.
شخصیت پردازی، اگه رک باشه، افتضاح بود. یعنی اصلا پشیمونی پسر از بد حرف زدن با مادرش رو نشون ندادی. اینکه شخصیت پسر چطوره. بقیه خانواده پسره. شخصیت مرد چطوره. همش از
-
-
-
-
از این بالاییا استفاده کردی واسه دیالوگ. یعنی انگار این دو تا صاف وایستادن دارن با هم بدون هیچ احساسی حرف می زنن.
یه جوی از انتقام حرف می زدی انگار چیز مهمی نیست و تقریبا آسونه. باید عطشش به انتقام و خشمش رو نشون می دادی.
خلاقیت به داتان اضافه نکرده بودی. تو داری یه رمان می نویسی نه یه داستان. پس باید فراز و فرود های زندگی افراد رو هم نشون بدی. مثلا اینکه مرده یه رازی رو پنهان می کنه یا یه اتفاقی که در گذشته پسره افتاده.
اه. نفسم بند اومد.
ببخشید که یهو کوبیدم چون واقعا داشت می رفت رو راعصابم.
آهانراستی. چرا شما رو می نویسی «شوما»؟ هان؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
یک)من احساس می کنم که ایده ش خیلی جذاب و گیرا باشه
دو)جذذاب گیرا تعریفش نکردی.
یه کتاب خوب، مخصوصا کتاب فانتزی، آدمو مجبور می کنه که به بقیهشو بخونه یا درگیر یه ماجزاییش میکنه.
شخصیت پردازی، اگه رک باشه، افتضاح بود. یعنی اصلا پشیمونی پسر از بد حرف زدن با مادرش رو نشون ندادی. اینکه شخصیت پسر چطوره. بقیه خانواده پسره. شخصیت مرد چطوره. همش از
-
-
-
-
از این بالاییا استفاده کردی واسه دیالوگ. یعنی انگار این دو تا صاف وایستادن دارن با هم بدون هیچ احساسی حرف می زنن.
یه جوی از انتقام حرف می زدی انگار چیز مهمی نیست و تقریبا آسونه. باید عطشش به انتقام و خشمش رو نشون می دادی.
خلاقیت به داتان اضافه نکرده بودی. تو داری یه رمان می نویسی نه یه داستان. پس باید فراز و فرود های زندگی افراد رو هم نشون بدی. مثلا اینکه مرده یه رازی رو پنهان می کنه یا یه اتفاقی که در گذشته پسره افتاده.
اه. نفسم بند اومد.
ببخشید که یهو کوبیدم چون واقعا داشت می رفت رو راعصابم.
آهانراستی. چرا شما رو می نویسی «شوما»؟ هان؟
من فقط فصلاولو خوندم. فصل اول معمولا باید بهترین فصل باشه که خواننده رو جذب کنه.