من در مخفی کاری چنان ماهرم که پارسال یه فلش8 تو قایم کردم هنوز پیداش نکردم!!!

من اون موقع ها پول هام رو لای کتاب هام قایم می کرد به یلدم می رفت تا وقتی که می خواستم اون کتاب رو بخونم می رفتم می دیدم پر پوله

من از این کارا زیاد کردم!
بد بختی اینجاس هروقت میرفتم کتابه رو بخونم با خودم میگفتم سر راه پولا رو برمیدارم دیدم هیچ چی نیس...!
بابامم یه چند وقتی بهم نگاه میکر و میخندید!

خوب من دوتا کلید دارم مال کمد قفل دارم
اون دوتا نه باید دست هیچکس بیوفته
اولش پشت یه قابی که یه شکل خاصی بود یه میخ زده بودم وصلشون می کردم به اون میخه بعد قاب رو می زاشتم روش
بعد جاش رو عوض کردم و گذاشتم داخل زیر یه دونه از این چراغ نفتی های قدیمی اخه اون قسمتیش که روی زمین قرار می گیره یه سوراخی هست کوچیک از توی اون رد می کردم و می زاشتم داخلش
چراغ نفتیش از ان خونگی ها بود نه بیرون بر ها
بعد جاش رو عوض کردم گذاشتم بین لحاف تشک های ته کمد تشک هامون
اونجا جاش فعلاً خوبه تا ببینم بعد چکار می شه کرد

نوشته اصلی توسط smhmma

خوب من دوتا کلید دارم مال کمد قفل دارم
اون دوتا نه باید دست هیچکس بیوفته
اولش پشت یه قابی که یه شکل خاصی بود یه میخ زده بودم وصلشون می کردم به اون میخه بعد قاب رو می زاشتم روش
بعد جاش رو عوض کردم و گذاشتم داخل زیر یه دونه از این چراغ نفتی های قدیمی اخه اون قسمتیش که روی زمین قرار می گیره یه سوراخی هست کوچیک از توی اون رد می کردم و می زاشتم داخلش
چراغ نفتیش از ان خونگی ها بود نه بیرون بر ها
بعد جاش رو عوض کردم گذاشتم بین لحاف تشک های ته کمد تشک هامون
اونجا جاش فعلاً خوبه تا ببینم بعد چکار می شه کرد

کمد همیشه قفل چیز مشکوکیه،حواست باشه!
اون جای اولی هم که گذاشته بودی پشت قاب، بی نهایت تابلو بود!
بخاری بد نبود، به شرطی که اصلا تکون نخوره!
لحاف و اینام جای خوبی نیست، برو جاشو عوض کن!یه کلید وسط رخت خواب از تابلوهم یه چیزی اونورتر که مال کجاست!

من موم رو تو این راه سفید کردم

نوشته اصلی توسط sama1

کمد همیشه قفل چیز مشکوکیه،حواست باشه!
اون جای اولی هم که گذاشته بودی پشت قاب، بی نهایت تابلو بود!
بخاری بد نبود، به شرطی که اصلا تکون نخوره!
لحاف و اینام جای خوبی نیست، برو جاشو عوض کن!یه کلید وسط رخت خواب از تابلوهم یه چیزی اونورتر که مال کجاست!

من موم رو تو این راه سفید کردم

خوب اول که نچ من هیچ چیز بدی توش ندارم اینو هم از دست داداشم قفل کردم
مهم ترین چیزی که توشه چن بسته از پول قدیمی هست
به اضافه ی چن تا کیف پولی پوست مار از سودان که الان گرون شده ولی پن سال پیش داییم از سودان اورد و اون موقع و چون خودمون اورده بودیم خیلی گرون نبود
همین دیگه چیز مهم دیگه ای نیست
بعدم تابلو که نمی شه بهش گفت
یه چیزی شبیه تابلو وتا جایی که می دونم یه برا داداشم اومد توی اتاق و همه جاهایی که به ذهنش می رسید گفت و از اون جایی که جای اون کلید خیلی نامحتمل به نظرمی رسید چون به خاطر شکل ساختاری قابه اصلاً جلو نیومده بود متوجه نشد
بعدم توی بخاری نه داداش توی چراغ نفتی های قدیم که به عنوان وسیله ی تزئینی گذاشتم توی اتاقم افتادنی هم نیست یه فضای بزرگه و یه سوراخ نمی افته
بعد اون لحاف و دشکم اخه هیچوقت جابه جا نی شن و دسترسی بهشون به شکل عجیبی سخته باید ببینی تا بتونی قضاوت کنی