سلام

اینجا روش نوشتن مارتین رو تحلیل و نقد می کنین.

نوشته اصلی توسط ROBEN

بهاره بی***خودتی اولا....
دوما نذار اسم ایاز رو بیارم تا یه هفته کابوس ببینی....
سوما من راجع به جان اسنو چی بهت گفتم ....یادت اومد
چهارما سلام آری فرزندم خوبی؟؟؟؟

اولا ...ســـــــــــــــلام
دوما...آره جونمت....
سومن....تو اشتباه کردی اونو گفتی...
چهارمن...الـــــــــــــــ� �ــفرار....ایاز............

نوشته اصلی توسط smhmma

بله کی گفته ما چشم و گوش بسته نیستیم؟؟؟به من معرفیش کنید که بفرستمش که..ریز ...ک
پس اریانا می شه همون بلو مون؟؟
خوبه خوبه
بهاره راستش رو بگو تو چشم و گوشت بازه؟؟؟
اریانا اشکال نداره منم داشتم خوش بختانه تنها نگاه می کردم (برعکس بیشتر مواقع که با خانواده نگا می کنم)
یه دفعه... کپ کردم بعد دیگه زدم رفت ولی خوش بازم خوش بختانه تا اون موقع روی دسک تاپ بود(اگر درستش نوشته باشم)و کسی نگاه نکرده بود وگرنه من به زیبایی تیکه پاره می شدم
بهاره بگو زود باش اون چیه که اریانا نباید بزاره؟؟؟

اولا سلام
دومابله خود دوست گرام زامبی خودمون هستن
منم تنها می دیدم.....کدوم چیز که آریانا نباید بذاره؟؟؟؟؟
ها منظورت شعر شهریار سر کلاس بچه ها سوتی دادن ؟؟؟؟؟
آری یادته؟؟؟؟؟؟چقدر خندیدیم؟؟؟؟

نوشته اصلی توسط ROBEN

په نه په نوجوانانی مثل شما فرزندم نذار .....
در اینجاست که شهریار شعری سروده است که خودت می دونی دیگه من برات تکرار نمی کنم

ای بابا...
یادش بخیر...نیما سروده: تو را من چشم در راهم....
دیگه خودت میدونی

نوشته اصلی توسط Blue moon

اولا ...ســـــــــــــــلام
دوما...آره جونمت....
سومن....تو اشتباه کردی اونو گفتی...
چهارمن...الـــــــــــــــ� �ــفرار....ایاز............

یعنی تو دلت میاد اینا رو به من می گی؟؟؟

نوشته اصلی توسط smhmma

بله کی گفته ما چشم و گوش بسته نیستیم؟؟؟به من معرفیش کنید که بفرستمش که..ریز ...ک
پس اریانا می شه همون بلو مون؟؟
خوبه خوبه
بهاره راستش رو بگو تو چشم و گوشت بازه؟؟؟
اریانا اشکال نداره منم داشتم خوش بختانه تنها نگاه می کردم (برعکس بیشتر مواقع که با خانواده نگا می کنم)
یه دفعه... کپ کردم بعد دیگه زدم رفت ولی خوش بازم خوش بختانه تا اون موقع روی دسک تاپ بود(اگر درستش نوشته باشم)و کسی نگاه نکرده بود وگرنه من به زیبایی تیکه پاره می شدم
بهاره بگو زود باش اون چیه که اریانا نباید بزاره؟؟؟

آره دیگه...اسم ماهیم بلو مون بود...که مرد
سلام فرزندم
خیلی برای من بد بود مامان و بابا نشسته بودند داشتن همرا من نگاه می کردن.... سوتی دادم بدجور

نوشته اصلی توسط Blue moon

ای بابا...
یادش بخیر...نیما سروده: تو را من چشم در راهم....
دیگه خودت میدونی

اونو نمی گم که ....اون یکی شهریار سروده رو می گم .....همونی که هیچکس نمی تونست تا آخر درست بخونتش رو می گم