محل سوال از مدیران و کاربرها .

برای نتیجه گرفتن حرارت را بالا ببرید !!!!!

فاما در پاسخ آقا سهراب :
1- خوب شادم دیگه! شادی که دلیل نمی خواد پسر مشکلاتی که ادم تو زندگیش داره نباید شادیشو ازش بگیره! وگرنه ادم باید همش زانوی غم به بغل بگیره چون مشکلات ادم هیچ وقت تموم نمیشه! برای همین سعی می کنم جوری زندگی کنم که همیشه شاد باشم!
2- ضد حال! من خیلی کم تو عمرم ضد حال خوردم! اما خیلی از دوستان بودن که بهشون اعتماد داشتم و اونا به اعتمادم خیانت کردن! و این موضوع باعث شده که من دیگه حتی به بهترین دوستانم هم نتونم اعتماد کنم و برام تبدیل به یه ضدحال دائمی شده.
3- سهراب بابا جون خودم من اینقدرم دخترباز نیستم چرا همتون به همین گیر داده این؟ بدترین ضد حالی که یه پسر میتونه از دخترا بخوره اینه که بهش محل ندن غیر ازاینه؟ به خصوص اگه قبلا باهات دوست بوده باشن اما اوناشون که خیلی حرفه این بعضی وقتا تونستن منو سرکار بذارن اینم یه ضدحاله خودش
4- من خیلی فیلما رو دوست داشتم اما خب بهترین فیلمی که فعلا یادم میاد ارباب حلقه هاست! در نوع خودش فیلم قشنگی بود. البته فیلمای بهترم دیدم ولی حالا یادم نیست اسماشون!
5- سهراب خیلی ناجنسیا! خب من قدیما نیکول کیدمنو دوست داشتم برخلاف انتظار شماها من از اوناشون که یه جورایی پورن استارن خوشم نمیاد! من به بازیگرای مودب علاقه دارم! تو بازیگرای ایرانی هم از قیافه ی الهام حمیدی خوشم میاد!
6- سهراب خجالت بکش! درسته شایعه شده من لزم ولی تو که نباید باور کنی من النا رو انتخاب میکنم
7- یه اهنگ که نه یعنی شو بود از امینم بچه ها میگفتن باحاله گرفتمش دیدم صدا و موزیک و همه چیش مزخرفه فقط خیلی شوی بی ادبانه ای بود برای همین تعریف میکردن ازش من نمیدونم چرا همه از این چیزای پورن دوست دارن؟
8- طرفدار هیچکدوم من کلا ادمی نیستم که به موزیک علاقه داشته باشم خیلی
9- به جواب بالا مراجعه کنید!
10- هیچکس! به جواب بالایی مراجعه کنین!
11- نمیگم! فقط قدمو که یه ساله اندازه نزدم فکر کنم الان 170 باشه وزنو نمیگم
12- نه باو! شنا مختلط تو ایران کجا بود
13- از مامانم و خواهرام اره
14- عجیبه! چرا معلم افتابه بگیره بهم؟ به شماها برای چی گرفتن؟
15- بدون هیچ شکی میگم النای جوان نه به خاطر دختر بودنش! کلا دختر باحالیه
16- اخرین بار! خوبه حالا که فکرشو میکنم میبنم خیلی وقته کتک نخوردم فکر کنم دفعه ی اخر مال چندسال پیش بود که نون نخریده بودم من مامان بابام دست بزن ندارن فوقش یه پس گردنی یا سیلی میخوردم
17- از مامانم! وای بابام همچین کتکایی میزنه خوبه یه ده سالیه ازش هیچی نخوردم مامانم بیشتر میزنه ولی خب زورش کمتره
18- داداشم! ده سال ازمن بزرگتره بدنسازم هست زودم عصبانی میشه میخواین من چیکارکنم اخه جلوش؟
19-
ازدواج : فعلا عجله ای براش نداریم! بد معضلی شده الان نه پول داریم نه خونه چطوری بریم ازدواج کنیم؟
طلاق : راه حل اخره ازش متنفرم بدجور!
هلو : منو یاد الناهای جوان میندازه من عاشق هلو ام اما شلیل بیشتر دوست دارم به هر حال چون یاد النا میفتم یاد بی پولی و عدم امکان ازدواجم میفتم هیچ وقت نمیدونستم یه میوه میتونه اینقدر معانی متفاوتی داشته باشه ظاهرا دارم به مرحله ای میرسم که در ورای ظاهر هرچیزی یه چیز دیگه رو ببینم
سس : یاد یه جک فوق العاده بی ادبانه میفتم که یه دوستام برام تعریف کرد به هرحال اینجا جاش نیست! یاد پیتزا هم میفتم
جوجه : یاد تو میفتم!
حاج مهدی : چاکریم! فقط رفیق تو کی میخوای سروسامون بگیری؟
سهراب : چاکر تو هم هستیم! فقط سهراب احساس میکنم تو همیشه یه جور خاصی بهم نگاه میکنی اگه بخوام دقیق بگم اینطوری
دختر : بخش جدایی ناپذیر زندگی مجازی من!
زندگی : مرگ!
ظلم : سهراب تورو خدا یادم ننداز
مهدی و مجید : من انکار میکنم ما هیچ رابطه ای با هم نداریم
کلاغ : کثافت همش میومدن جوجه کفترامو بخورن منم میزدمشون با دمپایی اما تا وقتی با جوجه هام کاری نداشتن دوستشون داشتم!
تخم مرغ غاز: مردک بی سواد خب بگو تخم غاز نخوردم تا حالا!
دست تو دماغ کردن 96)) قدیما که اینکارو میکردم مامانم محکم میزد پس گردنم الان سعی میکنم دیگه اینکارو نکنم!
20- معلومه سهراب من + 25 حرف میزنم اونجا تازه دخترای 15 ساله هم بودن و میشنیدن بیچاره ها
بقیه اش پایینه تو یه پست جا نمیشه ظاهرا((20

سهراب مردک تموم پستم به فنا رفت چی شد یهو؟

21- توی چت پیشنهادای بی شرمانه ای بهم میشه به خصوص ازطرف پسرا که منم رد میکنم ولی وقتی تو خیابون راه میرم بعضی وقتا بعضی از دخترا یهو شالشونو ور میدارن بهم چشمک میزنن اینطوری و بهم اشاره میکنن که بیا جلو منم هیچ وقت بهشون محل نذاشتم
22- نه من کلا این بازیو تا حالا نکردم البته توی ششگانه دیدم چطوریه
23- منظور؟
24- نه هرگز! سهراب من نامرد نیستم!
25- کثیف ترین کاری که کردم تا حالا؟ به هیچ وجه اینجا نمیگم زشته
26- خب این شد یه چیزی 12 توی ریاضی سال دوم
27-شیرینی مورد علاقه ام شیرینی ایه که پنجیک داشته باشه میدونین پنجیک چیه دیگه؟ میوه هم خب عاشق انگور سیاه ریزام! لباسم عاشق زیرپوش چسبون سفیدم
28- فعلا اینو یادمه : ترس پسرها از ازدواج دل بستن به یه دختر نیست بلکه دل بریدن از بقیه ی دخترهاست الحق که راسته
29- یه جوک هست هروقت به بابام میگم یه جوک بگو همش همینو میگه از بس برام بی مزه شده خنده دار شده برام میگه یه نفرمیره پیش دکتر میگه اقای دکتر! من چشمام ضعیف شده! دکتره میگه خب از کجا اینو فهمیدی؟ یارومیگه دکتر اون مگسو میبینی رو سقف؟ دکتره نگاه میکنه میگه اره! یارو میگه خب من اونو نمیبینم! جوکش از بس بی مزه است خنده داره
30- یه بار دامادمون اومده بود خونه مون مامانم گفت بدو چند تا لیوان بیار برای سفره داشتم لیوانارو میوردم سینی اشغالش لیز بود یهو همشون لیز خوردن پخش زمین شدن بقیه شم نپرسید

خوب حالا در جواب فیلاگوند :
بدترین خاطره م: فیلاگوند حالا باید حتما اول کاری حالمو می گرفتی؟ خب من راهنمایی بودم! اونموقع همه ی اتوبوسا دقیقا یه ربع مونده به زنگ اخر از دم مدرسه راه میفتادن و مارو میذاشتن تو خماری همش مجبور بودیم نیم ساعت وایسیم تا اتوبوس بعدی بیادش یه روز 5شنبه اومدن یه ربع زودتر اوردنمون بیرون تا بریم نماز جماعت! منم فرصتو غنیمت شمردم رفتم اتوبوسو گرفتم با کلی حس وحال نیم ساعت زودتر رفتم خونه! شنبه که شد هنوز ازدر مدرسه درست نیومده بودم تو که کتمو گرفتن پرتم کردن تو دفتر گفتم چی شده گفتن احمق دیگه از نمازم درمیری؟ منو جدی جدی میخواستن اخراج کنن لامصبا به خاطر یه نماز خودمو کشتم تا بعد از کلی نمره کم کردنو اینا ولم کردن بعدش با تاخیر رفتم سر کلاس! کلاس پرورشی داشتم مردک کثافت منو وایسوند گوشه ی دیوار و کل کلاس برام خطو نشون کشید که چرا در رفتی دیگه داشت گریه ام میگرفت بعدم اینم نمره ی منوکشید پایین! من که شاگرد اول مدرسه بودمو ببین به چه روزی انداختن لامصبا چند وقت پیش معلم پرورشیمو تو خیابون دیدم محلش نذاشتم دلم یه ذره خنک شد

2- شرم اورترین کارمو نمیتونم بگم خیلی ازش شرمنده ام درضمن به طرز خیلی بدی بداموزی داره
3-من از رامبد جوان که خیلی بدم میاد فکر کنم رضا عطارانو بیشتر مهران مدیری دوست داشته باشم خوشگلتره
4- من هیچکدومو نمیشناسم! فقط اسم جیرانیو یه دو باری شنیدم!
5-فانتزی ژانرم داره؟ چه چیزهایی تو دنیا هست که نمیدونستم هر ژانری که قدرت ذهن توش باشه!

ویرایش : بیاین 4 تا تشکر بزنین پدرم در اومد سر جواب دادن اینا

خب مجید جان پسرم بگو ببینم :

1-چرا همیشه تو مسنجری؟

2-تا حالا چند بار به دخترا گیر دادی؟

3- عروسی مختلط رفتی ؟

4- تو عروسی مختلط پارتنر داشتی ؟

5- آخرین باری که جدی بودی ؟

6- کلمات زیر را با یه جمله قشنگ کامل کن :

زندگی
مرگ
بوس

7- سس گوجه یا مایونز ؟ چرا ؟!

8- تاحالا زن های فامیل تو جمع بوست کردن جوری که بعدش همه دستت بندازن ؟

9- بچه دختر یا پسر ؟
10- اسم مورد علاقت تو دخترا ؟
11- شبا دیر میخوابی یا زود ؟
12- گنده خلافت تو نت چیه ؟

13- رابطت با مهدی خوب پیش میره ؟

14- چه احساسی داری از این که مهدی را از چنگ یه نفر دیگه در آوردی؟

15- چه رقصی بلدی؟

بچه ها شما هم داغش کنید . می خواد در بره .

1. برای این که اگر دوستام کارم داشتن در دسترس باشم! کلا هر وقت پا کامپیوترم مسنجرمم انه.
2. سهراب! نمیدونم چرا همه به این موضوع گیر دادن ! خب شاید باورت نشه اما هیچ وقت ولی تو نت گیر داده ایم تعدادشم از دستم در رفته!
3. نه! اما وقتی بچه تر بودم همیشه تو قسمت زنونه می پلکیدم اخه قسمت مردونه هیچ خبری نبود ولی تو زنونه می رقصیدن
4. نرفتم که داشته باشم من به دخترای فامیل گیر نمیدم چون ابروم میره اونوقت
5. تعریف نشده!
6. من به جمله خیلی علاقه دارم اونم اینه که هر کلمه ای که بهم میدن من میگم من نمیتونم با( کلمه ها رو میگم) جمله بسازم یه جمله ی کامل و خوب.
اما حالا سعی میکنم یه جمله ی واقعی بسازم
اه با بوس که نمیشه این وسط جمله ساخت بعضی وقتا بوسیدن روی مرگ بهتراز زندگیه. دی:
7. گوجه من با هرچی که بشه سس گوجه میخورم. مایونز دوست ندارم خیلی چربه.
کلا بیشتر غذاها با سس گوجه طعمشون باحال میشه.
8. من نه اما تو چرا زنای فامیل هیچوقت منو نبوسیدن خجالت بکش محرم و نامحرم گفتن مامانم قبلا بوسم میکرد اما نه جلوی همه. دی:
9. دختر خیلی نانازن دختر کوچولوها ولی وقتی یه ذره بزرگ بشن ازبس لوس میشن حال ادمو به هم میزنن تو بزرگی پسرا بهترن.
10. مهسا البته سحر و النازم دوست دارم.
11. اگه تابستون باشه 11 تا 12 می خوابم. اگه نه 10 تا 11
12. منظورتو نفهمیدم.
13. رابطه ی دوستانه منظورته؟ دی: خیلی عالی من همین جا هرگونه رابطه ی دیگری رو تکذیب می کنم
14. اینطوره؟ من چه کارا کردم خودمم نمی دونستم دی: احساس شادی
15. اسمشو نمیدونم فقط می رقصم همین قدیما جشن تولد دوستامو من گرم میکردم دی: حالا که اینو گفتم یادم افتاد که رقصش مختلط بود اما خوب من اونموقع بچه دبستانی بودم نمی فهمیدم چیزی ای روزگار پس اونا از من و رقصم سواستفاده می کردن

خب خب بالاخره از روی صندلی پایین اومدی مجید جان .

حالا نوبت فیلیکی عزیز هست .