خب نمی دونم همچین شعری بازم وجود داره یا نه ولی به نظرم این شعر ارزشش رو داشت یه تاپیک بزنم !

خب اهم اهم:

یه حاجی بود یه گربه داشت گربش و خیلی دوس می داشت
یه روز که حاجی رفت بیرون گربه اومد گوشتاش و خورد
حاجیم اومد گربه رو خورد رو سنگ قبرش نوشتن:
یه حجی بود یه گربه داشت گربش و خیلی دوس می داشت
یه روز که حاجی رفت بیرون گربه اومد گوشتاش و خورد
حاجیم اومد گربه رو خورد رو سنگ قبرش نوشتن:
یه حاجی بود یه گربه داشت گربش و خیلی دوس می داشت
یه روز که حاجی رفت بیرون گربه اومد گوشتاش و خورد
حاجیم اومد گربه رو خورد رو سنگ قبرش نوشتن:
یه حاجی بود یه گربه داشت گربش و خیلی دوس می داشت
یه روز که حاجی رفت بیرون گربه اومد گوشتاش و خورد
حاجیم اومد گربه رو خورد رو سنگ قبرش نوشتن:

و .........

ولی من اینو یه جور دیگه شنیده بودم
یه حاجی بود یه گربه داشت گربه شو خیلی دوست میداشت
گوشتو خرید تاقچه گذاشت
گربه اومد گوشته رو خورد
حاجی اومد گربه رو کشت
رو سنگ قبرشم نوشت.....
((16))
البته برای شما ادبی تر بود

خیلی جالب بود . ممنو از پستت صدرا جان . اگه از این مدل شعر ها داری باز هم بیار برامون .

این دوتا شعر را خوندم کمی لبخند زدم
متشکر