loading...
فراسوی ذهن
آخرین ارسال های انجمن
سینا بازدید : 478 چهارشنبه 14 آبان 1393 نظرات (8)

 

دونده هزارتو نوشته جیمز دشنر با ترجمه آیدا کشوری از سوی انتشارات بهداد منتشر شد.

دونده هزارتو عنوان کتابی پادآرمان‌شهری از جیمز دشنر است که چندی پیش فیلمی با همین نام «The Maze Runner»بر اساس کتاب نخست آن اکران شد و به موفقیت چشمگیری دست یافت.

کتاب دونده هزارتو را جیمز دشنر نوشته است که با ترجمه آیدا کشوری در ایران منتشر شده است.

“داستان در مورد نوجوانان پسری‌ست که در منطقه‌ای با نام ” بیشه” گیر افتاده‌اند و هیچ چیز از گذشته خود به یاد ندارند. تنها کلید دستیابی به گذشته و شاید راه نجات‌شان هزارتویی خطرناک و مرگبار است که روز باز و در پایان روز بسته می‌شود. معادلات زمانی به هم می‌خورد که به جای یک پسر که ماهانه به این منطقه فرستاده می‌شده، ” دختری” از سوی “خالقان” به ” بیشه” فرستاده می‌شود آیا راه نجاتی برای این نوجوانان وجود دارد؟ یا آن ها محکوم به مرگی دردناک به دست” گریورها” موجوداتی از گوشت و فلز،‌ساخته شده از سوی “خالقان” هستند؟“

انتشارات بهداد کتاب را با قیمت ۲۱۶۰۰تومان و تیراژ ۱۱۰۰نسخه منتشر کرده است. علاقه مندان می‌توانند در هر کجای ایران که هستند کتاب را با ارسال رایگان ( بدون هزینه پستی) سفارش دهند. در حال حاضر کتاب به مدت محدود با قیمت ۲۰۰۰۰تومان تنها از سوی مرکز اصلی پخش کتاب، کتابفروشی جمالی شیراز و نیز در فروشگاه اینترنتی این کتابفروشی عرضه می‌گردد.

خرید با تخفیف و ارسال رایگان از کتابفروشی جمالی

سمیه بازدید : 541 چهارشنبه 07 آبان 1393 نظرات (5)

سلام بر همگی خسته نباشید

 

اومدم شدیدا اعلام وجود کنم یه وقت از حضورم شوکه نشید

دقیقا بیست دقیقس نت خونه وصل شده و من با سر شیرجه زدم اینجا چون با گوشی اصلا پست دادن تو رز بلاگ محال بود

با اجازه دوستان میخوام امروز کار قدیمیمون رو کلید بزنم

همه پست قبلی سینا رو خوندن پس جای گفتن نداره دیگه

با نهایت وقاحت اومدم اعلام وجود کنم برای بخش کار روی ترجمه

دوستان قدیمی شیوه کار ما رو میدونن با این روش ما تا حالا چند جلد کتاب ترجمه کردیم که به لطف چند تا از بچه های ماهرترمون کیفیت کار هم خیلی خوب بوده برعکس بسیاری از کارهای دسته جمعی دیگه.

من تعدادی مترجم میخوام

نه مترجم خیلی ماهر

فقط کسانی که بتونن داوطلبانه در هر دو ماه یک فصل (فقط یک فصل) ترجمه کنن یعنی روزی یک صفحه هم نمیشه ها .البته افراد ماهر تر میتونن به دلخواهشون تا ده بیست تا فصلم بردارن قول میدم اعتراض نکنمنیشخند

برای یکسان سازی و ویرایش هم نگران نباشید

افراد داوطلب داخل تالار رو تاپبک مربوطه اسمشون رو بگن تا دست جمعی درباره کتاب تصمیم بگیریم

 

 

مورد دوم کلوپ نویسندگانه

ما اینجا نویسندگان فعال داریم یا کسانی که علاقه مند به نویسندگی هستند

خب به اطلاعتون میرسونم کلوپ نویسندگان تا شب کلید میخوره

این بخش شامل بخشهای ایده پردازی.بحث و نقد نوشته های دیگران . روشهای نویسندگی و آموزش نکات و ویرایش هستش که علاقه مندان میتونن درش با ما سهیم بشن

 

خب من فعلا تشریفم رو ببرم.همین الان برای خودم کلی کار تراشیدم

 

علاقه مندان به شرکت در دو گروه ترجمه و نویسندگان لطفا به اینجا و اینجا مراجعه کنند

سینا بازدید : 387 جمعه 02 آبان 1393 نظرات (0)

 

فرتیاد نوجوانی روستایی است که یک زندگی آرام و معمولی دارد و به خاطر قولی که به پدرش-یکی از قهرمانان سرزمینشان- داده است، سعی می‏کند تا خودش هم همین طور به نظر آید، هرچند که حقیقت چیز دیگریست. این وضعیت برای سال ها ادامه داشته و ظاهرا قرار است همچنان هم ادامه داشته باشد. اما ظرف مدت کوتاهی، همه‏چیز تغییر می‏کند.

 پس از آنکه فرتیاد تا پای مرگ پیش می‏رود، درگیر تعقیبی بی‏امان می شود: در سفری از میان خطرات و اهریمنان، که گاهی موجوداتی مخوف هستند و گاهی در پوست انسان. هدف، باعث و بانی یک قتل عام بزرگ است. قاتلی از فرقه‏ای خطرناک، که به قول فرمانروای پارله‏آن "معمولا مسیر حرکت آن‏ها از روی مرگ‌های ناگهانی و جنازه‌هایی که پشت سرشان باقی می‌‌‌ماند، تعیین می‏شود. تازه اگر جنازه‌ای پیدا شود..."

سلحشوران پارله‏آن، تازه‏ترین رمان فانتزی ایرانی است که توسط سید علی خواسته به نگارش درآمده است. او پیش از این رمان      سریر هوشیار را نیز همین مجموعه منتشر کرده که البته داستانی مستقل دارد و تاکنون به چاپ سوم رسیده است.

آثار خواسته، افتخاراتی چون: جوان‏ترین برنده‏ی لوح تقدیر کتاب فصل، برترین نویسنده‏ی زیر22سال کشور و دریافت تندیس از رئیس فرهنگستان هنر، برگزیده‏ی کتاب سال دانشجویی و برگزیده‏ی جشنواره‏ی جوان ایرانی را برای او به ارمغان آورده‏اند.

در بخشی از سلحشوران پارله‏آن می‏خوانیم:

"...اهریمن که متوجه حریفان تازه‏اش شده بود، به سرعت تنه‌ی درخت بر زمین افتاده را برداشت، و به آنان حمله کرد. پارسامین و دیگران با دیدن این حرکت، برای لحظه‌ای غافلگیر شدند، اما بعد بلافاصله آماده‌ی مقابله شدند. آن‌ها سعی می‌‌‌‌‌‌‌‌کردند که به اهریمن نزدیک شوند و او را محاصره کنند، اما اهریمن مرتب با تنه‌ی درخت مانعشان می‌‌شد. مبارزه‌ی طاقت فرسای آن‌ها برای مدتی روی زمین گل آلود و لغزنده ادامه داشت و من کم‌کم نگران شدم. چون اهریمن بدون هیچ‏نشانه‌ای از ضعف، همچنان می جنگید. ولی نشانه‌های خستگی در پارسامین، پارسیتاد و آران کاملا مشخص بود.

در همین هنگام، داراد هم از راه رسید و به جلو دوید تا به دیگران ملحق شود، اما پارسامین با دیدن او، فریاد زد:«نه داراد! از بالا!»

من معنی دستور پارسامین را نفهمیدم، اما داراد که ظاهرا متوجه شده بود، سرش را تکان داد و مسیرش را به سمت درختی عوض کرد. او وقتی که به درخت رسید، تبرزینش را بر پشتش انداخت و با سرعت از درخت بالا رفت. چشمانم با تعجب و نگرانی مدام بین داراد و دیگران در حرکت بود و نمی‌‌‌توانستم تصمیم بگیرم که باید به چه چیزی توجه بکنم. داراد خیلی زود خودش را به یکی از شاخه‌های قطور درخت رساند که تقریبا بالای سر اهریمن قرار داشت. در زیر پای او پارسیتاد بی‌ترس بدون توجه به خطر، به پهلوی سمت چپ اهریمن حمله‏ور شد که به نظر بدون پوشش مانده بود. اما اهریمن با عکس العملی سریع، با تنه‌ی درخت ضربه‌ی محکمی به پارسیتاد زد و او را به عقب پرتاب کرد. در همان لحظه، داراد کمی ‌‌‌‌‌‌دور خیز کرد و بعد با پرشی حیرت آور، بر پشت اهریمن پرید و تبر زینش را با دو دست، در عمق بدن او فرو کرد...."

سلحشوران پارله‏آن با ویراستاری آمنه رستمی و طراحی جلد پیمان رحیمی‏زاده، به وسیله‏ی انتشارات افق روانه‏ی کتابفروشی‏های کشور شده است.

اطلاعات بیشتر و خرید اینترنتی در سایت نشر افق

 

سینا بازدید : 378 شنبه 12 مهر 1393 نظرات (4)

 

سلام

بازم منم با یک خبر، منتهی این پست رو از قبل آماده کردم. با خبر شدیم که وب سایت طرفداران پرسی جکسون با نام دمیگاد افتتاح شده است. متن زیر عینا برای دوستان قرار داده میشه، فقط امیدوارم خب و موثر فعالیت کنند دوستان و البته با انگیزه.

با سلام خدمت تمامی دوستان و عزیزان. امروز در تاریخ منحوص یکم مهر ماه هزار و سیصد و نود و سه ی شمسی وب سایت دمیگاد به عنوان تنها مرجع رمان های پر طرفدار پرسی جکسون و قهرمانان المپ آغاز به کار کرد. سایت هنوز هم بسیار کار داره و تا به سیستم اصلی و مطلوب برسیم بسیار زمان لازمه.عوامل وب سایت دمیگاد به صورت زیر می باشد:

پارسا ذی قیمت : صاحب امتیاز و مدیر کل

علی شیرزادی : مدیر فنی

فوژان بابایی : مدیرکل انجمن

پویا یحیوی :مسئول بخش خبری و سرپرست تیم تولید محتوا

هرگونه نظر و انتقاد خود را به آدرس info@demigod.ir بفرسیتد. بزودی وبمیل های هرکدام از مدیران عزیز ساخته می شه و می تونید با شخص مدیران ارتباط برقرار کنید.

وبگاه دمیگاد

سینا بازدید : 394 جمعه 11 مهر 1393 نظرات (9)

 

 

سلام

خوبید انشالله که؟ با مدرسه و دانشگاه چه کار می کنید؟ خوش می گذره؟

خدا رو شکر که من دیگه درس و دانشگاه ندارمنیشخند، البته بعضی اوقات یادی از دوران خوب گذشته می کنم آخاما وقتی یاد شب امتحان و اینا می افتم میگم خب دیگه خدا رو شکر که تموم شدعینک. البته بعضی اوقات خواب امتحانم می بینمخنثی، صبح که پا میشم بعد یادم می افته که بابا کی من این واحد رو پاس کردم یه نفسی می کشم.ابرو اینم داستانیه برای خودش، خب شروع مدرسه و خلوت شدن نت و شلوغ شدن سر بچه ها برای من نعمتهخنده چرا که واقعا فشار کاری روم زیاده وهمین باعث میشه که نتونم رو برنامه بنویسم حالا یکی هی تهدید کنه منتظرولی خب بعضی کارا در اولویت هست. لبخندولی خب داستان حالا با سرعت کند و بعضا سریع نوشته میشه و انشالله اینم به سرانجامی برسه.چشمک بقیه دوستان هم سرشون شلوغه مثلا سمیه نیست درگیر کارای دانشگاه هستش ((میگن زه گهواره تا گور دانش بجوو، مصداق این دخترا هست بابا کم درس بخونیداسترس))، مرتضی که از الان خودشون برای سد کنکور آماده می کنه ((خر خوننیشخند))، از منا خبر ندارم ((اینو دید یه خبری از خودش بدهلبخند))، امیر هم داره داستانش رو بازنگری می کنه منتهی من قول کمک دادم ولی الان مدتی که دست به داستانش نزدم به دلیل اینکه اصل وقت نداشتم. ((شرمندگیش موندهناراحت)) کلا کار ما هم بگیر نگیر داره، فعلا هم سرم کلا شلوغه به طوری که فعلا کارای فرعی رو گذاشتم کنار.فرشته

راستی تا یادم نرفته لینک دوستان (سایت ها) رو بر اساس حروف الفبا مرتب کردم، اینطوری بهتره.نیشخند مورد دیگه ای که میخواستم بگم در مورد آپ وبلاگه که با توجه به اوضاع قطعا دو هفته یک بار آپ خواهد شد اما اینکه این وسط آپ بشه یا نه به وضعیت من و دیگر نویسنده ها بستگی داره. وبلاگ رو می تونید با آدرس bookpage.ir هم باز کنید. این دامین رو احمد عزیز تهیه نموند ((مانی دادهخوشمزه منم که از خدا خواسته؛ میگن کوفت باشه، مفت باشه اینهاز خود راضی)) دستش درد نکنه. برای اینکه یه تشکر کنم یه چیزی براش فرستادم بخونه.شیطان

در هر صورت اینم از اوضاع ما بود، حالا می ریم سر داستان مرتضی که می تونید داستان رو داخل تایپک داستانش دریافت کنید. فقط یک نکته من وقت ویرایش داستان رو نداشتم. یه جاهایی از اون رو نگاه کردم منتهی وقت ندارم همش رو بخونم، دیر رسید متن. نظر فراموش نشه.

فصل دوازده اربابان زمین

سینا بازدید : 328 دوشنبه 07 مهر 1393 نظرات (3)

 

 

بالاخره بعد از دو سال جلد سوم نغمه ای از یخ و آتش «یورش شمشیرها» با زحمت بچه های خوب وبسایت وینترفل به سرانجام رسید. راستش شاهکار مارتین نیاز به تبلیغ نداره و همینطور همین جا از بچه ها برای اتمام این کتاب خیلی خوب تشکر عرض می کنیم. در مورد جلد چهارم هم با توجه به اطلاعاتی که به من دادند قراره پس از یک ماه استراحت فصل دهیش آغاز بشه(حالا به چه صورتی، اون زمان مشخص میشه) بچه ها به پست زیر مراجعه کنند و علاوه بر نظر، لینک کلی این داستان رو هم دانلود کنند.

جلد سوم نغمه ای از یخ و آتش: یورش شمشیرها

فردا یه سری حرف من دارم که الان وقت نوشتنش رو ندارم.

با تشکر

 

 

*hossein* بازدید : 309 یکشنبه 06 مهر 1393 نظرات (5)

سلام عینک

خب گفتم بيام يه پست بزنم نگيد امد يه چيزي نوشت و بازم غيبش زد.نیشخند

اول هفته دفاع مقدسو بهتون تبريك ميگم مژه

خب حدود 200 صفحه از داستان باز نويسي شده و يه 60-70 صفحه اي بيشتر باقي نمانده از خود راضیالبته فكر كنم بيشتر از اين حرفها بشه،افسوس قبلاً خيلي كمتر بودافسوس، تازه يه فصلو نصف كردم توي فصل بعد گذاشتم بازم تعداد صفحاتش بالا بود،‌اصلاً يه وضعيتي نیشخند اگه همون فصل اخرو بدون شروع بازنويسي تو سايت قرار ميدادم الان وسط جلذ دوش بودمافسوس

بله ديگه

كاور داستان هم پيش سيناست، دستت درد نكنه چيز قشنگي بود.

همين ديگه تا بعد عینک

dastan-nt بازدید : 339 شنبه 05 مهر 1393 نظرات (5)

 

 

The giver

انتقال دهنده

 

 

 

نمیدونم بهترین ترجمه برای اسم این کتاب- فیلم چی می تونه باشه، اما دهنده، یا انتقال دهنده به نظرم بد نیومد.

برخلاف تمام کتاب های قبلی، این کتاب رو نخوندم، از متنش خوشم نیومد و اصلا جذبم نکرد،‌اما فیلمش..... قشنگ بود. واقعا قشنگ بود و به شدت توصیه می کنم ببینیدش.

داستان درباره پسر نوجوانی به اسم جوناس است که در روز فارغ التحصیلی توسط بزرگان شهر، برخلاف دیگر دانش آموزان شغلی برایش در نظر گرفته نمیشه و به عنوان یک گیرنده (Reciever) انتخاب میشه، کسی که حافظ خاطرات گذشته انسان است. اما ...

این فیلم تولید سال 2014 است.

 

 

سینا بازدید : 446 جمعه 28 شهریور 1393 نظرات (7)

 

 

سلام

قبل از هر چیزی اول:

وبگاه کالیمدور - وارکرفت فنز سابق - نسخه ای جدید و به روز شده از انجمن خود را افتتاح نموده است. این وبگاه با هدف توسعه ی وارکرفت و زانر فانتزی حماسی راه اندازی شده و امیدواریم به سایتی شایسته و درخور عظمت وارکرفت و فانتزی حماسی مبدل شود.

انجمن کالیمدور

این خبر هم برای من و هم برای طرفداران وارکرفت جای بسی خوشحالی رو داره، با اینکه در سفر هستم و به شکلی معجزه آسا((نسل سوم و چهارم اینترنت موبایل چکار نمی کنه)) در خدمت شما هستیم. به عنوان یکی از طرفداران سابق و حتی حال وارکرفت امیدوارم که بچه ها بتونند این انجمن رو به سطحی بالاتر و در خور شایسه برسونند که این کار قطعا به حمایت شما بچه ها و خواننده ها نیاز داره. من رفتم عضو شدم، با نام کاربری sina(چیه تبلیغ به ما نیومده)، شما ها هم برید عضو بشید. این کار یه جور حمایت دست جمعی از دوستانه و از همه مهمتر فعال باشید. جزو خواننده های خاموش(روح های انجمن) نباشید.

خبر دوم: اینکه مرتضی دست ما رو گذاشت تو حنا ، در هر صورت با توجه به مشغله پیش آمده اول داستان رو حتما بخونید و اینکه داخل انجمن نظر بدید.  

دانلود فصل یازدهم

توجه: فعلا کسی فصل رو داخل انجمن قرار نده، همینجا دانلود کنید. تا بعدا خودم منتقل کنم.

 

سمیه بازدید : 467 چهارشنبه 19 شهریور 1393 نظرات (5)

با سلام به همه دوستان

اول باید تشکر کنم از دوستان تایپیست که همیشه به موقع درخواستهای کمک ما رو جواب میدنقلب

کار امادس و من رسما دکمه سندشو بزنم که یکی از عزیزان مترجم ازمون خواستن صبر کنیم ایشون دارن کل هفت جلد رو ترجمه میکنن و قرار شده به جای اون کتاب دیگه از رو که چاپش متوقف شده تا چند روز اینده به من برسونن به محض رسیدن کتاب. و پرسش از ناشر اسکنش رو برای شما ارسال میکنم 

بازم ممنون از همکاریتون

ali بازدید : 270 شنبه 08 شهریور 1393 نظرات (2)

سلام به دوستای خوبم

من می خواستم دو روز پیش فصل بدم اما خب یکم تنبل شدم

البته تقصیر خواننده هاهم هست اگه به نویسنده انگیزه بدن اونم حتما فصلاشو به موقع و سر وقت میده و از این تنبل بازیا در نمیاره

خب بریم سر اصل مطلب

اینم از جدید:

فصل ششم

 

امیدوارم خوشتون بیاد و طبق معمول نظر یادتون نره

لطفا بگید داستان تا اینجا چطور بوده، فکر می کنم دیگه با این 6 فصل دستتون اومده باشه و بتونید قضاوت کنید

موفق باشیدچشمک

*hossein* بازدید : 268 جمعه 07 شهریور 1393 نظرات (7)

سلاممژه

ميگم چقدر باز نويسي سخته!!!  ناراحتاگه يك داستانو از ابتدا شروع به نوشتن كني اينقدر سخت نيست  گریه

تا الان 140 صفحه را باز نويسي كردم،‌از خود راضی  يك سري مطالب جديد بهش اضافه كردم و يك سري چيزها هم حذف كردم.عینک يك فصل هم در وسط داستان  اضافه شده. از خود راضی

حتي روايت داستان كه توي فصل سه از اول شخص به سوم شخص تغيير مي كرد را هم عوض كردم،‌ مژه يعني كل داستان روايت اول شخص داره،‌از خود راضی  همين امر باعث شده كارم خيلي سخت بشه چون من دوست ندارم فقط افعالو عوض كنم،‌ ميشينم دوباره تايپ مي كنم . ناراحت الان كه به اين شش فصلي كه  انجام دادم نگاه مي كنم انصافاً خيلي بهتر و زيباتر از قبل شده و يك نكته سعي كردم از انتقادهايي كه كرديد هم استفاده كنم.  نیشخند

و سيناي عزيز هم زحمت كشيده و يك كاور جديد براي داستان درست كرده كه از همينجا ازش تشكر ميكنم.

 

سمیه بازدید : 265 جمعه 07 شهریور 1393 نظرات (4)

با سلام به جماعت کتابخون

امیدوارم تا این لحظه از شهریور رو به خوشی گذرونده باشین

هدف از لین پست درخوایگست دو عدد تایپیست برای کتابی از سری جنگ ستارگانه که توی نت نیست و اسکنش امادس

ضمن اینکه کسی دو جلد اول این کتاب رو داره فورا به صورت عکس یا اسکن به من برسونه

ali بازدید : 259 یکشنبه 02 شهریور 1393 نظرات (3)

سلام به همه ی دوستان

طبق روال باید امروز فصل می دادم و خب اینم فصل جدید

البته زحمت فصل چهار رو سینا جان قبلا کشیده اما خب ممکنه بعضیا خبر نداشته باشن بنابراین بازم اینجا لینکو می ذارم:

فصل چهارم

 

اینم از فصل جدید

فصل پنجم

 

خب طبق معمول میگم نظرات فراموش نشه...

کیه که گوش بده؟نیشخند

موفق باشید

Morteza بازدید : 252 جمعه 31 مرداد 1393 نظرات (5)

تولد مهرنوش خانم رو یه بار دیگه تبریک میگم و ایشالا سایش تا 500 سال بالا سرمون باشه و به وضع نابسامان نویسندگان جوان برسه نیشخند

 

توی تاپیک هم گفتم و خوندید ، هر دو هفته فصل ها قرار میگیره.

 

دیگه هیچی دیگه ...

اینم فصل 9

 

پ.ن :این قسمتو قشنگ وقت نکردم واسه ویرایش خودم بخونم. غلطی چیزی دیدین به بزرگی خودتون ببخشین.

سینا بازدید : 248 پنجشنبه 30 مرداد 1393 نظرات (27)

 

یک، دو...سه امتحـــدهـــــــــه، داشتم امتحان می کردم خبچقدر خشن

 

سلام

خب خب امروز چه روزیه؟(سمیه چرا می رقصی!!!!)اشتباه نکنید، مراسم رقص و از این چیزا نداریم

(خســــرو!!! این حرکات موزون چیه)

یه لحظه سکوت خب خب امروز چه روزیه؟ ((فکر کنم قبلا هم استفادش کردم! ولی مهمه! بی خیال، زندگی رو عشق است)) بــــــــــــه، جداً نمی دونید؟!! صدمین پست من هست اما دلیل این پست چیز دیگه ای هست؛ نچ نچ نچ؛ آخ آخ آخ، اوه اوه اوه (همین سه حالت کافیه)

والا قدیما...یعنی چی خب ...مهرنوش وزنه میندازی  خیلی قدیمیه خو، سن منو شما (به جز مهرنوش ویکی دو نفر دیگه) قد نمیده، وقتی خبری می شد؛(چــــــــــیه، دور شید، بابا یارانه نمیدن) یه جورایی مهم بود، البته الانم این خبر مهمی هستا!(البته از این سوسول بازی ها که خبری نبود) منتهی بستگی داره از چه زاویه ای بهش نگاه کنی. در هر صورت از نظر فرد مورد نظر، قطعا خبر بدیه.

درهر صورت امروز یه روز خاصه؛ خب من میگم خاصه حتما خاصه دیگه، چک و چونه هم ندارم. خاص یعنی خاصه. (اینقدر خاص خاص کردم که یه حالی بهم دست داد)

قدیما جملات قصار داشتیم، الان سعی می کنیم از اون کلمات استفاده نکنیم. واقعا حیف این سلول های خاکستری نیستند، یکی نیست بگه اگر این سلول های خاکستری نیست و نابود بشن کی تو این دوره زمونه با این گرونی پاسخ گوی فوج فوج ملت مشتاقه(ماهی و اینا خرج بر می داره). من که نمی دونم، در هر صورت بازم مثل همیشه خبر داریم.

اونم چه خبری، بیاید و ببینید.

یکی بیاد منو جمع کنه، من چطوری این خبر رو اعلام کنم

والا می خواستیم بحث سن رو بکنیم، دیدم واقعا زشته؛ ما که هر موقع نباید سن نوحی افراد رو به رخشون بکشیم. البته اینو داشته باشید در هر صورت من به عنوان کوچکترین عضو وبلاگ((اعتماد به نفسم زیاده، حرفیه)) گفتم قبل از دیگران در یک عمل غافلگیرانه این تولد رو به دوست خوبمون((البته خوبی از خودمونِ( مخصوصا خودم(اصلا یه وضعی))) به همه، مخصوصا به خودش تبریک میگم.

خب دیگه؛ تولد مهرنوش یکی از مهمترین اعضای این وبلاگه؛ حضورش باعث میشه که همه امیدوار باشیم، مخصوصا به نوشتن و ادامه دادن. انشالله دکترا، خارج(فرنگ)، کم شدن سنش(این واقعا جزو آرزو های محاله...)

البته جدیدا خارج رفتنم کلاس نداره، الان به هر کی میگی؛ حداقل یه بار خارج رفته اینم وضعیت من پس از این پست، اون عقبیه مهرنوشه که حس انسان دوستیش گل کرده گل کرده(خنثی)

خب امسال خبری از کیک و اینا نیست، هر سال تنها تنها میل می کنند.ناراحت( خب بابا نمی خواد عصبانی بشیآخ)

کیک تفلد

 

 

یعنی من شیر پاکتی رو حلالتون نمی کنم، اگر اینو تنهایی بخورین خب قرار بود من یه فصلی از داستانم رو بدم، منتهی تا اسم ویرایش آوردم نزدیک بود حلقه آویزم کنند از سر در وبلاگ، منتهی به خاطر این حرکت خشن حتی داستانم ندادم مهرنوش بخونهنیشخند خب حالا ابتدا از هانیه تشکر می کنم، داستان مقاومت در برابر جادوی سیاه رو قرار شد در وبلاگ قرار بدیم. این کار اولین کار هانیه هستش و اینکه خیلی جوون هستند(من دلم سوخت، احساس پیری می کنم)قهر 

مقاومت دربرابر جادوی سیاه

دومین هدیه هم فصلی از داستان الهه انتقام هست. که در زیر می تونید به تایپکش مراجعه کنید.

فصل چهارم

نظر فراموش نشه، سومین هدیه هم کاور نهایی جلد یک هست، اینو تا حالا هیچ کسی حتی مهرنوشم ندیده که شب که از سر کار برگشتم می ذارمش. در هر صورت ممنون. و اینکه بازم تبریک میگم، انشالله هر روزش بهتر از روز گذشته اش باشه. نیشخند

 

 

 

سینا بازدید : 276 دوشنبه 27 مرداد 1393 نظرات (1)

 

سلام

خوبید؟ خب این پست رو دیروز آماده کردم، گودلایف داره یک مسابقه داستان کوتاه برگزار می کنه که دور جدیدش دیروز آغاز شده، خب گفتم شاید علاقه داشته باشید در این مسابقه شرکت کنید. موضوعش نفرین هست. البته خودم هم داور این مسابقات هستم.

ببینم چکار می کنید. برای اطلاع از قوانین و نحوه شرکت به پست زیر مراجعه کنید.  ممنون

قوانین  و نحوه شرکت در مسابقه داستان کوتاه

ali بازدید : 233 یکشنبه 26 مرداد 1393 نظرات (3)

سلام یه همگی

خب همونطور که قول داده بودم فصل سوم رمانو گذاشتم.

امیدوارم از خوندنش لذت ببرید و نظر هم یادتون نره

همچنان توی بقیه ی تایپیک ها نظردهی فوران می کنه ولی توی تایپیک بازی قدرت در حد انتظار نیستچشمک

اینم از داستان:

فصل سوم

 

موفق باشید.

سمیه بازدید : 255 جمعه 24 مرداد 1393 نظرات (5)

سلام بر همگینیشخند

عصر جمعه تون بخیر باشدقلب.اگر شما این متن رو میخونید به این معنیه که هواپیمایی روی سرتون سقوط نکردهتعجب و قطارتون هم از ریل خارج نشده عینکو به عبارت دیگه احتمالا زنده هستیدخنثی.پس میبینید که هنوز نوه دار نشدید و منم اونقدر ها لفتش ندادم.نیشخندخجالتمنم ظاهرا زنده به نظر میرسمنیشخند و امروز پس از تلاش فراوان بلاخره با دست پر اومدم.نیشخند

یه مطلب تحلیلی براتون بذارم از یکی از دوستان فانتزی نویس که به نظر خودم جالب بود :

گاهی وقت‌ها نوشتن خیلی سخت می‌شود و گاهی وقت‌ها سخت‌تر از سخت. وقتی برای نسل نوجوان کشورت می‌نویسی که دیگر از سخت هم سخت‌تر می‌شود. نوجوان‌هایی که دنیای جادویی هری پاتر را تجربه کردند و داستان‌های جذاب ریچارد ایناک را خواندند، آن‌هایی که آثار تالکین را تجربه کردند و خیلی وقت است که دنیای هزار و یک شب فراموش‌شان شده است. در زندگی نوجوان ایرانی قالیچه پرنده خیلی وقت است جای خودش رو به نیمبوس 2000 هری پاتر داده و جای رستم و سهراب را امثال اراگون و اژده‌های پرنده گرفتند. شاید یک دلیلش این باشد که ما در کشورمان ادبیات فانتزی نداریم اما آیا  نویسندگان کودک و نوجوان هم نداریم؟

اما چه کسی می‌گوید که نداریم؟ شاید فقط نمی‌توانیم ببینیم‌شان. کافی است سری به سایت‌های داستان نویسی ایرانی بزنید. دسته دسته نوجوان‌ها و جوان‌های داستان نویس را می‌بینید که قلم به دست گرفتند یا دارند می‌نویسند و یا کتاب‌هایی را ترجمه می‌کنند که خیلی‌های‌شان هرگز در ایران مجوز چاپ نخواهند گرفت .

عصر ارتباطات دسترسی به کتاب‌ها را راحت‌تر کرده است. طوری که حتی جریان را رقابتی هم کرده است. سه، چهار سال پیش موقع آمدن کتاب هفت هری پاتر، چند سایت مختلف هم‌زمان ترجمه‌های مترجمان‌شان را فصل به فصل روی سایت می‌گذاشتند و چندین ماه بعد ترجمه رسمی کتابی که نوجوان‌های ما ده روزه ترجمه کرده بودند، توسط مترجمان کتاب به اتمام رسید.

پس نوجوان‌های ما محدودیت دسترسی به کتاب را ندارند و هر کتاب فانتزی که اراده کنند با هر محتوای غیر مذهبی یا غیر ادبی هر زمان که بخواهند در اختیارشان است.

ولی نویسندگان ما چرا وقتی یک نویسنده ایرانی برای چاپ اثر فانتزی خودش به ناشرین مراجعه می‌کند دردسرها تازه شروع می‌شود. ارشاد راه به راه ازشان ایرادهای بی سر و ته می‌گیرد، بعد از ده دفعه اصلاح نوشته‌ها و عملا نابود کردن یک نوشته خوب، وقتی نویسنده قصه ما از هفت خوان گرفتن مجوز برای کتابش گذشت، تازه می‌رسد به مصیبت پیدا کردن ناشر. ناشر ایرانی حتی اگر قبول کند که کتاب یک تازه کار را با هزینه خود آن نویسنده چاپ کند، قراردادی به او می‌دهد که روی عهدنامه ترکمانچای را سفید کرده است.

حاصل یک سال تلاش یک نویسنده، حتی اگر خیلی خوب و عالی باشد، طوری از دستش در می‌آورند که حیران می‌ماند. شاید ده درصد قرارداد یک کتاب به صاحب اصلی آن برسد و بعد می‌رویم برای انتشار...

نویسنده گرامی قیمت کاغذ گران شده، پس یک چیزی حدود هفت، هشت میلیون برای کتابی با قطر کم پرداخت کند و وقتی این پول را نداشته باشد، سر و کارش می‌افتد به یکی از همان سایت‌های فانتزی و حاصل زحمتش را به قیمت مفت رها می‌کند. بعد از یک مدتی هم کلا قلمش را قلاف می‌کند و می‌رود دنبال یک کار دیگر.گریه

و به این ترتیب است که کودکان ما با ویچر و کارآموز رنجرها بزرگ می‌شوند، خاطرات خون آشام را می‌خوانند و بعد به سراغ سریالش می‌روند. نغمه آتش و یخ را می‌خوانند و game of tronse  را می‌بینند و به همین سادگی مسیر آینده یک ملت از فرهنگ و تاریخ‌شان جدا می‌شود. روزی می‌رسد که اثری از بیژن و منیژه در ذهن کودکان ما نیست و مادرها به جای داستان‌های هزار و یک شب، داستان‌های استفانی میر را برای بچه‌های‌شان تعریف کنند.

 

خب بعد از همه اینها میدونم که مدتها هست منتظر لینک کلی دیوید استار هستید.
جا داره برای این لینک از زحمات سینای عزیز.آقا مصطفی .amire و بقیه دوستانی که کمک کردن تشکر کنم و این خبر رو هم بهتون بدم که به زودی با یک کتاب نایاب دیگه در خدمتتون هستیم.

  دیوید استار تکاور فضا (لینک کلی)

 

 

 

janey بازدید : 269 سه شنبه 21 مرداد 1393 نظرات (9)

 

 

سلام بچه ها، می دونم خیلی عصبانی هستین، اما یه مشگل خیلی بزرگ برام پیش اومده که امیدوارم هر چه زودتر حل بشه. در واقع همین حالا هم به سختی تونستم وقتی پیدا کنم و فصل رو آپ کنم. نمی دونم این دنیا چرا این جوریه؟ به محض بر طرف شدن یه مشگل، یه بزرگترش برات درست می شه.

روده درازی نکنم. بفرمایید فصل جدید:

فصل 29

بچه ها ممکنه نتونم تا موعد آپ فصل بعد به نت سر بزنم، بنابراین اگه جواب نظرات رو ندادم خیلی متاسفم.

بچه ها برام دعا کنید.

ali بازدید : 234 دوشنبه 20 مرداد 1393 نظرات (2)

سلام به همه ی دوستان

راستش فکر نمی کنم جای توضیح زیادی باشه چون توضیحاتو قبلا توی تایپیک دادم.نیشخند

گفتم داستانمو اینجا بذارم تا از نظراتتون بهره ببرم.

به قول سینا فقط تایپیک سفیر کبیر نیستا به بقیه ی تایپیک ها هم یه سری بزنید.چشمک

خب توضیحاتی که در مورد داستان می تونم بگم اینه که توی دو دنیای متفاوت اتفاق میفته و اتفاقات این دنیا موازی با هم پیش میرن، البته در ادامه ی داستان متوجه میشید که هر دنیا موضوع خاص خودش رو دنبال می کنه.

کاراکتر اصلی جلد اول ملکه ی افسونگر یا همون الهه ی انتقامه، بعد از ملکه ی افسونگر یه خواهر و برادر دو قلو هستن که تلاش می کنن تا سرزمینشون رو از شر ظلمی که پادشاهشون داره بهش می کنه نجات بدن اما خب ناخواسته مسیر زندگیشون به کلی عوض میشه و...

(توضیح بیشتر نمیدم چون معتقدم خواننده خودش باید بخونه و کشف کنه)

من سعی کردم از سبک جدیدی توی این داستان استفاده کنم که امیدوارم نتیجه ی خوبی داشته باشه.

ژانر داستان هم فاتزی- افسانه ایه.

 

بریم سراغ داستان:

فصل اول

فصل دوم

 

توضیح دیگه اینکه من هر هفته دو فصل ارائه می دم فعلا تا ببینم استقبالی میشه یا نه

نظر یادتون نره، و اینکه نظرات رو توی تایپیک بازی قدرت بدید.

موفق باشید.

*hossein* بازدید : 279 یکشنبه 19 مرداد 1393 نظرات (3)

سلام

اول بايد بگم،‌دستت طلا سينا بلاخره بر انتظار ما پايان دادي،‌خيلي وقت بود براي خواندن ادامه داستانت لحظه شماري مي كردم خوشمزه

بعدش بابت تاخير چندين ماهه معذرت مي خوام ناراحت

پروتي زحمت ويرايش كل داستانو كشيد با اين حال دارم فصل به فصل دوباره ويرايش و از نو مي نيوسم و نقاط ضعف و اشكالات و متن داستانو عوض مي كنم كه در اخر يهني پايان ويرايش و باز نويسي فصل اخر را بزارم و جلد يك را تمام كنم. مژه

در نتيجه از دوستاني كه توانايي ويرايش دارند درخواست كمك دارم تا بعد از باز نويسي هر فصل زحمت ويرايش را بكشه.مژه

با تشكر از تمام دوستان عزيز

 

 

به زودي...
داستان بصورت كامل و باز نويسي شده ارائه خواهد شد

 

Morteza بازدید : 274 جمعه 17 مرداد 1393 نظرات (6)

آمار دیروز 2303 بازدید ! 

ببینین داستان سینا با ملت چیکار نمیکنه !!نیشخند


خو اینم فصل جدیدنیشخند

 

فصل 8

 

پ.ن: هفته ی بعد معلوم نیست فصل داشته باشیم شیطان

پس اگه نبودم یا اصلا نیومدم شاکی نشین.

پیشاپیش ببخشید اگه اون روز فصل ندادم ، ولی شایدم فصل دادما !! اما احتمال زیاد نمیرسم...

سینا بازدید : 251 پنجشنبه 16 مرداد 1393 نظرات (11)

 

سلام

خوب هستید؟ خب امروز پنج شنبه هست، هیچ متنی ندارم الان بذارم برای همین به نکات زیر توجه کنید.

نکاتی قبل از خواندن فصل:

  • فصل بعدی در کار نخواهد بود، همانطور که گفتم اول جادوگر ریشه بعد آوای مرگ؛ پس اگر خواستید فصل رو نخونید.
  • ضمیمه رو شنبه می ذارم، الان دیگه وقت ندارم.
  • هیچ وبلاگ و سایتی مجاز نیست داستان رو بدون اجازه قرار بده. شنبه خودم داستان رو داخل سایت زندگی پیشتاز و زندگی خوب می ذارم. (فردا نیستم)
  • هر کسی گفت سینا می خواد فصل بذاره و اینکه فصل بهش دادم؛ اصلا باور نکنید.
  • کسانی که از اعتمادم سوئ استفاده کنند، خب خودشون ضرر می کنند.
  • از کسانی که کمک کردن هم تشکر می کنم.
  • برای نظر به این قسمت مراجعه کنید.
  • در آخر هم امیدوارم از این فصل لذت ببرید.

دانلود فصل اول

 

 

Morteza بازدید : 276 جمعه 10 مرداد 1393 نظرات (8)

سلام دوستان عزیزنیشخند

این هفته هم با فصلی تازه اومدیم.نیشخند

و با شگفتی زیاد میبینم که سینا خان هم دارن شروع به فصل گذاشتن میکنن. هوراااااااااااااا قهقهه

اینجوری شاید باعث بشه من دیگه هفته ای نیام ! شیطان

در هر صورت کسی هم فکر نکنم داستان منو با وجود داستان سفیر کبیر بخونه نگران

اما مهم نیست نیشخندمهم خود نوشتنه !نیشخند

خوب بریم سر اصل مطلب !

 

فصل 7

Morteza بازدید : 234 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (3)

دوستان ببخشید دیر شد !

با اینحال خیلی سخت بود که برسونم فصل رو ! اگه تو فروم خونده باشین متن باید ویرایش میشد و کامپیوترم داغون شد و الان خونه ی یکی از فامیلامونم

معلوم نی کی بتونم فصل بعد رو بزارم تو ساید یا نه ! با این حال تلاشمو میکنم !

قرار شده کامپیوتر رو پس فردا را بندازه ، بند خدا سرش شلوغه !

اگه درس شد بهتون میدم

 

فصل 6

janey بازدید : 248 پنجشنبه 02 مرداد 1393 نظرات (10)

 

 

سلام بر همه ی دوستان عزیز، حالتون چطوره؟ تعطیلی خوش می گذره؟ بین خودمون بمونه، من که دیگه جونم داره درمیاد، تا ساعت نه شب گشنگی و تشنگی... مخصوصا تشنگی، اونم با این گرما، واقعا به آدم فشار می آره.

سریع می رم سر اصل مطلب، چون هم خودم عجله دارم و می دونم که شما هم عجله دارید. پس بفرمایید، اینم فصل جدید:

فصل 28

توجه: یک چیز خیلی مهم که می خوام بگم اینه: من تمام لینک های دانلودی رو که مربوط به فصول گذشته می شد حذف کردم، درواقع کل داستان از روی نت حذف شده و فقط دو تا لینک مونده، یکیش فایل کامل فصول 1 تا 27 هست و اون یکی هم همین لینک مربوط به فصل 28. دلیلش هم این بود که اگه کسی تازه می خواد  شروع کنه به خوندن، حتما حتما فصول ویرایش شدم رو بخونه. این طوری خیلی بهتره. یه خواهش هم از همه ی دوستان دارم، لطفا همتون فایل های فصول قبلی ای رو که تو کامپیوتر هاتون دارید حذف کنید و همین فصول ویرایش شده ی 1 تا 27 رو دانلود کنید و نگه دارید. اگرم خواستید به کسی بدید لطفا فصول ویرایش شده رو بدید. از همه ممنون.

نماز و روزه ی همه ی دوستان قبول حق باشه.

فعلا بای.


Morteza بازدید : 308 جمعه 27 تیر 1393 نظرات (2)

سلام بر همه ی شما !

آقا من چند روز پیش یه چیزی فهمیدم !!!

تولد قمری من 19 رمضانه !! اصلا اون روز من هنگ بودم ! نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت !!!

بر روزه داران سلام ویژه دارم و خواهشن تو این شبا ما رو دعا کنین !

 

 

پدر و مادر و برادرم الان خیلی استرس دارن که ایران میتونه ست چهارم والیبال رو ببره یا نه ...

ایران یه امتیاز نیاز داره الان ... و حالا ایران بردش !! نیشخند
نیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخند

من طرفدار والیبال نیستما ولی خیلی انرژی خوش حالی درون خونمون وجود داره.

سر و صداش هم خیلی زیاده

 

 

 

 

خوب میدونم منتظزین

امیدوارم خوشتون بیاد و نظرات رو فراموش نکنین

فصل 5

 

 

پ.ن : سینا کجایی ؟ حتما بیا مسنجر !

 

تعداد صفحات : 9

درباره ما
Profile Pic

وبلاگ فراسوی ذهن

یا همان

انجمن مترجمان جوان

از ادغام دو وبلاگ فن نویس در سال 84 کار خود را آغاز کرد. از جمله آثار این وبلاگ می‌توان داستان‌های نبرد نهایی، جدال سرنوشت  و تا همیشه را نام برد و از میان ترجمه‌های گروهی فن فیکشن های کف دریاچه، فداکاری یک مار، جلد اول شمشیر حقیقت و سرانجام کتاب هفتم هری پاتر که با مشارکت سایت دنیای جادوگری به انجام رسید را ذکر نمود. همزمان با کار نقد داستانهای نویسندگان جوان تلاشی برای ارتقای  سبک نویسندگی در میان نویسندگان نوجوان نمود. در آذر 87وبلاگ نام رسمی انجمن مترجمان جوان را به خود گرفت تا اینکه در آبان ماه 91 به ادرس فعلی انتقال و نامی جدید با عنوان فراسوی ذهن را برای خود انتخاب نمود. این وبلاگ علاوه بر ادامه کار ترجمه وبلاگهای قبلی به انتشار دو داستان جدید به نام های بی نام و نشان و سفیر کبیر پرداخت و در کنار آن به کار بر روی داستانهای کوتاه، معرفی نویسندگان جوان، ویرایش و نقد داستانها ادامه داد. نویسندگان و موسسین وبلاگ را مجموعه ای از نویسندگان، ویراستاران و مترجمان جوان تشکیل میدهند که در طول هشت سال گذشته در کنار هم به کار و فعالیت در زمینه کتابهای فانتزی پرداخته اند. این اواخر کتاب هایی با نام پادشاهی وحشت و چشم ققنوس به این آثار اضافه گردید و در راستای تلاش برای معرفی و ترویج فرهنگ کتاب خوانی و با شعار «یک کتاب، یک ارتباط» و ایجاد علاقه کاربرها به خواندن کتاب های فانتزی در دو سال اخیر دو بخش معرفی کتاب و کتاب فیلم که شامل آثار معروف و همچنین معرفی وبلاگ های مترجمین عزیر می باشد، به حیطه کاری وبلاگ افزوده شده است. ما امیدواریم با ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی آن هم در حیطه فانتزی، قدمی هر چند اندک در این حیطه برداریم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    سن شما چقدر است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 246
  • کل نظرات : 6696
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1060
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 75
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 159
  • بازدید ماه : 1,715
  • بازدید سال : 14,285
  • بازدید کلی : 576,622
  • کدهای اختصاصی