لحن رو عوض کردم امیدوارم خوشتون بیاد
شمشیرزن سیاه فصل اول و دوم. ویرایش شده
نمایش نسخه قابل چاپ
لحن رو عوض کردم امیدوارم خوشتون بیاد
شمشیرزن سیاه فصل اول و دوم. ویرایش شده
ببخشید کسی نیست که یه انتقاد کنه؟
داستان رو بهترش کردم ها؟
فصل سوم:
دانلود
فصل جدید اومد بهتره ها
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
همه چیزو درس کردما
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
رمان بهتر شده ها
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
درس کردمشا
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
درس کردمشا
من داستان رو قبلا هم خونده بودم و از دفعه قبل بهتر بود و روند پیشرفتی داشتی خیلی خوبه همینجور ادامه بده فصلایه بعد رو بهتر کن سعی کن تو نثر کتابی کمتر از کلمات محاوره استفاده کنی مثلا . بابام . تقریبا آدم گیج میشه یا از وقایع اطرافت کمتر تعریف کن مثلا در مورد دلیل گرد و خاک درون کارگاه پدرت . داستان قشنگی و ایده جالبی داره ادامه بده و با پشتکارت هر فصل رو بهتر از قبلی کن((48))
دوست عزیزم ممنون بخاطر نظرت.
قول میدم حتما بهترش کنم.
سلام
مقدمهاش خوب بود.
الان شروع میکنم بخونمش🤓
ولی انتظار زیادی من نداشته باش
چون نقاد خوبی نیستم😋😎
سلام
با سرعت بالا پیش رفتم و الان صفحهی ۶ ام😁
تا اینجا چند تا چیز بنظرم اومد
۱. گویش ثبات نداره، تو یه جملهی بلند در یک خط گویشت هم محاورهای بود هم رسمی، تو کل مطالب همین طور بود و البته محاورهای بودنش خیلی بیشتر بود. دیالوگ بین افراد رو نمیگمها یه چیزایی مثل همون مقدمهی صفحه اول که انگار قرار بوده رسمی بیان بشه ولی حس میکنم محاورهایه.
۲. صفحهی ۳ یا ۴ دربارهی آسیابی که برادر بزرگتر توش کار میکنه؛ "از گندم گرفته تا جو" چطور بگم... خیلی درست نیست
باید اصلاحش کنی.
۳. پاراگراف اول ۵ شدیدا نیاز به اصلاحات داره. فعلش رو عوض کن، شاخ و برگ بده، اخه بدجور شبیه گزارش کار شده.
تا این جاش خوب بود
برم بقیهاش رو بخونم
تا بعد
مرسی بابت نقد
فصل چهار رو گذاشتم
دانلود فصل چهارم