ببیند من طبق برداشت هام این طور نتیجه گیری می کنم که
هری پاتر در واقع پسر زئوس پادشاه خدایان یونانه.....وقتی به دنیا میاد ارس ( پسر زئوی خداس جنگ) میگه نکنه اینم مثل پرسی جکسون قوی بشه بعدا واسم شاخ بشه، اون پسر پوسایدون بود شد این، این که پسر زئوسه دیگه وا ویلا..... پس هری رو تو بچگی مدزده و می بره بالای یه درخت می زاره، در همون حال ولدمورت که یکی از جاودان سازهاشو ساخته بوده و داشته بر می گشته میبینه یه موجودی داره بالا درخت ونگ می زنه میکنه نکنه این فهمیده باشه من چه کار کردم؟ پس از بالای درخت برش میداره که پرنده ها بهش غذا نرسونن و میزارتش زیر یه بوته تا بمیره... البته یه مسئله اینجاست که چرا خودش نکشتش؟ و دلیلش اینه که تازه یه جاودانه ساز ساخته بوده و خسته بوده حالشو نداشته بلاخره میزارتش زیر بوته و میره که یهو لی لی و جیمز که از یه مهمونی شبانه برمیگشتن ( اینا اون اوایل ازدواجشون خیلی ادمای خرابی بودن و همش مهمونی و پارتی و این جیزا...خوش بودن دیگه) هری رو می بینن و برش می دارن میبرن بزرگش کنن همین وقتا زئوس متوجه میشه اگه هری رو برگدونه ارس یه بلایی سرش میاره پس قیافه هری رو تغییر میده که شبیه جمیز و لی لی بشه، بعد که مستی مهمونی شبانه از سر جیمز و لی لی می پره متوجه میشن هری خیلی شبیهشونه و فک می کنن زیر بوته و اینا توهم بوده و باور می کنن که هری بچه خودشونه و بقیه ماجرا! این قضیه پیشکویی و اینام ترفنده نویسنده بوده وگرن ولدمورت میخواسته هری رو بکشه چون هری دیده بوده اون جاودانه ساز میسازه!
( میخواستم با ده دوزاده تا داستان قاطیش کنم حوصلش نبود فقط با پرسی مخلوط زدم!)