-
مناظره با پول
گفتم که روی خوبت ای پول چرا نهان است؟
گفتا که پول زیاد است لیک جیبشان عطشان است
گفتم که از که پرسم ای پول نشان کویت
گفتا سکوت کن هی یو تا مشت نیامد سویت
گفتم لعنت بر تو که کردی مردم گشنه
گفتا چه کس براشون کرده بنا خانه
گفتم برای ما چی ، برای ما چه کردی
جز اینکه ساختی واس ما سختی و گرمی ، سردی
گفتا به من چه ربطی است ، چرا به من می گویی
گفتم که تو مقامی برایشان می رویی
دیدست که نا توان است در جواب سوال ها
کرد سوء استفاده از مقامش تحدید ها
گفتم که چون همیشه من دهانم را بستم
تا ندهد مقامت پیش مردم دستم
-
مثل همیشه عالی .منتظر دیگر شعراها هستم.
-
-
سلام
اگر میشه برای عنوان تایپیکت قبل از اسم شعرت واژه «شعر» رو بنویس
-