خودتو تغییر بده دانشگاه برات تغییر میکنه
اول از همه خب جای این مطلب اینجا نیست ولی جای بهتری سراغ ندارم(منظورم تقسیم بندیا سایته)
دوما سخت منتظر نظراتونم
خودتو تغییر بده دانشگاه برات تغییر میکنه!!!!!
دانشگاه برای همه ما یه آرمانشهر فوق العاده از جامعه ای فرهنگی و فرهیخته بوده که یه زمانی فکر می کردیم با ورود بهش دنیامون عوض میشه. همه ما دوران کنکور یادمونه که هر روز به دانشگاه و کارایی که قراره داخل دانشگاه انجام بدیم فکر می کردیم، هر شب با آرزوی این اتوپیا میخوابیدم و هر صبح برای رسیدن به این مدینه فاضله چشم باز می کردیم، البته بگذریم که خیلیامون بی خیال تر از این حرفا بودیم و هستیم!
حداقل چهل و هشت ساعت از بیست و چهار ساعت روز ما صرف این میشد که توی تخیلمون روزای دانشگاهو تقسیم کنیم، برنامه بریزیم و تبدیل بشیم به یه سوپرهیروی افسانه ای که بهترین نمره های دانشگاهو میگیره، یه هنرمند چیره دست شده، هیکل ورزشکاریش از ششصد و چهل و پنج متری داد میزنه : keep calm & look at me
یه دانشجوی فعال دانشجویی شده که رابین هودوار حق دانشجوها رو از ظالم میگیره و فرارتر از همه اینا دائما با رفیقاش مشغول گشت و گذار و عشق و حاله.
او مای گاد!!!! بی نظیره...منم دیوانه وار همچین چیزایی رو میخوام! اصلا کیه که نخواد؟
چرا یه همچین فکرایی در مورد دانشگاه داشتیم؟ از سریالای آبکی صدا سیمامون بگیریم که دانشگاه و دانشجو رو اینجوری نشون میدن تا حرفای مردم در مورد دانشگاه و از همه بدتر فشار و سختی کنکور، همه چیز دست به دست هم داده بود که یه همچین بهشت شدادی رو تصور کنیم. از علت این تصور که بگذریم مگه قرار نبود وقتی میایم دانشگاه فرش قرمز جلومون پهن کنن، همه چیز آماده باشه و ما در کمال آرامش و راحتی آرزوهامونو از قفسه های دانشگاه برداریم و مثل هلوی پوست کنده قورت بدیم؟ فک می کردیم کانون ها و تشکلای هنری قراره دنبالمون بدون، باشگاه و مربی با لیموزین مشکی بیاد جلو در اتاقمون وَ وَ وَ وَ ...
اما حقیقت اینه که قرار نیست هیچ کس توی دانشگاه برامون تره خورد کنه، دانشگاه به اندازه دنیای بیرون دانشگاه بیرحمه! اگه چیزی ازش می خوای، اگه آرزوهاتو میخوای، طلب تو از دانشگاه نیست، چیزیه که باید با چنگ و دندون ازش بگیری!
بهترین نمره رو میخوای؟ باید طوری درس بخونی که مغزت بپاشه روی سقف و یه صورتی ملایم بزنه به دیوار!
میخوای یه هنرمنده فوق العاده شی؟ میخوای جوری ساز بزنی که همه خوابگاه بره هپروت؟ میخوای جوری نقاشی بکشی که فرشچیان برات نوشابه باز کنه؟ باید بدوی دنبالش!
میخوای ورزشکاری باشی که تموم دانشگاه تحسینش کنه؟ باید جوری دمبل بزنی که وقتی پاتو میزاری توی باشگاه وزنه ها بگن وای بازم اومد!!!
میخوای کار فرهنگی کنی؟ باید اونقدر بخونی و بنویسی که شب تخت خوابت برات از فلسفه انقلاب کبیر فرانسه بگه!
دانشگاه یه محیط برات ساخته که بدون دغدغه های بیرون دانشگاه به آرزوهات برسی، که از خودت اون آدمی رو بسازی که آرزوشو داری اما قرار نیست دانشگاه دستتو بگیره، تو نه بچه ای و نه ضعیف، اینجا جاییه که اگه بخوای به آرزوهات میرسی و اگه منتظر یار کمکی باشی، منتظر وقت مناسب باشی، منتظر شنبه باشی خیلی زود میبینی تموم شد و تو فقط یه مدرک داری. پس یار کمکی خودت باش و از همین الآن شروع کن.
اگه میخوای هر وقت چشمات خسته شد پتو رو بکشی روت و بخوابی، اگه عرق پیشونیت با خنکی دلستر انگور سرد میشه، اگه آخرین باری که قبل از فصل امتحانات روی جزوه خواب رفتی رو یادت نمیاد، اگه آخرین درد ماهیچه هات مال امتحان تربیت بدنی سوم دبیرستانه....خب!!! قراره تو یه دانشجو باشی مثل چهار ملیون و سیصد و چهل و هشت هزار و سیصد و هشتاد و سه دانشجوی دیگه اما اگه برنامه داری، اگه از خوابت میزنی، اگه تلاش می کنی، اگه اراده کردی به قله برسی و اونقدر مرد هستی که جا نزنی، خیلی زود نوک کوهی. من از طرف دنیا بهت قول میدم اگه خودتو تغییر دادی نه فقط دانشگاه که دنیا برات تغییر می کنه.
محمد بحرینی
22/7/96