هو الحق
نوشتن فن فیکشنی رو به طور جدی برای دومین بار شروع کردمخودتون خوب میدونید اولین فن فیکشنم، هری پاتر و تجارت مرگ چندان خوب از آب در نیومد، امید هست بعد از دو سال کسب تجربه بتونم رضایت شما رو جلب کنم.
دارک سایدر ((48))
.
..
نمایش نسخه قابل چاپ
هو الحق
نوشتن فن فیکشنی رو به طور جدی برای دومین بار شروع کردمخودتون خوب میدونید اولین فن فیکشنم، هری پاتر و تجارت مرگ چندان خوب از آب در نیومد، امید هست بعد از دو سال کسب تجربه بتونم رضایت شما رو جلب کنم.
دارک سایدر ((48))
.
..
موفق باشی :)))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
ببخشید این اموجی اشتباهی اومد-_- قصدم لبخند ملیح بود
فصل اولش جالب بود کنجکاوم بقیشو بخونم:)
سلام.
اینکه نگاه متفاوتی به آیندۀ هری و دوستاش داری خیلی جالبه. اون فضای عاشقانه و عاطفی که تبدیل به کینه شده عالیه. زاویۀ دید تغییر کرده و این خوبه فقط یک چیزی که من خوشم نیومد: اگر میخوای چیز بدی بگی از همون کلمۀ رکیک استفاده کن و مستقیم چیزی نگو. امثال من شاید خوششون نیاد. البته اگر برات مهمه.
به نظرم کارت خوبه، ادامه بده.
به نظرات منم زیاد اهمیت نده، اینا نظر شخصیه و اعتبار دیگری نداره((200))
یک فن قشنگو نصف و نیمه دیگ
آقا با احساسات ما بازی نکن نامرد
آلبوس پاتر عجب سیگاری قهاریه ماشالا
خیلی حال کردم
ادامش کی میاد؟
منتظر قسمت بعدی هستم🤗🤗🤗
فصل دوم بار گذاری شد
اخطار : دارای نوشتار و صحبت های غیر ادبی و بزرگ سالانه
خوب بود
منتظر ادامهش هستم
مگه اون "سیاه.."(اسمشو یادم رفت😁) نزدیک خونهی هری نبود؟ پس چرا ارورها نرسیده بودن؟؟
سلام، اگه یادت باشه انفجار های جادو در چند نقطه ی شهر گزارش شده بود توسط وسیله ی ردیابی، لذا نیرو ها تقسیم شده بودن. بقیه ی آرور ها ها هم تحت فرمان مستقیم وزیر سحر و جادو بودن =) نکته ی بعدی اینه که جنگ در گریمولند زیاد طول نکشیده بود. تیره گون و ساحرای مزدورش در چند جا آشوب بپا کرده بودن تا بتونن به ارشد نگو و نپرس ها دست پیدا کنن ، تیره گون حفاظای خونه رو نابود کرد و ساحرای مزدور وقتی رفتن داخل کشته شدن، خود تیره گون هم بیرون با جسم یابی (آپارات) آلبوس و دو تا افرادش درگیر می شه . حوادث سریع اتفاق افتادن، لذا فکر کنم یکم مبهم به نظر می رسید این قضیه.
آها
حالا کاملا(🤥)روشن شدم
ممنون