نقل قول:
از آدم شناسی رانندههای تاکسی بگیر که همیشه چون روانکاوی قهار از گفتن آن بادی به غبغب میاندازند» و یا «غریب گیر آوردن مسافری خارجی برای گرفتن کرایهای چند برابر نرخ مصوب» تا «تحلیل آنها از گرانی بنزین و نفت و تغییر نکردن نرخ کرایه تاکسیها» و.. همه و همه را ما بارها در بحثهای پیش آمده در اجتماعی کوچک مانند تاکسی شنیده و دیدهایم.
محمود فرجامی را اکثر ماها با "بیشعوری" و ماجراهای اون میشناسیم. اقای فرجامی علاوه بر ترجمه، روزنامه نگار نیز هست و البته دستی هم بر داستان نویسی داره که البته این کتاب هم جز اولین تجربه های ایشون هستش. در واقع راننده تاکسی یک شخصیت میانسال، با یک سمند قسطی و از قشر متوسط جامعه هست که داستان اون روایت همین برخورد با مسافران و گاها تحلیل شخصیت ها و نحوه برخورد موضوعات هست. این مجموعه داستان در ۱۸ داستان روایت شده و طنز ظریفی داره که جذابیت داستان رو چندین برابر کرده.