نوشته اصلی توسط
sama1
ولی برخلاف دوستمون من اصلا توصیش نمی کنم!
اگر رمان خون قهاری باشد، یه مقدار که از این کتاب می خونید متوجه می شید که هر تیکش کپی شده از روی یه داستانه دیگست، حالا نه عینا، ولی ایده ی اصلی، خط مشی داستان توی هر قسمت کاملا قابل حدسه!
فرای واقعیته این داستان، یعنی حتی اگر بر اساس پارامترهایی که خود نویسنده به عنوان شخصیت کارکترهاش معرفی کرده، رفتارها رو ارزیابی کنید کاملا رفتار غیر طبیعیش ملموسه!(مثلا دختر غد و جسوری که از یه تیکه ی زبونی کوچیک نمی گذره حالا میاد این همه سیلی می خوره اصلا انگار نه انگار آخرم عاشق همون آدم میشه!؟)
کتاب فوق العاده طولانیه و از نظر من با توجه به سیر اتفاقاتش کاملا خسته کنندست، تمام داستان فقط و فقط بر مبنای تخیل جلو میره و هیچ ردی از واقعیت و منطق توی داستان نمی بینید، مخصوصا اون خاله ای که نفهمیدیم چی بود و اصلا برای چی اسمش اومد!؟ یا وکیلی که انقدر مورد اعتماده، ولی از زن موکلش هیچی نمی دونه!!!