ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 2 از 2 نخست 1 2
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18

    داستان جدید:گناه درون

    • نویسنده کتاب:
    • ژانر: انتخاب نشده
    • دنبال کننده: 0
    • ایجاد شده در: 2016/07/10
    • امتیاز:
    • کتاب کامل نیست!

    نویسنده:ریحانه
    ژانر:جنایی
    زبان:فارسی
    ویراستار:مرتضی
    به نام خدا
    سلام خدمت عزیزان پیشتازی.
    بعد از چندین هفته نوشتنو پاک کردن و ویرایش و نوشتن و پاک کردن و نوشتن و پاک کردن(همینجوری ادامه داشت)بلاخره داستانمو به حدی رسوندم که بشه خوندش.این اولین داستانمه.ینی اولیش که نه دومی.اولی اصن داستان نبود.ولی این یکی هست.قلم ضعیف بنده رو ببخشید و با خوندنتون منو مفتخر کنید.
    این داستان رو فصل فصل میزارم و به صورت پی دی اف.اگر موردی بود و کسی نمیتونست پی دی اف بخونه اینجا هم فصل فصل قرار میدم.
    خیلی ممنون
    اها راستی از همینجا اعلام میکنم یه کاوریست نیاز دارم لطفا پ خ بدین(:
    فصل اول
    فصل دوم
    فصل سوم
    ویرایش توسط MIS_REIHANE : 2016/08/03 در ساعت 20:01
  1. 14
  2. #12
    تاریخ عضویت
    2013/12/27
    محل سکونت
    شمال شمال، غرب غرب، اورمیه
    نوشته‌ها
    540
    امتیاز
    48,951
    شهرت
    4
    1,673
    سردبیر نشریه
    من هم داستانت رو خوندم و خوشم اومد
    منتظر ادامه‌ش هستم دوست عزیز
    امضا:

    A.Gh

    والا
  3. #13
    تاریخ عضویت
    2016/03/30
    محل سکونت
    ابادانجلس
    نوشته‌ها
    315
    امتیاز
    9,283
    شهرت
    0
    760
    تایپیست
    نقل قول نوشته اصلی توسط mixed-nut نمایش پست ها
    من هم داستانت رو خوندم و خوشم اومد
    منتظر ادامه‌ش هستم دوست عزیز
    خوشحالم از اینکه خوشت اومده.ممنونم که وقت گذاشتی
    اصلا حسین جنس غمش فرق میکند.
    پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول دنبال کننده
  4. #14
    تاریخ عضویت
    2013/09/01
    نوشته‌ها
    775
    امتیاز
    12,072
    شهرت
    0
    4,813
    کاربر انجمن
    خب خوندم.....
    ایرادی حاصی نمی تونم بگیرم.... به جز ( هاهاهاها)
    چرا وقتی فصل دومو دانلود میکتی فصل اولم جزوشه؟
    وقتی که دانیل میگه توی یه بار خیابون وال استریت نوشتی دیوید گفت اونجا ده تا باره و ماشه را کشید.. مشکل داره
    همین دو تا... توصیفت خوبه، کشش داره، نثر به نظرم خوبه و کلا همه چی خوبه دیگه
    منتظر بقیشم
    [CENTER][FONT=B Koodak][SIZE=5]خودتو تغییر بده، عالم برات تغییر می کنه[/SIZE][/FONT]
    [/CENTER]
  5. #15
    تاریخ عضویت
    2016/03/30
    محل سکونت
    ابادانجلس
    نوشته‌ها
    315
    امتیاز
    9,283
    شهرت
    0
    760
    تایپیست
    فصل جدیــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــد
    اصلا حسین جنس غمش فرق میکند.
    پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول دنبال کننده
  6. #16
    تاریخ عضویت
    2013/12/27
    محل سکونت
    شمال شمال، غرب غرب، اورمیه
    نوشته‌ها
    540
    امتیاز
    48,951
    شهرت
    4
    1,673
    سردبیر نشریه
    خوندمش
    یه کم اشتباهات نگارشی داشت
    منتظر ادامه هستم ^__^

    (مطمئنم آرایشش ماسیده شد به بافت نقره‌اش)
    امضا:

    A.Gh

    والا
  7. #17
    تاریخ عضویت
    2013/08/03
    محل سکونت
    :| اممم خب اینجا زندگی می کنم.
    نوشته‌ها
    469
    امتیاز
    41,022
    شهرت
    0
    1,558
    مدیر آپلود

    Thumbs up فصل دوم و سوم (بسیار لذت بردم )

    خب با سلامی به گرمای همون خورشیده که داشت از آسمان می رفت ( سه دفعه خوندمش تا بالاخره فهمیدم چی شده )

    خب امروز با توجه به قولی که دادم ( البته قولم پریروز بود، شد دیروز، شد امروز، شد این عصر و همینک خوندمش ) دو فصلو خودنم ( خداییش خیلی لذت بردم )

    اولش بعد ازینکه فصل دومو خوندم گفتم یا خدا چه زود این ماجرا تموم شد خدا کنه ریحانه بدونه چیکار داره می کنه

    ولی بعد از خوندن فصل سوم گفتم ایول معلومه ریحانه کارشو خوب بلده.
    نمی دونم چرا ولی درک 20 تن هروئین برام سخته اخه کی 20 تن هروئین رو تو فاضلاب مخفی می کنه ؟ ترسی از موش و چیزای کثیف دیگه نداره ؟ ( البته خب شاید دقیقاً بخاطر اینکه اخرین جاییه که به ذهن می رسه تو فاضلاب مخفیش کردن )
    راستی چرا وقتی من این داستانو خوندم یاد یه سریال بلادکفری افتادم ؟ نمی دونم چرا ولی با تمام قشنگیش به نظر سبک مورد علاقم نیس -__-
    البته از سبک جنایی پلیسی بدم نمیادا ولی اونطور که از فصل سوم پیداس قراره شاهد یه داستان عاشقانه هم باشیم ( البته اگه درست فک کنم ازون عشقا که اخرش خوب تموم نمی شه و وسطشم کلی جریانات هستش )

    ولی خب، با وجود اینکه امیدوارم اونطوری که فکر میکنم نباشه، کارت واقعاً عالی بود. تو فصل دوم تقریباً دوبرابر بهتر از فصل اول ظاهر شدی ( البته خیلی فصل دوم کم بود یکم ماجرای پیدا کردن و توصیف فاضلابو بیشتر می کردی، به نظرم خیلی بیشتر کیف می کردم )

    تو فصل سوم هم دوبرابر بهتر از فصل دوم بودی ( یعنی چهاربرابر بهتر از فصل اول و این خودش یعنی پیشرفت )

    خب از مشکلاتم بخوایم بگیم، بجز مشکلات نگراشی که واقعاً بعضی جاها کیفیت کارو پایین اوردن، هیچ مشکل دیگه ای نداشت.
    و اینکه گفتم ژانرش رو دوس ندارم روت تاثیر نزاره ها صرفا به عنوان یه خواننده تازه کار گفتم ( شخصا بیشتر از سی نفر می شناسم که عاشق این سبک کتابان )

    اهان راستی در مورد توصیفات خیلی خوب عمل نکردی ( تو کل فصل سوم کشتم خودمو بفهمم ماشین دیوید چی بود )
    یه مشکل دیگه هم به نظر من این بود که لباس عوض کردن دیوید تو ماشینو درست توصیف نکردی، یهویی گفتی کت مخمل پوشید ( خب شلوارش چی ؟ خیلی ضایع نمی شه رو همون پیرهن قبلیش با اون شلواره ست یونیفرمش کت مخمل بپوشه ؟ )

    خب با این همه توصیفاتت نسبتا خوب بودن ( در حد 6.5 از ده )

    بجز توصیفاتت، به نظرم ( زیاد کارشناسی نگاه نکردم ) ولی مشکل قاطی کردن تو تا نثر کتابی و عامیانت هم تو فصل سه حل شده بود. ( اینم خودش 9 از ده میگیره )

    اینکه سریع از وقایع نگذری رو تو فصل دوم اصلا رعایت نکردی ( یا من حسش نکردم ) ولی تو فصل سوم تا حد زیادی خوب بود. ( که بهش 8 از ده می دم )

    توصیف محیطت بد نبود، هنوز یه سری چیزای گنگی راجب اون استیجی که مدال رو به دیوید دادن تو ذهنم هس ( بیشتر یاد سالن اپرا افتادم ) ولی نسبت به فصل اول بهتر شده بودی. ( بهش 7 میدم )

    و اینکه یه سری جاها یه سری جملات سنگینی میوردی تو کتاب که فک کنم یهویی به ذهنت میومد ( دو سه جا حتی قافیه هم داشتن ) شخصا ازشون لذت بردم ( خودش نیم نمره اضافیه )

    و در آخر هم جمع بندی :
    قلمت خیلی خیلی پیشرفت کرده، داستان رو با دید بهتری نوشتی. البته هنوز صد در صد خوب نشدی ولی اگه قبلاً بیست درصد خوب بودی الان شصت در صد خوب شدی ( صب کن اینکه شد سه برابر یه جا گفتم چهاربرابر بهتر شدی در اصل شاید چهاربرابر بهتر شدی ولی خب هنوز 80 درصد یه کار خوبو نداره داستانت )

    از نظر نمره هم من بهش از ده ( جمع نمرات شده 7.75 ولی خب این یکم زیاده بنابر صلاح دید خودم یه یک و هفتاد و پنج صدم ازش کم می کنم ) بهت شیش می دم.
    البته خب در مقایسه با فصل اول باید 12 میگرفتی از ده ولی قبلاً گفتم الانم میگم، هنوز به اون حد لازمی نرسیده داستان که بخواد بیشتر از شیش بگیره.
    خدا نبود، شد. پَ میشه اگه تو هم نباشی... .
    پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول دنبال کننده
  8. #18
    تاریخ عضویت
    2013/09/01
    نوشته‌ها
    775
    امتیاز
    12,072
    شهرت
    0
    4,813
    کاربر انجمن
    خب توصیفاتت یه کم ضعیفه ولی باید بگم کنجکاوی که من نسبت به ادامه داستان پیدا کردم پوشش میده! فقط ولع دارم ببینم چی میخواد بشه
    و اما بلاخره ورونیکا چشمای قهوه ای پدرشو به ارث برده بود یا چشماش زمردی رنگ بود؟ دقت کن سر این چیزا!
    [CENTER][FONT=B Koodak][SIZE=5]خودتو تغییر بده، عالم برات تغییر می کنه[/SIZE][/FONT]
    [/CENTER]
  9. #19
    تاریخ عضویت
    2016/03/30
    محل سکونت
    ابادانجلس
    نوشته‌ها
    315
    امتیاز
    9,283
    شهرت
    0
    760
    تایپیست
    نقل قول نوشته اصلی توسط Paneer نمایش پست ها
    خب با سلامی به گرمای همون خورشیده که داشت از آسمان می رفت ( سه دفعه خوندمش تا بالاخره فهمیدم چی شده )

    خب امروز با توجه به قولی که دادم ( البته قولم پریروز بود، شد دیروز، شد امروز، شد این عصر و همینک خوندمش ) دو فصلو خودنم ( خداییش خیلی لذت بردم )

    اولش بعد ازینکه فصل دومو خوندم گفتم یا خدا چه زود این ماجرا تموم شد خدا کنه ریحانه بدونه چیکار داره می کنه

    ولی بعد از خوندن فصل سوم گفتم ایول معلومه ریحانه کارشو خوب بلده.
    نمی دونم چرا ولی درک 20 تن هروئین برام سخته اخه کی 20 تن هروئین رو تو فاضلاب مخفی می کنه ؟ ترسی از موش و چیزای کثیف دیگه نداره ؟ ( البته خب شاید دقیقاً بخاطر اینکه اخرین جاییه که به ذهن می رسه تو فاضلاب مخفیش کردن )
    راستی چرا وقتی من این داستانو خوندم یاد یه سریال بلادکفری افتادم ؟ نمی دونم چرا ولی با تمام قشنگیش به نظر سبک مورد علاقم نیس -__-
    البته از سبک جنایی پلیسی بدم نمیادا ولی اونطور که از فصل سوم پیداس قراره شاهد یه داستان عاشقانه هم باشیم ( البته اگه درست فک کنم ازون عشقا که اخرش خوب تموم نمی شه و وسطشم کلی جریانات هستش )

    ولی خب، با وجود اینکه امیدوارم اونطوری که فکر میکنم نباشه، کارت واقعاً عالی بود. تو فصل دوم تقریباً دوبرابر بهتر از فصل اول ظاهر شدی ( البته خیلی فصل دوم کم بود یکم ماجرای پیدا کردن و توصیف فاضلابو بیشتر می کردی، به نظرم خیلی بیشتر کیف می کردم )

    تو فصل سوم هم دوبرابر بهتر از فصل دوم بودی ( یعنی چهاربرابر بهتر از فصل اول و این خودش یعنی پیشرفت )

    خب از مشکلاتم بخوایم بگیم، بجز مشکلات نگراشی که واقعاً بعضی جاها کیفیت کارو پایین اوردن، هیچ مشکل دیگه ای نداشت.
    و اینکه گفتم ژانرش رو دوس ندارم روت تاثیر نزاره ها صرفا به عنوان یه خواننده تازه کار گفتم ( شخصا بیشتر از سی نفر می شناسم که عاشق این سبک کتابان )

    اهان راستی در مورد توصیفات خیلی خوب عمل نکردی ( تو کل فصل سوم کشتم خودمو بفهمم ماشین دیوید چی بود )
    یه مشکل دیگه هم به نظر من این بود که لباس عوض کردن دیوید تو ماشینو درست توصیف نکردی، یهویی گفتی کت مخمل پوشید ( خب شلوارش چی ؟ خیلی ضایع نمی شه رو همون پیرهن قبلیش با اون شلواره ست یونیفرمش کت مخمل بپوشه ؟ )

    خب با این همه توصیفاتت نسبتا خوب بودن ( در حد 6.5 از ده )

    بجز توصیفاتت، به نظرم ( زیاد کارشناسی نگاه نکردم ) ولی مشکل قاطی کردن تو تا نثر کتابی و عامیانت هم تو فصل سه حل شده بود. ( اینم خودش 9 از ده میگیره )

    اینکه سریع از وقایع نگذری رو تو فصل دوم اصلا رعایت نکردی ( یا من حسش نکردم ) ولی تو فصل سوم تا حد زیادی خوب بود. ( که بهش 8 از ده می دم )

    توصیف محیطت بد نبود، هنوز یه سری چیزای گنگی راجب اون استیجی که مدال رو به دیوید دادن تو ذهنم هس ( بیشتر یاد سالن اپرا افتادم ) ولی نسبت به فصل اول بهتر شده بودی. ( بهش 7 میدم )

    و اینکه یه سری جاها یه سری جملات سنگینی میوردی تو کتاب که فک کنم یهویی به ذهنت میومد ( دو سه جا حتی قافیه هم داشتن ) شخصا ازشون لذت بردم ( خودش نیم نمره اضافیه )

    و در آخر هم جمع بندی :
    قلمت خیلی خیلی پیشرفت کرده، داستان رو با دید بهتری نوشتی. البته هنوز صد در صد خوب نشدی ولی اگه قبلاً بیست درصد خوب بودی الان شصت در صد خوب شدی ( صب کن اینکه شد سه برابر یه جا گفتم چهاربرابر بهتر شدی در اصل شاید چهاربرابر بهتر شدی ولی خب هنوز 80 درصد یه کار خوبو نداره داستانت )

    از نظر نمره هم من بهش از ده ( جمع نمرات شده 7.75 ولی خب این یکم زیاده بنابر صلاح دید خودم یه یک و هفتاد و پنج صدم ازش کم می کنم ) بهت شیش می دم.
    البته خب در مقایسه با فصل اول باید 12 میگرفتی از ده ولی قبلاً گفتم الانم میگم، هنوز به اون حد لازمی نرسیده داستان که بخواد بیشتر از شیش بگیره.
    به به عجب نقدی (: روحم شاد گشت.شیش کم نیست ): اشکال نداره (: همینم خوبه.راستشو بخای خیلی جالبه ک هرکسی داستانرو میخونه همین چیزایی ک من تو ذهنمه بش میرسه.یکی از بچه ها خونده بود بعد میگفت اون قسمت بازارش منو برد تو برزیل .اخ ینی کیف کردم ک عین خودم فکر بش القا شده بود.واقعانم تو این قسمت اهدای مدال مثل یه سالن اپرا.بزرگ با سقف بلد تصور کرده بودم (: البته شما راست میگی کاملا من باید رو توصیفات بیشتر کار کنم تا بهتر بشه.چشم حتما.بازم ممنونم ک خوندیش.لطف کردی وقت گذاشتی.راستی اگه میشه به اون سی نفری ک از این کتابا میخونن و شخصا میشناسی بگو بیان یکم بخونن (((((((((((: خخخخ
    بازم ممنونم واسه اینکه خوندی

    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Ajam نمایش پست ها
    خب توصیفاتت یه کم ضعیفه ولی باید بگم کنجکاوی که من نسبت به ادامه داستان پیدا کردم پوشش میده! فقط ولع دارم ببینم چی میخواد بشه
    و اما بلاخره ورونیکا چشمای قهوه ای پدرشو به ارث برده بود یا چشماش زمردی رنگ بود؟ دقت کن سر این چیزا!
    مرسی ک خوندی واقعا ازت ممنونم.بله!به خاطر کم بودن توصیفات عذر خاهی میکنم .و از اینکه برات کاملا جا ننداختم اون فضا و مکانو شدیدا معذرت میخام.کم کاری من بود.در ضمن اونجایی ک توصیف چهره ی دیوید بودو ی بار دیگه بخون (: دارم دیویدو توصیف میکنم نه ورونیکا.
    شدیدا تشکر واسه خوندنت (:
    اصلا حسین جنس غمش فرق میکند.
    پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول دنبال کننده
صفحه 2 از 2 نخست 1 2
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 87
    آخرین نوشته: 2018/07/29, 18:09
  2. پاسخ: 49
    آخرین نوشته: 2016/06/30, 01:54
  3. عنصر داستان شما چیست ؟ (ویژه داستان نویسان)
    توسط Araa M.C در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 11
    آخرین نوشته: 2015/06/23, 21:10
  4. پاسخ: 12
    آخرین نوشته: 2014/09/09, 14:34

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •