ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





صفحه 2 از 2 نخست 1 2
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17

موضوع: اشعار momo jon

  1. #1
    تاریخ عضویت
    2013/11/24
    نوشته‌ها
    121
    امتیاز
    24,625
    شهرت
    12
    746
    مدیر ویرایش

    اشعار momo jon


    میخوانمت


    شاید این طلوع یک عشق نهفته باشد

    میخوانمت با آواز خوش هزاران

    میخوانمت با شور وشادی حس کودکانه خود

    میخوانمت با تپش های قلب بیتابم

    با چشم های به انتظار نشسته ام

    میخوانمت که شاید این خواندن آخرین نغمه های تلخ انتظار باشد

    این آخرین انتظار است ...

    اگر چشمانم بیتاب چشمانت نبود چندی پیش بگور میسپاردمش

    این آخرین انتظاراست

    میخوانمت ..... بیا ....!


    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    من اینجایم ، اینجا.....
    در تک تک واژه های تو
    در میان تپش های قلبت
    درسرمای تلخ انتظار
    من اینجایم ، اینجا ....
    درمیان هق هق شبانه ات
    در لابه لای خاطراتت
    آری من همیجایم در قلبت ...
    (مال رمانمه که دارم مینویسم )


    - - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

    هوای دلت که گرفت
    مراصداکن
    آنقدر برایت اشک میریزم
    تا بارانی شود هوایت
    درخواست ویراستار

    عضو گیری تیم ویراست

    باد می وزد …
    میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
    تصمیم با تو است . . .

  2. #11
    تاریخ عضویت
    2013/11/24
    نوشته‌ها
    121
    امتیاز
    24,625
    شهرت
    12
    746
    مدیر ویرایش
    کاش بر میگشتی
    دور میشوی از من
    دور میشوی از خیالم
    دور میشوی از خاطراتم
    دور میشوی و من فقط نظاره میکنم
    ای کاش روز رفتنت از حرکت می ایستاد این روزگار نحس
    کاش برمی گشتم به قلبت
    کاش برمیگشتم به آرزوهایت
    کاش برمیگشتم به رویاهایت
    کاش برمیگشتی به خیالم
    کاش برمیگشتی به آرزوهای محالم
    کاش برمیگشتی ...
    درخواست ویراستار

    عضو گیری تیم ویراست

    باد می وزد …
    میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
    تصمیم با تو است . . .

  3. #12
    تاریخ عضویت
    2012/06/27
    محل سکونت
    Iran
    نوشته‌ها
    297
    امتیاز
    16,681
    شهرت
    0
    1,171
    ویراستار
    ممنون که حذفش کردی خودم میخواستم بهت بگم
    شعرهای محدثه احساسی تر از شعر های من است و به نظر من بهتره یعنی موفق تر هست
    " به سراغ من اگر می آیید
    نرم و آهسته بیایید ، مبادا که ترک بردارد ،
    چینی نازک تنهایی من "
  4. #13
    تاریخ عضویت
    2013/11/24
    نوشته‌ها
    121
    امتیاز
    24,625
    شهرت
    12
    746
    مدیر ویرایش
    اومد کنارم نشست
    گريه کرد
    اشک ريخت
    خنديد
    از دلتنگيهايش برايم گفت
    از نبودنش
    از دل سردي هايش
    از نگاه خسته اش
    از بيقراري هايش
    از خاطراتمان
    خواست برود گفت باز ميگردد
    بازگشت با يک گل سرخ
    گفت سرخ است به سرخيه لبانت
    قول داد هروز بهم سر بزند
    هروز مي آمد با شاخه گل سرخ
    لبخند زدم
    خوشحال بودم
    ديروز نيامد
    به رسم قديمش
    امروز هم نخواهد آمد
    فردا ها هم نمي آيد
    خاطراتمان را بدست فراموشي سپرد
    قول هايش را هم ...
    آه...
    او حتي سنگ قبرم را هم فراموش کرد
    درقاب چوبي خاک گرفته
    هنوز ميخندم
    خوشحالم
    ویرایش توسط momo jon : 2014/08/10 در ساعت 17:40
    درخواست ویراستار

    عضو گیری تیم ویراست

    باد می وزد …
    میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
    تصمیم با تو است . . .

  5. #14
    تاریخ عضویت
    2013/11/24
    نوشته‌ها
    121
    امتیاز
    24,625
    شهرت
    12
    746
    مدیر ویرایش
    باز هم چشمانم خسته است ازشب زنده داری
    باز این منم و این اتاق خالی
    باز هم تو درقاب چشمانم
    خسته ام از این یاد تکراری
    ویرایش توسط momo jon : 2015/06/17 در ساعت 02:02
    درخواست ویراستار

    عضو گیری تیم ویراست

    باد می وزد …
    میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
    تصمیم با تو است . . .

  6. #15
    تاریخ عضویت
    2013/11/24
    نوشته‌ها
    121
    امتیاز
    24,625
    شهرت
    12
    746
    مدیر ویرایش
    فکرش را بکن...
    تو باشی و
    اتاق نیمه تاریک
    غروب یک روز پاییزی
    چای تازه دم و موسیقی آرامش بخشی که فضای خانه را پر کرده باشد
    کنار پنجره برگ ریزان درختان را تماشا می کنی و نسیمی که موهایت را نوازش می کند
    و تو آرام آرام در ذهن من شعر می شوی
    درخواست ویراستار

    عضو گیری تیم ویراست

    باد می وزد …
    میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
    تصمیم با تو است . . .

  7. #16
    تاریخ عضویت
    2013/11/24
    نوشته‌ها
    121
    امتیاز
    24,625
    شهرت
    12
    746
    مدیر ویرایش
    حوالی همین خیابان قدم بردار
    بگذار نسبم بوی تنت را
    به پنجره های ویرانه اتاقم بکوبد
    بگذار در و دیوار این خانه رنگ زندگی به خود بگیرند
    بگذار گل های نرگس چشم از این انتظار بیهوده بگیرند
    بگذار این قلب لعنتی کمی آرام بگیرد
    درخواست ویراستار

    عضو گیری تیم ویراست

    باد می وزد …
    میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی
    تصمیم با تو است . . .

  8. #17
    تاریخ عضویت
    2014/01/30
    محل سکونت
    تهران
    نوشته‌ها
    49
    امتیاز
    4,854
    شهرت
    0
    180
    کاربر انجمن
    محدثه واقعا عالی بود خیلی خوشم اومد
    حتی آن هایی که فکر می کنند سرنوشت از قبل مشخص شده، قبل از رد شدن از خیابان ابتدا دو طرف آن را نگاه می کنند[LEFT]
    استیون هاوکینگ[/LEFT]
صفحه 2 از 2 نخست 1 2
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •