مادر ... بهشت من یک نگاه توست
دل ریش پدر جانم نمک خورد
خرابم شد به سر انگار دنیا
که پیش چشم من مادر کتک خورد
کمی با درد و شبنم راه می رفت
و با دنیایی از غم راه می رفت
اگر چه دست بر دیوار می زد
ولی با قامتی خم راه می رفت
شدم این روزها غمخوار زهرا(س)
و مدیون سوال چشم بابا
همین الان حدود چند روز است
که می ترسم ببوسم صورتش را
************************
خیلی خوب احساساتت رو بیان کردی خسته نباشی و خوشحالم که در جمع همچین بچه های بااستعدادی هستم